آفتابنیوز : آفتاب- سرویس بینالملل: ترکیه که در طول یک دهه اخیر به بازیگری مهم در تحولات و معادلات خاورمیانه تبدیل شده است، در جریان تحولات جدید و خیزشهای مردمی جهان عرب نیز از بازیگران تاثیرگذار محسوب میشود.
رویکردها و اقدامات ترکیه در حوزههای دچار تحول و بحران در جهان عرب، یکپارچه نبوده است و منافع و اهداف بازیگران مختلف منطقهای و قدرتهای بزرگ در این حوزهها را لحاظ نموده است.
از آنجایی که جمهوری اسلامی ایران نیز از بازیگران اصلی خاورمیانه است که اهداف و منافع خاص خود را در خصوص تحولات جهان عرب دنبال میکند، یکی از پرسشهای اساسی قابل طرح آن است که رویکرد ترکیه در قبال تحولات جهان عرب چه تاثیراتی بر منافع منطقهای جمهوری اسلامی ایران دارد؟
رویکرد ترکیه درخصوص تحولات جهان عرب، در برخی حوزهها با منافع منطقهای ایران نزدیکی و همخوانی بیشتری داشته است، اما در برخی حوزههای دیگر، با منافع منطقهای جمهوری اسلامی ایران در تناقض و حتی تضاد قرار گرفته است.
این مسئله و به خصوص تضاد رویکردها و منافع در برخی حوزهها به ناچار میتواند روابط منطقهای و دوجانبه دو کشور را متاثر ساخته و آن را تخریب نماید. رویکرد ترکیه در شمال آفریقا و در قبال تحولات کشورهای تونس، لیبی و مصر با سیاست و منافع منطقهای جمهوری اسلامی ایران نزدیکتر بوده است. اما رویکرد این کشور در حوزه بحرین، از منافع ایران فاصله گرفته و درخصوص تحولات سوریه در تضاد کامل با منافع منطقهای جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است؛ به گونهای که با تاثیرگذاری بر روابط دوجانبه تا حدی نیز روابط گرم گذشته را کاهش داده است.
در شمال آفریقا رویکرد ترکیه در حمایت از خیزشهای مردمی در تونس و مصر و استقبال از تحولات دموکراتیک در این کشورها، با سیاست ایران مبنیبر تغییر رژیم مبارک و بنعلی و استقرار نظامهای مردمی تطابق داشته است؛ به خصوص تبدیل شدن مصر به بازیگری مستقل و موثر در جهان عرب، با جایگاهی قدرتمند در برابر اسرائیل و حفظ استقلال نسبی در مقابل آمریکا، به کاهش چالشها و فشارهای اسرائیل برای منطقه و همچنین شکلگیری تدریجی نظم مستقل و بومی منطقهای منجر میشود که در سیاستهای خاورمیانهای دو کشور قرار جای دارد.
اما با این حال، ظهور مصری مستقل و قدرتمند، به رغم تعدیل شرایط منطقهای، به کاهش حوزههای عمل ترکیه و ایران در جهان عرب نیز منجر خواهد شد. در خصوص لیبی، ایران به رغم ناخرسندی از رویکرد رژیم معمر قذافی و تاکید بر استقرار نظام سیاسی مردمی، به مداخله خارجی ناتو در این کشور اعتراض کرده است. رویکرد و سیاستی که ترکیه نیز در اوایل به صورت جدیتر آن را دنبال نمود و از حمله نظامی ناتو انتقاد نمود. با این حال سیاستهای هریک از دو کشور، از دغدغههای متفاوتی ناشی شده است.
در حوزه بحرین، ایران منافع خود را در ایجاد تحولات دموکراتیک در این کشور تعریف میکند و بر این اساس ضمن حمایت از حقوق سیاسی مخالفین، به رویکرد سرکوبگرانه آلخلیفه و مداخله نظامی عربستان سعودی، به شدت اعتراض کرده است. اما ترکیه به رغم برخی انتقادات از رویکرد حکومت بحرین و مداخله عربستان سعودی و اظهار نگرانی از پیامدهای احتمالی تنشهای فرقهای، منافع خود را در همراهی با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس میداند و بر این اساس، به لزوم تداوم بقای رژیم آلخلیفه اذعان دارد. رویکردی که به کسب منافع اقتصادی و تجاری گستردهتر در حوزه خلیج فارس منجر میشود و حتی میتواند به ارتقای منافع استراتژیک ترکیه و حضور در ترتیبات سیاسی و امنیتی خلیج فارس کمک کند.
سوریه مهمترین حوزهای است که رویکرد ترکیه در تضاد با منافع منطقهای جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. ایران شکلگیری محور مقاومت در خاورمیانه را که سوریه بازیگر کانونی آن محسوب میشود، از مهمترین دستاوردها و حتی مهمترین دستاورد خود در عرصه سیاست منطقهای میداند. این محور ضمن ایجاد ابزارها و توانمندیهای لازم برای بازیگری و نقشآفرینی گستردهتر ایران در عرصه منطقهای، حتی نقشی بازدارنده در مقابل تهدیدات امنیتی بازیگران رقیب و متخاصم برای ایران نیز دارد.
بر این اساس، تحولات سوریه با توجه به جایگاه استراتژیک و نقش مهم آن در محور مقاومت، در مقایسه با تحولات سایر کشورها از اهمیت بسیار بیشتری برای ایران برخوردار است. جمهوری اسلامی ایران منافع خود را در سوریه در گذار مسالمتآمیز حکومت بشار اسد از بحران کنونی و تداوم بقای آن، ضمن پایبندی به محور مقاومت تعریف میکند و در این راستا از بازیگران دوست منطقهای مانند ترکیه انتظار دارد تا در تعدیل ناآرامیهای سوریه به این کشور کمک کنند.
اما رویکرد ترکیه به گونهای که تشریح شد، بیشتر در جهت تسریع و تشدید بحران در سوریه تلقی میشود و حتی بسیاری آن را در قالب نمایندگی اهداف و منافع غرب در قبال سوریه قلمداد میکنند. از این رو رویکرد ترکیه در قبال سوریه که به تشدید فشارها علیه این کشور منجر میشود، اصلیترین حوزهای است که سیاست ترکیه در آن با منافع جمهوری اسلامی ایران در تضاد قرار میگیرد و این تضاد و در صورت عدم مدیریت صحیح از سوی دو کشور، میتواند روابط دو کشور را در سطح گستردهای با چالش همراه سازد.