کد خبر: ۱۸۳۸۰۷
تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱۳۹۱ - ۱۴:۳۱

آیت الله جوادی آملی:صاحب هر مقام، زمان برکناری خود را در نظر داشته باشد

آفتاب‌‌نیوز :

آفتاب:‌ وی با قرائت آیه «وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَىٰ»، افزود: زاد و توشه برای راه است که مسافر به مقصد برسد، وقتی به مقصد رسید سخن از زاد و توشه نیست، پس از رسیدن به مقصد باید ببیند با مقصود چه بگوید و چه کند، این‌که وقتی بهشت رفتیم چه بکنیم برای خیلی‌ها مطرح نیست، مرحوم الهی قمشه‌ای می‌گفتند که آرزوی ما این است که بهشت مشرف می‌شویم و نهج‌البلاغه را خدمت علی‌بن‌ابیطالب(ع) استفاده می‌کنیم، این زاد و توشه برای این است که انسان را به مقصد برساند اما انسانی که به مقصد رسیده است با مقصود چه‌گونه برخورد کند و چه طلب کند، امام علی(ع) می‌فرماید من برای هراس از جهنم و شوق به بهشت عبادت نمی‌کنم به این دلیل است که من به مقصد رسیده‌ام.

مفسر برجسته قرآن کریم اظهار داشت: پیامبر(ص) وقتی مبعوث شدند جهان یک بخش ملی و محلی داشت، همان‌هایی که پیروان اسلام شدند، بخش منطقه‌ای مسلمان نشدند اما موحد بودند، بخش سوم که بین‌المللی بود که یا مشرک یا ملحد بودند، نه تنها مسلمان نبودند بلکه مسیحی و یهودی هم نبودند، خدای سبحان که فرمود پیامبر(ص) را برای «کَافَّةً لِّلنَّاسِ» و «لِلْعَالَمِینَ نَذِیرًا» فرستادم پیامبر(ص) برای این سه بخش برنامه داشت، رابطه ما با مسلمانان، اقلیت‌های دینی و ملحدان و مشرکان را تعریف کرده است، این جهانی بودن اسلام تنها این نیست که همه را به دین دعوت کند، اگر نپذیرفتند برنامه‌ای برای رفتار با آنان دارد.

وی با اشاره به آیه «وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّـهِ»، ابراز داشت: پیامبر رحمة للعالمین است، با سنگ‌های و اشیاء نیز رابطه دارد، آن حضرت برای تمام اشیا خودش اسم قرار داده بود، این کاسه و این دستمال را مانند انسانی احترام می‌کرد، سنگی پیش از بعثت آن حضرت را می‌شناخت و به ایشان سلام می‌کرد، همه سنگ‌ها یکسان نیستند چه این‌که همه انسان‌ها یکسان نیستند، این مِن در آیه تبعیضیه است، برخی از انسان‌ها اهل خشیت و خضوع هستند برخی از سنگ‌ها هم اهل خضوع و خشیت هستند، امام علی(ع) در خطبه اول نهج‌البلاغه وضعیت جهان را در زمان بعثت رسول خدا(ص) ترسیم می‌کند، هداهم به من الجهاله، خدا هم از جهل و نادانی اینان را نجات داد و هم از سرگردانی و سردرگمی عملی نجات شان داد، جاهل را عالم کرد و ضال را مهتدی کرد.

امام حسین برای نجات انسان از سردرگمی علمی و عملی قیام کرد
آیت‌الله جوادی آملی بیان داشت: این نجات از سردرگمی و سرگردانی علمی و عملی نیز در زیارت اربعین برای سالار شهیدان آمده است، در زیارت اربعین آمده است که «و بذل مهجته فیک، لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة» خدایا ما معتقد هستیم حسین‌بن‌علی(ع) قیام کرد که جهل علمی و جهالت عملی را برطرف کند، علم و عقل و عدل را در جامعه مستحکم کند تا جامعه به مقصد برسد، اگر به مقصد برسد آن‌گاه خواهیم گفت که با مقصود خود چگونه رفتار کند، این دعاها و این تضرع‌‌ها کیفیت چگونگی رفتار و مذاکره با مقصود را بیان کرده است، بخشی کوتاهی از این ادعیه به این موضوع اشاره دارد و بخشی به چگونگی راه را مشخص کرد.

وی اظهار داشت: دنیا زیبایی‌هایی دارد، اگر کسی به آن دل بسپارد باید بر تلخی آن صبر کند، تمام این فراز و فرودهای دنیا مشمول بیان نورانی رسول گرامی(ص) است که فرمود شما جوانی دارید و پیری هم دارید، آن کسانی که دارای مقام و منصب هستند دورانی روی کار هستند و زمانی از کار برکنار هستند، «الدنیا فی الحال حلوة خضرة ، و فی المال مرة کدرة ، نعمة المرضعة وبئست الفاطمة»، کودک که از گل و ریاحین و آهنگ لذت نمی‌برد، بهترین لذت نوزاد همان شیر مادر است، در همان حال که مادر پستان در دهان او می‌گذارد از همه لذائذ گواراتر است،‌ اما وقتی این دوران شیرخوارگی سپری شد به فطام ‌رسید، یعنی دورانی که کودک را از شیر مادر می‌گیرند مرحله دشواری برای کودک است، زمانی که شیرخشک وجود نداشت این مرحله بر کودک بسیار سخت می‌گذشت، همان مادری که دو سال قبل مرضعه بود اکنون در حال فطام است، یک روز دنیا پستان، پست و مقام و مال و جوانی و قدرت را در کام انسان می‌گذارد و انسان خوشحال است و یک روز این پستان را از دهان انسان می‌گیرد انسان معزول می‌شود، پیر می‌شود و از کار افتاده می‌شود، این دو روز بیش نیست.

صاحب هر مقام دوران بازنشستگی خود را در نظر داشته باشد
آیت‌الله جوادی آملی ابراز کرد: اکنون در دوران شیرخوارگی و لذت بردن از دنیا باید ره‌توشه تهیه کند و اگر راه را درست رفت بداند با مقصود چکار کند، اگر روز فطام زود رسید نگران نباشد، انسان از همان اول که یک مقامی به او می‌رسد بداند که دوران بازنشستگی و از کار برکنار شدن وجود دارد، وجود مبارک رسول گرامی مظهر دو اسم از اسما خاص خداوند بود، رؤف و رحیم دو اسمی است که خداوند در پایان سوره توبه برای جانشینش ذکر کرده است و فرمود «بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ» این دو صفت از اوصاف وجود رسول گرامی است، تنها عالم بودن و وحی گرفتن و معارف غیبی گرفتن تنها امتیازات رسول خدا نیست، بلکه این‌ها را ضبط کردن و غوطه خوردن و جامعه را اداره کردن از ویژگی‌ها آن حضرت است، خدای سبحان دریای بیکرانی را به نام معارف وحیانی و قرآن در وجود ایشان قرار داده و به ایشان قدرت غوص کردن در این دریا داد، ایشان هر لحظه گوهر جدیدی از این دریا می‌آورد و به جامعه ارائه می‌کند.

وی ابراز داشت: وحی کلام رسول نیست، حضرت جز مبدأ قابلی هیچ سمتی ندارد، نباید گفت چون مبدأ قابلی است پس او طوطی است، او در دریای وحی غواصی می‌کند و از دریای وحی مطالبی را درمی‌آورد و به جامعه عرضه می‌کند، اما در آن زمان کسی که حرف آن حضرت را بفهمد پیدا نمی‌شد، در حدیثی به نقل از کلینی هست که پیامبر(ص) در تمام عمرش، به اندازه فکر خود با کسی حرف نزد،‌ صدرالمتألهین در ذیل این حدیث اهل‌بیت(ع) را استثنا کرد، «ما کلّم رسول الله العباد بکنه عقله قطّ»، کسی نبود که بفهمد، حضرت به اندازه فکر مخاطبان حرف‌هایی داشت.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به حدیث «اُوتیتُ جوامع الکَلِم» گفت: سرّ این جامع بودن این است که معلم او شدید القوی بود، « عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَىٰ»، همچنین در سوره ذاریات « إِنَّ اللَّـهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ» این خدایی که ذوالقوة المتین است معلم وجود مبارک رسول گرامی است، حضرت در بخش‌های علمی می‌توانست بگوید «اُوتیتُ جوامع الکَلِم» و هم در بخش نیت و اراده و تصمیم و عزم این را می‌توانست بگوید، نتیجه این جامعیت این بود که تقیه بر آن حضرت نبود بر خلاف اهل‌بیت(ع)، به ایشان گفته بودند اگر هیچ کسی در روز زمین به کمک تو قیام نکرد و تنها ماندی وظیفه داری قیام کنی « لَا تُکَلَّفُ إِلَّا نَفْسَکَ»، این کسی است که هنگام قبض روح حضرت عزراییل از ایشان اجازه می‌خواهد.


وی بیان داشت: گرچه برخی ادعا کردند که هنگام قبض روح این جان را به خدا می‌سپاریم، بیشتر انسان‌ها را مأموران عزراییل(ع) قبض روح می‌کنند، «حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا» این‌ها ملائکه عادی هستند و عده‌ای را بافشار قبض روح می‌کنند، « وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ یَتَوَفَّى الَّذِینَ کَفَرُوا الْمَلَائِکَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ» سیلی و مشت می‌زنند، اگر گرفتار این ملائکه بشویم فشار جان دادن سخت است،‌ حضرت عزراییل برای هرکس حضور پیدا نمی‌کنند بلکه برای اولیا و انبیا و اوحدی، عزراییل(ع) با اذن وارد می‌شود تا روح مطهر رسول گرامی را اخذ کند، بدترین درد برای فاطمه زهرا(س) حالتی بود که وجود مبارک پیامبر(ص) می‌خواست قبض روح شود.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین