آفتابنیوز : آفتاب: *[درباره انتقاد پیشین از سوابق حداد عادل] من زیاد نمیخواهم این بحث ادامه پیدا کند. فقط میخواستم اشاره داشته باشم که اینها بالاخره خودشان را جمع کنند. ولی خیلی صلاح نمیدانم که این بحث ادامه داشته باشد. ...به نظرم الان زود است که بخواهم در این مورد صحبت کنم. چون همان موقع من اشاره کردم که اگر اینها بخواهند به روش خود ادامه بدهند آنوقت من در این مورد صحبت میکنم. هنوز روشن نیست که اینها چه خواهندکرد. به نظر من راجع به این موضوع اگر صحبت نشود بهتر است.
*[در پاسخ به این پرسش که علت این همه واهمه اصولگرایان از حضور آقای احمدینژاد در مجلس چیست]این بخش ازاصولگرایان معتقدند که خود آقای احمدینژاد به دنبال چنین فضایی میگردد تا بیاید و کشور را بحران زده جلوه دهد. البته این موضوع برای ما روشن نیست. چون من معتقدم اگر آقای احمدینژاد بخواهد حرفی بزند و کشور را دچار بحران بکند خب تریبونهای مختلفی را در اختیار دارد و صرفا مجلس نیست. هر روز ایشان در معرض صحبت و مصاحبه است. من فکر نمیکنم این استدلال خیلی محکم باشد. اصل قضیه به نظر من این روحیه محافظه کاری است که در بعضی از این دوستان وجود دارد که کلا با هرگونه تنشی مخالف هستند. در واقع میخواهند روحیه محافظه کاری و سازش خود با تخلفات را بر مجلس تحمیل کنند.
*ما معتقدیم که بسیاری از تنشها و تقابلها چون منجر به اصلاح امور میشود مفید است. این طور نیست که هر تنشی بد باشد. ما آرامش میخواهیم اما نه آرامش قبرستانی. ما خواهان آرامشی بر اساس قانون هستیم. اگر رهبری هم توصیه به وحدت و تعامل میکنند مقصودشان وحدت با حفظ اصول و تعامل بر اساس قانون است، نه وحدت با زیر پا گذاشتن اصول وتعامل مبتنی بر بی قانونی. اگر صحبتهای رهبری را بخواهیم آنجور تفسیر کنیم که هر وقت ایشان صحبت از همدلی و تعامل کنند ما باید همه وظایف نمایندگی مجلس را کنار بگذاریم با فلسفه وجودی مجلس سازگار نیست. خب این نگاه در آقای حداد وجود دارد که در مدیریت ایشان در مجلس هفتم هم وجود داشت. امروز این دوستان سعی دارند روحیه مجلس نهم را به سمت مجلس هفتم سوق بدهند، اما مجلس پذیرا نیست. آقای حداد ریاست فراکسیون اقلیت را برعهده دارد و این روحیه در این فراکسیون تبلور یافته است.
*شاید یک علت اینکه من بیشتر اظهارنظر میکنم به دلیل احساس خطری است که دارم. شاید برخی از نمایندگان آن احساس خطری را که من دارم ندارند. من به لطف مجاورت با شهید مطهری و حضور در جریانات نهضت اسلامی بالاخره تا حدودی از نزدیک شاهد تحولات بودم. با بسیاری از گروههای سیاسی و انحرافات سیاسی آشنایی دارم. گاهی شبیه آن انحرافات را در زمان خودمان میبینم و همین باعث میشود که بیشتر احساس خطر کرده و هشدار بدهم. به لطف انس با آثار ایشان فکر میکنم که برخی انحرافات فکری را گاهی به درستی و زودتر از دیگران تشخیص میدهم و اعلام نظر میکنم. این در حالی است که ممکن است دیگران این موضوع را خطر مهمی تلقی نکنند اما بعد از مدتی به این موضوع میرسند. فرض کنید خطر مکتب ایران یا لیبرال بودن این دولت در امور فرهنگی را من اولین نفری بودم که در مجلس هشتم مطرح کردم. خیلیها آن موقع با حرفهای من مخالفت میکردند اما بعد از چند سال به این حرفها رسیدند. حتی برخی از آنها میآمدند و اعتراف میکردند که حق با شما بود. موضوع دیگر بر میگردد به صراحت لهجه که این یک امر ذاتی است. بعضی افراد صریحاللهجه هستند و نمیتوانند در لفافه صحبت کنند. این به شخصیت خود افراد بر میگردد. خود آقای احمدینژاد این خصلت را دارد.
*من فکر میکنم در واقع ایشان[رهبری] موافق انجام وظیفه قانونی است. ...بهطور کلی رهبری نمیخواهد جلوی وظایف و اختیارات قانونی نمایندگان و مسوولان کشور را بگیرد. مگر در موارد خیلی خاص که مصلحت خیلی بزرگی و خطر انحراف از مسیر اسلام وجود داشته باشد، که لازم باشد ایشان دخالت کند. اصل اولیه این است که هر قوهیی به وظایف خودش عمل کند. بالاخره من فکر میکنم بیشتر اصرار و پافشاری ما موثر بود.
* احمدی نژاددر مقاومت ۱۱ روزهیی که از خودش نشان داد از خط قرمز نظام عبور کرد. یا مقاومتی که در برابر معاون اولی آقای مشایی نشان داد.
*احمدینژاد آدم زیرکی است. من فکر میکنم وضعیت را تا پایان دوره خودش مدیریت میکند. احمدینژاد نشان داده در زمانی که احساس خطر میکند خودش را جمع و جور میکند. بیحساب و کتاب کار نمیکند و اگر ببیند برخورد جدی است عقبنشینی میکند. در ماجرای خانهنشینی هم وقتی بحث استیضاح جدی شد کوتاه آمد. در جریان استیضاح مرحوم کردان هم وقتی دید قضیه جدی است، در مجلس حضور پیدا نکرد.
*[اگر اصلاحطلبان پیروز انتخابات دهم بودند]فکر میکنم اوضاع بهتر از الان بود. برای اینکه این مقدار قانونگریزی در آنها وجود نداشت. بیشتر انتقاداتی که ما به اصلاحطلبان داشتیم به مسائل فرهنگی برمیگشت که به نظرم این دولت از این نظر از اصلاحطلبان جلوتر است.
*مساله ارز خیلی برای ما روشن نیست. البته مجلس قانونی تصویب کرد که این مابهالتفاوت باید به خزانه وارد شود. ولی اینکه تاکنون به چه شکلی عمل شده مشخص نیست. یکی از ظنها این است که بعضی از این دلالها که مرتبط با بانک مرکزی بودند این وسط نقشی را ایفا میکرده و خلاصه رانتخواری عمده وجود داشته است. البته حرف زیاد است. قضاوت در این مورد مشکل است. حتی گفته میشد که دولت قصد دارد با افزایش نرخ ارز مابهالتفاوت نرخ مرجع تا نرخ آزاد را صرف یارانهها کند. البته دولت تکذیب کرد. اما بر خلاف این تکذیب، اظهارنظرهای صریحی از سوی برخی از مقامهای دولتی وجود داشته که این تکذیب را دچار تردید میکند. به علاوه دولت در پرداخت یارانهها دچار کسری بودجه است، قبلا از بودجه نفت برداشت میکرد، حالا که فروش نفت کاهش پیدا کرده به نظر میرسد که میخواست از راه افزایش نرخ ارز وارد شود. مشکل اینجاست که از ابتدا قانون هدفمندی یارانهها درست اجرا نشد و دولت سهم هر نفر را زیاد در نظر گرفت و به همه دهکها هم پرداخت کرد.
*یکی دیگر از ضعفهای ما برداشت اشتباه برخی از این جمله معروف امام که «حفظ نظام از اوجب واجبات است.» بوده است. گاهی فکر میکنیم برای حفظ نظام خیلی کارها مباح میشود در حالی که اینطور نیست. نمونهاش هم قتلهای زنجیرهیی است و اخیرا هم قتل ستار بهشتی، که البته ما این مساله را تا آخر دنبال میکنیم و اجازه نمیدهیم لوث شود. از آقای توکلی هم که این موضوع را در نطق خود مطرح کردند تشکر میکنم، چون ما نمایندگان باید قبل از همه از حقوق مردم دفاع کنیم. امروز هم این تفکر وجود دارد. البته نه به آن شدت. این نوع برخوردها خطرناک است. همین برخوردها باعث میشود ما جلوی آزادی بیان را بگیریم. اینها کمک به حفظ نظام نیست. نظام یک موجود سست نیست که با یک باد بلرزد.
*اطلاع دقیقی درباره کاندیداتوری هاشمی ندارم اما معتقدم که با توجه به وضع کشور که اکنون در حوزه اقتصاد، فرهنگ و سیاست خارجی دچار مشکل هستیم حضور ایشان در یک دوره چهار ساله میتواند راهگشا باشد. اگر هاشمی بیاید و مردم هم به ایشان رای بدهند این حضور کمک میکند که ما زودتر از بحران خارج بشویم. چون شخص دیگری مانند هاشمی نمیتواند نیروها و گروههای مختلف سیاسی را با نگرشها و سلیقههای مختلف دور هم جمع کند. ایشان بیاید تا کشور سروسامان پیدا کند و بعد برای چهار سال بعدی کشور را به یک نفر دیگر بسپارند
در جریان ملوانان انگلیسی هم وقتی اولتیماتوم 48 ساعته را دید 16 ساعته ملوان ها را با هدیه واکرام تمام بدرقه کرد
ما یقین داریم
مجلس خیای قوانین دیگر تصویب کرده اما کی عمل کرده؟
نظر دهید لطفا .............
