آفتابنیوز : آفتاب: هادي محمدي، در یادداشت اخیر خود در روزنامه خراسان اینگونه نوشت:
مذاکرات ايران و 1+5 پس از حدود يک سال وقفه امروز در استانبول از سر گرفته مي شود. آنچه به تکرار در مواضع مسئولان جمهوري اسلامي ايران درباره اين مذاکرات شاهد بوده ايم اصطلاح بازي برد – برد در اين مذاکرات است. اما بازي برد – برد چيست ؟ و چگونه مي تواند در مساله مذاکرات هسته اي کشورمان نقش بازي کند؟ نظريه بازيها (game theory) در علوم سياسي يکي از تئوريهاي پرکاربرد محسوب ميشود که به دستههاي مختلف تقسيم شده و با انعطاف بالا توجيهگر بسياري از شرايط در گذشته و نشاندهنده راهبردها براي آينده است.
به صورت اجمالي ميتوان در تشريح جنبههاي مختلف اين نظريه به سه دسته اصلي اشاره کرد که عبارتند از بازي باحاصل جمع صفر (که حاصل يک رابطه برد - باخت است) و دو طرف در اين بازي سعي ميکنند با تمام توان شکست طرف مقابل را جهت برد و موفقيت خود به دست آورند و تعارض خالص وجود دارد که نمونه اين نوع بازي در عرصه هستهاي ، ليبي است که غرب توانست سرانجام با فشارهاي وارده قذافي را وادار کند تا با تسليم شدن و نابودي منابع و تجهيزات هستهاي خود در مقابل موفقيت کامل غربيها، شکست کامل را پذيرا شود. بازي ديگر بازي با حاصل جمع منفي است که در آن دو طرف در حالت باخت - باخت و ضرر کننده هستند .
مثال اين نوع رفتار تاکتيک زمين سوخته در جنگ هاست که نيروهاي اشغالگر در صورت اجبار به عقبنشيني با نابودي تاسيسات زيربنايي و حتي کشتار سعي در وارد آوردن بيشترين خسارت به طرف مقابل را در برابر عقبنشيني از زمينهاي اشغالي دارند. اما بهترين نوع مذاکره و رفتار ديپلماتيک، بازي با حاصل جمع مثبت يا همان برد – برد است که امروزه حداقل در ظاهر، کشورها به رعايت اين بازي علاقه نشان داده و تعابيري همچون احترام متقابل، درک منافع مشترک، مذاکرات بدون پيش شرط و... در همين حوزه قابل بررسي هستند.
با توجه به مقدمه کوتاه گفته شده در باب رابطه برد – برد يا برنده – برنده که در صحنه مذاکرات هستهاي جمهوري اسلامي با گروه 1 + 5 نيز مورد قبول طرفين است ابتدا بايد به تعريف حالت برد کامل از ديد هر يک از طرفين پرداخت. همان طور که قبلا اشاره شد در اين نوع بازي هر طرفي دنبال برد خود است اما با قبول نقاط ضعف و قوت خود اين حقيقت را قبول کرده که نميتواند به موفقيت صددرصدي دست يابد و ناگزير به دادن امتيازاتي در قبال گرفتن امتيازات ديگر است. در مساله هستهاي ايران ، برد کامل براي غربيها توقف نامحدود غنيسازي اورانيوم و توليد سوخت هستهاي، قبول پروتکل الحاقي NPT توسط ايران، اجازه بازرسي از مراکز حساس نظامي و غيرهستهاي و حتي نابودي تاسيسات اتمي مدرن و بومي ايران است.
برد کامل در ساختار ذهني طرف ايراني هم لغو کليه تحريمها، به رسميت شناخته شدن حقوق ايران براي استفاده از فناوري هسته اي، کمکهاي فني بدون محدوديت در حدود قوانين آژانس بين المللي انرژي اتمي، خارج شدن پرونده هسته اي ايران از شوراي امنيت و اعتباربخشي به ايران به عنوان يک کشور مطرح در باشگاه هستهاي جهان است. اين دو غايت فکري شايد در ابتداي راه قابل قبول بود ، اما امروز پس از حدود يک دهه چالش سنگين بر سر پروندهاي که ديگر بسيار قطورتر از روزهاي نخست شده، دو طرف را به اين نتيجه رسانده که توانايي اجراي بازي برد – باخت وجود نداشته و بازي باخت – باخت نيز که سودي ندارد لذا روي آوردن به بازي برد – برد با لوازم و تبعاتش منطقيتر و معقولتر به نظر ميرسد.
