آفتابنیوز : آفتاب: پایگاه بین المللی همکاریهای خبری شیعه، شفقنا گفتوگوی تازه ای با آیت الله هاشمی رفسنجانی با عنوان اوضاع سیاسی شیعه بعد از غیبت منتشر کرد:
آیت الله هاشمی رفسنجانی در دو بخش پیشین گفتوگوی مکتوب با شفقنا به پرسش هایی درباره موضوعات مختلف جهان اسلام و شیعیان از جمله روابط ایران و عربستان، اجتهاد در عصر معاصر، عقل و سنت، روشنفکری دینی، اوضاع سیاسی شیعه پس از غیبت، عصر فقاهت و اجتهاد، آزاداندیشی و تمدن اسلامی، ویژگی های روشنفکران اسلامی و آزاد اندیشان دینی، نقاط عطف تاریخی و افراد موثر در انتقال فرهنگ شیعه به شیعیان امروز پاسخ گفته است.
آیت الله هاشمی رفسنجانی در ادامه این گفت و گو به بیان روند تاریخی به حکومت رسیدن شیعیان و روند رشد جوامع شیعی و مسلمانان پرداخته است. مهم ترین عناوین اظهارات وی در دو بخش پیشین این گفت و گو به این شرح است:
*ظرفیت بالقوه جهان اسلام می تواند مسلمانان را از واردکنندگی به صادرات برساند
*آنچه بالقوه مایه افتخار اسلام است در شرایط کنونی باعث نگرانی شده است
*اگر وحدت دولتهای اسلامی شکل میگرفت، اشغالگران در عراق و افغانستان جولان نمیدادند
*برخورد مدبرانه با اسلام هراسی می توانست دشمنان را به انفعال بکشاند
*پس از پیروزی انقلاب اسلامی بعضیها با کارهای افراطی، دیگران را ترساندند
*هدایت درست جنبش های عربی باعث عظمت اسلام می شود
*استعمار و استبداد مانند دو لبه قیچی هستند
*اختلافات جامعه پس از سقوط دیکتاتورها در مصر و لیبی، ریشه در برنامههای استعماری دارد
*گذشت آن زمان که پادشاه مستبد، تاج پادشاهی بر سر فرزندان میگذاشت
*در عصر اطلاعات نمیتوان به خاطر ناآگاهی بر مردم حکومت کرد
*طوفان کشورهای عربی به زودی منشا تحولات جهان اسلام و دنیا می شود
*ذات انسان ظلم و ستم با هر نامی که باشد، تحمل نمیکند
*نبودن یک رهبر جامع الاطراف مثل امام (ره)، قیامهای مردمی منطقه را زجر میدهد
*مگر مردم از حکومتها چه میخواهند؟
*انقلاب های عربی پدیده مبارکی است که باید مراقب بود به دیکتاتوری دینی و افراطی تبدیل نشود
*ایران و عربستان با کنترل افراطی ها میتوانند مایه آرامش ملتهای مسلمان شوند
*روابط ایران و عربستان باید بسیار فراتر از معادلات سیاسی باشد
*جنگ سرد دولتهای ایران و عربستان موجب هدر رفتن سرمایههای مسلمین میشود
*آزاد اندیش دینی در شناخت و بیان درد و درمان جامعه شجاعت دارد
*توصیفهای مذمت گونهای ازسوی مخالفان آزاداندیشی برای روشنفکران وجود دارد
*مصادیق روشنفکر دینی در هر زمانی زیاد نیست
*اسلام، روشنفکر دینی را از بیدردی نسبت به مشکلات جامعه رها میسازد
*اسلام، روشنفکر دینی را از لجاجت، تعصب، تقلید کور، خودخواهی و انحصارطلبی بازمیدارد
*اساسیترین برنامه مکتب اسلام تربیت انسان عالم، متقی و دارای عمل صالح است
آیت الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی در ادامه این گفت وگو درباره اوضاع سیاسی شیعه بعد از غیبت بیان می کند: امواج پیشرفت سیاسی، مدیریتی و حکومتی در کنار رشد علمی شیعه در آستانه شروع غیبت و در دوران غیبت صغری و سپس کبری اعجابآور است. در دو قرن اول غیبت، بیشتر بلاد و قلمرو وسیع جهان اسلام تحت اداره دولتها و امرای شیعه درآمده بود. فرق مختلف شیعه اعم از اثنیعشری، زیدی، اسماعیلی و ... در بخشهای مهم جهان اسلام به حکومت رسیده بودند.
