آفتابنیوز : آفتاب: آیتالله العظمی وحید خراسانی در توصیههایی در آستانه شروع ماه محرم، بر ضرورت بزرگداشت ایام عزاداری سیدالشهدا(ع) و مجالس اهل بیت (ع) تاکید کرد.
این مرجع تقلید شیعیان در بخشی از توصیههای خود گفت: “وقت مردم را به روزنامهها ضایع و باطل نکنید، به این سیاستبافیها خودتان و مردم را سودا نکنید. فقط قرآن، روایات اهل بیت عصمت… زنده کنندهی امر ما باشید، حمال زید و عمرو نشوید. بدبختی ما این است: زندگی را به کسی که باید سودا کنیم، گم کردیم او را. سزای ما هم این است: وَیُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِینَ وَیَفْعَلُ اللَّهُ مَا یَشَاءُ ، و ستمگران را بیراه میگذارد، و خدا هرچه بخواهد انجام میدهد.”
مشروح توصیههای ایشان به روحانیون در آستانه محرم ۱۴۳۳ که در وبسایت دفتر ایشان منتشر شده، بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین سیما بقیة الله فی الارضین و اللعن علی اعدائهم الی یوم الدین
قال الله سبحانه و تعالی: “وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ“[۱]
پیشآمد عاشوراست. عاشورا را نه کسی شناخته و نه هم خواهد شناخت.
مرحوم آخوند وقتی از دنیا رفت، آن مردی که در دقت نظر، حاشیه رسایلش آیتی است و در حاشیه مکاسبش در هر سطری اهل فقه می دانند چقدر هنر کرده، با این قدرت فکری وقتی او را مشاهده کردند اهلش، گفت: ما تا در دنیا بودیم نفهمیدیم سید الشهدا کیست، وقتی آمدیم به اینجا فهمیدیم او کیست. هنوز باز زود است. آخوند در حیات برزخی دیده او را. آن وقتی شناخته می شود که در حیات اخروی بشر قدم بگذارد، بعد بفهمد او کیست و او چه کرد. کاری که او کرد کاری است که امام حسن بن علی متن کلامش این است: لا یوم کیومک، روزی مثل روز تو نیست. روز جمیع انبیا، روز جمیع اوصیا، روز جمیع اولیا، همه را دید، بعد فرمود: لا یوم کیومک. او چه کرد؟ به بشریت فهماند: اغلی و اعلی از گوهر حیات انسان گوهری نیست و این گوهر به هر ثمنی سودا بشود، خسران است و حسرت؛ فقط آن کس از حسرت رسته که این اغلی الجواهر را معامله نکند الا به یک ثمن و آن ثمن خداست. بذل مهجته فیک[۲]
بعد رسید به کجا؟ به جایی که حجت خدا فرمود: مداومت کنید بر سورهی فجر؛ “وَالْفَجْرِ ، وَلَیَالٍ عَشْرٍ”[۳] . آن شبهای دهگانه چیست، آن شفع چیست، آن وتر چیست، آن فجر کدامست، آن کسی که فرمود: مداومت کنید بر سوره فجر، او دانست که این سوره از کجا شروع میشود، به کجا ختم میشود. شروع از فجر است: وَالْفَجْرِ ، ختام: “یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ، ارْجِعِی… ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً”[۴]. دیگر کلّ البیان، هر بیانی گنگ است، هر قلمی میشکند. ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً. فروخت خودش را به خدا.
ماه ماه خداست. ایام ایام خداست. نص قرآن این است: “وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ”. در این ایام کسانی که اغتنام فرصت کنند و این وقت را غنیمت بشمرند… ایام عاشورا بهاری است که دلها زنده میشود. بالاترین بهره از فقاهت این است. کسانی که فهمیدهاند، به فقه دین رسیدهاند، از این ایام حد اکثر استفاده را بکنند. این عمر را صرف خدا کنند؛ اگر بهتر، بالاتر از این بود، خدا میفرمود. “وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ” . دعوت کنید مردم را به خدا. به مردم بفهمانید: چه بودند، چه شدند، چه خواهند شد. “فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ“[۵]. اول خودتان بنگرید بعد به مردم تذکر بدهید؛ “فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ ، خُلِقَ مِنْ مَاءٍ دَافِقٍ ، یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ[۶]“. کیست که أَنْشَأَکُمْ … “وَصَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ“[۷] تا جایی که فرمود: “ثمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ“[۸].
داد آنچه را داد اما ما جز خسارت هیچ نبردیم، چون این زندگی صرف شد در غیر او. حالا از خواب بیدار شو، راه بسیار دشوار است، برگشتنی نیست. دار عمل تمام شد روزگار جزا رسید، هیچ نیست، فقط مددی لازم است.
هم خودتان، هم به مردم توصیه کنید: شروع کنید از اول قرآن، حد اقل هر روز یک جزء قرآن بخوانید. با کلام الله روح را منور کنید: نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن.[۹] “قَدْ جَاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُبِینٌ“[۱۰].این خانهی دل تاریک را به این چراغ روشن کنید، ولی از آن حدیث صحیح غفلت نکنید: آن قرآن را به امام زمان هدیه کنید تا این هدیه موجب لطف او بشود و عنایت او. مگر به کیمیای نظر او مس وجود من و تو منقلب بشود و الا اگر آن اکسیر به این آهن نخورد قلوبهم کالحجارة بل هی اشد قسوة. این راه اول است.
در مجالس، در محافل احیاء کنید امر آل محمد را. فضیل بن یسار از اعیان اصحاب است. بیان ائمه با فقها از روات، خیلی قابل دقت و نظر است. متن کلام این است… برنامهی همه مجالس عاشورا را این حدیث قرار بدهید. متن کلام امام خصوصیتی دارد:
یا فضیل: تجلسون وتحدثون؟ جلسات دارید؟ این سؤال اول است. بعد وتحدثون؟ آن جلسات را به احادیث ما… خواست بفهماند: مزین میکنید؟ قال: نعم! جعلت فداک. قال: إن تلک المجالس أحبها. خوشا به حال آنها که مجالسشان شد محبوب او. إن تلک المجالس أحبها. وقت مردم را به روزنامهها ضایع و باطل نکنید، به این سیاستبافیها خودتان و مردم را سودا نکنید. فقط قرآن، روایات اهل بیت عصمت. إن تلک المجالس أحبها فأحیوا أمرنا[۱۱] .زنده کنندهی امر ما باشید، حمال زید و عمرو نشوید. بدبختی ما این است: زندگی را به کسی که باید سودا کنیم، گم کردیم او را. سزای ما هم این است “وَیُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِینَ وَیَفْعَلُ اللَّهُ مَا یَشَاءُ“[۱۲]. مجالس باید مشحون باشد به احیاء امر اهل بیت.
یا فضیل ! فرحم الله… -گفتنش سهل است- فرحم الله من أحیى أمرنا[۱۳]. کسی که نفس او عالم امکان را به هم میزند، یعرف الامام: فی العلم واستجابة الدعوة[۱۴]. همچو کسی به نسبت تحققیه- نه ترقبیه: نفرمود یرحم الله بلکه- فرمود: رحم الله من أحیى أمرنا. چه گفت؟ رحمتی که او خواست چه رحمتی است؟ قرآن بخوان تا بفهمی گفتهی او چه بود: “وَرَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ“. تجلسون وتحدثون؟ حدیث کنید، امر ما را احیاء کنید، فرحم الله من أحیى أمرنا، یا فضیل! من ذکرنا… من ذکرنا أو ذکرنا عنده فخرج من عینه ، چه اندازه؟ به اندازهی بال مگسی، همین اندازه اگر چشمش بر مصائب ما تر بشود، غفر الله ذنوبه ولو کانت أکثر من زبد البحر[۱۵]. آیا چه شده که این کلمه را فرموده؟ آیا چه اتفاق افتاده؟
بشناسید صاحب این ایام را و به مردم بشناسانید. چه کسی است که تأثر برای او به قدر بال مگسی اگر چشم تر بشود، تمام گناهان همه آمرزیده میشود؟ کشف انّی میکند که کار چه کاری بوده.
محمد بن ابی جریر القمی، قال: سمعت أبا الحسن الرضا- کلام امام ششم برهانش این است- قال: سمعت ابا الحسن الرضا یقول لأبی: من زار الحسین بن علی عارفا بحقه کان من محدثی الله فوق عرشه. که بود، چه کرد که زائر قبر او میشود طرف سخن با خدا فوق عرش خدا؟ ثم قرأ: “إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ ، فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ“[۱۶]. رفتن به زیارت او آن قدم را به مقام عندیت ملیک مقتدر میرساند. اگر زائر قبرت، یا ابا عبدالله، عند ملیک مقتدر، آیا خودت با آن سر بریده کجایی؟
قال: قلت لأبی عبد الله: ما لمن زار الحسین؟ قال… روایت معتبر، به سندی که شیخ انصاری در اعظم مسائل به این سند فتوا میدهد. ما لمن زار الحسین؟ قال: کان کمن زار الله فی عرشه. قال: قلت: ما لمن زار احدا منکم؟ قال کمن زار رسول الله[۱۷]. دیگر کمیت بیان لنگ است. کسی که یکی از شما را زیارت کند، مقام او چیست؟ فرمود: کمن زار رسول الله، اما کسی که حسین را زیارت کند کمن زار الله فی عرشه.
کربلای او شد عرش خدا، زیارت او شد زیارت خدا. افسوس که ما نفهمیدیم که بود و چه کرد و آن روز چه شد. این چند کلمه کافی است، همه اهل فضل اید شرح نمی خواهد:
لقد صرع بمصرعک الإسلام، وتعطلت الحدود والأحکام، وأظلمت الأیام، وانکسفت الشمس، وأظلم القمر، واحتبس الغیث والمطر[۱۸]… لا اله الا الله… واهتزّ العرش والسماء، واقشعرت الأرض والبطحاء، فجع… فجع بک الرسول، وازعجت البتول، وطاشت العقول[۱۹]
السلام على من طهره الجلیل، السلام على من افتخر به جبرئیل[۲۰]. یا ابا عبدالله! تو که هستی؟ که بودی چه کردی؟ السلام على من ناغاه فی المهد میکائیل[۲۱]، … السلام على من انتهکت حرمة الاسلام فی إراقة دمه[۲۲].
فنزع الرسول الرداء، وعزاه بک الملائکة والأنبیاء[۲۳]. آن کلمه ای که کمر شکن است این است: وفجعت… وفجعت. فاجعه چیست؟ وفجعت بک أمک… وفجعت بک أمک فاطمة الزهراء[۲۴]
واقیمت علیک المآتم فی أعلا علیین، تلطم علیک فیها الحور العین، وتبکیک السماوات وسکانها، والجبال وخزّانها، والسحاب وأقطارها، والأرض وقیعانها، ومکة وبنیانها، والجنان وولدانها، والبیت والمقام والمشعر الحرام[۲۵]
یا صاحب الزمان! یا صاحب الزمان! تویی صاحب عزا. “وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا”[۲۶]. ای ولی آن خون که گرفت روی دست گفت: بسم الله وبالله وفی سبیل الله وعلی ملة رسول الله، بیا! بیا! بفهمان که بود، بگو چه شد، آن پیراهن غرقه به خون را بر سر دست بلند کن.
امسال از عاشورا تا اربعین دعای فرج را بخوانید، مردم در مجالس بخوانند. صاحب عزا اوست، او باید بیاید امر او را احیا کند.