در اين زمينه بايد در نظر داشت که براي رسيدن به يک نتيجه معقول از مذاکرات، عقبنشينيهاي تاکتيکي و آمادهسازي افکار عمومي براي مواجهه با اينگونه رفتار از لوازم اجتنابناپذير آن است. جمهوري اسلامي حدود 7سال پيش يک بار با اجراي طرح تعليق داوطلبانه فعاليتهاي هسته اي خود ، نشان داد که در همراهي با آژانس بين المللي انرژي اتمي صداقت داشته و خواهان حل و فصل مسالمت آميز اين پرونده از کانال عادي خود است. اما اتلاف وقت طرف غربي و زياده خواهي آنها سبب شد تا اين تعليق به فرمان مقام معظم رهبري شکسته شده و هم زمان اعتماد ايران به نهادهاي بين المللي مسئول و اروپايي ها خدشه دار شود.
امروز پس از گذشت هفت سال از اين اقدام هوشمندانه و مقتدرانه، جمهوري اسلامي توانسته از مرز غني سازي 3.5درصدي اورانيوم گذشته و حتي گفته مي شود تا حدود80 کيلو گرم اورانيوم با غناي 20درصد نيز توليد کرده است،همچنين توليد و نصب سانتريفيوژهاي ساخت ايران از مرز آزمايشگاهي به مرحله نيمه صنعتي رسيده و فناوري و صنعت هسته اي در کشورمان در مسيري قرار گرفته که بي بازگشت و غير قابل انکار به نظر مي رسد.
قطعا در اين ميان اعتماد دوباره مسئولان ايراني به غربي ها در مساله تعليق دوباره فعاليت هاي هسته اي کاري غير معقول وحتي خطرناک به نظر مي رسد اما طبق اصول بازي با حاصل جمع مثبت يا همان برنده- برنده مي توان بر سر ميز مذاکرات در قبال يک عقب نشيني تاکتيکي و اعطاي امتيازي کوچک در مورد بخشي از فعاليت هاي غني سازي ضمن گرفتن امتيازات قابل توجه با فرستادن توپ به زمين حريف بدون مواجه شدن با يک محدوديت بزرگ خودخواسته ، هم زمان با کاهش فشارهاي خارجي، در افکارعمومي دنيا نيز به عنوان طرف خواهان حل و فصل موضوع مطرح شويم چراکه اگر چه توقف غني سازي براي ما خط قرمز محسوب مي شود براي طرف مقابل نيز با توجه به مفاد قطعنامه هاي شوراي امنيت ادامه غني سازي ايران خط قرمز است و مي توان با يک برنامه هوشمندانه در مذاکرات به نتيجه بهتري دست يافت که دوطرف ضمن حفظ مواضع اصولي خود بازي برد - برد را پيش برند.
پيشنهاد تعليق غني سازي 20درصدي با مدت زمان محدود و اجراي مشروط و موقت پروتکل الحاقي در برابر لغو همه تحريم هاي شوراي امنيت،اروپا و آمريکا و تامين کامل نياز اورانيوم 20درصدي غني شده براي راکتور تهران مي تواند امتياز دهي و امتياز گيري مناسبي باشد که عملا غربي ها را در دوراهي انتخابي قرار مي دهد که دو سر آن براي ما داراي فايده خواهد بود. چرا که در صورت رد اين پيشنهاد عملا استدلال هاي ماه هاي اخير غربي ها براي حل مساله هسته اي ايران را زير سوال ديده و افکارعمومي در مقابل آنها قرار خواهد گرفت و در صورت قبول نيز عملا در حوزه خواسته هاي ابتدايي ايران گام خواهند برداشت.
با اين توضيح که مقامات کشورمان از همان ابتدا نيز تاکيد داشتند که غني سازي 20درصد در حجم کم هزينه زا بوده و ايران حاضر است در صورت تامين نياز راکتور تحقيقاتي تهران دست از غني سازي 20درصدي بکشد و پذيرفتن اجراي موقت و مشروط پروتکل الحاقي نيز اگرچه خارج از تعهدات قانوني کشورمان است اما براي اثبات صداقت در رفتار و گفتار ايران و دستيابي به امتيازات بزرگتر غيرقابل اجتناب است.
به گزارش شفاف،اين حرکت در گام اول مي تواند اوضاع در موضوع هسته اي ايران را آرام کرده و با اراده طرفين به جاده معمول خود بکشاند تا در بستري بدون جنجال و هياهوي جنگ و تحريم در مراحل بعدي با دستيابي به توافقات آينده در راستاي بازي برد – برد حرکت کند.