کد خبر: ۱۶۸۸۴۱
تاریخ انتشار : ۰۴ شهريور ۱۳۹۱ - ۲۱:۲۳

گاف خنده ‌بازاری ها

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: شخصی کنار جوی آبی نشسته بود، دید سیبی بر روی آب می‌آید، دست برد و سیب را برداشت و خورد. بعد از خوردن سیب به فکر افتاد که این سیبی که خوردم از کجا بود؟ پس از جستجوی بسیار به باغی رسید که سیب از آن باغ بود. از صاحب باغ سوال کرد: من سیبی از روی آب برداشتم و خوردم و بعد فهمیدم که سیب از باغ شما بوده است. نزد شما آمده‌ام که مرا حلال کنید یا آنکه قیمتش را بپردازم. صاحب باغ در جواب گفت: این باغ فقط از من نیست، ما چهار برادریم و من سهم خود را به شما بخشیدم. گفت: بسیار خوب، آن سه برادر کجا هستند، جواب داد: دو تا دیگر از برادرانم در ایران هستند و یکی در خارج از ایران. نزد آن دو برادر رفت و حلالیت طلبید و سپس بار سفر بست و به خارج از ایران رفت و خود را به در خانه آن برادر رسانید و قصه را بیان کرد. آن برادر چهارم تعجب کرد که این فرد کیست که برای یک چهارم سیب این همه راه را طی کرده و به اینجا آمده تا حلالیت بطلبد. گفت: من سهم خودم را به شما بخشیدم ولی به یک شرط و آن شرط این است که دختری دارم از چشم کور و از زبان لال و از گوش کر. اگر قبول کنی با او ازدواج کنی حلالت می‌کنم و الا نه.

جوان قدری تامل کرد و پذیرفت. وقتی مراسم عقد تمام شد و داخل حجله رفتند، عروس را حوریه‌ای از حوران بهشتی دید. از حجله بیرون آمد و به پدر دختر گفت: شما گفتید دخترتان کور و کر و لال است. گفت: آری، من دروغ نگفتم، گفتم: کور است چون تا به حال چشمش به نامحرم نیفتاده. کر است، گوش او صدای نامحرم و صدای ساز و آواز و غنا نشنیده. لال است، زبانش به دروغ و غیبت و ناسزا و تکلم با نامحرم باز نشده است. مدت‌ها از درگاه حضرت حق درخواست می‌کردم که خدایا داماد خوبی که هم کفو این دختر باشد به من مرحمت کن. خدا دعای مرا مستجاب کرد و دامادی متقی چون تو که این همه مسافت راه را پیمودی، برای این که یک چهارم سیبی را که خوردی حلال باشد نصیبم کرد.

این داستان ازدواج پدر و مادر عالم جلیل القدر احمد بن محمد اردبیلی معروف به «مقدس اردبیلی» است که در بین داستانهای مذهبی شهرت زیادی دارد بطوریکه از این داستان اقتباس های زیادی هم صورت گرفته است.

باعث تاسف است که این داستان دستمایه یکی از آیتم های طنز برنامه «خنده بازار» می شود که البته با اهانتهایی هم همراه بوده است.

این داستان یک داستان مشهور است و باید دید چگونه سرگذشت مفاخری اینچنین مورد چنین اهانت هایی قرار میگیرد.

اگر این اتفاق را عمدی تلقی کنیم بدبینانه به ماجرا نگاه کرده ایم ولی در صورت وجود ناآگاهی، این مورد اوج ناآگاهی برخی دست اندرکاران سیما نسبت به موضوعات مذهبی را نشان می دهد. یعنی هم نویسنده هم کارگردان برخی برنامه ها و برخی ناظران پخش از این مضامین بی بهره اند.

اگر فرض را هم بر این بگذاریم که نویسندگان، این ماجرا را در جایی بدون ذکر نام خوانده یا شنیده‌اند و نادانسته و ناخواسته چنین اشتباهی را مرتکب شده‌اند، این مساله برای سیستم نظارتی صداوسیما یک اتفاق بدی است که باید برای آن چاره ای اندیشید.

به گزارش فارس،«خنده بازار» علیرغم وجود برخی کاستی ها از جمله برنامه های پرمخاطب سیما است که توانسته در برخی حوزه موثر واقع شود ولی این اتفاق ناخوشایند نشان از یک ناآگاهی نگران کننده در برخی قسمتهای سازمان در مورد مسایل مذهبی است.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
United States of America
|
۲۱:۳۸ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۴
0
0
فکر می کنم مشابه این داستان که در آن پدر دختر می گوید دختری کور و کر و معلول دارد و ... را من در بچگی 40 سال پیش در کتای داستانهای عامیانه زیاد خواندم. فکر نمی کنم این موضوع فقط به منبع مورد اشاره شما برگردد.
ناشناس
|
United States of America
|
۲۱:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۴
0
0
نزدیک به یه دهه هست که برای سازمان می نویسم اما چیزی رو متوجه شدم مثل تقسیم بوجه دولت بوجه سازمان هم باید فقط هدر بره
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۵
0
0
هر چند میدونم پیام منو نشون نمیدید ولی میگم:
نمیدونم چرا زمانی که همین برنامه و امثال آن داستان های اساطیری ایران نظیر رستم سهراب را به تمسخر میگیرن هیچ کسی اعتراضی نمیکند؟؟!!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۵
0
0
عقل و منطقي در داستان نمي بينم! فقط به خاطر يك سيب! احتمالا ايشان شغلي نداشته اند كه براي يك سيب ........
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۵
0
0
متاسفانه ما ديگه برنامه طنز نداريم . يه مشت حجويات رو به خورد مردم ميدن
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۵
0
0
طنز پایه ی آموزشی دارد ... به همین دلیل می توان با بیان طنز داستان های کهن یا واقعی را هم داشت به شرط توهین آمیز نبودن ( که البته در طنز توهین نمی گنجد و هر آنچه مایه ی توهین داشته باشد از وادی طنز خارج می شود) ... این تقدس های خود ساخته را کنار بگذاریم و بجای اعتلای نام ها ، فرهنگ را اعتلا دهیم.
ناشناس
|
United States of America
|
۱۵:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۵
0
0
ازشما این گیرها بعیده!!!!! امیر
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۶
0
0
اینگونه نظرات دو ریال هم نمی ارزه ! اگه یه نفر هزار کار خوب انجام بده ولی یه اشتباه کنه آبروشو برای اون یک کار میبرن در حالیکه این هنرمندان موفقمون اشتباهی هم مرتکب نشدن !!!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۵۰ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۶
0
0
پخش خنده بازارپس از زلزله اذربایجان
توهین ومسخر زندگی پدر ومادر مقدس اردبیلی
بی دلیل و اتفاقی نیست
دست های پشت پرده ای برای توهین به اذری زبانان هست
که میخواهند ....
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۶
0
0
چرا در رسانه ملی و در ایام عید بزرگ مسلمانان باید به اعاظم دینی و کسانی که همچون مقدس اردبیلی افتخار این سرزمین هستند توهین شود و یا دینداری آنها در برنامه‌ای با ظاهر طنز مانند خنده بازار به سخره رفته شود که شایسته است با سازندگان حقیر و کوتاه فکر این برنامه که ماجرای ازدواج والدین این عالم بزرگ را به استهزا گرفته‌اند برخورد شود.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۶
0
0
طنز خنده‌ بازار با پخش یک هجو بی‌معنا و بی‌دلیل موجب شگفتی و آزار گروه شیعیان شد و در برابر چشمان متعجب همگان برنامه‌ای را به تصویر کشید که در آن روایت زندگانی والدین شریف آیت‌الله مقدس اردبیلی به هجو کشیده شد.
ونباید سکوت کرد.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۷
0
0
با با طنزه ديگه حالا شما دوست داري سكوت نكن داد بزن
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین