آفتابنیوز : آفتاب: وقتی می خواهید ازدواج کنید باید خیلی چیزها را بدانید و این مسئله نیازمند گذشت زمان است اما قبل از اینکه مدتی را در کنار کسی گذرانده و یا با او زندگی کنید باید بدانید چه کسی با چه ویژگی هایی قرار است سالها با شما بنشیند، حرف بزند، بخندد، گریه کند و یا بصورت کلی همراه باشد، گرچه نکات بسیاری در این مورد گفته و شنیده شده اما ازدواج در عصر کنونی قابل ارزیابی و پیش بینی است.
ازدواج خوب است اما نه هر ازدواجی. به بیان دیگر می توان گفت ازدواج با بعضی ها گران تمام می شود. این مطلب نگاهی می اندازد به 12 گروه از مردانی که ازدواج با آنها برای زنان گران تمام می شود...
هوسبازها: مردان هوسباز، امروز عاشق هستند و فردا فارغ! آنها خودشان هم نمیدانند دنبال چه هستند. این افراد عاشق عاشقشدن هستند نه دنبال تشکیل زندگی واقعی. آنها برای جذب طرف مقابل، وعده وعیدهای زیادی میدهند. برخی از این مردان در یک زمان، با چند نفر در ارتباط هستند و برخی دیگر بعد از ازدواج، با فرد دیگری رابطه برقرار میکنند. معمولا اگر رابطه این مردان به ازدواج هم ختم شود، احساس رضایت نمیکنند.
هفتخطها: چنین مردانی سر و ته هر چیزی را با زبانبازی هم میآورند. معمولا هم به دنبال دختران ثروتمند هستند. معمولا به کارهای خلاف قانون دست میزنند و دنبال کارهای شرافتمندانه نیستند. آنها هنگام گردش یا مسافرت، خرج را با زیرکی به گردن دیگری میاندازند.
افراد معتاد و دائمالخمر: اعتیاد چه به موادمخدر باشد چه به موادمحرک یا قمار، اعتیاد است. معمولا مردان قمارباز، همیشه طلبکارند و میخواهند همه چیز را بدون زحمت به دست آورند. حتی فکر میکنند بالاخره روزی شانس میآورند و در بازی قمار برنده خواهند شد. گرچه آنها همیشه قول میدهند این رفتار را ترک کنند، اما نمیتوان خیلی روی قولشان حساب کرد. آنها معمولا یا بسیار بیخیالند یا پرخاشگر. افراد معتاد و دائمالخمر ثبات رفتاری ندارند و با این توجیه که در حال خود نیستند، رفتارهای بدشان را رفع و رجوع میکنند. نداشتن ثبات شخصیت، یکی از عواملی است که میتواند در فروپاشی زندگی نقش داشته باشد.
بیکارها و لافزنها: مردانی که این خصوصیت رفتاری را دارند، دائم از این شاخه به آن شاخه میپرند. در هیچ کاری نمیمانند و پشتکار ندارند ولی به شدت از خودشان، کارهایشان و تواناییهایشان داد سخن سر میدهند. درواقع این افراد همه کاره و هیچ کارهاند.
دمدمیمزاج و بیاراده: چنین مردانی حتی توانایی اداره یک زندگی ساده را ندارند، «بلهقربانگو» هستند و نمیتوان به عنوان تکیهگاه به آنها تکیه کرد. معمولا افرادی که از نظر شخصیتی به بلوغ کامل نرسیدهاند یا بیاراده هستند و اعتمادبهنفس پایینی دارند، بیشتر مستعد مصرف الکل و استعمال موادمخدر هستند. درحالی که یکی از شرایط ازدواج، این است که مرد توانایی مدیریت زندگی زناشویی و مسوولیتپذیری داشته باشد.
مردان وابسته: این مردان به جای مشورتگرفتن از دیگران، فقط دنبال پیروی بیچون و چرا از نظر دیگران هستند، مخصوصا پدر و مادرشان. از خودشان استقلال رای ندارند و اعتمادبهنفسشان پایین است. عمل نکردن به وعدهها و گفتهها و اضطراب از دیگر ویژگیهای رفتاری این مردان است.
مردان خسیس: آنها همیشه به این فکرند که چطور میتوانند کمتر خرج کنند. مردان خسیس با این تصور که مقتصدبودن خوب است و نباید بیدلیل و بیچون و چرا پول خرج کرد، از آنچه ذخیره و پسانداز کردهاند، لذت نمیبرند و استفاده بهینه نمیکنند. این منطق که به فکر فردا، روز مبادا و آینده بچهها هستیم، درست نیست.
