آفتاب: فاضل نظری، سراینده مجموعه شعر «ضد» كه پس از ارائه توسط انتشارات سوره مهر در نمایشگاه بینالمللی كتاب امسال به ركورد قابل توجه رسیدن به چاپ سوم در كمتر از 10 روز دست پیدا كرده است در نشستی كه به همین منظور در محل غرفه این ناشر در نمایشگاه كتاب برگزار شد، اظهار داشت: هستی یك مجموعه و حلقه به هم پیوسته است كه حتی اگر در آن رابطه و علقه پیچیدهای هم نیابیم به معنی بیربط بودن آن نیست. كتاب «ضد» حتی اگر خودم هم نخواهم دقیقا ادامه سه مجموعه شعر قبلی من است، ولی تفاوتهایی هم با كارهای قبلی من دارد، اما در مجموع دوست دارم آنهایی كه كارهای قبلی مرا خواندهاند، به سراغ این كار بیایند.
به گزارش مهر وی افزود: البته هركس با یك پیش فرض به سراغ كار تازه میآید و من هم امید دارم كه خواست مخاطبانم را با این مجموعه برآورده باشم.
نظری در ادامه در پاسخ به سئوالی درباره رجعت دوباره شاعران كشور به قالبهای كلاسیك در سالهای اخیر گفت: شعر كلاسیك ایران، آن قدر قلههای درخشان دارد كه بسیاری از شاعران امروز و آینده هم در برابرش چارهای جز احترام ندارند، اما اینكه امروز اقبال مردم به شعر كلاسیك، هم در حوزه سرایش و هم حوزه مطالعه جدیتر شده، یك بحث فرهنگی و فرصت غیرقابل تكرار در تاریخ ادبیات ماست كه امیدوارم در كشاكش اتمسفر سیاسی كشور و بیتوجهی و كم دقتی از دست نرود.
وی افزود: مردم ما امروز بیش از گذشته تشنه شعرند و این باعث میشود كه به این موضوع بیشتر دقت كنیم كه هم در حوزه چاپ و هم در حوزه سرایش، سختگیری زیادتری به خرج دهیم تا سختگیری مخاطبان هم در این اقبال گره خورده باقی بماند؛ چون كالای بیكیفیت در هر عرصهای، عرضه شود اقبال مخاطبان به آن كاهش مییابد.
سراینده مجموعه «آنها» ادامه داد: این روزها، روزهای خوبی برای شعر به ویژه شعر كلاسیك است و هر روز از روز گذشته، خبرهای بهتری در این زمینه به گوش میرسد. این روزها متعلق به یك اثر یا ناشر نیست، بلكه متعلق به شعر انقلاب است و من معتقدم كه باید فرصتی مغتنم برای انقلاب و شعر امروز، در آن جست. شعر امروز از كوچه پسكوچههای ناگزیر از رسیدن به بنبستها بیرون آمده و دست از تجربه كردن از پیش محكوم شده، برداشته است. موج افراطگونه دهه 70 را پشت سر گذاشته و شعر به ویژه شعر كلاسیك در حال قدم زدن در ساحتی از اعتدال است.
نظری در ادامه در پاسخ به سئوالی در مورد استقبال قابل توجه از اشعارش در نمایشگاه كتاب گفت: هر اقبالی در هستی، مرهون لطف خداوند است. شاعری هم گفته حرفهای ساده را پیچیده گفتن سخت نیست. هنر این است كه حرفهای پیچیده را ساده بیان كنیم. به نظر من حتی عمیقترین دریاها هم نمیتوانند رویه و لایهای نداشته باشند؛ قایقها روی آب شناورند و غواصها در عمق دریا به دنبال گمشده خویش هستند.
این شاعر ادامه داد: اقبال یك اثر، از پیش شرطهای نخست ارتباط با یك اثر هنری در دوران معاصر است. اغماض، پیچیدگی و مبهم ساختن شكل و فحوای كلمات و جملات، رابطه مستقیم با دور شدن از ساحت شنیده شدن دارد. معارف الهی و دستورات دینی هم از همین ابزار استفاده كردهاند و با ابزاری ساده و روان برای همه سطوح بیان شدهاند. مشكل بسیاری از شعرهای امروز ما این است كه یا فقط دنبال عمق و پیچیدگی هستند و یا دریایی وسیع با عمقی ناچیز پدید آوردهاند.
