آفتابنیوز : آفتاب: صادق زیبا کلام در یادداشتی با عنوان «چرا جنبش والاستریت قادر به سرنگونی سرمایهداری نیست؟» در ماهنامه نسیم بیداری نسبت به اطلاعرسانی در این زمینه انتقاد کرد و نوشت:
*چند هفتهای میشود که رسانههای عمومی به همراه شماری از مسئولان و صاحبنظران دولتی با شعف وشادی جنبش اشغال والاستریت را جشن گرفتهاند. بزغم آنان این جنبش آغاز پایان سرمایهداری غرب است و سرمایهداری به میمنت و مبارکی دارد سقوط میکند.
*روزنامههای دولتی هر روز با تیترهای درشت در صفحه اولشان آخرین اخبار پیشرفتهای جنبش اعتراضی مردم آمریکا علیه حکومت آمریکا یا نظام حاکم را چاپ میکنند.
*رسانههای عمومی با هیجان و مشتاقانه گزارش میدهند که چگونه جنبش اعتراضی در غرب از شهری به شهری و از کشوری به کشور دیگری در حال گسترش است. بخش دیگر پوشش خبری رسانههای حکومتی در برگیرنده «ضرب و شتم» و حملات گسترده و خشونتآمیز پلیس و نیروهای گارد ویژه و شبهنظامی به مردم و شهروندان معترض است.
* اگر کسی خیلی علم و اطلاعی از مغرب زمین نداشته باشد و تنها منبع اطلاع رسانیاش رادیو وتلویزیون و مطبوعات دولتی ایران باشد دچار این تصور میشود که وضعیت کشورهای غربی بالاخص آمریکا همانند مصر و تونس و حتی شاید لیبی شده باشد. رسانههای حکومتی در ایران به گونهای ظرف چند هفته اخیر «بیداری-اسلامی جهان غرب» را رسانهای کردهاند که مخاطب هیچ بعید نمیداند که فردا صبح اخبار رادیو و تلویزیون و روزنامهها در ایران اعلام کند که دیشب مردم آمریکا موفق شدند که کاخ سفید را به اشغال خود در آورند و دولت موقت انقلابی در واشنگتن اعلام موجودیت کرده است. اوباما به یک روایت فرار کرده و به روایت دیگر توسط انقلابیون بازداشت شده وبه روایت برخی گزارشهای دیگر در جریان تسخیر کاخ سفید توسط انقلابیون کشته شده است! ایضا هیچ بعید نمیداند که اگر اخبار صبحگاهی ادامه دهند که در پاریس هم درگیریهای سختی برای گرفتن کاخ ورسای در جریان است و نیکلا سارکوزی فرار کرده است.
* ذهنیات، آرمانها، رویاها و خواب و خیالهای ایرانیان به کنار، دلایل زیادی میتوان آورد که چرا نظام سرمایهداری حاکم بر غرب و آمریکا سقوط نخواهد کرد و برعکس ظرف ۲۵۰سالی که از عمر آن میگذرد منظما و نیرومندتر رو به پیشرفت بوده است. البته در طی این دو قرن و نیم که سرمایهداری شکل گرفته با بحرانهای متعددی مواجه شده است. یکی از جدیترین و مهلکترین بحرانهایی که سرمایهداری را فرا گرفت در دهه ۱۹۲۰بود. رکود اقتصادی شدیدی اروپا و آمریکا را بمدت یک دهه در خود فرو برد. هزاران شرکت ورشکسته شدند و هزاران کارخانه تعطیل شدند. امروز هم باز غرب دچار بحران اقتصادی است. نرخ بیکاری در آمریکا یکی از بالاترینها ظرف سالهای گذشته است. رکود و ورشکستگی بسیاری از شرکتها در آمریکا و اروپا معضلات جدی بوجود آوردهاند
* اما این نه نخستین باری است که غرب با بحران اقتصادی و مالی روبرو شده و نه یقینا آخرین بار آن خواهد بود. ضمن آنکه شماری از بحرانهای گذشته از جمله بحران ۱۹۲۰به مراتب گستردهتر و جدیتر از بحران فعلی بودند. اما همانطور که غرب توانست تمام آن بحرانها را پشت سر بگذارند، این بحران را هم پشت سر خواهد گذاشت.