او برای نمونه به ادارسه یا ادریسیان- 172 تا 375 هجری قمری اشاره می کند و توضیح می دهد: در اقصی نقاط مغرب جهان اسلام حکومت شیعه زیدی ادارسه شکل گرفت. ادریس فرزند عبدالله محض و برادر محمدنفس زکیه از اولاد امام حسن مجتبی(ع) پس از شروع دولت عباسی و ادامه غصب حق اهل بیت قیام کرد و شکست خورد و به غرب آفریقا محل فعلی مراکش رفت و در آنجا نهضت شیعی را آغاز کرد و در آستانه پیروزی به شهادت رسید. پیروانش فرزند نوزاد او را ادریس دوم نامیدند و به حکومت برگزیدند. این سلسله 203 سال در آن منطقه با فراز و نشیبهایی حکومت داشت و حتی شاخهای از آنها در بخشی از آندلس برای مدتی امارت میکرد و بخشی از آثار معارف اهل بیت که هنوز در آن منطقه وجود دارد، میراث همین سلسله حکام ادارسه است.
هاشمی رفسنجانی درباره حکومت علویان طبرستان - 250 تا 424 هجری قمری بیان می کند: در آستانه غیبت صغری در طبرستان حکومت علوی از فرزندان امام حسن مجتبی (ع) تأسیس شد و علیرغم درگیری دائم با صفاریان، طاهریان، سامانیها و بعضی از قدرتهای محلی توانستند با اقدامات اسلامی و آموزشی و فرهنگی و رفتار خوب با مردم، موقعیت تشیّع را در این منطقه بسیار مهم تثبیت کنند و با ایجاد ارتباط با سایر نهضتهای شیعی به آنها کمک کنند و حتی در عراق به مجاهدان شیعه که سخت تحت فشار حکام بنیعباس بودند، کمک میفرستادند و باعث تقویت نهضت شیعی در یمن و تأسیس حکومت شیعی آنجا شدند. اکثریت چهارده حاکم علوی طبرستان زیدی مذهب اند و تعدادی هم شیعه اثنیعشری در میان آنهاست.
یمن یکی از نقاط شیعه خیز جهان اسلام است
او در بیان مثال هایی برای حکومت شیعیان در تاریخ به حکومت بنیرسی- 280 تا 700 هجری قمری اشاره و اظهار می کند: یمن یکی از نقاط شیعه خیز جهان اسلام است. گویا سفر مأموریتی علی(ع) به یمن و تأثیر عمیقی که بر دلهای مردم یمن به خاطر بروز فضایل ایشان گذاشت، زمینه مساعد فکری شیعی را پایهگذاری کرد و دو تیره اسماعیلیه و زیدیها برای حضور در یمن رقابت داشتهاند، ولی زیدیها سبقت گرفتند. گرچه این رقابت قرنها با فراز و نشیب ادامه داشته و اصولا به خاطر دوری یمن از مرکز خلافت سلطه خلیفه بر آنجا معمولاً ضعیف بوده است و حتی در آستانه حادثه عاشورا بعضی از صاحبنظران به امام حسین(ع) پیشنهاد میدادند به جای کوفه به یمن بروند و از تمایلات شیعی مردم یمن و خصوصیات کوهستانی منطقه برای جهاد با بنیامیه بهره بگیرند.
یحیی بن حسین از نوادههای امام حسین(ع) و از مجاهدان به نام زیدیه با بهرهگیری از مجاهدات ناتمام جدش قاسم الرسی از ائمه مهم زیدیه، توانست در سال 280 هجری اولین حکومت شیعی زیدیه را در صعده با بیرون راندن امرای محلی، تشکیل بدهد و به سرعت در بسیاری از نقاط یمن گسترش دهد و با تصرف صنعاء دولت نیرومند زیدیه در یمن مستقر شد و تا سال 700 هجری ادامه یافت و در تمام این دوره با عوامل خلافت و نیز اسماعیلیهای فاطمی و امرای محلی زد و خورد داشته و با اقدامات فرهنگی و دینی و توسعه آموزشها و خدمات، امامت و نفوذ امامان زیدی را در یمن استمرار بخشیدند و هنوز هم اکثریت مردم یمن پیرو زیدیهاند و در صعده اولین نقطه آغاز دولت علوی زیدی، شیعیان اثنیعشری نفوذ زیادی دارند و در سالهای اخیر درگیریهای خونینی با دولت وقت یمن داشته و دارند. روابط امامان یمن با امرای علویون طبرستان و دیلم از موارد مهم نیازمند به بررسی و تحقیق است.
