آفتابنیوز : آفتاب: موضوع استعفا در ادبیات مدیریتی در ایران جایگاهی ندارد و عموماً مدیران موفق و ناموفق ما تا زمانی که "درِ مدیریت" آنها بر پاشنه حمایت های پیدا و پنهان مراکز قدرت و ثروت موثر می چرخد ، نگران این مساله نیستند که در صورت وقوع تخلف یا خطایی در حوزه مسئولیت شان از جانب نهاد یا گروهی مورد مواخذه و بازخواست قرار می گیرند.
مقاومت "حمید رضا حاجی بابایی" وزیر آموزش و پرورش در برابر استعفا ، علیرغم وقوع حوادثی فاجعه بار در حوزه مسئولیت او ، خود نمونه ای گویا از اثبات این مساله است که متاسفانه در کشور ما نمودار تداوم مسئولیت مدیران و مسئولان نه بر مبنای رضایتمندی حوزه تحت مدیریت و مردم از عملکرد مدیران بلکه بر مبنای اوضاع و احوال سیاسی وتداوم حمایت مسئول ما فوق است و در این میان حلقه مفقوده " مردم " و میزان رضایتمندی آنها از عملکرد مدیران است!
به راستی در کشور ما چه اتفاقی باید بیفتد که یک وزیر یا مسئول عالی رتبه دولتی مجبور به استعفا شود؟
این سوالی است که کسی پاسخ آن را نمی داند و متاسفانه به نظر می رسد هیچ معیار و ملاکی برای ارزیابی آن وجود ندارد.
در سال های گذشته در حوزه مسؤولیت وزرا و مقامات مختلف حوادث ناگوار زیادی اتفاق افتاده که در صورت وقوع موارد مشابه در بسیاری از کشورها کمترین تبعات آن استعفای مدیری بوده که تخلف یا خطا در حوزه مسئولیت او روی داده است که نمونه اخیر آن استعفا وزیر راه مصر پس از واژگونی اتوبوس حامل دانش آموزان بود ، در حالی که چند روز قبل از استعفا وزیر راه مصر حادثه ای مشابه در کشور ما روی داد اما وزرای راه و آموزش و پرورش ما نه تنها یک عذرخواهی ساده نکردند بلکه بعضا با طعنه و کنایه و شوخی پاسخ خبرنگاران را دادند و این خود نشان از این مساله است که وزرای ما اطمینان خاطر دارند که در سایه امن مسئولیت گریزی قرار دارند و هیچ بازخواستی متوجه آنها نیست.
به واقع در کشور ما هیچ معیار مشخصی وجود ندارد که یک وزیر یا مقام ارشد دولتی و حاکمیتی را مجبور به استعفا کند. در سال های گذشته اتفاقات زیادی در حوزه مسئولیت وزرای مختلف روی داده که نه تنها وزیر از کار خود کناره گیری نکرده بلکه بعضا طلبکار هم شده است و با خبرنگاران شوخی هم کرده است!
از غرق شدن دانش آموزان دختر در استخر گرفته تا واژگونی اتوبوس حامل دانش آموزان راهی اردوهای "راهیان نور" تا آتش گرفتن دهها دانش آموز در کلاس درس بر اساس ایمن و استاندارد نبودن فضاهای آموزشی تنها و تنها در حوزه وزارت آموزش و پرورش روی داده است و این در حالی است که وزیر این وزارتخانه نه تنها حتی از یک عذرخواهی ساده از خانواده قربانیان و مردم دریغ کرده بلکه تلاش کرده است با فرافکنی خود را مبرا از مسئولیت جلوه دهد.
به گزارش عصر ایران،با ادامه داستان مسؤولیت گریزی و فرافکنی مدیران این سوال همچنان بی پاسخ مانده است که واقعا چه اتفاقی باید بیفتد تا وزیران و مدیران ارشد در کشورمان استعفا و از مردم عذرخواهی کنند و منتظر رسیدگی به خطاها و قصورهای احتمالی شان در محکمه ای عادل باشند؟!
جواب : ملک الموت به سراغ آنها بیاید!!
فرق یک مسئول ایرانی با مسئولین جاهای دیگر در این است که طرف فکر میکند این مقامها و میزها ، ارثیه پدرش است ولی در جاهای دیگر ، می دانند که این میز و مقامها ، به مدت کوتاهی ، در اختیارشان به امانت است و زیاد به آن نمی چسبند