[1] و کیست خوشگفتارتر از آن کس که به سوى خدا دعوت نماید
[۲] خون قلب خود ونفس اش را در (راه) تو داد و بذل کرد
[۳] سوگند به فجر، و سوگند به شبهای دهگانه
[۴] اى نفس مطمئنّه، خشنود و پسندیده به سوى پروردگارت بازگرد
[۵] پس انسان باید بنگرد که از چه آفریده شده است،
[۶] پس انسان باید بنگرد که از چه آفریده شده است، از آب جهندهاى خلق شده، [که] از صُلْبِ مرد و میان استخوانهاى سینه زن بیرون مىآید
[۷] و شما را صورتگرى کرد پس صورتهاى شما را نیکو نمود
[۸] آن گاه آفرینشى دیگر پدید آوردیم. آفرین باد بر خدا که بهترین آفرینندگان است
[۹] خانههایتان را با تلاوت قرآن روشنایی دهید
[۱۰] قطعاً براى شما از جانب خدا روشنایى و کتابى روشنگر آمده است
[۱۱] چنین مجالسی(که در آن اخبار و احادیث ما گفته شود) دوست میدارم پس امر ما را ( در آن) احیا کنید
[۱۲] و ستمگران را بىراه مىگذارد، و خدا هر چه بخواهد انجام مىدهد
[۱۳] ای فضیل! رحمت خدا باد بر آن کسانی که امر ما را زنده نگه میدارند.
[۱۴] ( دلیل بر امامت): علم و مستجاب الدعا بودن است
[۱۵] ای فضیل! اگر کسی از ما یاد کند یا نزد او از ما یاد شود و در چشمانش به اندازه بال مگسی اشک حلقه زند خدا گناهانش را بیامرزد اگر چه بیش از کفهای دریا باشد
[۱۶] در حقیقت، مردم پرهیزگار در میان باغها و نهرها، در جایگاه راستین[بهشت جاودان] نزد پادشاهى توانایند
[۱۷] به امام صادق-علیه السلام- گفتم: برای کسی که به زیارت امام حسین برود چیست؟ فرمود: او مانند کسی است که به زیارت خدا به عرش خدا می رود. گفتم: کسی به زیارت یکی دیگر از شما اهل بیت برود برایش چیست؟ فرمود: او مانند کسی است که به زیارت رسول خدا میرود.
[۱۸] (به کشته شدن تو) اسلام طرح شد واز بین رفت، و حدود و احکام الهی تعطیل و مختل شد، و روزها تاریک و ظلمانی گردید، و خورشید گرفت و تیره شد، و ماه تاریک شد، و ابر و باران حبس گشت،
[۱۹] و عرش خدا و آسمان لرزید، و بیابان و زمین به لرزه افتاد، پس رسول خدا دردناک گشت، و فاطمه بتول مضطرب و پریشان شد، و عقلها زایل گشت
[۲۰] سلام بر آن کسى که خدای جلیل او را پاک و مطهّر گردانید، سلام بر آن کسى که جبرئیل به او مباهات مىنمود
[۲۱] سلام بر آن کسى که میکائیل در گهواره با او به مسرت تکلّم مى نمود
[۲۲] سلام بر آن کسى که به ریخته شدن خونش حرمت اسلام شکسته شد
[۲۳] پس (به خبر مصیبت تو) رسول خدا ردا را برافکند، و فرشتگان و انبیاء او را تسلیت و تعزیت گفتند
[۲۴] و مادرت فاطمه زهرا دردناک شد
[۲۵] و مجالسِ ماتم وسوگوارى براىِ تو در اعلاعلیّین برپا شد، و حورالعین به جهت تو به سر و صورتشان لطمه زدند، گریستند بر تو آسمانها و ساکنانش، کوهها و خزاینش، ابرها و جوانبش، زمین و فلاتهایش، شهرمکّه و پایههایش، بهشتها و جوانانش، خانه کعبه و مقام ابراهیم و مشعرالحرام
[۲۶] و هر کس مظلوم(بناحقّ و نارو) کشته شود، به ولی(وارث) وى تسلط دادهایم