محبت اهل بیت (ع) در دلهای مردم مصر پایدار مانده است
او در ادامه به حکومت فاطمیها- 296 تا567 هجری قمری اشاره و بیان می کند: در سالهای آخر قرن سوم عبدالله المهدی امام اسماعیلیان حکومت فاطمیان را با بیرون راندن خوارج از تونس، در شمال غرب آفریقا تشکیل داد و این حکومت به تدریج بر مصر، شامات و حجاز مسلط گردید و دولت مقتدری براساس معارف اهل بیت شاخه اسماعیلی و منتسب به حضرت فاطمه زهرا(س) تشکیل یافت. این سلسله حکام شیعی توانستند تمدن عظیمی براساس اسلام و مکتب اهلبیت از زاویه دید اسماعیلیه در بخش وسیعی از قلمرو اسلام به وجود آورند و تهدید جدی برای خلافت بنیعباس باشند و عاقبت به دست ایوبیان سنی شافعی منقرض شدند. اما آثار فکری و فرهنگی آنها هنوز در این مناطق، بخصوص مصر باقی است و الازهر نهاد مهمی باقیمانده از آن دوره است و محبت اهل بیت در دلهای مردم مصر پایدار مانده و اخیراً آقای قذافی احیای تمدن اسلامی فاطمیان و پیروی از مکتب اهل بیت را راه نجات مسلمانان خوانده است.
قرمطیان فرقهای تندخو و خشن بودند
رفسنجانی درباره قرمطیان بحرین، عراق و شام - 258 تا اوایل قرن 5 هجری قمری توضیح می دهد: این گروه شاخهای از اسماعیلیان هستند که محمدبن اسماعیل بن جعفر را امام خود و مهدی موعود میدانستند و فرقهای تندخو و خشن بودند و افکاری شبیه خوارج، وهابیها و طالبان را دارا بودند. رهبرشان حمدان بن اشعث، ملقب به قرمط گویا از اهالی خوزستان بوده و فعالیت خود را در عراق آغاز کردند و بالاخره توانستند بر بحرین که آن روز خیلی وسیعتر از بحرین امروز بود، مسلط شوند و حملات زیادی به حجاز و عراق داشتند و یکبار مکه را غارت کردند و حجرالاسود را به مقر حکومت خود منتقل کردند. در شام هم فعالیتهای زیادی داشتند. از اواخر قرن سوم هجری تا سال 470 دوام آوردند و سرانجام به دست سلجوقیان منقرض گردیدند. رفتار این گروه و همکاری گاه و بیگاه آنها با فاطمیون و نفوذی که در دستگاه خلافت داشتند، باعث خشم بیشتر خلفای عباسی نسبت به شیعیان بود و خسارتهای مهمی از آن رهگذر بر شیعیان وارد شد.
حمدانیان به خاطر سطح بالای دانش توانستند تفکر اهل بیت (ع) را در منطقه پایدار کنند او حمدانیان، 317 تا 394 هجری قمری را یکی دیگر از حکومت های شیعی در طول تاریخ معرفی و اظهار می کند: حمدانیان حدود نیم قرن حکومت مستقل شیعی اثنیعشری در موصل، حلب، شمال عراق و شامات تشکیل دادند و معمولا با دولتهای مقتدر آلبویه و فاطمی و اخشیدیه درگیر بودند و به خاطر سطح بالای دانش و ادب در مدت کوتاه توانستند تفکر اهل بیت (ع) را در آن منطقه پایدار و ریشهدار کنند که هنوز آثار آن در جای جای این منطقه حضور دارد. قبل از تشکیل حکومت مستقل شیعی افراد زیادی از این خاندان در دستگاه خلافت مسوولیتها و مناصب مهمی داشتند. شخصیتهای کلیدی این دودمان ناصرالدوله و سیفالدوله هستند و حکومتشان از اواخر دوران غیبت صغری (317 هـ.ق) پایهریزی شد.
