آفتابنیوز : 
يكشنبه ۱۸ سپتامبر انتخابات در آلمان برگزار شد. هنوز روشن نيست كه صدراعظم آينده اين كشور چه كسى خواهد بود. به خاطر موقعيت آلمان به عنوان كشور قدرتمندى كه سياست آن در توازن نيروهاى جهانى مهم است، كشورهاى دنيا با اشتياق منتظر نتيجه نهايى اين انتخابات هستند. براى ايران نيز مىتواند اين نتيجه سرنوشتساز باشد.
آقاى آرمن نرسسيان، در ايران از چه زاويهاى مسائل انتخابات آلمان را دنبال مىكنند. از نظر اطلاعات عمومى يا علاقه ويژهاى وجود دارد؟
آلمان كشورى است كه براى ايران مهم است، هم به لحاظ جايگاه مهمى كه در سطح بينالمللى دارد و هم به لحاظ ارتباطات عميقى كه در ساليان دور ايران با اين كشور داشته است و نيز بخاطر ارتباطات تجارىاى كه آلمان با ايران دارد. همه اينها دست به دست هم مىدهد و موجب مىشود كه رابطه ايران با آلمان بسيار مهم جلوه كند. هم براى مردم و هم براى كارشناسان موضوع رابطه با آلمان و انتخابات اخير بسيار مهم بود، چون آلمان يكى از سه كشورى است كه دارد با ايران مذاكره مىكند و همانطور كه گفتم ارتباطات تجارى گستردهاى كه آلمان با ايران دارد اين موضوع را خيلى مهم جلوه مىدهد كه چه كسى قرار است صدراعظم آينده آلمان شود و چه احزابى قرار است در چهار سال آينده سرنوشت آلمان را تعيين كنند.
فكر مىكنيد كه ايران دوست دارد سياست كدام حزب در آلمان پيش برود؟
براى ايران مهم اين است كه حزبى كه سر كار مىآيد آنچنان، براى مثال، تحت تأثير امريكا قرار نگيرد. در سالهاى اخير آقاى شرودر و حزب ايشان، يعنى حزب سوسيال دموكرات آلمان، با حزب سبزها توانستهاند فاصله معقولى از آنچه كه قبلا بر روابط آلمان و ايران حاكم بود و يك مقدار تحت تأثير سياستهاى امريكا بود، فاصله بگيرند و فكر مىكنم كه اين براى ايران بيشتر خوشايند بود تا اينكه حال حزبى بيايد كه رابطه مستحكمترى با امريكا داشته باشد و بخواهد كه مقدارى از آن سياستها را روى روابط تهرانبرلين حاكم كند.
ولى يك مشخصه سوسيال دموكراتها و سبزها اين است كه خيلى روى حقوق بشر تاكيد مىكنند. آقاى يوشكا فيشر، وزير امور خارجه آلمان، حقوق بشر را به عنوان يك اصل سياست خارجى آلمان اعلام كرده است. با اين مسأله چه ميخواهند بكنند؟ طى اين سالها مسأله دموكراسى و حقوق بشر مطرح بوده است و دو طرف توانستهاند سر اين موضوع مذاكراتى بكنند و اين مذاكرات حتما هر دولتى كه بيايد ادامه پيدا مىكند. اما به نظر من روابط ايران و آلمان بيشتر تحت تأثير مبادلات تجارتىاش بوده است. چون فكر مىكنم هم براى تهران مهم است، هم براى آلمان، در صورتى كه تصميم به كاهش مبادلات تجارى گرفته بشود اين مىتواند هم ضربهاى براى ايران باشد و هم ضربهاى براى خود آلمان.