چه خوش است گر محک تجربه اید به میان
تا سیه روی شود هرکه دراو غش باشد
علی مطهری هم درد خوب شناختی و هم درمان خوبی تجویز نمودی
اجرکم عندا..
امور بگمارند . حواسته یا نا خواسته بر شاخ نشسته و بن می برند .
فعلآ که اوضاع چنین باشد!!!!
شما هم لطف کنید موقع انتخابات اینهمه شعار از توانایی اصلاح امور از خودتون در نکنید.
اگر هاشمی نبود .چه نسخه ای می پیچیدید.
1- روابط خارجی: که باعث میشه دنیا با ایران روابط بهتر و پررنگ تری داشته باشه
2- بهبود وضعیت اقتصادی: من فکر میکنم ایشان با حضورشان در اجرای طرح هدفمندی یارانه اصلاحاتی انجام دهند.
3- وحدت میان مسئولان و احزاب: چه بخوایم چه نخوایم میان مسئولان علل خصوص احزاب اختلافات شدیدی به وجود اومده که این مسئله با حضور هاشمی صد در صد حل خواهد شد.
یاد شعری از استاد سخن ،سعدی افتادم
رفتیم اگر ملول شدی از نشست ما
فرمای خدمتی که برآید ز دست ما
برخاستیم و نقش تو در نفس ما چنانک
هر جا که هست بی تو نباشد نشست ما
با چون خودی درافکن اگر پنجه میکنی
ما خود شکستهایم چه باشد شکست ما
جرمی نکردهام که عقوبت کند ولیک
مردم به شرع مینکشد ترک مست ما
شکر خدای بود که آن بت وفا نکرد
باشد که توبهای بکند بت پرست ما
سعدی نگفتمت که به سرو بلند او
مشکل توان رسید به بالای پست ما
اینکه آقای هاشمی رفسنجانی در جایگاه ریاست جمهوری باشد ،به بنده ارتباطی ندارد
اما اینکه ما عنوان کنیم چه شخصی بیاید و مشکلات را حل کند ،و مبنای آن را مشخص نکنیم،کار پسندیده ای به عقیده ی بنده نیست
آقای مطهری در بحث کاری به عقیده ی بنده بسیار زحمت کش هستند
اما نکته ای بسیار جالب است که بد نیست مورد نظر قرار بگیرد
فداکاری یک فضیلت اخلاقی است به نظر بنده،اما در سیاست به گونه ای دیگر اجرا می شود و یا اجرا نمی شود ،
اما اینکه فضای سیاسی در ایران امروز یک طرفه است و باید این را قبول کنیم ،حالا به هر دلیلی
ولیکن امروز به راحتی می بینم رای دیوان عالی کشور با یک ترفند سیاسی ،به راحتی ملغی یا بهتر عرض کنم کان لم یکن می شود
و این چه چیزی را ثابت می نماید
؟
اینکه امروز فضای سیاسی کشور یک فضای طراحی شده در بعضی موضوعات همانند انتصاب آقای مرتضوی
که این همه دلیل برای نبودن ایشان مجلسی ها ارائه می دهند ،در قبال آن دولت با استراتژی دیگری دلایل بسیلری برای بودن ایشان ارائه می دهد
به هر حال ضوابط و دنیای جالبی است ،امید است همه ی اینگونه رفتارها موجب عاقبت خیری همه ی انسان ها در پیشگاه حق تعالی گردد
لذا در این شرایط که اوضاع اقتصادی بیمار است،اوضاع سیاسی شاید مبنای آن باشد و مردم کوچکترین قربانی این اتفاقات شاید باشند
اما اینکه مبنای حکومت ما انقلاب است و محوریت ما قرآن و اسلام است و حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم پیام آور الهی بوده است ،امید است با رهنمودهای قرانی ،اینگونه مشکلات حل و موجبات ایرانی قدرتمند را فراهم سازد
(براي نظر بالايي اشتباه پاسخ گذاشتم)
اگر دانايان ! كه همان اصلاح طلبان واقعا گرانقدر هستند (البته بنظر من بعد احمدي نژاد) براي هدفمندي و حفظ سرمايه كشور و جلوگيري از هدررفت آن تلاش ميكردند اينچنين نبود
فكر ميكني مردم عاشق كسي هستند؟!!!!!
اصلاح طلبان براي سياست خارجي خوبند ولي در حوزه عمران داخلي و توجه به فقرا و نيازهاي اساسي مثل مسكن و خوراك و پوشاك ضعف جدي دارند
در زمينه فرهنگي هم واقعا غير قابل گذشت عمل كردند نمونه اش زمينه سازي ظهور افرادي مثل: گ ل ش ي ف ت ه