کد خبر: ۱۹۶۲۵۲
تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۷:۲۱
دومین مناظره نامزدهای ریاست جمهور

دیدگاه‌های فرهنگی رضایی، روحانی، عارف و نقد دیگر کاندیداها

دومین مناظره نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که قرار است کاندیداها، برنامه‌های اجتماعی و فرهنگی خود را در آن مطرح کرده و به نقد این نظرات بنشینند، با حضور سعید جلیلی، غلامعلی حدادعادل، محسن رضایی، حسن روحانی، محمدرضا عارف، سیدمحمد غرضی، محمدباقر قالیباف و علی‌اکبر ولایتی در حال برگزاری است.
آفتاب‌‌نیوز :
آفتاب: در مناظره دوم نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری به قید قرعه محسن رضایی به عنوان اولین در پشت تریبون قرار گرفت تا برنامه‌های فرهنگی و اجتماعی خود را بیان کند و نامزدهای دیگر برنامه‌های وی را نقد کنند.
 
محسن رضایی: من صحبت‌های خود را با این حدیث نبوی آغاز می کنم که نزدیک است فقر به کفر بینجامد. مردم عزیز ایران رسول خدا هشدار می دهد نزدیک است فقر به کفر بینجامد، زمانی که ما از فرهنگ صحبت می کنیم ،باید به فقر و دغدغه مردم توجه کنیم. بیکاری عزت جوانان را از بین برده است و موجب مشکلات زیادی شده است. من وقتی که افتادن جوانی را در کف خیابان می شنوم مثل این است که پتکی بر سر من خورده است و وقتی دختری دست گدایی در خیابان‌ها دراز می کند تیری به قلب من می خورد. آقایان به اقتصاد توجه کنید.
 
رضایی در ادامه با نشان دادن اسکناس هزارهزار تومانی ادامه داد: امروز برابر 300 تومان سال گذشته است. این حرف برای اکثریت جامعه تکان دهنده است، از یک سو تحریم‌های اقتصادی و از سوی دیگر مشکلات به جا مانده از گذشته موجب شده است که هم نظام جمهوری اسلامی و هم مردم درخطر قرار گیرند.
 
اعتقادات جوانان نباید تضعیف شود، اگر احساس خطر نبود و اگر توانایی لازم را در خود فراهم نمی‌کرد پا به صحنه انتخابات نمی‌گذاشتم مساله فقر، بیکاری و گرانی بسیار جدی است و تا آن را حل نکنیم برنامه‌های فرهنگی تاثیرگذار نیست. رفتار دولتمردان در مسائل فرهنگی بسیار موثر است. معروف است که اگر علما و امرا خوب عمل کنند جامعه فرهنگی می‌شود. رفتار فرهنگی جناح‌ها مناسب نیست. رفتار دولت با فرهنگ نامناسب است.
 
اصولا در سینما، فرهنگ و هنر و ورزش دولت چه می‌خواهد؟ فرهنگ، هنر و سینما و ورزش را باید به خود فرهنگیان بدهیم. شورای عالی انقلاب فرهنگی که میراث انقلاب بوده است و فعالیت‌های بسیاری موثری داشته، اما باید اعتراف کنیم که در مسائل فرهنگی پیشرفت مهمی نداشته است.
 
در ادامه، دیگر نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری دیدگاه‌ها و نقدهای خود را درباره صحبتهای رضایی مطرح کردند:
 
غرضی: آیا تصور حضرتعالی از فرهنگ یک موضوع مقطعی در یک زمان خاص است یا فرهنگ را یک ملت در طول تاریخ رقم می‌زند؟ اگر در مقطعی فرهنگ مورد تهاجم قرار بگیرد می‌تواند همچون یک موجود زنده خود را نگه دارد تا تسلیم مشکلات خواهد شد. برخی گرفتاری‌ها همچون فقر و بیکای یا دولت‌ها می‌توانند در فرهنگ نفوذ کنند و آن را شکل دهند، سوال اساسی من این است که آیا فرهنگ یک موجود زنده است که در طول حرکت می‌کند یا عرض.
 
عارف: ضمن تشکر از آقای رضایی بابت مسائلی که مطرح کردند اما بهتر بود که ایشان جزئیات برنامه‌هایشان را مطرح می‌کردند. رویکرد شما در رابطه با حل مشکلات فرهنگ و هنر و مسائل اجتماعی چیست و چه راهکاری برای رهایی از شرایطی که در فرهنگ و هنر شاهدیم، دارید.
 