آقاى نرسسيان، اكثريت مردم آلمان با ائتلاف دو حزب بزرگ آلمان يعنى سوسيال دموكراتها و دموكرات مسيحيان موافق نيستند، چون دوست دارند كه احزابى كه خارج از دولت قرار ميگيرند و نقش اپوزيسيون را بايد ايفا كنند ضعيف نباشند تا بشود به عملكرد دولت در صورت لزوم با قدرت انتقاد كرد. در ايران اما مىبينيم كه سياستمداران دم از وحدت مىزنند و بسيارى از آنها هم خودشان را باصطلاح فراجناحى معرفى مىكنند. مىتوانيد به عنوان ناظر مقايسهاى بين فرهنگ سياسى دو كشور بكنيد؟
اين مقايسه، فكر مىكنم، كمى سخت است. چون ساختار سياسى ايران و آلمان كاملا با هم متفاوت است. ما در ايران حزب ريشهدارى نداريم. حزبهاى ما بيشتر اسم هستند تا عملكرد حزبى داشته باشند. در نتيجه در انتخابات ما شايد بيشتر گروهها نقش داشته باشند تا احزاب. در مجلس نمىگوييم كه احزاب با هم ائتلاف كردند. مىگوييم گروهها ائتلاف كردند يا مثلا يك فراكسيون را تشكيل دادند، كه آن هم به اسم احزاب نيست بلكه براى مثال مىگوييم فراكسيون سازندگى. در نتيجه براى نمونه حتى وقتى آقاى خاتمى روى كار بود و جبهه مشاركت از ايشان حمايت مىكرد، ما شاهد دولتى كه اكثريت آن طرفدار جبهه مشاركت باشد يا دولت حزبى باشد نبوديم. در انتخابات اخير هم از آقاى احمدىنژاد حزبى به صورت رسمى حمايت نكرد. در نتيجه تاكيد خود ايشان هم اين بود كه من اصلا حزبى نيستم و حمايت حزبى را هم ندارم و كلا روال بر اين بوده كه مىگويند فراجناحى هستيم و اصلا تعلق و وابستگىاى به احزاب نداريم. در نتيجه فكر مىكنم مقايسه نمىتوانيم بكنيم. چون در آلمان احزاب مىآيند و برنامههايشان را ارائه مىدهند، در صورتى كه نياز داشته باشند با هم ائتلاف مىكنند و در جايگاه منتقد قرار مىگيرند. اما در ايران ما اين روال را به اين صورت نداريم.
گفتيد كه در ايران مسائل مربوط به انتخابات آلمان را به طور نسبى با علاقه دنبال مىكنند. آيا در مطبوعات ايران اين مسأله منعكس ميشود كه كشورى مثل آلمان با اين تكنولوژىاى كه دارد، كه در جهان مثال زدنى است، تصميم گرفته از انرژى اتمى چشم پوشى كند و هر حكومتى الان در آلمان سر كار بيايد بر اين نظر و سياست خواهد بود؟ مسائل تكنولوژى هستهاى و موارد مربوط به آن در ايران هم در سطح روزنامهها بررسى مىشود و هم بين مردم. اين موضوع كه آلمان دارد از اين تكنولوژى صرف نظر مىكند، شايد به اين ربط دارد كه آلمان كشورى پيشرفته است و تا آن حد به آن فنآورىها دست پيدا كرده كه از تكنولوژىهاى ديگرى بجاى انرژى هستهاى استفاده كند. اما در ايران، با توجه به گستردگى كشور و جمعيت فراوانى كه داريم، در بحثى كه مطرح است مىگويند براى اينكه يك سرى از نيازهاى كشور تأمين شود ما احتياج داريم كه از انرژى هستهاى فقط به صورت صلحآميز استفاده كنيم. اين مسأله را بعضى از مردم هم، فارغ از گرايشها و دلبستگيهاى سياسى و حزبىشان، به اين صورت مطرح مىكنند چون جانشينى براى اين موضوع ندارد كه مثلا فكر كنند به جاى اينكه از انرژى هستهاى استفاده كنيم برويم و از انرژى خورشيد و باد و غيره استفاده كنيم.
بنابراين اين مسأله در مطبوعات مطرح مىشود؟
بله، مطرح مىشود و در باره آن حرف زده مىشود، اما موضوع به اين صورت است.