آفتابنیوز : آفتاب: ماجرای اخیر بر سر انتصاب مرتضوی نسخه جدیدی از رویکرد مرسوم دکتر احمدی نژاد طی سالهای اخیر بود . رویکردی که تابحال هزینه گزافی را بر فضای سیاسی کشور تحمیل کرده است و قوای سه گانه را از بعضا از کارکردهای اصلی خود دور ساخته و به حواشی مشغول کرده است.
ماجرای کردان و ملک زاده و مرتضوی و... جملگی بر این امر دلالت دارند که آقای احمدی نژاد به دلایل ناشناخته ای اصراری عجیب بر انتصاب کسانی دارند که شهره به مسائلی خاص هستند. در ماجرای کردان نزدیک ترین همراهان دولت در مجلس به ایشان هشدار و انذار می دادنند که چنین اصراری به صلاح دولت نیست ،اما ایشان یک تنه ایستاد و مرحوم کردان را«تنها» روانه مجلس استیضاح کرد تا پس از فوت وی هر سال در مراسم سالگرد وی از «مظلومیت» او سخن بگوید. ماجرای ملک زاده و حلقه خاص پیرامون ایشان و داستان اخیر نیز نیازی به شرح ندارد که همگی از فرجام آن مطلع اند.
با این وصف سوال این است که چرا ایشان به این سنخ افراد خاص اقبال نشان می دهند و اینچنین موجبات نقاد بنیان کن بر منش خود را فراهم می آورند . مرور شعارهای ایشان نشان می دهد که همواره تاکیداتی در باب شکستن حلقه انتحصاری مدیریت،نقد گذشته،مبارزه با رویکردهای مفسده آمیز در سیاست و اقتصاد و بازگشت به ارزشها و ... مورد تاکید بوده است.اما نکته جالب و شاید اسف انگیز در این میان این است که در عرصه عمل رییس جمهور به گزینش افرادی روی می آورند که گذشته و حال آنها سنخیتی با شعارهای ایشان ندارد. همین امر است که تحلیل در باب چرایی این سنخ موضع گیری ها را سخت می کند . ایشان باید برای افکار عمومی توضیح دهند که چرا افرادی در دولت وجود دارند که عملکردشان با شعارهای دولت همخوانی ندارد. این امر براحتی قابل توضیح است مگر آنکه قرار باشد تعریف جدیدی از ارزشها ارائه شود! تعاریفی که البته چندی است در ادبیات دولت رواج یافته و سنخیتی با شعارهای گذشته آن ندارد.
این تناقض در شعار و عمل به صورت کاملا طبیعی چند پیامد تحلیلی دارد که گریز ناپذیر است؛
1- فرض اول و بدبینانه این است که خدای نخواسته رییس جمهور محترم به شعارهایی که می دهند باور قلبی ندارند و صرفا برای گرم کردن فضا چنین شعارهایی می دهند.
2- فرض دوم این است که ایشان در میانه راه مسیر دیگری را انتخاب کرده اند. این فرض با مدنظر قرار دادن حلقه خاص پیرامون ایشان محتمل می نمایاند.
3- فرض سوم این است که ایشان به شعارهای خود پایبندند اما به علت غلبه ویژگی های فردی خاصی که دارند، منش سیاسی و سیاست ورزی شان تحن تاثیر این ویژگی های فردی قرار می گیرد.
4- فرض چهارم این است که ایشان افرادی خاص را انتخاب می کنند تا هم اذهان همیشه سرگرم مواردی غیر از بررسی عملکرد دولت باشد . در عین حال این افراد حرف شنوی بیشتری بروز هم بروز می دهند که مطلوب دولت است که با عرض پوزش باید گفت این رویکرد به هیچ روی منطبق با «حکمرانی دینی» نیست.
هرکدام از این چهار فرض که حقیقت داشته باشند نشان از «مسئله» مهم دارد . مسئله ای که باید در آینده «حل» شود .اولین نکته این مسئله این است که چنین رویکردهای زیبنده نظام جمهوری اسلامی نیستند و از عیار عینی و اجرایی آن می کاهند .
نکته مهمتر اما این است که به هیچ وجه مطلوب نیست که یک ماه تمام در رسانه ها و فضای عمومی دولت زیر ضرب باشد. برخی افراد خاص گمان می برند که اصولگرایان خشنود از وضعیتی هستند که طی آن مدام با دولت و رییس جمهور رخ به رخ باشند و بگو مگو کنند. این برای اصولگرایی یک خسران عظیم است که دولت برآمده بر آن اینچنین عملگرایانه و بی اعتنا به اصول طی طریق کند و از به کسانی که موجبات تولد و بقای او بودند و هستند پرخاشگر باشد.
به گزارش فردا،در هر صورت این امر تجربه سترگی برای اصولگرایان است که در آینده به نحوی کنش سیاسی خود را سامان دهند که رشد چنین رویکردهایی را در میان خود شاهد نباشند. این امر وقتی حادث می شود که اصولگرایان در راه رفته نظر کنند و مدام از خود بپرسند چرا دولت بر نصب این افراد اصرار دارد و در پاسخ به این سوال فرایندی را مرور کنند که طی آن به روابط فعلی با دولت رسیدند. آن چهار فرض ریشه در واقعیت هایی دارد که اصولگرایان تاکنون نسبت به آن اندکی بی اعتنا بوده اند . باید بدانیم که هر کسی در سخن از ما اصولگرایانه تر سخن گفت دلیلی ندارد در عمل اصولگرا تر باشد....
بیکاری فراموش شود
چون نیک نگهکرد و پر خویش بر او دید// گفتا زکه نالیم که از ماست که بر ماست
زمین گشته سیاه
قسم به روز جزاء
مهدی جان بیا بیا ......................
اگر ایشان نیاز به اثبات پست سازمانی خود دارند پیشنهاد می کنم طرفداران ایشان راههای معقول تری را برای اثبات سمتشان به ایشان ارائه دهند .
......
ایشان فقط بخاطر لجبازی......