جلیلی: سوال اساسی من این است که درست مسائل اقتصادی مهم هستند اما از ظرفیت فرهنگ در حل مشکلات اقتصادی چگونه باید استفاده کرد. فرهنگ یک مساله جدا در کنار مسائل دیگر مانند مسائل اقتصادی نیست بلکه فضای حاکم بر همه اینهاست. اگر فضای فرهنگی صحیح در اقتصاد داشته باشیم بسیاری از مسائلی که شما و بسیاری از مردم از آن رنج می‌برند حل می‌شود. بسیای از مسائلی که مقام معظم رهبری مطرح کردند از جمله اصلاح الگوی مصرف، کار مضاعف و انضباط اقتصادی، اگر بر فضای جامعه حاکم شود بسیار بیشتر از راهکارهایی اجرایی دیگر می‌تواند موثر باشد. نباید فراموش کنیم فرهنگی که شکل می‌گیرد باید چگونه باشد. اگر از عنصر فرهنگ به خوبی و درست استفاده کنیم ده‌ها برابر عناصر دیگر می‌تواند موثر باشد.
 
ولایتی: باید عرض کنم درباره شورای عالی انقلاب فرهنگی، نظر من آن‌طور که آقای دکتر رضایی گفتند نیست و با توجه به عضویت بنده در این شورا از سال 1369 تاکنون، من شاهد آن هستم که تلاش‌های ارزشمندی در جهت احیای فرهنگ اسلامی و ایرانی در این شورا صورت می‌گیرد و در مصوبات این شورا نشان از این نگاه عمیق و گسترده به مساله فرهنگ و تقویت فرهنگ اسلام ایران مشاهده می‌شود. بنابراین اشکالی که در اینجا وجود دارد این است که مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی ضمانت اجرایی ندارد و لذا به صورت سنتی، رییس‌جمهور را برای ریاست این شورا انتخاب می‌کنند و هر مقدار که دولت بودجه اختصاص داد و برای اتخاذ تصمیمات فرهنگی مصمم بود ما شاهد اجرایی شدن تصمیمات فرهنگی هستیم.
 
حدادعادل: من تعجب می‌کنم از دکتر رضایی که بدون صحبت از فرهنگ و برنامه‌های فرهنگی خود به یکباره وارد برنامه‌های اقتصادی شد؛ چراکه مشکلات اقتصادی بر فرهنگ و مسائل فرهنگی نیز اثر می‌گذارد. مگر در یک سال اخیر مشکل فرهنگی نداشته‌ایم که از مشکلات اقتصادی شروع کردید؟ با صحبتهای شما انگار کسانی که وضع مالی خوبی دارند مشکل فرهنگی ندارند. امام فرمودند یک موی کوخ‌نشینان را به کاخ نشینان نمی‌دهیم. خیلی از ناهنجاری‌ها ناشی از ثروت اندوزی‌های کلان است. بسیاری از مشکلات اقتصادی ناشی از مشکلات اقتصادی ما است.
 
روحانی: من فکر می‌کنم ما امروز مشکلات بسیار زیادی در بخش فرهنگ داریم که باید به آن بیشتر توجه کنیم. فضای فرهنگی ما برای فعالیت فرهنگی باید دارای امنیت باشد. ناامن بودن فضای فرهنگی باعث می‌شود اصحاب فرهنگ دغدغه‌های خاطری داشته باشند که بسیاری از آن بی‌مورد است و نگرانی از سانسور داشته باشند که برخی ضرورت ندارد و برخی را می‌شود حذف کرد. قوانین را می‌شود شفاف تدوین کرد تا اصحاب هنر بتوانند خلاقیت داشته باشند و در فضای ناامن خلاقیتی به وجود نمی‌آید تا ایده‌ای خلق شود و تبدیل به هنر و کالای فرهنگی قابل عرضه به جامعه شود. امنیت فضای فرهنگی برای ما مهم است.
 
نکته دیگر صیانت از باورهای دینی است که امروز مورد هجمه وسیعی قرار گرفته است. متاسفانه برخی مسئولین به جای اینکه باورهای دینی مردم را تقویت کنند در سال‌های اخیر به تضعیف آن پرداخته‌اند. هر مدیریت ناکارآمدی را به یکی از مقامات دینی یا نعوذ‌بالله به امام دوازدهم نسبت داده‌اند. امروز قشری‌گری و خرافات به نام دین در جامعه رواج پیدا کرده است. ما تا چه وقت می‌خواهیم این مسیر را ادامه دهیم. باید عقلانیت را در فهم مسائل دینی ترویج کنیم. ما باید رفتار دینی را ترویج کنیم و به سراغ باورها برویم. اینقدر بر بایدها تکیه نکنیم. هر روز یک بخشنامه و دستورالعمل صادر نکنیم. اگر باورهای دینی را تقویت کنیم مردم می‌دانند چطور فرهنگ را تقویت کنند زیرا می‌دانند فرهنگ، باور، زندگی و هنجار آنهاست. ما باید به صیانت ازباورهای دینی بپردازیم تا هم دین را از خرافات و افکار موهوم جدا کنیم و هم راه واقعی برای تقویت فرهنگی جامعه به ویژه فرهنگ ملی و دینی را در پیش بگیریم.
 
قالیباف: ضمن تشکر از آقای رضایی از مجموع توضیحات شما این برداشت را دارم که نگاه اقتصاد و اقتصاد محوری نسبت به فرهنگ اولویت بیشتری دارد، اگر چنین نگاهی دارید این سوال را از شما دارم که فلسفه یک نظام اسلامی چیست؟چه فرقی بین نظام اسلامی با دیگر نظام‌ها است، اگر به دنبال رشد و تعالی انسان‌ها هستید آیا نگاه فرهنگی و تربیتی برای ما یک اولویت نیست؟ اگر حفظ استقلال مطرح باشد یک اولویت نیست؟ آیا واقعا اشکالات عمد‌ه‌ای که تا به حال در دولت‌های مختلف بوده به خاطر کارنامه مورد قبولی در حوزه فرهنگی نبوده همین نگاه غلط است که فرهنگ را مظلوم کرده است دولتها باید به این دقت کنند اقتصاد و سیاست تحت تاثیر فرهنگ باشد وگرنه اساس نگاه ما به نظام اسلامی و انقلاب اسلامی و فلسفه حکومت ما که تربیت انسان‌ها است، زیر سوال می‌رود این اشکال رویکردی است اگر اشتباه فکر می‌کنم توضیحات جنابعالی را می‌شنویم.
 
رضایی در دفاع از سخنان خود : خوشحالم بحث من باعث شد گرمی بیشتری در مناظره شکل بگیرد و از حالت خشک و یک طرفه که وقت مردم را بخواهد تلف کند خارج شود. امیدوارم بحث‌های جدی و صادقانه مطرح شود چون رسول خدا می‌گوید النجاه فی‌الصدق. از صحبت‌های بعضی دوستان بر می‌آید که بیش از حد در تهران زندگی می‌کنند. من بیش از 250 شهرستان رفتم و اگر در انتخابات گذشته اخطار کردم که اگر این وضع ادامه پیدا کند ما به سمت پرتگاه می‌رویم. الان هشدار می‌دهم دشمن با تمام توان آمده و مشکلات فقر، گرانی و بیکاری را باید حل کنیم، زیرا هم سیاست و هم دین را تهدید می‌کند.
 
من هنوز وارد برنامه‌هایم نشده‌ام و می‌گویم فرهنگ و هویت چه تاثیری بر سیاست و اقتصاد دارد. رویکردها مهم است و ما از رویکردها صحبت‌ می‌کنیم بنابراین اینکه از ظرفیت فرهنگ چه استفاده‌ای می‌خواهیم بکنیم خواهیم گفت. مگر دوستان فراموش کردند که در سال اول دفاع مقدس فرهنگ چه وضعیتی داشت، اما در سال دوم که هویت‌سازی شد ، برای اولین بار پس از سقوط امپراتوری عثمانی هویت فرهنگی ما بازگشت. به آقایانی که از شورای عالی انقلاب فرهنگی دفاع می‌کنند، می‌گویم ما این فرهنگ را تحویل شما دادیم اما امروز شما چه چیزی به ما تحویل دادید، آیا توانستید پس از دفاع مقدس هویت فرهنگی ما را احیا کنید؟ جوانان ما چه وظیفه‌ای دارند؟ معماری که امروز در تهران و استان‌ها داریم کجایش با معماری ایرانی اسلامی سازگاری دارد. معماری که صورت می‌گیرد تولید خشونت می‌کند و نظام خانواده را فرو می‌پاشد. شورای عالی انقلاب فرهنگی آیا اقدامی در راستای توصیه به شورای شهر در مورد طراحی معماری ایرانی اسلامی انجام داده است؟ معتقدم شورای عالی انقلاب فرهنگی کارهای بزرگی کرده اما کاستی‌های جدی هم دارد که قابل دفاع نیست.
 
به گزارش ایسنا در ادامه دومین روز مناظره نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، حسن روحانی دیدگاه‌های خود درباره مسایل فرهنگی و اجتماعی را بیان کرد و دیگر نامزدها به نقد دیدگاه‌های وی پرداختند.
 