آل بویه با مردم و فرقههای دینی با تساهل و تسامح و سعهصدر رفتار میکردند
هاشمی رفسنجانی، درباره حکومت آل بویه- 334 تا 448 هجری قمری حکومت تاریخی شیعه می گوید: در دهه آخر غیبت صغری دولت آلبویه شکل گرفت. ابتدا عمادالدوله فارس را تصرف کرد و مرکز حکومت آل بویه قرار داد و سپس معزّالدوله، برادر او، خوزستان و بغداد را متصرف شد و مرکز خلافت رسمی اسلام با حفظ خلیفه در اختیار او بود و برادر سوم، رکنالدوله، اصفهان، ری و بسیاری از مناطق ایران را تحت تسلط درآورد و عملاً مجموعه آل بویه بر بخشی عظیم از قلمرو جهان اسلام استیلا یافتند. شیعه بودن این حکومت مورد اجماع مورخان است. بعضی آنها را اثنیعشری و بعضی زیدی میدانستند. به طور کلی در برخورد با مردم و فرقههای دینی با تساهل و تسامح و سعهصدر رفتار میکردند و در زمان دولت آنها دانش، علوم و فنون اسلامی در همه رشتهها رشد و تکامل خوبی داشته و آثار عملکرد این خانواده ایران را تحت تاثیر مثبت قرار داد و بسیاری از پایههای علمی، دینی و فرهنگی مکتب اهل بیت را مستحکم کرد.
او در ادامه به بحث درباره شیعه در مناصب مهم می پردازد و به شفقنا می گوید: در این دوره مورد بحث علاوه بر حکومتهای مستقل شیعی که بیشترین پهنه جهان اسلام را در دست داشتند، داخل دستگاه خلافت هم شخصیتهای نیرومند شیعی در مناصب مهم مصدر امور بودند. از مقام وزارت که در رتبه بعد از خلافت بود، گرفته تا رتبه امیرالامرایی و سپس در منصبهای مهم اجرایی گوناگون چهرههای برجسته و منتقد شیعه فراوان بودند. هم افراد و هم خانوادهها و دودمانهای شیعه به طور وسیع در مصدر امور مهم قرار میگرفتند و در مواردی هم به خاطر سعایت و مورد سوءظن قرار گرفتن، مورد غضب و تصفیه واقع میشدند. آلنوبخت و آلفرات2 از نمونههای مهم خانوادگی همکاری با دستگاه خلافتند که هر دو فامیل در مقام وزارت، امیرالامرایی و کارگزاری و سایر منصبها حضور و نفوذ زیادی داشتهاند.
محبتهای ظاهری برخی خلفا به اهل بیت (ع) عامل مهمی درتوسعه نفوذ مکتب شیعه بود هاشمی رفسنجانی بیان می کرد: به ظن قوی وضع نفوذ شیعیان در جوامع مختلف جهان اسلام و گستردگی نارضایتیها در اقوام مختلف کشورها که در قلمرو اسلام قرار گرفته بود و از بدرفتاری ماموران دولتی به ستوه آمده بودند، ایجاب میکرد که چهرههای شاخصی از شیعیان در دستگاه خلافت باشند که باعث آرامش خاطر طرفداران مهمترین جریان مخالف خلافت گردند و به اصطلاح سوپاپ اطمینان باشند. همانگونه که مأمون با امام رضا(ع) و جمعی از چهرههای شیعی یا ایرانی عمل کرد و با ایجاد رابطه سببی، خاندان اهل بیت را با بیوت عباسیها بهم نزدیک کرد. علیرغم عمق کینهها و احساس خطر از جانب آنها تظاهر به محبت چندتن از خلفا به ائمه اهل بیت مشهور است که خود این محبتهای ظاهری عامل مهمی درتوسعه نفوذ مکتب شیعه بود. گرچه حکام بنیعباس انتظار داشتند که نزدیکی رهبران شیعه به حکومت باعث آلوده شدن و کم شدن محبوبیت آنها شود، اما هوشیاری رهبران شیعه و توجیه مردم و به خصوص کم شدن فشارها نتیجه عکس مورد نظر حکام را ببار آورد.
انتشار دانش اهل بیت (ع) یکی از عوامل نفوذ ایشان در سراسر جهان اسلام بود
او با بیان اینکه عوامل مهمی در سه قرن اول تاریخ اسلام نفوذ اهل بیت را در سراسر جهان اسلام عمق بخشیده بود، به تشریح دلایل عوامل محبوبیت اهل بیت (ع) می پردازد و آنها را چنین بر می شمرد:
1- حقانیت و صلاحیتهای واقعی مکتب اهل بیت و وجود چهرههای فراوانی از سادات و امامزادهها و شاگردان و علاقهمندان صالح و مجاهد اهل بیت
2- انتشار علوم و دانش اهل بیت در سراسر جهان اسلام و در مکاتب گوناگون دینی و علمی کشورهای اسلامی
3- سوءرفتار عمال حکومت با مردم و فساد مشهود در دربارها و مراکز خلافت که برخلاف انتظار جدیدالاسلامها بود، همزمان با شهرت عدالتخواهی اهلبیت(ع)
4- مبارزه و جهاد بیامان اولاد ائمه و نیز شاگردان آنها همراه با شعارها و اهداف حقطلبانه و احساس مظلومیت آنها که معمولا در طول سه قرن با سرکوب، کشتارهای خونین، حبسها، مهاجرتهای اجباری، طردها و مصادرهها و محرومیتهای فراوان دیده میشد.
5- سیاست محبت خلفا به ائمه شیعه برای کم کردن نفرت مردم که باعث رفع بخشی از مشکلات دوستان اهلبیت شد و نتیجه معکوس برای مخالفان شیعه داشت.
6- ظلم دستگاه به اقوام غیرعرب که آنها را شهروند درجه دوم میشناختند و تبعیض ناروا بین عرب و اقوام و نژادهای دیگر برخلاف نص صریح قرآن و مخالفت اهل بیت با این تبعیضها
این عوامل و چیزهای دیگر، پیروزی نهضتهای شیعی و در مواردی ملی مناطق مختلف را آسان کرده بود و حضور چهرههایی از ملوکالطوایفهای جهان اسلام در مرکز خلافت را ضروری ساخته بود و در این میان بیشترین نفوذ و قدرت در دو سه قرن بعد از غیبت سهم شیعیان بود و قابل توجه اینکه در دولتهای گوناگون شیعی بیشترین سهم از بنیالحسن و زیدیها بود که حضور و تلاش بیشتری در میدان مبارزه و جهاد داشتند.
دوره اجتهاد تقریبا همزاد دوره محدثان است
هاشمی رفسنجانی در ادامه درباره عصر فقاهت و اجتهاد بیان می کند: دوره اجتهاد تقریبا همزاد دوره محدثان است. با این تفاوت که محدثان تلاش خود را روی جمع و حفظ و تنظیم احادیث متمرکز کرده بودند و فقها جهادی سخت برای تنظیم علوم فقه آغاز کردند. کاری که اهل سنت به خاطر نیاز و کمبود اسناد روایی قبلا به آن پرداخته بودند و نکته مهم این که به خاطر حاکمیت شیعیان در بخش مهمی از قلمرو اسلام نیاز به احکام حکومتی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زیاد شد و همین نیاز فقهای شیعه را فعال تر کرد و مورد حمایت حکام شیعه قرار داد.
این حرکت از دوران غیبت صغری آغاز شد و در زمان مدیریت شیخ طوسی به کمال رسید. پیشتاز این نهضت مقدس ابن ابیعقیل، ابومحمد حسن بن علی نعمانی حذاء (م329 هـ.ق) و سپس ابنجنید اسکافی (متوفای 381 ه.ق) هستند و شیخ مفید و سیدمرتضی و بالاخره شیخ عظیم الشأن طوسی آن تلاش مبارک را دنبال و تکمیل کردند و مکتب فقاهت شیعه را آن چنان غنی ساختند که به اعتراف دوست و دشمن جامعیتی بالاتر و غنایی عمیقتر از فقه اهل سنت پیدا کرد و سرافکندگی طالبان رونق فقه اهل بیت را تبدیل به سرافرازی نمود.
مرحوم شیخ طوسی در مقدمه کتاب بسیار ارزشمند «مبسوط» آورده «چون امامیه در گذشته تفریع فروع نمیکردند و تنها به تبیین حکم موارد نصوص که دست به دست به آنها رسیده بود، قناعت میکردند، مخالفان بر آنان طعن میزدند.» این کتاب بدان خاطر تصنیف شد تا بدانند شیعه امامیه به برکت احادیث وارده از ائمه میتواند تمام مسایل را استنباط کند و نیاز به اعمال قیاس و امثال آن ندارند.
