آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان«رفتگری که مدرس اخلاق شد» نوشت:
این خبر هر چند به سرعت توانست رسانهها را به تسخیر خود در آورد و این کارگر پاک بجنوردی را در سطح کشور مطرح نماید و حتی دستمایه تقدیر و تشویقها و احیانا بهرهبرداریهای تبلیغاتی این و آن قرار دهد، اما درس بزرگی که در این واقعه نهفته است هنوز مورد توجه قرار نگرفته است. این درس، برای کسانی که این روزها شاهد ادامه بررسی پرونده فساد مالی سه هزارمیلیارد تومانی فساد بانکی سال 90 هستند و میدانند این فساد بزرگ در اثر بیمبالاتی آنها نسبت به بیتالمال رخ داده، بسیار آموزنده و مهم است.
*مدیران ارشد، مدیران میانی، کارمندان و کلیه کسانی که به نحوی در ماجرای فساد مالی سه هزار میلیارد تومانی دخالت داشتند، باید از این رفتگر بجنوردی درس بگیرند. آنها به دلیل جایگاه ویژهای که داشتند و یا به دلیل برخورداری از حقوق مکفی، از دستاندازی به بیتالمال بینیاز بودند و این انتظار از آنها وجود داشت که برای حفاظت از اموال عمومی نهایت امانتداری را بعمل آورند. اما متأسفانه نه تنها چنین نکردند، بلکه تا توانستند برای غارت بیشتر بیتالمال حرص زدند و دور از چشم مردم که صاحبان بیت المال هستند هر چه توانستند به جیب زدند. عدهای نیز به شکلهای مختلف، راه را برای آنها هموار ساختند و کمک کار آنها شدند که اگر خوشبیانه برخورد کنیم باید به دلیل سهلانگاری تحت تعقیب قرار بگیرند و مجازات شوند.
*اکنون این افراد را، چه کسانی که در بازداشت بسر میبرند و درحال محاکمه هستند و چه افرادی که به هر دلیل از تعقیب و مجازات معاف شدهاند ولی وجدان عمومی آنها را همدست دسته اول میداند، میتوان در یک مقایسه بسیار پرمعنی در کنار آن رفتگر بجنوردی قرار داد و به این نتیجه رسید که چه بسا کارگران ساده و در ظاهر بیجایگاه که باید مدرس اخلاق و امانتداری بسیاری از افرادی باشند که در جایگاههای ظاهری مهمی قرار دارند و پستهای بالائی را اشغال کردهاند.
درست در همین نقطه است که به سیره پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم میرسیم که دست کارگران را میبوسید و به مسلمانان سفارش آنها را میفرمود.
*اگر قرار است در روز کارگر از کسی تجلیل شود، باید "احمد ربانی" همان رفتگر بجنوردی مورد تجلیل قرار گیرد که نشان داد به زندگی ساده و باصفا و سالم خود قانع است و چشم طمع به مال این و آن ندارد. اگر قرار است برای مدیران ارشد کشور کلاس اخلاق گذاشته شود، مدرس این کلاس باید این کارگر بجنوردی باشد که با امانتداری خود به کلیه مدیران کشور درس امانتداری داد.
وزرای ما باید از این کارگر بیاموزند که چگونه نسبت به اموال عمومی اهتمام بورزند. نمایندگان مجلس شورای اسلامی ما باید ازاین کارگر بجنوردی بیاموزند که چگونه برای حفاظت از بیتالمال روزنههای نفوذ را ببندند و قوانینی تصویب کنند که راههای سوءاستفاده از بیتالمال را ببندند و مانع بروز فسادهای مالی سههزار میلیارد تومانی و پروندههای بزرگتری که در راهند شود.
*اقدام این کارگر بجنوردی نشان داد اخلاق نظری، که بسیاری از معلمان اخلاق آن را در ذهن خود انباشتهاند و اینجا و آنجا بر زبان میرانند و به قلم میآورند، کافی نیست. اخلاق واقعی آنست که در عمل جلوه کند، آنهم عمل کسانی که یک نظام اسلامی و مردمی به آنها اعتماد میکند و امکانات گستردهای در اختیار آنها قرار میدهد و زندگی خود آنها را نیز تأمین میکند تا آنها امانتدار نظام و خادم مردم باشند. واقعا چقدر اهل خسران هستند کسانی که چنین نعمت بزرگ و چنین اعتماد ارزشمندی را قدر نمیدانند و به امانتی که به آنها سپرده شده خیانت میکنند!