حسن روحانی: مساله فرهنگ و آسیب‌های اجتماعی یکی از مهمترین مسائل اجتماعی و ملی ماست. اساسا انقلاب ما انقلاب فرهنگی بود اما متاسفانه امروز پس از 35 سال در زمینه فرهنگ آنچه باید مردم ما شاهد باشند، نیستند. انقلاب ما انقلاب نور و اخلاق بود، اما امروز در جامعه ما چه اخلاقی وجود دارد؟
 
بزرگانی در جامعه ما بودند و هستند که مروج اخلاق بودند. من در حیطه دولت صحبت می‌کنم؛ وقتی در رسانه‌ها از سوی برخی مسئولان صحبت‌های پخش می‌شود که اقرار و مبالغه است، اگر آمار غیر دقیق و نادرست پخش می‌شود، وقتی مسئولان افترا و تهمت می‌زنند بدون آنکه حکم قضایی صادر شده باشد... کسانی که مسئولیت سنگینی دارند اما اخلاق را زیر پا می‌گذارند چه می‌ماند؟ اخلاق که رفت، اعتماد عمومی هم از بین می‌رود و ما چک‌های بی‌محلی می‌بینیم که هر روز بر تعداد آنها اضافه می‌شود. اعتیاد را می‌بینیم که افزایش می‌یابد. حاشیه‌نشین‌ها را می‌بینیم که هر روز بیشتر و بیشتر می‌شود و طلاق‌ها که در سال گذشته هفت درصد رشد داشته است. همه آسیب‌ها تقریبا در سال‌های اخیر رو به افزایش بوده است چون مبنای فرهنگ صدمه دیده است اما راهکار چیست و چه باید بکنیم؟ من مهمترین راهکار را تمرکززدایی می‌دانم تا زمانی که فرهنگ ما دولتی است مسائل ما حل و فصل نخواهد شد تا زمانی که به جای تعمیق به ترویج بپردازیم مسائل حل نمی‌شود تا زمانی که به جای توجه به کیفیت هر روز آمار دهیم آمار تولید کنیم یا نه حتی آمارهای دقیق بدهیم و دنبال اثربخشی نباشیم مسائل حل نمی‌شود.
 
چرا فرهنگ باید دست دولت باشد؟ درست است دولت باید سیاستگذار باشد و حمایت کند و اولین حمایتش در ایجاد قوانین شفاف و فضای امن باید باشد اما فرهنگ باید به صاحبان اصلی یعنی از اصحاب هنر خود واگذار شود و از آنان حمایت شود.
 
قالیباف:نکته ای که جناب آقای روحانی در این قضیه اشاره کردند بحث درستی است و این که آثار مسوولین می‌تواند تاثیرگذار فرهنگی نسبت به مردم باشد؛ چرا که مردم قطعا نگاه می کنند مسوولین در مدیریت، صداقت،‌گفتار و وعده‌هایی که می دهند چگونه رفتار می کنند و ما منکر این بحث نیستیم. اما سوال ما از دکتر روحانی این است که دولت به معنای انتقادی که ایشان به دولت وارد کردند می‌خواهند با چه رویکرد فرهنگی به این موضوع نگاه کنند و اگر ما تمرکز را از فرهنگ برداریم تمام این رویکردهایی که ایشان فرمودند اصلاح می‌شود و اگر این گونه است بفرمایند چطور می شود در غیر این صورت باید با نگاهی نو به موضوع نگاه کرد و این جور نباشد خدای ناکرده رفتاری دو گانه بین دولت و ملت بوجود آید. اما آیا این می‌تواند به تنهایی سایر موضوعات را حل کند؟
 
رضایی:دکتر روحانی یکی از عواملی را که من عرض کردم که رفتار دولتمردان بر روی فرهنگ را توضیح دادند، البته دامنه این رفتار غلط در دولتمردان خیلی وسیع‌تر از آن چیزی است که جناب آقای دکتر روحانی اشاره کردند و شاید وقتشان کم بود. به هر حال ما باید رابطه‌ دولت و مردم را به نحوی بازسازی کنیم که یک تحول فرهنگی بوجود بیاید و اتفاق فرهنگی بیفتد که من در صحبت های بعدی به آن‌ها اشاره خواهم کرد.
 
غرضی: سوالم از آقای روحانی این است که آیا فرهنگ یک جامعه اکتسابی است یا تزریقی و آیا دولت‌ها موفق می‌شوند با حرکت فرهنگی خود، فرهنگ جامعه را تغییر دهند؟
 
