آفتاب: آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی در گفتو گویی از برخی فرصتسوزیها و اشتباهات در جهان اسلام و اقدامات افراطیون انتقاد کرد.
سایت بین المللی همکاری های خبری شیعه، شفقنا در گفت وگویی مکتوب با آیت الله هاشمی رفسنجانی، موضوعات مختلف جهان اسلام و شیعیان از جمله روابط ایران و عربستان، اجتهاد در عصر معاصر، عقل و سنت، روشنفکری دینی، اوضاع سیاسی شیعه پس از غیبت، عصر فقاهت و اجتهاد، آزاد اندیشی و تمدن اسلامی و... را به بحث گذاشته است.
در ادامه بخش هایی از این گفت و گو می آید:
ایران و عربستان با کنترل افراطیها میتوانند مایه آرامش ملتهای مسلمان شوند
هاشمی رفسنجانی که هم در دوره ریاست جمهوری اش در ایران و هم پس از آن روابط نسبتا خوبی با عربستان داشته درباره نقش ایران و عربستان در جهان اسلام و روابط این دو کشور بیان می کند: با هر نگاهی که بخواهیم جهان اسلام را مورد بررسی قرار دهیم، ایران و عربستان جزو بزرگترین و مهمترین کشورهای اسلامی هستند. از لحاظ جغرافیایی، هر دو کشور در یکی از سوق الجیشیترین مناطق جهان قرار دارند که از دو سو به آب های دریایی راه دارند. از لحاظ منابع انرژی، هر دو کشور در نفت و گاز مقام اوّل و دوّم را دارند و از لحاظ جمعیت، پرجمعیتترین کشورهای اسلامی هستند. از لحاظ سیاسی، هر دو کشور مطمع نظر غرب و شرق بودند و هستند و حتّی اگر بخواهیم در درون جامعه اسلامی و با رویکرد شیعه و سنی، جایگاه ایران و عربستان را بررسی کنیم، باز ایران با حداکثر شیعه و حداقل سنی و عربستان با حداقل شیعه و حداکثر سنی، از کشورهایی هستند که اگر جلوی افراطی ها را بگیرند و در سیاست خارجی تحت تأثر القائات دیگران قرار نگیرند، میتوانند مایه آرامش کشورهای اسلامی و ملتهای مسلمان شوند. مخصوصاً که عربستان به خاطر مکه و مدینه، قداستی در بین مسلمانان دارد که نمیتوان به خاطر مسایل زودگذر سیاسی، مردم را از سفر حج تمتع و عمره مفرده محروم کرد.
جنگ سرد دولتهای ایران و عربستان موجب هدر رفتن سرمایههای مسلمین میشود
او بیان می کند: حاکمان هر دو کشور باید توجه داشته باشند که روابط این دو کشور باید بسیار فراتر از معادلات سیاسی باشد. جنگ سرد دولتهای ایران و عربستان باعث دلسردی مسلمانان و موجب هدر رفتن سرمایههای مسلمین میشود.
باید فرهنگ سازی شود تا اعتدال به عنوان خواسته اسلام اصیل بین مردم و علما جا بیفتد
او درباره تخریب آثار اسلامی در عربستان به شفقنا می گوید: درخصوص آثار تاریخی اسلامی عربستان هم در آخرین سفرم با مسوولان عربستانی صحبت کرده بودم. جالب است که بدانید حاکمان سعودی علاقهمند احیای آثار تاریخی اسلام هستند و میگفتند بسیاری از آنها را شمارش و ثبت کردیم، ولی افراطیون وهابی و علمای القاعدهای عربستان بر آنان فشار میآورند. در این باره هم باید اول فرهنگ سازی شود تا اعتدال به عنوان خواسته اسلام اصیل در بین مردم و علما جا بیفتد تا ان شاء الله نسبت به ترمیم آثار اسلامی اقدام شود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی بعضیها با کارهای افراطی، دیگران را ترساندند
رفسنجانی که خود از افراد بسیار موثر انقلاب اسلامی بوده و پس از انقلاب ایران در پست های کلیدی کشور حضور داشته است به شفقنا می گوید: پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بحث صدور انقلاب مطرح شد که البته بعضیها با کارهای افراطی، دیگران را ترساندند. صدور انقلاب این نبود که ما به کشورهای دیگر برویم، حاکمان وقت را سرنگون کنیم یا با ارسال سلاح، مردم را تهییج کنیم. صدور انقلاب همین است که پس از حدود 30 سال در مصر، لیبی، تونس، یمن، بحرین و حتی الجزایر اتفاق افتاد یعنی مردم یاد گرفتند که باید علیه حاکمان استبدادی برخیزند.
عمر رهنمودهای اسلام ابدی است
این شخصیت برجسته روحانی و سیاستمدار ایرانی در ادامه به شفقنا بیان می کند: بعضیها میگویند انسانها عمر محدود دارند و جوامع هم مثل انسان ها همین طور است. دوران کودکی دارند، جوانی دارند. پیری دارند ولی رهنمودهای اسلام عمرش ابدی است. مثل بقیه تمدنها در تاریخ. دارای فراز و فرود است اما همواره در جهت تحلیل بشریت رو به جلو حرکت مینماید هرچند که ممکن است اصولی از این تمدن به اشکال گوناگون بروز کند و افول کند و دوباره رشد کند.
هاشمی رفسنجانی بیان می کند: با همین مقدمه کوتاه، عظمت و رفعت دین مبین اسلام، برای راهنمایی انسانها روشن میشود. دینی که پس از 13 سال دعوت پنهان و 10 سال دعوت آشکار حضرت محمّد (ص) در مکه و مدینه پایههای تمدنی را در سرزمین حجاز و پس از آن در سراسر دنیا پی افکند که مصداق روشن "شجره طیبه" است که "اصلها ثابت و فرعها فی السماء"؛ دینی که چون با دل های مردم سر و کار داشت و اصل پذیرش آن «لااکراه» بود، تمدنی را خلق کرد که امروزه در غرب و شرق عالم گسترده است و پیروانش از لحاظ کمیت، آن قدر هستند که اگر چه مراکز آمارهای جهان یک میلیارد و پانصد میلیون نفر میگویند، اما چند سال پیش بحثی در مجلس کانادا در این باره شده بود که اخبار آن بحث، حکایت از آمار بیشتر از این دارد. دینی که اگر چه بهترین و به روزترین اطلاعات را برای خیر دنیا و آخرت انسانها دارد، اما هیچ وقت از اقتباس خوبیها دریغ نکرد و پیامبر اسلام در همان حجاز که شاخص اصلی مردمانش «امی» بودن است، مسلمانان را به علم آموزی، ولو با تحمل سفر به چین که آن روزها براساس علوم جغرافیایی دورترین نقطه دنیا بود، تشویق میکند.
دینی که برای توجه به زندگی دنیوی مردم «من لا معاش له، لا معادله» را تابلوی فعالیتهای اقتصادی پیروانش میداند و دنیا را برای انسانها «ذلولا» میداند و میگوید: «فامشوا فی مناکبها و کلومن رزقها».
دینی که برای زندگی انسانها در همه ابعاد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، بر اعتدال در عفاف و کفاف، تأکید مینماید و پیروانش را «امه وسطا» میخواند.
دینی که برای آزاداندیشی دینی و شنیدن حرف های دیگران با خطاب «بشارت» بندگان خوب خدا را کسانی میداند که «یستمعون القول و یتبعون احسنه».
دینی که برای درس های اخلاقی مکاتب بشری و حتی در برخورد با مشرکان و بتپرستان با تاکید بر «لاتسّبوا» به پیروان خویش این نکته را میگوید که «به بتهای آنها ناسزا نگویید تا به خدای شما ناسزا نگویند.»
دینی که برای مسایل جزایی، عادلانهترین قوانین را دارد و حتی برای اسرای جنگی هم حق و حقوقی در نظر گرفته است.
دینی که اگر چه در زمان پیامبر (ص) به خاطر محدودیت قلمرو، صراحتهای بیانی درباره سیاستهای خارجی ندارد، اما نوع نگاه اسلام به دشمنان داخلی و خارجی نشان میدهد که بر «واعدولهم ماستطعتم من قوه» را یک سیاست بازدارندگی دفاعی میداند.
دینی که درصدر بعثت پیامبرش با تاکید بر «جدال احسن» اختلافات سلیقه را موجب تقویت میداند و به همان مقدار مسمانان را با تاکید بر «تفشلوا» از تنازعات قومی، قبیلهای و فکری پرهیز میدهد.
دینی که حکومت را نه بر مردم که برای مردم میداند و پیامبرش اگر چه در غدیرخم، حجت را بر مسلمانان تمام کردهاند، اما به حاکم الهی پس از خویش تأکید مینماید که «اگر مردم تو را نخواستند، رهایشان کن و کار را بخودشان واگذار کن».
دینی که در تمدن و فرهنگ آنقدر با سعه صدر برخورد مینماید که «نهضت ترجمه» را برای تعاملات علمی و فکری پایهگذاری مینماید و همین شیوه برخورد است که بعدها اندلس و جزایر سیسیل، دروازههای غرب برای پذیرش انوار علمی آفتاب اسلام میشوند.
دینی که ظلم ستیزی و استعمار گریزی را درصدر برنامههای آموزشی خویش برای رهایی انسان ها از یوغ استبداد و استکبار میداند.
هاشمی رفسنجانی با بیان اینکه «همه این موارد و بسیاری از موارد دیگر که فرصت احصای آنها در این مقال نمیگنجد، مایه عظمت تمدن و فرهنگ اسلام است و در عین حال میتواند مایه انحطاط باشد که در بسیاری از مقاطع تاریخی چنین شده است» می افزاید: مثلا در نگاه تفسیری به قرآن که آسمانیترین کتاب و به تصریح خداوندی بدون شک و ریب، «هدیً للمتقین» است، متأسفانه در همان آغاز، دو رویکرد در کنار تلاش های ائمه و اصحاب صدیق و حتی تابعین مومن به وجود آمد، که هر دو باعث فهم نادرست بعضی از آیات الهی، حتی محکمات شده است. رویکرد اول که افراطی است، پرهیز از کتابت قرآن است که معلوم نیست اگر حضرت علی (ع) و کاتبان دیگر نبودند، معاندان چکار میکردند. هرچند به صراحت قرآن، خداوند با چند نشانه تاکیدی، وعده حفاظت از کلام خویش را داده است. رویکرد دوم که تفریطی است، راهیابی اسراییلیات و بعضاً تفسیر به رأیهای ناصواب است که هنوز هم در علم روایت و تفسیر، مایه زحمت مفسران و محدثان است.
حق الارث زوجه میتوانست مایه مباهات اسلام در حقوق شود اما نادیده گرفته شده است
او ادامه می دهد: نمونه دیگری که میتوانست مایه مباهات اسلام در قوانین حقوقی شود، حتی در دنیای معاصر که بحث زنان در مجامع بینالمللی داغ است، حق الارث زوجه است که علیرغم صراحت قرآنی در روایات متعدد، نادیده گرفته شده است و متأسفانه بسیاری از فقها هم تحت تأثیر این جو نادرست، فتاوایی دادهاند که با چند نفر از آنان که صحبت کردهام، به شک خویش اذعان نمودهاند؛ البته جای شکرش باقیست که اخیراً رهبری با انتخاب گروهی از فقها، درصدد حل این مساله برآمدند و نخستین نتایج آن ورود مجلس شورای اسلامی به این بحث و تصویب قوانینی است که هنوز هم به حداقل ها توجه دارد.
ظرفیت بالقوه جهان اسلام می تواند مسلمانان را از واردکنندگی به صادرات برساند
رفسنجانی به شفقنا می گوید: نمونه دیگری که اسلام به آن توجه عمیق و اکید کرده و متأسفانه در جوامع اسلامی نمود ندارد، بحث مسایل اقتصادی است. بحثی که بعضی از مغرضان برای بیان ناکارآمدی اسلام در اداره جامعه، با مقایسه کشورهای اسلامی و دیگر کشورها، به آن دامن میزنند. در حالی که ظرفیت بالقوه جهان اسلام با موقعیت راهبردی و استراتژیک و منابع سرشاری که در اختیار دارد میتواند با کمی توجه به علم بهرهوری، این بهانه را از دست دشمنان بگیرد و مسلمانان را از مصرفکنندگان صرف و واردکنندگی، به صادرات برساند. یا مهمترین امتیاز اسلام در حکومت، توجه به آرای مردمی است که این مایه مباهات، به خاطر شرایطی که در بعضی از کشورهای اسلامی در زمان کنونی در حال اتفاق است، باعث انحطاط شده است. به قول سیاسیون، آنچه که بالقوه مایه افتخار اسلام است، در شرایط بالفعل کنونی باعث نگرانی شده است.
هاشمی رفسنجانی بیان کرد: از همین جا به بعضی از مسایلی که در سوالات شما بود و به این بحث یعنی عظمت و انحطاط اسلام مربوط میشود مانند اسلام هراسی، وهابیت، شعوبیگری و اشعریت و اعتزال میپردازم. مسایلی که مثبت و منفی را در خویش نهفته دارند، اما متاسفانه آنچه که تاکنون حدوث یافته و در بیرون نمود دارد، بُعد منفی آنهاست.
برخورد مدبرانه با اسلام هراسی می توانست دشمنان را به انفعال بکشاند
او ادامه می دهد: اسلام هراسی که امروزه، دشمنان با تبلیغات گسترده سعی در فراگیر شدن آن بین ملتها دارند، اگر با تدبیر، سیاستهای درست و از جایگاه اقتدار اسلامی با آن مقابله میشد، میتوانست نکته مثبتی باشد که هراس دشمنان از اسلام، آنان را به حالت انفعال میکشاند و همین هراس نمیگذاشت جسورانه به اشغال کشورهای اسلامی بپردازند. اگر وحدت همه دولتهای اسلامی بر سر مشترکات فراوان و پرهیز از نکات محدود اختلاف برانگیز که اکثر آنها موارد تاریخی هستند، شکل میگرفت، دیگر اشغالگران در عراق و افغانستان جولان نمیدادند. همان کاری که کشورهای غربی در قالب ناتو برای دوام حضور خویش انجام میدهند. اگر اسلام هراسی را از قلوب ملتها که خواست استکباریون است، به حکومتها میکشاندیم، میتوانستیم مصادیق رأفت اسلامی را در عمل نشان دهیم.
رفسنجانی می افزاید: همین وهابیت که امروزه مایه ننگ و باعث تشدید انزجار ملتها از مسمانان هستند، اگر از اندیشههای افراطی و کارهای تفریطی فاصله میگرفتند، میتوانستند جلوی حکومتهای استبدادی عربی را در چپاول منافع جوامع اسلامی بگیرند. یعنی همین تهدیدی که امروزه از جانب آنان متوجه آبروی اسلام در جهان است، میتوانست فرصتی برای رویارویی منطقی با زیادهخواهیهای حاکمان سلطنتی در ممالک اسلامی شود. یا شعوبیگری که در قرآن به خلقت انسان ها براساس شعوب و قبایل تاکید شده، میتوانست در ممالک اسلامی باعث تقویت روحیه رقابت در همه ابعاد زندگی شود و قبایل مختلف با حفظ وحدت و توجه به یک دین و پناه گرفتن به یک پرچم که همان پرچم وحدانیت اسلامی است، سد محکمی در برابر سیلاب های دشمنان باشند.
انقلاب اسلامی ایران می تواند الگوی ملت های مسلمان باشد
او با بیان اینکه تاریخ اسلام به بستر حوادث مثبت و منفی در حال گذر از مراحل مختلف بود که به مقطع انقلاب اسلامی رسیدیم می افزاید: اگر چه شیعیان در طول تاریخ حکومتهای محلی متعددی مثل زیدیها در یمن، دیالمه در گیلان، علویان در مازندران و حتی در آفریقا و مناطق مختلف سرزمینهای اسلامی تشکیل داده بودند، اما هیچ وقت ساختار حکومتی آنها براساس تعالیم اهل بیت (علیهمالسلام) نبود. برای اولین بار یک حکومت شیعی با ساختار حکومتی خاص در یک کشور خدا خوب کرده، یعنی ایران تشکیل شد که این میتواند الگویی برای ملتهای مسلمان و ملل ستمدیده جهان سوم باشد که میتوان از آن به عنوان عظمت و رفعت اسلامی یاد کرد.
در عصر اطلاعات نمیتوان به خاطر ناآگاهی بر مردم حکومت کرد
هاشمی رفسنجانی درباره وقوع بیداری اسلامی یا انقلاب های عربی که منجر به سقوط دیکتاتورهای عربی شده است و هنوز هم در کشورهای مختلف ادامه دارد به شفقنا می گوید: از سال ها پیش برای کسانی که با الفبای سیاست آشنا هستند، قابل پیش بینی بود که بالاخره ظلم حاکمان استبدادی در کشورهای عربی روزی کاسه صبر مردم را لبریز میکند و مردم وقتی با همه وجود خویش درک کنند که زندگی آنها مرگ تدریجی است، بر میخیزند. دیگر گذشت آن زمانی که پادشاه مستبد در آخرین روزهای زندگی خود، تاج پادشاهی را بر سر فرزندان خود میگذاشت و مردم هم صُم و بُکم ، اطاعت میکردند. در عصر انفجار اطلاعات که هر کس میتواند با زدن چند کلید و دگمه، به آخرین اطلاعات گوشه و کنار دنیا حتی در منزل دست یابد، نمیتوان به خاطر ناآگاهی بر مردم حکومت کرد. مردم آگاه، همه چیز را درباره وظایف ملتها در قبال حکومتها میدانند و سعی میکنند به وظایف خویش عمل کنند، ولی مطالبات آنها از حقوقی که حکومتها در قبال ملت ها دارند، جدّی خواهد بود.
طوفان کشورهای عربی به زودی منشا تحولات جهان اسلام و دنیا می شود
او بیان می کند: طوفان یاسی که این روزها، بعضی از کشورهای عربی را در نوردیده، مطمئناً محدود به همین چند کشور نمیشود و به زودی منشأ تحولات عمیقی در آینده جهان اسلام و حتّی دنیای بینالملل خواهد شد. بعید نیست که این قبیل اعتراضات به منطقه قفقاز و آسیای میانه و حتّی به کشورهای اروپایی هم برسد که رسیده است چون آنچه که این روزها به اسم دموکراسی و رعایت حقوق بشر در کشورهای غربی اتفاق میافتد، تنها لعابی از دموکراسی است که بر پیکره اقدامات استبدادی خویش کشیدهاند.
ذات انسان ظلم و ستم با هر نامی که باشد، تحمل نمیکند
رفسنجانی یادآوری می کند: همین الان به انتخابات در آمریکا توجه کنید که میدان فقط برای دو حزب باز است و احزاب دیگر اگر میخواهند حرفی برای گفتن داشته باشند، باید زیر لوای جمهوری خواهان یا دمکراتها بروند. مطمئن باشید ذات انسانی به گونهای خلق شده که ظلم و ستم را به هر شکلی و با هر نامی که باشد، تحمل نمیکند، فقط انواع واکنش ملتها متفاوت است و حرکتی که این روزها در مصر ، تونس، الجزایر، یمن، اردن، بحرین، کویت، عربستان و دیگر مناطق شاهد آن هستیم، یک نوع واکنش به استبداد و استعمار است.
نبودن یک رهبر جامع الاطراف مثل امام (ره)، قیامهای مردمی منطقه را زجر میدهد
او تاکید می کند: آنچه که مردم کشورهای عربی و قیامهای مردمی منطقه را زجر میدهد و باعث کندی حرکت آنها میشود، عدم وجود یک رهبر جامع الاطراف مثل امام (ره) است. رهبری که همه گروه های سیاسی و مذهبی در ایران او را به عنوان مرجع دینی و مقتدای سیاسی قبول داشتند. حتماً تاریخ انقلاب اسلامی در زمان مبارزه را میدانید که امام 15 سال از وطن تبعید بودند، امّا با نوارهای سخنرانی و اعلامیهها و شاگردان خود، مبارزه را هدایت میکردند. امتیازی که کشورهای عربی ندارند. اخوانالمسلمین در مصر، با سابقه طولانی مبارزاتی و آقای البرادعی با سابقه مدیریتی در سطوح بینالمللی، نمیتوانند مرجع مطمئنی برای مردم در مبارزه باشند.
رفسنجانی می افزاید: حتی افراد و گروه هایی که پس از سقوط استبداد بر سر کار آمدند، مردم را راضی نمیکنند و دیدیم که یک سال پس از بازداشت سادات و سقوط حکومتش، مردم دوباره به میدان التحریر مصر میآیند و میخواهند مبارزه را ادامه بدهند، این امر ناشی از بیاعتمادی مردم به مسؤولان است. چیزی که در ایران و انقلاب اسلامی در هیچ یک از مقاطع نداشتیم.
نخبهمحوری برای هدایت مبارزات عربی هم خوب است و هم بد
او درباره نقش نخبگان و وظایف آنها در توسعه کشورهای اسلامی و آینده کشورهای انقلابی با بیان اینکه نخبه محوری که در سوال شما بود، برای هدایت مبارزه هم خوب است و هم بد بیان می کند: اگر این نخبه، شخصیتی مثل امام(ره) باشد، خوب است و حاصل اعتماد مردم به آن، انقلابی میشود که دشمنان پس از پیروزی، همه توطئه ها را علیه آن بکار بردند، امّا رابطه مردم و نظام روز به روز مستحکمتر شده است. اگر این نخبه محوری، با محوریت افرادی باشد که مردم نسبت به استقلال اندیشهاش تردید دارند و فقط با شدت تبلیغات میخواهد، بر طبل نخبگی بکوبد، نه تنها جواب نمیدهد، بلکه مردم را از کاری که کردهاند، پشیمان میکند. مثل کاری که مردم افغانستان در مبارزه طولانی کردند و حاصل مبارزه آنها کسانی مثل طالبان شدند که تسمه از گردة مردم میکشید.
مردم کشورهای اسلامی طی سال های اخیر بر اثر گسترش اطلاعات، از رشد و توسعه دیگر کشورها مطلع شدهاند و وقتی خود را با آنان مقایسه میکنند، میبینند از لحاظ منابع هیچ از آن کشورها کم ندارند، ولی از مواهب منابع برخوردار نیستند و با اینکه صادر کننده مواد خام انرژی هستند، برای استفاده باید خود وارد کننده باشند.
رفسنجانی می گوید: این عقب ماندگی که فراتر از احساس، در زندگی روزمره ملموس است، آنان را به کنکاش درباره علل میکشاند که ردّ پای استبداد و استعمار را میبینند. مثل مردم ایران که وقتی در آستانه پیروزی انقلاب به خیابانها آمدند و شعار دادند، در کنار «جمهوری اسلامی» که مطالبه نوع حکومت بود، به «استقلال» و «آزادی» نیز توجه داشتند که عدم وجود آنها ریشه در استبداد و استعمار داشت. یعنی استبداد، آزادی و استعمار، استقلال را از آنها سلب کرده بود. البته این خواسته سیاسی، ریشه در فرهنگ انباشته شده تاریخی داشت که آنها حضور لایههای عمیق استبداد تاریخی را مانع رشد و توسعه خود میدانستند و با تمام وجود فکر میکردند که باید تغییرات بنیادی در همه ابعاد جامعه ایجاد شود تا به حلقه مفقوده که همان توسعه و پیشرفت بود، برسند.
مگر مردم از حکومتها چه میخواهند؟
انقلاب های عربی پدیده مبارکی است که باید مراقب بود به دیکتاتوری دینی و افراطی تبدیل نشود
این روحانی و سیاستمدار سرشناس شیعه در این راستا وظیفه دولتهای اسلامی را هم به اندازه نقش مردم سنگین می داند و به شفقنا می گوید: مردم از آنها فرهنگ صنعتی شدن غربی را نمیخواهند بلکه انتظار دارند با داشتههای دینی که سعادت دنیا و آخرت را در خود نهفته دارد، به گونهای برنامه ریزی کنند که به قول علمای علم اقتصاد، شاخصهای جدول ضریب جینی به نفع فقرا اصلاح شود. جامعه با رونق اشتغال به سوی رونق اقتصادی برود. به جای اینکه هر روز یک ماهی به عنوان سهمیه به آنان بدهند، یک تور ماهیگیری به آنها بدهند و بگویند خودتان صید کنید و مازاد نیازهای خود را با مسیرهایی که برای شما تسهیل میکنیم، صادرات کنید. اگر چنین باشد دیگر نباید نسبت به ثبات باورهای دینی، سیاسی و اجتماعی ملتها نگران بود مگر مردم از حکومتها چه میخواهند؟ آنچه که مردم لیبی را آن گونه به خیابان ها کشاند، بهره مندی حاکمان از حداکثریهای زندگی نبود، بلکه عدم بهرهمندی مردم از حداقل ها بود. به هر حال آنچه که این روزها در بعضی از کشورهای اسلامی در حال اتفاق است، پدیدههای بسیار مبارک اجتماعی، سیاسی و حتّی دینی است، ولی باید مواظبت شود تا نتیجه آن دیکتاتوری دینی و افراطی نشود که باعث بدنامی اسلام خواهد شد و نسل جوان را که به خاطر طبیعت جوانی به دنبال سؤالات فراوان است، ناامید میکند.