آفتابنیوز : آفتاب: روح الأمين سعيدي در روزنامه کیهان نوشت: هنوز يادمان نرفته است. در بحبوحه فتنه سال ۸۸ بود كه رهبر معظم انقلاب اصطلاح «انقلابي فرسوده پشيمان» را در وصف آن دسته از شخصيت هايي به كار برد كه در طول سالهاي سپري شده از عمر انقلاب اسلامي رفته رفته دچار خمودگي و ركود گرديده و انگيزه هاي لازم را براي تداوم مبارزه با استكبار از دست دادهاند. انقلابيون فرسوده طي اين سالها همواره با اتخاذ رويكردي عملگرا، راهبرد مدارا و نرمخويي و برقراري روابط حسنه با دشمنان انقلاب را دنبال ميكردند.
به باور انقلابيون فرسوده از آنجايي كه كشورهاي غربي بيشترين ميزان قدرت و ثروت جهاني را در اختيار دارند، مقاومت در برابر آنها ثمربخش نخواهد بود و لذا براي پيشرفت و كسب وجهه در محيط بين الملل و مصون ماندن از تهديدات ابرقدرت ها، چاره اي جز كرنش، عقب نشيني و كوتاه آمدن نيست. اين قبيل افراد بالأخص در دوران هشت ساله حاكميت جريان اصلاحات بر فضاي سياسي كشور، تلاش بسياري را با هدف عادي سازي مناسبات ايران با غرب به ويژه آمريكا به كار بستند.
شايد تا چندي پيش چنين تصور ميشد كه انقلابيون فرسوده را تنها بايد در اردوگاه اصلاح طلبان سراغ گرفت اما حوادث سالها و خصوصاً ماه هاي اخير نشان داد كه عارضه فرسودگي و از دست دادن انگيزه هاي مبارزاتي، منحصر به هيچ گروه و جريان سياسي خاصي نيست و همه سياسيون نظام از هر طيف و جناحي همواره در معرض ابتلا به اين عارضه هستند. امروز انقلابيون فرسوده حاضر در حلقه هاي قدرت جمهوري اسلامي مصرانه به دنبال ترويج اين نظريه انحرافي مي باشند كه در شرايط كنوني، دو جريان معارض در كشور
روياروي هم صف آرايي كرده اند: يكي جريان معتدل، صلح طلب و تجددخواه كه طرفدار برقراري ارتباط با غرب و حل مشكلات في مابين براي رفع فشارها و تحريم هاست و مورد حمايت گروهي در دولت ، اصلاح طلبان، نخبگان، تكنوكرات ها و بسياري از سياسيون سرشناس قرار دارد و ديگري جريان متصلّب سازش ناپذير و استكبارستيز كه خواستار تداوم مقاومت در برابر غرب و تحمل فشار تحريم ها مي باشد و مورد حمايت رهبر معظم انقلاب است.
دستاويز انقلابيون فرسوده براي قبولاندن باورهاي خود به جامعه و به رهبر معظم انقلاب مسئله «تحريم ها» است. آنها با بزرگنمايي اثرات تحريم هاي مالي و اقتصادي آمريكا و اتحاديه ي اروپا مدام بر اين نكته اصرار مي ورزند كه فشار ابرقدرتها بر جمهوري اسلامي به ميزان غيرقابل تحملي افزايش يافته و ديگر نمي توان در برابر آن مقاومت نمود.
اين قبيل تحليل هاي سطحي دقيقاً مصداق بازي كردن در زميني است كه توسط دشمنان انقلاب طراحي شده است زيرا به اذعان صريح دولتمردان غربي، كارويژه اصلي تحريمها اين است كه با به ستوه آوردن مردم ايران و دامن زدن به نارضايتي هاي اجتماعي نهايتاً رفتار محاسباتي رهبران جمهوري اسلامي را تغيير دهد.
به نظر ميرسد انقلابيون فرسوده در اين برهه حساس قصد دارند تا با مهندسي هدفمند اوضاع كشور و اعمال فشار همه جانبه به رهبر معظم انقلاب، به خيال خود ايشان را به نوشيدن جام زهر عقب نشيني، دست كشيدن از مواضع انقلابي و مذاكره با آمريكا وادار سازند. آنها مي خواهند با ارائه تحليل هاي غلط و مرتبط كردن تمامي مشكلات به تحريم هاي خارجي، فضاي جامعه را ملتهب و ناامن كرده و احساسات عمومي را تحريك نمايند تا رهبر معظم ناچار گردد براي حفظ منافع كشور و مصالح انقلاب به خواسته هاي آنان تن دهد.