سراینده مجموعه شعر «گریههای امپراطور» در ادامه درباره ناامیدانه خواندن اشعارش توسط برخی از منتقدان گفت: ناامیدانه خواندن شعرهای من كارشناسانه نیست. عدهای باور دارند كه باید با دنیا تنها از دریچه نشاط روبرو شد، اما غم، موتور محركه جهان است. یعنی اگر به نداشتههایت فكر كنی برای به دست آوردنشان قدم برمیداری.
نظری خاطرنشان کرد: متاسفانه ما امروز خط كشهایی در دست مردم و منتقدان قرار دادهایم كه تنها به رویشان صفر و یك دارند، عددی ندارند، یا سیاهاند یا سفید. فرق انفعال با فعالیت، گاهی در ظاهر كلمه است. یك نفر گاهی در خانه منتظر مهمان مینشیند. او غم دوری میهمانش را دارد اما خانه را هم آراسته است. در مقابل ممكن است فردی خانهای پریشان داشته باشد و ناامید از آمدن مهمان باشد. این همان تفاوت میان انتظار سازنده و مخرب است.
این شاعر ادامه داد: غم با یأس تفاوت ماهوی دارد. نمیشود از عشق دم زد و مایوس بود. نمیشود به خدا نگاه امیدوارانه داشت، ولی با او مایوسانه حرف زد. یأس، گناه و معصیت است؛ یأس یعنی ایستادن و غم یعنی تلاش برای حركت كردن و این تفاوت بسیار محسوس است. در یافتن غم و یا یاس در یك شعر، باید همواره كل شعر را ملاك قرار داد و به همین خاطر مایوسانه خواندن شعرهای من از نتایج جزیینگری در آن است.
وی تأکید کرد: چرخ بزرگ برای ماشین بزرگ زیباست، اما اگر به چرخ به تنهایی نگاه كنیم و تصورمان از ماشین همان چرخ باشد، دچار اشتباه میشویم. من برای رفع چنین سوء تفاهمهایی در كتاب آخرم، مجبور شدم برخی مفاهیم واضح را واضحتر بگویم. مثلا وقتی میخواهم در مورد «موتو قبل ان تموتوا» صحبت كنم، باید بگویم كه از مرگی گفتهام كه قبل از مرگ میآید.
این شاعر در ادامه به پاسخ به سئوال خبرنگار مهر درباره نامهای عجیب مجموعه اشعارش گفت: نام تمام مجموعههایم برگرفته از یك دعاست. دعا در زندگی امروز انسانها مانند ریسمانی است كه زمین را به آسمان متصل میكند. من از این فراز دعای كمیل كه میفرماید «خدایا رحم كن بر كسی كه سلاح او گریه است!» نام مجموعه شعر نخستم را «گریههای امپراطور» گذاشتم. به این معنی كه انسان امپراطوری بر روی زمین است كه سلاحش در مواجهه با پروردگارش، گریه است. «اقلیت» ماجرای آدمهایی است كه به ظاهر كماند، اما میتوانند بر بسیاران غلبه كنند و انتخاب این نام هم اشاره داشت به آیهای از قرآن كریم. كتاب سومم هم بر اساس فرازهایی از دو دعا كه میفرماید در روزگارتان نفحههایی هستند كه باید در اختیارشان بگیرید، نام «آنها» را انتخاب كردم. منظورم این بود «آن» و لحظههایی وجود دارد كه هر روز باید در معرض آن باشیم.
نظری ادامه داد: در كار آخرم، حسم این بود كه ما در حال نزاع با خودمان هستیم. یعنی خودمان در حال شكست دادن خودمان هستیم. همیشه از دشمن داخلی بیشتر نگران ضرر بودیم تا دشمن خارجی. فرازی هم در دعای كمیل هست كه میگوید خدایا من از خودم به تو شكایت میكنم. این احساسی است كه ضدیت آدمی با خودش را نشان میدهد و تنها راه مبارزه با آن مبارزه با ضد استنباطی آدمی است كه در درون و فرهنگ او نهفته است. این مبارزه مقدس، برایم معنی داشت و اسم كتابم را بر همین اساس «ضد» گذاشتم تا واضحتر به دشمن در جانمان اشاره كنم.