مردان خسیس با این تصور که مقتصدبودن خوب است و نباید بیدلیل و بیچون و چرا پول خرج کرد، از آنچه ذخیره و پسانداز کردهاند، لذت نمیبرند و استفاده بهینه نمیکنند. این منطق که به فکر فردا، روز مبادا و آینده بچهها هستیم، درست نیست.
مردان کسلکننده: مردان کسلکننده، نه اهل تفریح و گردش هستند نه مهمانی و معاشرت. آنها نه خودشان اهل بگو و بخند هستند و نه به شما اجازه خندیدن میدهند. مردانی که چنین خصوصیت رفتاریای دارند، نه عصبانیاند، نه پرتحرک و سرزنده. آنها به هر فعالیتی بدبین هستند؛ از ورزش و رفتن به سینما و پارک گرفته تا گردش و مهمانی و مسافرت. درواقع آنها اهل هیچ چیز نیستند.
رنجورنماها: مردانی که با انجام هر کاری احساس رنجشخاطر و دایم ناله میکنند، آنها از همه چیز شکایت و همیشه احساس بیماری و ناخوشی دارند. معمولا مرتب سرکار نمیروند و بیشتر هدفشان از ازدواج، به دست آوردن فردی با خصوصیات اخلاقی مادرشان است. درواقع آنها به دنبال مادردارشدن هستند تا زن گرفتن! بیشتر این افراد، وقت خود را صرف ایستادن جلوی آینه میکنند یا اینکه ولو میشوند و به حد افراطی دنبال دارو و درمان هستند.
بدبینها: افراد بدبین و مبتلا به پارانویید، به همه چیز شک دارند، مخصوصا در مورد مسایل ناموسی و اقتصادی. آنها طوری طرف مقابل را بازخواست و مواخذه میکنند که به نوعی بیحرمتی و بیاحترامی تلقی میشود ولی معمولا به طرف مقابلشان میگویند: «به تو اعتماد دارم اما به جامعه نه!» این مردان با گوش کردن به اخبار حوادث، مدام در پی شنیدن اخباری درباره خیانت و... هستند.
سلطهجوها: مردان سلطهجو انتظار دارند هر چه میگویند، طرف مقابلشان اطاعت کند. خوی آنها زورگویی و سلطهجویی است. بیشتر هم با پرخاشگری کارشان را پیش میبرند. مدام دنبال گرفتن تایید از شریک زندگیشان هستند و برای او تعیین تکلیف و از کارش انتقاد میکنند تا جایی که احساس بیارزشی کند و به مرور زمان اعتمادبهنفسش را از دست دهد.
گرفتارها: افرادی که غرق کارند قبلا با کار و حرفه خود ازدواج کردهاند. درحقیقت ازدواج با این افراد، ازدواج دوم محسوب میشود. شاید با ازدواج با چنین مردانی، در ابتدا از اینکه همسر آیندهتان فقط درگیر کار است یا اینکه وقتش را به بطالت نمیگذراند، migna.ir احساس خوبی داشته باشید ولی همسرتان حتی با دستیابی به پول، شهرت و موقعیت هم در کنارتان نخواهد بود و همیشه نبودش را احساس خواهید کرد.این افراد همیشه دلمشغولی کارشان را دارند، حتی در سفر و ماه عسل. فکر و روان آنها کنار همسرشان نیست و اصلا توجهی به او ندارند.در گوشه ای می نشینند و ساکت به همه چیز نگاه می کنند.
منبع: سلامت
حالا گیرم نویسنده اهل این علم بوده و مطلبش هم درست ولی دیگه دوره یکطرفه نوشتن گذشته.
ما مردها خودمان هم این افراد را تحمل نمی کنیم.
بعضی از این موارد از الویتی بالاتری برخوردارند و بعضی کمتر
اگر بیشتر از دومورد از خواسته هایی که برایتان در درجه دوم
قرار دارد ( اولویت های اول رکن اساسی هست غیر قابل چشم پوشی )شخصی نداشت حتما در باره آن ازدواج بیشتر فکر کنید مطمین باشید هرکس همان هست که هست شما قادر نخواهید بود کسی را تغییر دهید پس با تامل انتخاب کنید