عارف: آقای روحانی نکته جدی را مورد اشاره قرار دادند و آن بحث تمرکززدایی بود اما آیا با این کار نگاه قیم‌مابانه‌ای که دولت به مسائل فرهنگی دارد حل می‌شود یا خیر؟ آیا فعالیت در بخش‌های هنری را حق می‌دانید یا امتیاز؟ متاسفانه تا الان برخوردی که شده اینگونه بوده که این به عنوان یک امتیاز مطرح بوده بنابراین دولت به راحتی به خود اجازه می‌داد که این امتیاز را سلب کند. مثلا با یک روزنامه به دلیل چاپ یک مقاله و اختلاف سلیقه برخورد می‌شود و روزنامه تعطیل می‌شود، یا در مساله خانه سینما اختلاف سلیقه‌ای بین وزارت ارشاد و خانه سینما ایجاد می‌شود که باعث تعطیلی خانه سینما می‌شود. چه کار می‌کنید که بعد از تمرکززدایی این نهادهای مردمی بتوانند فعالیت‌یشان را در چارچوب قانون ادامه دهند؟
 
جلیلی: نگاه به فرهنگ باید دو گونه باشد؛ یکی تهدیدمحور و دیگری فرصت‌محور. شما سعی کردید به تهدیدهایش اشاره کنید اما فرصت‌هایی زیادی هست که اگر به آن توجه نکنیم و برایش برنامه‌ریزی نکنیم طبیعتا همان تهدیدها را هم نمی‌توانیم رفع کنیم. بحثی که در موضوع فرهنگ اهمیت دارد این است که نباید گزینشی و صرفا سیاسی به آن نگاه کرد. زمانی فرهنگ اشرافی‌گری داشت در این کشور نزج می‌گرفت، این طبیعتا روی همان آسیب‌های اجتماعی که شما به آن اشاره کردید تاثیر دارد. فرهنگ اسراف و دوری از ساده‌زیستی داشت شکل می‌گرفت و تبعیض در مقابل عدالت‌خواهی داشت به عنوان فرهنگ موجه جلوه داده می‌شد. ما نباید اینها را فراموش کنیم. اگر مجموعه آسیب‌ها بخصوص در عرصه حکومت و دولت بتواند آثار سنگین فرهنگی داشته باشد و بخواهد فراگیر شود حتما تاثیرات مخرب خواهد داشت. ما باید به مجموعه اینها نگاه کنیم و مانع آنها شویم مخصوصا دولت چون خودش در مسئولیت این کار است. دولت باید خودش جلوی اشرافی‌گری، تبعیض، فساد، اسراف و ریخت و پاش را بگیرد اگر اینطور باشد طبیعتا می‌تواند آثار مثبت را روی وضع اجتماعی و فرهنگی داشته باشد.
 
ولایتی: آقای روحانی به بخشی از آسیب‌شناسی فرهنگی اشاره کردند ولی توقع این بود که بعد از آسیب‌شناسی راه‌ حل‌های خود را ارائه کنند. شاید در سه دقیقه آخر این فرصت باشد؛ البته دامنه فرهنگ بسیار وسیع است و سخت است همه مقاصد را در چند دقیقه جمع کنیم در هر حال ما منتظر هستیم راه‌حل‌های آقای دکتر روحانی را هم بشنویم.
 
حداد عادل: آقای روحانی که هم اسما روحانی و هم در کسوت روحانی هستند اشاره کردند که نگران باورها و اعتقادات فرهنگی هستند و همچنین در مورد سانسور و این مسائل خیلی اظهار نگرانی می‌کردند، من هم مدافع سانسور نیستم، ولی من از آقای دکتر روحانی سوال می‌کنم که اگر در یک اثر هنری مثل کتاب یا فیلم به باورهای دینی و مقدسات جامعه اهانت شود و یا ریشه‌ها و پایه‌های اخلاقی جامعه مورد هجوم قرار گیرد، شما به عنوان دولت اجازه می‌دهید که آنها وارد خانواده ها شود و فساد ایجاد کرده و مانع ورود آن نمی‌شوید و سانسوری انجام نمی‌دهید، به عقیده من این مسئله بسیار مهمی است.
 
مسئله بعدی این است که ایشان می‌فرمایند آیا امروز در جامعه ما اخلاقی وجود دارد؟ این یک استفهام انکاری است که گویی دیگر هیچ اخلاقی وجود ندارد. گیرم آن طور که ایشان می‌فرمایند به یک نفر یا چند نفر در عالم اداره کشور انتقاد داشته باشند خود من می‌خواهم بدانم آیا همه شخصیت‌های اثرگذار این کشور، همه الگوها منحصر به همان یکی دو نفر است که مورد انتقاد ایشان هستند یعنی جامعه ما دیگر هیچ کس را ندارد که گفتار و کردارش اخلاقی و معنوی باشد. رهبری این نظام علما و مراجع که تا این اندازه تبلیغ می کنند چه؟
 
و می‌فرمایند که فرهنگ ما باید به دست مردم باشد آیا فرهنگ مذهبی مردم به دست خودشان نیست؟ مساجد را دولت اداره می کند و یا برنامه‌های مذهبی و بسیاری کارهای دیگر را مردم اداره نمی‌کنند؟
 
دوست دارم توضیحی در رابطه با این مسائل بدهید.
 
حسن روحانی در دفاع از خود: راه حل این است که بسیاری از امور را بوسیله قانون شفاف کنیم و به انجمن‌های حرفه‌ای و نظام‌های صنفی استفاده کنیم. پیشکسوتان هر بخش می‌توانند آن بخش را بهتر کنترل کنند. مگر فرهنگ چیزی است که دولت به تنهایی بتواند آن را کنترل کند؟ اخلاق مطلوب کمال اخلاق مورد نظر انقلاب اسلامی امروز مشاهده نمی‌شود. مردم ما مسلمان و اخلاقی هستند. آیا انتظار این بود که اخلاق امروز این چنین باشد؟ اینکه باورها و مقدسات مردم باید مورد احترام باشد درست است ولی آیا مقدسات ما را آن کارمندی می‌شناسد که می‌خواهد ممیزی کند یا پیشکسوتانی که در این زمینه کار کرده‌اند آیا نباید این بخش را به آن‌ها واگذار کنیم؟ اینکه گفته می‌شود فرهنگ اشرافی‌گری نباید باشد، درست است اما متاسفانه آنها که دم از ساده‌زیستی زده‌اند الان ببینید پایان کارشان به کجا رسیده است و آنها که حرف مقابله با فساد زده‌اند اکنون ببینید فساد سه هزار میلیاردی سر از کجا در آورده است؟ باید به رسانه‌ها و مطبوعات آزادی بدهیم وقتی به آنها آزادی دادیم باید جلوی فساد را بگیریم نباید به نهادهای رسمی اکتفا کنیم. اشکال ما این است که فرهنگ را همانند آبشاری می‌دانیم که باید بر سر مردم باز کنیم. فرهنگ همان چشمه‌های جوشانی است که در نهاد مردم هست و باید شرایط را آماده کنیم تا همه از فرهنگ درست در جامعه استفاده کنند. شرایط امروز ما به‌گونه‌ای است که نگاه قیم‌مآبانه ایجاد شده است ما قیم نمی‌خواهیم، قوام می‌خواهیم ما اگر به فرهنگ قوام دهیم موفق شده‌ایم.
 
به گزارش ایسنا در ادامه دومین روز مناظره نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، محمد رضا عارف دیدگاه‌های خود درباره مسایل فرهنگی و اجتماعی را بیان کرد و دیگر نامزدها به نقد دیدگاه‌های وی پرداختند.
 
محمدرضا عارف: حوزه فرهنگ و هنر و مسائل اجتماعی جزو اولویت‌های پیشرفت و توسعه ماست. انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی و مردمی بود، لذا فرهنگ و هنر جزو اولویت‌های ماست. من پیش فرض‌ها و ضرورت‌ها را مطرح می‌کنم و پس از آن پیشنهاداتم را ارائه خواهم داد. اولین آن‌ها تغییر نگاه به حوزه فرهنگ و هنر با توجه به قانون اساسی و سند چشم‌انداز است.
 
تصدی‌گری دولت در حوزه فرهنگ و هنر باید به حداقل برسد و در جهت کم کردن این تصدی‌گری باید حرکت کنیم. امور فرهنگی باید به اهل فرهنگ سپرده شود و باید مبتنی بر اعتماد باشد. ما باید به خبرگان و برجستگان حوزه فرهنگ و هنر اعتماد کنیم و امور را به خودشان بسپاریم.
 
اهالی فرهنگ و هنر، کارمندان دولت نیستند نباید آنان را کارمند دولت تلقی کنیم و فکر کنیم که با بخشنامه و بودجه به تولید کارهای فرهنگی به صورت دستوری می‌توان آن‌ها را واداشت. فرهنگ و هنر بومی‌ترین صنعت ماست. باید از این ظرفیت استفاده کنیم ما در تولید فیلم در رتبه اول منطقه قرار داریم، اما در زیرساخت‌ها وضعیت خوبی نداریم.
 
اگر پیشرفت متوازن مد نظر ما باشد فرهنگ و هنر باید جایگاه ویژه‌ای داشته باشد. نگاه ما به فرهنگ و هنر این است که تلاش در حوزه فرهنگ و هنر یک حق است، امتیاز نیست. اگر نگاه، امتیازی باشد هر لحظه لازم باشد آن را می‌گیریم مانند حذف روزنامه‌ها و جلوگیری از انتشار یک کتاب یا یک فیلم که برای آن‌ها زحمت بسیاری کشیده شده است. تعطیلی خانه سینما را در همین راستا تلقی می‌کنیم به جای کنار گذاشتن برجستگان حوزه فرهنگ و هنر بر حسب سلیقه به آنان به عنوان سفرای فرهنگی نگاه کنیم.
 