«توطئه جام زهر» اولين بار در دوران مديريت اصلاح طلبان بر قوه مجريه و مقننه به اجرا گذاشته شد. در بهار ۱۳۸۲ و پس از تهاجم نظامي آمريكا به عراق، ۱۲۷ نفر از نمايندگان مرعوب و سازشكار مجلس ششم كه از عربده كشي هاي آمريكا در منطقه خاورميانه شديداً به وحشت افتاده بودند، با نوشتن نامه اي خطاب به رهبر معظم انقلاب ضمن ارائه تصويري غيرواقعي و نااميدكننده از شرايط داخلي كشور و بزرگ نمايي تهديدات خارجي، ايشان را به پذيرش راهكار سازش و تسليم در برابر ابرقدرتها فراخواندند و البته اين توطئه با درايت و هوشمندي رهبر آگاه و پايداري مردم خنثي گرديد .
در مقابل اين انقلابيون فرسوده و پشيمان كه بقاي خود و كشور را در گرو سازش با خصم مي پندارند، رهبر معظم انقلاب همواره مواضع خود را برمبناي منطقي روشن اتخاذ كرده اند و به موجب همين منطق، راهبرد ثابت و خدشه ناپذيري را براي هدايت كلان نظام جمهوري اسلامي در مسير صعب العبور فراروي آن برگزيده اند. ايشان در همان دوران جلوس جريان اصلاحات بر كرسي قدرت اجرايي و تقنيني كشور با طرح مسئله «حد يق ف»، سازشكاران را متوجه عواقب مطالباتشان نموده و مقتدرانه راه را بر باج خواهي آنان از انقلاب اسلامي سد كردند:
من اين موضوع را بارها به بعضي از مسئولاني كه دچار وسوسه و واهمه هايي بودند، گفته ام كه حد يقف فشار آمريكا كجاست؟ آن را مشخص كنيد، كه اگر به آن جا رسيديم، ديگر بعد از آن هيچ فشاري عليه ما نخواهد بود. من عرض كنم حد يقف كجاست؟ آن جايي است كه شما ـ كه چنين حقي را نه شما داريد، نه من ـ از طرف ملت ايران اعلام كنيد كه ما اسلام، جمهوري اسلامي و حكومت مردمي را نمي خواهيم؛ هر كسي كه شما مصلحت مي دانيد، بيايد در اين مملكت حكومت كند! اين حد يق ف است؛ اول اسارت مملكت. مگر مي توانيم؟ من و شما مگر مي توانيم مملكت را به دست دشمن بدهيم؟ مگر ما چنين حقي داريم؟ اين ملت ما را براي اين سر كار نياورد.(۱)
رهبر معظم انقلاب در طول سالهاي اخير نيز همواره با اين شبهه انحرافي انقلابيون فرسوده كه راهبرد مقاومت جمهوري اسلامي موجب تحريك دشمن و تشديد فشارها بر كشور ميگردد به مقابله برخاسته اند. براي مثال ايشان در سال گذشته در جمع مسئولان نظام صراحتاً اظهار داشتند:
اينجور نيست كه حالا ما چون ايستادگي كرديم، چون استقامت به خرج داديم، بگوييم اينها را سر لج آورديم؛ نه. يك روزي در خطابه هاي مسئولين مان مناقب آمريكا ذكر مي شد، همان روزها رئيس جمهور وقت آمريكا با سبكسري تمام، ايران را به عنوان محور شرارت معرفي كرد... هر وقت ما كوتاه آمديم، يك خرده اي سست برخورد كرديم، آنها پرروتر شدند. نخير؛ ايستادگي جمهوري اسلامي و تصريح به شعارها و مباني انقلاب عزت ما را در دنيا بيشتر كرده است.(۲)
رهبر معظم انقلاب ترس از شعارهاي مكتبي و انقلابي را نشانه ريزش و خستگي انقلابيون فرسوده و شك آنان به مواضع گذشته خود مي دانند:
ريزشهايي وجود دارد؛ كساني هستند كه از راه برمي گردند؛ كساني هستند كه احساس خستگي مي كنند؛ كساني هستند كه به گذشته خودشان شك مي كنند؛ كساني هستند كه به لبخند دشمنان و فريب دغلكاران از راه در مي روند.(۳) امروز در محيطهاي روشنفكري، كساني هستند با شكل هاي گوناگون، با قد و قواره هاي گوناگون، اينها ما را از شعارهاي مكتبي برحذر مي دارند؛ دوران اوج شعارهاي مكتبي را كه دهه ي ۶۰ است، زير سؤال مي برند؛ امروز هم از تكرار شعارهاي مكتبي و شعارهاي انقلابي و اسلامي، خودشان واهمه دارند و مي خواهند در دل ديگران واهمه بيندازند؛
مي گويند آقا، هزينه دارد، دردسر دارد، تحريم دارد، تهديد دارد.(۴) يكي ديگر از موضوعاتي كه اخيراً به كراّت از زبان انقلابيون فرسوده شنيده مي شود، خسته شدن و به ستوه آمدن مردم است. آنان به بهانه هاي گوناگون در اظهارات خود چنين وانمود مي كنند كه سالها زندگي در شرايط فشار و تحريم، مردم ايران را خسته و دلزده كرده و انگيزه هاي آنان را براي پيگيري آرمانهاي انقلابي تحليل برده است. لذا مردم ديگر حاضر به تحمل بار تبعات سياست هاي انقلابي و ضد استكباري جمهوري اسلامي نبوده و خواستار عقب نشيني رهبران نظام و حل و فصل مشكلات با غرب براي رفع تحريم هاي فلج كننده هستند. اما بررسي فضاي حاكم بر جامعه و مشاهده رفتارهاي مردم، خلاف اين ادعاها را نشان مي دهد. حماسه ماندگاري كه مردم استان خراسان شمالي در استقبال از رهبر معظم انقلاب آفريدند، دليل روشني بود بر اين حقيقت كه علي رغم تمامي فشارها، توطئه ها و طراحي هاي دشمنان براي ايجاد شكاف ميان دولت و ملت و تضعيف سرمايه اجتماعي انقلاب، ايرانيان غيرتمند خصوصاً جوانان نسل دوم و سوم همچنان سرزنده و پرنشاط و با حفظ روحيه انقلابي خود مهياي دفاع از آرمانها و ارزشها هستند.
رهبر معظم انقلاب با تأكيد فراوان بر نشاط، سرزندگي، انگيزه مندي و آماده بكاري مردم، خستگي را ويژگي انقلابيون فرسوده مي دانند كه قصد دارند آن را به مردم نيز تسري بخشند. ايشان مي فرمايند:
متأسفانه بعضي از تريبون دارهاي داخل هم بر طبق ميل دشمن ـ نمي گوييم عمداً؛ غفلتاً ـ حرف مي زنند. بعضي ها خودشان خسته شده اند، مي گويند مردم خسته اند! مردم خسته نيستند. مردم در ميدان و در صحنه حاضرند؛ آماده كارند.(۵)
رهبر معظم انقلاب همچنين مي كوشند تا با روشنگري براي مردم اين شبهه القايي انقلابيون فرسوده در خصوص ارتباط تحريم هاي غرب با فعاليتهاي هسته اي جمهوري اسلامي را پاسخ گويند. ايشان اظهار مي دارند:
امروز دشمنان ما ـ چه دولت آمريكا، چه بعضي از دولتهاي اروپائي ـ تحريم را مرتبط كرده اند به مسئله ي انرژي هسته اي. دروغ مي گويند. آن روزي كه اينها تحريم ها را برقرار كردند، انرژي هسته اي در كشور نبود؛ صحبتش هم نبود. آنچه كه اينها را از ملت ايران عصباني مي كند و به اين جور تصميم ها وادار مي كند... اين روحيه ي عدم تسليم كه به بركت اسلام و قرآن در ملت ايران به وجود آمده، اين است كه آنها را عصباني مي كند... وانمود مي كنند كه اگر ملت ايران از انرژي هسته اي صرفنظر كند، تحريم ها برداشته مي شود. دروغ مي گويند.(۶)
رهبر معظم انقلاب با مديريت هوشمندانه خود همواره به انقلابيون فرسوده نشان داده اند كه در جايگاه ولي فقيه بر سر حفظ مصالح نظام اسلامي حاضر به مسامحه با هيچ شخص يا گروهي نيستند. بنابر منطق روشن معظم له، در نظام اسلامي اصالت نه با اشخاص بلكه با اصول و ارزشهاي ايدئولوژيك است و بالطبع مشروعيت افراد همواره منوط به حركت بر وفق اصول و ارزشها خواهد بود.
رهبر معظم انقلاب به عنوان دانش آموخته مكتب سرخ عاشورا سالها پيش تكليف خود را به وضوح با همه انقلابيون فرسوده اي كه بنا دارند ايشان را به نوشيدن جام زهر فرابخوانند روشن كردهاند: «اين جا اگر دشمن زياد فشار بياورد، حادثه كربلا اتفاق خواهد افتاد.»(۷)
پي نوشت ها در دفتر روزنامه موجود است
ما پشت هاشمی هستیم..
ما جنگ ، دفاعی است ولی ما سالهاست که جنگ طلبی میکنیم و آن را نشانه معنویت و بزرگی می دانیم .
بزرگ کسی است که با مطق و حرفهای اصولی و درست ، غائله را ختم کند ، نه اینکه فرصت به انسانهای ماجراجو بدهد که این
وسط عده ای دیگر ، صندوق بیت المال را خالی کنند !!!!!!!!!
اداره کشور الفبای خاص خودشو داره، شما نمی توانید مادم العمر کشور را با شعار اداره کنید و بن بست آخرین ایستگاه شعار است.
تا گفته می شود رابطه با کشورها براساس احترام متقابل اشکالی ندارد می گویید، انقلابیون فرسوده، می گوییم اداره کشور بدون نظارت رکن چهارم امکان پذیر نیست می گویید عمال بیگانه، تا زمزمه احزاب و نهادهای مدنی ضرورت جامعه پیشرفته پیش می آید، می گویید، اینها براندازند. می گوییم آقای احمدی نژاد قانون گریز است می گویید ضد انقلاب . شما بفرمایید تا کی کشور باید بدون برنامه اداره شود؟