آفتابنیوز : آفتاب: در ابتداي جلسه محاكمه اين جوان، شفيعي نماينده دادستان در جايگاه حاضر شد و خطاب به قضات شعبه 71 دادگاه كيفرياستان تهران گفت: هشتم مرداد سالجاري به ماموران پليس خبر دادند جواني به نام ف، دانشجوي مديريت مردي به نام ح را به قتل رسانده است. زماني كه ماموران به محل رسيدند جسد غرق در خون ح را پيدا كردند. ماموران در بررسيهاي بعدي خود ف را بازداشت كردند.
او قتل را بر عهده گرفت و جزييات آن را شرح داد. هرچند متهم ادعا ميكند متوجه نشده ضربه را چطور وارد كرده اما اعتراف كرده، قتل كار اوست. شفيعي ادامه داد: از نظر دادسرا، پدر فريدون هم در اين پرونده متهم است چراكه ادله جرم را مخفي و در كار پليس كارشكني كرده است. بنابراين من به عنوان نماينده دادستان تهران درخواست صدور حكم قانوني را درخصوص هر دو متهم دارم. در ادامه اوليايدم در جايگاه حاضر شدند و درخواست قصاص كردند و گفتند رضايت نميدهند. سپس متهم در حاليكه به شدت گريه ميكرد در جايگاه حاضر شد و گفت: اتهام قتل را قبول دارم اما قسم ميخورم اصلا متوجه نشدم ضربه چطور به مقتول وارد شد.
او در توضيح آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: من دانشجوي رشته مديريت هستم و در شهر درس ميخواندم. تابستان كه ميشد براي كمك به پدرم به روستا ميرفتم. مدتي بود كه زمين ما مشكل آب داشت و بايد سر اين موضوع با ح كنار ميآمديم او هم گفتهبود مشكل را حل ميكند اما هنوز اختلافاتي بين او و پدرم وجود داشت. روز حادثه من براي كمك به پدرم در مزرعه داشتم كار ميكردم و خيار ميچيدم، به خانه رفتم تا وسيلهاي را كه جا گذاشتهبودم بردارم، بعد از اينكه وسيله را برداشتم سوار موتور شدم و به سمت مزرعه راه افتادم. در راه ديدم جمعيتي نزديك مزرعه ما جمع شدهاند و بعد ح را ديدم كه به سمت من ميدود.
او يك وسيله كشاورزي دستش بود و با آن به من حمله كرد. من فكر نميكردم او بخواهد به من آسيبي وارد كند. صبر كردم نزديك آمد فكر ميكردم ميخواهد صحبت كند اما به من حمله كرد و ضربهاي به پهلويم زد. بعد ضربهاي ديگر به دستم زد. من چاقويي كه با آن خيارها را ميكندم از جيبم درآوردم، فقط براي اينكه مقتول را بترسانم. متهم ادامه داد: حسين ترسيد و عقب رفت. با اين حال ما به هم نزديك شديم و درگيري بين ما ايجاد شد اما خيلي زود جدا شديم. حسين رفت و من هم به سمت خانه رفتم. وقتي رسيدم متوجه شدم دستهايم خوني است. چاقو هم خوني بود مادرم به من گفت اين خون چيست گفتم، نميدانم. گفت راستش را بگو چه كردهاي جواب دادم كاري نكردهام. چند ساعت بعد شنيدم ح كشتهشده است.
باور كنيد من نميخواستم كاري بكنم كه او بميرد حتي يادم نميآيد چطور او را زدم خودم متوجه نشدم. البته قبول دارم ضربه را من زدم چون حسين با من درگير شدهبود. متهم درحاليكه به شدت گريه ميكرد، گفت: خانواده من و ح نانو نمك هم را خوردهاند و من به آنها مديون هستم. من پسر قدرنشناسي نبودم كه بخواهم دست به چنين كاري بزنم و حالا هم از كردهام به شدت پشيمان هستم. درخواست دارم اوليايدم من را حلال كنند. از وقتي زنداني شدهام خيلي عذاب ميكشم. من آدمكش نيستم و اين قتل كاملا اتفاقي بود.
بعد از دفاعيات متهم رديف اول، پدر او كه متهم به اختفاي ادله جرم شدهبود در جايگاه حاضر شد و اتهام خود را رد كرد. او گفت: من هيچ ادلهاي را مخفي نكردم. من و ح با هم اختلاف داشتيم اما من در جريان نحوه به قتل رسيدن او نبودم. زماني كه ماموران آمدند پسرم را دستگير كنند اصلا جلوي آنها را نگرفتم. سوالاتي از من شد كه من نتوانستم جواب دهم چون جوابش را نميدانستم. اين مرد ادامه داد: ح دوست من بود، ما ميتوانستيم مشكل خودمان را حل كنيم. اصلا قرار بر قتل نبود. نميدانم چطور شد كه پسرم دست به اين كار زد.
به گزارش شرق،من هم از اوليايدم درخواست دارم پسرم را ببخشند. او دانشجو بود، زحمت زيادي كشيد تا دانشگاه قبول شد، او پسر شروري نبود و قتل ح كاملا اتفاقي بود. در پايان بعد از دفاعيات وكيل مدافع، ف در جايگاه حاضر شد و درخواست كرد اوليايدم او را ببخشند. سپس هيات قضات شعبه 71 وارد شور شدند و متهم را به قصاص محكوم كردند. پدر ف هم از اتهام اختفاي ادله جرم تبرئه شد.