رضایی: می‌خواهم از وقت استفاده کنم و به همین دلیل یک سوال طرح می‌کنم در دولت اصلاحات طرح خوبی تحت عنوان طرح جامع ورزش تهیه شد، چرا تصویب و عملیاتی نشد؟
 
غرضی: آقای دکتر دولت‌های گذشته با اعمال نظریات خود آیا توانسته‌اند تغییری در فرهنگ جامعه ایجاد کنند؟
 
ولایتی: اگر بخواهم پیشنهادی در تکمیل فرمایشات دکتر عارف داشته باشم، این است که ما باید محوریت را در فرهنگ خودی بگذاریم و هرچه را در مغایرت با آن است، اصلاح کنیم و فرهنگ مقاومتی را در کشور شکل دهیم مبتنی بر ارزش‌های اسلامی و ملی.
 
حدادعادل: در اینکه کار فرهنگی باید در دست مردم باشد تردیدی نیست اما دولت‌ها نیز وظایف فرهنگی دارند و در همه‌جای جهان دولت‌ها کارهای بزرگ فرهنگی می‌کنند و آثار فاخر به وجود می‌آورند. دولت اسلامی ماهیتاً فرهنگی است و من از جناب آقای دکتر عارف سوال می‌کنم چه وظایف حاکمیتی در حوزه فرهنگ دارید و بالاخره مرز وظایفی که حتما دولت باید بر عهده بگیرد کجاست و آیا می‌شود همه‌چیز را از دولت گرفت و اینکه دولت اسلامی وظیفه فرهنگی دارد؟
 
روحانی: من فکر می‌کنم بحث تصدی‌گری که آقای عارف اشاره کردند موضوع مهمی است که باید به حداقل و در حد قانون اساسی برسد و بقیه باید واگذار شوند. مثلا مراسم 13 بدر، عاشورا و مراسم دینی را مردم برگزار می‌کنند و به خوبی هم آن را برگزار می‌کنند بنابراین بگذاریم دست مردم باز شود. این قدر مداخله در امور زندگی مردم و خصوصا در زندگی خصوصی مردم نداشته باشیم. اگر مواردی هست اولویت چیست؟ اولویت همان است که ما امروز در خیابان‌ها می‌بینیم چهار تا جوان اگر کوچک‌ترین تخلفی کردند، با آن‌ها برخورد می‌شود؟ فسادهای بزرگ و مسائل بسیار کلان را فراموش کردیم و چسبیدیم به مسائل جزئی که قابل گذشت است و می‌شود از طریق فرهنگی آن را حل و فصل کرد.
 
مسائل فرهنگی باید از طریق فرهنگی حل و فصل شود. پلیس آخرین مرحله‌ای است که در مسائل فرهنگی باید وارد عمل شود. نکته دیگری که آقای عارف گفتند و من آن را کاملا می‌پسندم این است که هنر بهترین سفیر ما در جهان است. از حافظ سفیر بهتری داریم که به اروپا و آمریکا بفرستیم؟ از هنر فرشچیان و میرخانی و احصایی غرورآفرین‌تر داریم؟ از صدای شجریان بهتر داریم. از خط و خوشنویسی که ما در ایران داریم در دنیا سراغ دارید؟ از بناهای عظیم و بزرگی که در اصفهان وشیراز می‌بینیم بهتر داریم؟ همه این‌ها به عنوان سفیران ما هستند که می‌توانند در سطح جهان افکار عمومی جهان را به مفاخر و میراث عظیم فرهنگی ما جذب و جلب کنند.
 
قالیباف: توقع من این بود که آقای عارف در این 4 دقیقه وقت رویکرد فرهنگی، نگاه و نقش فرهنگ را در دولت آینده مطرح می‌کردند. من فکر می‌کنم بحث‌ها و سوال‌ها بیشتر به حوزه انتقادات و بحث‌های رفتاری، موردی و مصداقی سوق پیدا می‌کند. به صراحت بگویم ما اینجا در حوزه فرهنگ متکی به رای حرف نزنیم. متکی به اصلاح جامعه حرف بزنیم که بفهمیم دوای دردی که در جامعه وجود دارد از درد فقر گرفته تا دردهای فرهنگی مثل بی‌اعتمادی چیست. حتما بی‌اعتمادی در جامعه و دروغ گفتن در جامعه مسلمان ما و هر جامعه‌ی غیر اسلامی بدتر از فقر است. اصلا همین دروغ فقر را درست کرده است. تصدی‌گری حتما کار غلطی است. حتما دولت باید هم در فرهنگ و هم در اقتصاد در کار مردم دخالت نکند و دست و پایش را از زندگی خصوصی مردم جمع کند. حتما باید تولی گری و تصدی‌گری تفکیک شود. چه نگاهی بناست بر فرهنگ حاکم باشد؟ حالا کسی حرف دروغی زده، امروز بحث ما یک فرد و یک رفتار غلط نیست. چه کنیم که این رفتار تکرار نشود؟ ما معطوف به اصلاح جامعه حرف بزنیم نه معطوف به یک رای درست است که رقابت است و باید بحث کنیم اما مردم دوست دارند که نامزدها در این حوزه بیشتر بحث کنند تا مشخص و روشن شود و آن‌ها به تصمیم برسند.
 