سربلند کردن فقه شیعه در کنار فقه عامه از نتایج دوره اجتهاد بود
هاشمی رفسنجانی نتایج مهم دوره اجتهاد را چنین برشمرد:
1- فقه شیعه از صورت نقل قول متون نصوص درآمد و با اعصای استدلال، فروع بر اصول منطبق گردید.
2- علم اصول فقه پایهگذاری و نگاشته شد که نمونه مشخصتر آن کتاب «الذریعه الی اصول الشیعه» تألیف سیدمرتضی است. گرچه بعضی از مسایل علم اصول در زمان حضور ائمه مورد عمل بود.
3- حکم بسیاری از مسایل که نصوص مستقیما متعرّض آنها نشده بود، با استدلالهای قابل اطمینان بیان شد که نمونههای فراوان آن را در «المقنعه» شیخ مفید و «انتصار» سیدمرتضی و ... میبینیم.
4- فقهای نامآوری چون ابن ابیعقیل، اسکافی، شیخ مفید، سیدمرتضی و شیخ طوسی درخشیدند و در مکتب پربار آنها صدها مجتهد و فقیه تربیت شدند.
5- اجتهاد و فقاهت در حدود نیازهای آن زمان به اوج کمال رسید.
6- فقه شیعه در کنار فقه عامه سربلند کرد و مقایسه مزیتهای فقه اهل بیت، همراه با اصطلاحات و فنون اجتهاد مقدور گردید.
7- فقه مقارن طلوع کرد و موارد اشتراک یا افتراق نظر مکتبهای اهل سنت و شیعه مشخص که کتابهای «مسایل» و «الخلاف» سیدمرتضی و شیخ الطائفه از نمونههای خوب آن است و باب مناظرههای فقهی گشوده شد.
8- علم اصول شامل: عقل و اجماع و ادبیات و عرف و الغاء خصوصیتها و مصلحت به کمک علوم فقهی آمدند و کار استنباط را تسهیل نمودند.
9- کتابهای ارزشمند دیگری با استفاده از منابع موجود آن که نزدیک به عصر ظهور بود، تألیف شد که قرنها و تاکنون مورد استفاده حوزههای علمیه است.
سرمایه دانش باعث خلق تمدن عظیم اسلامی شد
عمق، وسعت و جامعیت تمدن اسلامی مشابه شناخته شدهای در تاریخ ندارد
در ادامه این گفت وگو هاشمی رفسنجانی درباره رابطه دین و عقل و نیاز توسعه علوم دیگر بیان می کند: رشتههای علوم تحت تأثیر نیاز و خواست اسلام و توجه ویژه به عقل و فکر در جامعه اسلامی به رشد بیسابقه و افتخارآمیزی دست یافتند و همین سرمایه دانش باعث خلق تمدن عظیماسلامی شد. تمدنی که عمق، وسعت و جامعیت آن در تاریخ بشر مشابه شناخته شدهای ندارد. اما در این میدان، مساله فراتر از بحث مذهبی و فرقهای شیعه و سنی است. در این میدان کلیت استعداد و منابع جهان اسلام به کار رفته و نقش فرقهیی در آن کمرنگ است.
هاشمی رفسنجانی درباره آزاداندیشی و تمدن اسلامی به شفقنا می گوید: در این میدان وسیع هم شکستن طلسمهای تعصبات و تنگنظریها و در نوردیدن مرزهای جغرافیایی و تاریخی و معتقدات دینی و قومی و نژادی عامل مهم روشن ضمیری و باز کردن آیینه دلها در مقابل دست آوردهای سایر اقوام و ملل و نحل و تمدنهای قدیم و جدید است که عملاً دانش و فن و ادب را از زندانهای خودساخته تعصبات در آورد و به عنوان میراث و حق کل بشر و کل جهان به آن نگاه شد و این، یک مصداق مهم و بارز برای روشنفکری دینی و آزاداندیشی اسلامی و قرآنی است.
