آفتابنیوز : آفتاب: وضعیت امروز تئاتر کشور همانند قبل از زمان اختراع صنعت چاپ است چراکه مدارک و اسناد آن مکتوب نیست و این دست اسناد یا در ذهنها جای گرفتهاند یا درمیان قفسههای آرشیو از هر چند نامه و سند؛ تنها یکی باقی مانده است. در چنین اوضاعی است که خانواده تئاتر از نداشتن چشمانداز و طرح و برنامه صحبت میکنند و همه اذعان دارند که اداره کل هنرهای نمایشی اصولا نمیداند در آینده میخواهد چه سیاستی را در پیش بگیرد.
بهتر است بگوییم؛ در اداره کل هنرهای نمایشی؛ هیچ سند و نامهای که نشان دهندهی چند و چون رسمیت یافتن و پیشینهی این مرکز و زمان آغاز بهکار آن باشد، وجود ندارد چه برسد به اینکه مدیران این اداره از رویههایی که در گذشته انجام شده یا سیاستها و دستوالعملها و سوابق اجرایی چیزی در دست داشته باشند.
هنرمندان از برنامه، طرح و دورنما برای چشمانداز تئاتر سخن میگویند غافل از اینکه؛ هیچیک از طرحهای قدیمی که میتوانست احیانا در تئاتر تحولی ایجاد کند، نگهداری نشده و به نوعی میتوان گفت همه گم و نیست شدهاند.
حتی اسناد تغییر مدیریتها در اداره کل هنرهای نمایشی که به چالش این حوزه بدل شده است، هم در لابهلای مدارک گم شده؛ موجود نیست و مکتوب و آرشیو نکردن اسناد و نامههای این حوزه به حوزه تمام نامههای اداری؛ تفاهمات؛ طرحها؛ سیاستها و عزل و نصبها هم کشیده شده است. گویا بورکراسی اداری و نامهنگاری فقط به پز مدیریتی در این اداره کل تبدیل شده و بعداز هر تغییر و جابجایی؛ نامهها و اسناد به تاریخ پیوستهاند و در تاریخ ردپایی از خود باقی نگذاشتهاند.
طرحهای دوران منتظری را فقط هنرمندان کهنهکار به خاطر دارند
علی منتظری که دومین مدیر این اداره بوده و دوران او؛ به زعم بسیاری از هنرمندان؛ از درخشانترین دوران درخشان عصر تئاتر بوده، در زمان مدیریت خود؛ طرحها و ایدههایی را مطرح کرده که امروزه فقط نامی از آنها بر ذهن شفاهی گروهی از هنرمندان کهنهکار باقی مانده است.
گواه این ادعا ایدهی شکل گیری طرح سازمان تئاتر بود، منتظری دراین خصوص میگوید: من؛ وقتی از مرکز هنرهای نمایشی بیرون آمدم همهی اسناد و مدارک را در آنجا گذاشتم. این شیوه مدیریت است که اسناد و طرحها را باقی بگذارد؛اما بعداز آن که دوستان و هنرمندان دیگری برای پیگیری به مرکز هنرهای نمایشی مراجعه کردند، چیزی نیافتند و همهی آنها معدوم شده بود.
بازهم فرهنگ شفاهی به داد پژوهشگر میرسد امسال قرار است که سیامین جشنواره تئاتر فجر برگزار شود اما ایرج راد که هماکنون مدیرعامل خانه تئاتر است، مدعی است بیانیههای اولیه، اساسنامه و مصوبات این جشنواره در دسترس قرار ندارد و این اداره هیچیک از آنها را آرشیو نکرده است. انگار برای پژوهش در زمینه جشنواره فجر باید به اذهان افراد استناد کرد و بازهم فرهنگ شفاهی به داد پژوهشگر برسد.
راد بیان میکند: هیچ مرکزی خود را متصدی جمعآوری این اسناد و نامههای اداری نمیداند. بیشتر اسناد و مدارک در حوزه تئاتر به صورت شفاهی است و بسیاری از این اسناد چون از آنها نگهداری نشده، از بین رفتهاند.
وی میافزاید: شاید نداشتن برنامهریزی، دورنما یا تحلیل کارها و طرحهای گذشتگان تئاتر؛ از آنجا نشات بگیرد که مدیران نگاهی به برنامهکاری مدیران گذاشتهشان نمیاندازند و یا اساسا این برنامه کاری وجود ندارد که مدیر جدید از آنها پیروی کند. میتوان گفت که تمام کارهای مدیران تئاتری ما؛ دوره آزمون و خطا را سپری میکند زیرا هر مدیر جدیدی همه کارها را دوباره و بدون اطلاع از سوابق پیشین تکرار میکند.
راد توضیح میدهد: مرکز و آرشیوی در این اداره حتی برای جشنوارهها وجود ندارد. ما چندی پیش به دنبال جمعآوری بیانیههای ۲۹ جشنواره برگزار شده تئاتر فجر بودیم که هیچ چیزی نیافتیم و نتوانستیم همه آنها را جمعآوری کنیم. این بخش از تئاتر همه با مشکل ربورو بوده و هیچ مرکزی؛ خود را متصدی این امر نمیداند که اسناد را آرشیو کند. بیشتر اسناد و مدارک در حوزه تئاتر بهصورت شفاهی است و بسیاری از این اسناد هم به این دلیل که از آنها نگهداری نشده، از بین رفته است.
وی بیان میکند: در دوران مدیریتهای مدیران مختلف در مرکز هنرهای نمایشی؛ بعضی از برنامهها با افت و خیزهایی روبرو بوده که برای بسیاری از آنها هیچ سند، نامه و مدرکی موجود نیست.
راد همچنین میگوید: من؛ در سال ۸۴ پیگیر طرح آقای منتظری درخصوص سازمان تئاتر بودم ولی هیچ طرحی در این خصوص را پیدا نکردم. بهناچار برای جمعآوری مستندات این طرح به اذهان شفاهی مراجعه کردم.
مکتوب کردن در کشور ما رسم نیست حسین فرخی(کارگردان و نویسنده) هم اضافه میکند: در کشور ما؛ مکتوب کردن رسم نیست و همه چیز به طور شفاهی بیان میشود. ما نه تنها اسناد و پژوهشها را آرشیو نمیکینم بلکه تجربیات کارگردانهایمان را نمیتوانیم منعکس کنیم.
وی همچین ادامه میدهد: برای دستیابی به اطلاعات جشنوارهها و مسئولان این جشنوارهها باید به سراغ تک تک این آدمها برویم تا درنهایت به صورت شفاهی اطلاعاتی را جمعآوری کنیم.
فرخی توضیح میدهد: از آنجا که مرکز هنرهای نمایشی و مدیران آن بهعنوان سیاستگذاران تئاتر کشور محسوب میشوند و هنرمندان تئاتر کشور ما هم قائل به خصوصی شدن تئاتر نیستند و همواره معتقدند که تئاتر تنها در زمینه حمایت دولت توسعه پیدا میکند؛ پس این مرکز هم باید مرکزی برای آرشیو مکاتبات اداری خود داشته باشد.
مرکز ثبت طرحها؛ موریانههای کتابخانه تئاترشهر کتابخانه تئاترشهر درحال حاضر بهعنوان مرکز نگهداری اسناد و آرشیو تئاتر شناخته شده است. اما مدیر این مرکز هم میگوید: اسناد و مدارک دورهی معاصر که در این مرکز نگهداری میشوند، مربوط به گروههای تئاتری که از سال ۶۸ به بعد به اجرا پرداختهاند و تمامی اسناد و پروندهها مربوط به اجرای گروههاست. هیچ نامه و سندی دال بر طرح و برنامهی مدیران مرکز هنرهای نمایشی و یا مکاتبات با وزیر و معاونان دیگر سازمانها و ارگانها در آرشیو و اسناد این مرکز موجود نیست.
محمد دشت گلی(سرپرست اداره کل مرکز هنرهای نمایشی) هم درخصوص جمعآوری اسناد و طرحهایی که در گذشته در این اداره مطرح شده، میگوید: این مرکز همیشه با تغییر و تحول روبرو بوده است و مدیران مختلفی به چشم دیده است؛ از اینرو برنامهی مدونی درباره جمعآوری این طرحها نداشته است.
وی همچنین عنوان میکند: به تازگی در معاونت هنرهای نمایشی، دفتر طرح و برنامه گشایش یافته است و این دفتر ازسوی شاهآبادی ماموریت دارد که طرحها را جمعآوری و کارشناسی کند ولی پیش از این طرحها و اسناد و نامهها آرشیو نمیشد.