اولین پیام آسمانی اسلام، انسان عالم و آشنا به قلم و دانش را محور حرکت قرار داده است
اسلام هشدار میدهد که انسان انحصارطلب و خودبین باید پاسخگو باشد
او بیان می کند: مکتبی که در اولین پیام آسمانی خود انسان عالم و مومن و آشنا به قلم و دانش را محور حرکت خود قرار داده و قیدی و محدودیتی برای انسان درنظر نگرفته است. «اقراء باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقراء و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان مالم یعلم» همانجا هم هشدار میدهد که اگر همین انسان دچار خودبینی، انحصارطلبی و تجاوز از حق و حدّ شود، باید در دادگاه خدای خلق پاسخگوی سوءاستفاده از نعمتهای الهی و کجروی از مسیر حق باشد. «کلاّ انّ الانسان لیطغی، ان رءَاه استغنی، ان الی ربکّ الرجعی» همین طغیانهاست که انسانها را از دیدن حقیقت باز میدارد و عقل و فکر او را در محدوده تنگ تعصبات اسیر میکند و باعث محرومیت خود و دیگران از شناخت و عمل به حق میشود و ایمان واقعی عامل تحقق این بخش است.
او ادامه می دهد: آری تحت تأثیر تعلیمات قرآن و دستور تفکر در آسمانها، زمین، دریاها، موجودات و ...و استخراج دفینههای عقلانی توسط پیغمبر(ص) و بروز نیازهای جامعه بزرگ اسلامی، نهضت علمی همراه با آزاداندیشی و بکارگیری عقل و خرد فردی و جمعی آغاز شد و با فرمان حیاتبخش «أطْلُبُوالْعِلْمَ وَلَوْ بِالصِّینِ» و ستایش از ملتی غیرعرب (ایرانی) که اگر علم را در ثریا هم سراغ داشته باشند، آن را به زمین میکشانند، امواج خروشان دانش در اقیانوس عظیم جهان اسلام بروز کرد.
رفسنجانی در ادامه نهضت ترجمه را تشریح و بیان می کند: ترجمه آثار تمدنهای دیگر در دوران بنیامیه محدود به نیازهای ضروری عمدتا درباری بود ولی در زمان بنیعباس و در عهد صادقین (ع) هم نهضت ترجمه آثار علمی زبانهای دیگر وسعت گرفته و با تأسیس بیتالحکمه توسط منصور دوانقی _ که خود تقلید و اقتباس خوب از ابتکار انوشیروان و سلسله ساسانیان ایران است _ و فراخوان علما و ادبای زباندان و تشویقهای بجا نهادینه شد. جالب اینکه آثار ممتاز علمی از تمدنهای هند، ایران، یونان، روم، مصر و چین از زبانهای هندی، پهلوی، قبطی، سریانی، یونانی و ... به سرعت به عربی ترجمه میشد و در اختیار دانشپژوهان قرار میگرفت و همزمان کتابخانههای جامع و منظم شکل میگرفت.
فتنه عالم سوز مغول سرمایههای ارزشمند عصر ترجمه و تولید علم را نابود کرد
او با بیان اینکه مراکز خلافت در بغداد، مصر و اندلس مسابقهای در جذب مترجمان و تأسیس کتابخانههای وسیع و جامع و جذب دانشجویان داشتند می افزاید: خوشبختانه آثار ارزشمندی در معرفی این کتاب ها و نویسندگان و مراکز آنها موجود است و از پیشتازان این تاریخ نگاری به کتابهای ارزشمند «الفهرست» نوشته ابنندیم و «طبقات الاطباء»، «اخبار العلما»، «اخبار الحکما» نوشته ابنابیاصیبعه و «تاریخ الحکماء» نوشته ابن قفطی اشاره میکنم. تشویق و اقدام به ترجمه، تمامی رشتههای علمی مورد نیاز را دربرمیگرفت و از میان آنها فلسفه، نجوم، ریاضی، پزشکی، جغرافیا، ادبی، هندسه، تاریخ نگاری، شیمی و مکانیک مورد توجه بوده است. دوران شکوفایی ترجمه حدود دو قرن دوام یافت و سرانجام با اشباع فضای علمی از آثار موجود دیگران و شروع تألیفات تحقیقی مشابه یا بهتر در داخل مراکز علمی اسلامی و جذب و هضم بسیاری از مراکز علمی تمدنهای دیگر در داخل قلمرو جهان اسلام، نهضت ترجمه از رونق افتاد و جای خود را به نهضت تولید علم همراه با تحقیق داد. گرچه بیت الحکمه و کتابخانههای زاییده از آن تا آغاز حمله و غارت مغول ادامه داشت، متأسفانه حمله، غارت و فتنه عالم سوز مغول بسیاری از این سرمایههای ارزشمند را منهدم و نابود کرد.
در بخش بعدی این گفت وگوی مکتوب به بحث تولید علم در ابعاد و علوم مختلف و آثار آزاداندیشی اسلامی پرداخته می شود.