عارف در دفاع از خود: نگاه من این است که دولت‌ها باید تامین کننده زیربناها باشند. فرهنگ را باید به خود مردم محول کرد و امکانات زیربنایی و ابزار کار را برایشان فراهم کنیم در این صورت قطعا می توانیم بهتر عمل کنیم. به طرح جامع ورزش اشاره شد که باید بگویم این طرح در اواخر سال 82 گام‌های اولیه را برداشتیم متاسفانه در دولت بعد به آن توجه نشد و اقدامی برای آن صورت نگرفت.
 
در رابطه با رویکرد فرهنگی که مطرح کردم، نقشه مهندسی فرهنگی کشور اخیرا به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده است که علی‌الوصول هر دولتی که بیاید باید آن را عملی کند، اما رویکرد ما برای اجرایی کردن آن سند نقش مردم با محوریت مردم است که من باید اینجا یک اشاره‌ای بکنم به ذهنیتی که ما داریم که خوشبختانه در قانون برنامه چهارم هم آمد که اجرایی نشد و آن اتکا به نظام‌های صنفی است. ما در پزشکی موفق شدیم؛ پزشک پروانه می‌گیرد و خود نظام پزشکی حاکم بر عملکرد پزشک است و وقتی که پزشک خطا می‌کند خودش رسیدگی می‌کند، یعنی بعد از اینکه پروانه دادیم دیگر نیازی ندارد برای یک عمل جراحی مجددا پروانه بگیرد.
 
همین رویکرد را باید در بخش فرهنگ و هنر هم بیاوریم. اگر پروانه دادیم به یک نویسنده و یک هنرمند باید بتواند خلق اثر کند. این طور نباید باشد که یک مولف برای چاپ کتاب خود از هفت خان رستم بگذرد به چه دلیل تعداد عناوین کتاب‌ها در کشور پایین است چرا تعداد فیلم‌هایی که ساخته می‌شود در حد ظرفیت کشور نیست. ترس ودلهره‌ای که یک نویسنده و یک کارگردان دارد از تولید و خلق اثر هنری.
 
ما می‌گوییم باید همچین نگاهی باشد. باید توسط خود خبرگان این بخش و در قالب نظام مهندسی و صنفی خودشان مسائل را حل و فصل کنند. اگر تخلفی کردند باید بر طبق قانون رسیدگی شود. پزشک هم خطا می‌کند و هم نظام‌پزشکی رسیدگی می‌کند و هم خود بیمار حق دارد پیگیری کند. با این رویکرد جدید ما احساس می‌کنیم که می‌توانیم در عرصه فرهنگ خلق آثار کنیم.
 
الان ما باید ببینیم روی پیشخوان فرهنگی کشور تولیدات داخلی چه سهمی دارد؟ ما یک فیلم را به خاطر پنج یا 10 درصد اختلاف نظر اجازه اکران نمی‌دهیم. باید ببینیم مخاطب ما چه فیلم‌های خارجی را تماشا می‌کند. ببینیم صدا و سیمای ما به خاطر برخی از محدودیت‌ها متاسفانه می بینیم که یک شبکه خارج از کشور با استقبال بیشتری روبرو می‌شود تا شبکه‌های صدا و سیما. ما می‌خواهیم این مسائل اصلاح شود تا ان‌شا‌ء‌الله با رویکرد فرهنگی بتوانیم در راستای انقلاب فرهنگی گام برداریم.
 
به گزارش ایسنا، در ادامه دومین روز مناظره نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، علی اکبر ولایتی دیدگاه‌های خود درباره مسایل فرهنگی و اجتماعی را بیان کرد و دیگر نامزدها به نقد دیدگاه‌های وی پرداختند.
 
علی‌اکبر ولایتی: تعریف فرهنگی تجلی باورها و رفتار یک جامعه است، انقلاب ما فرهنگی است و براساس آیه شریفه قرآن کسانی که خداوند به آنها امکاناتی می‌دهد آنها نماز را بر پا می‌کنند و زکات می دهند دولت آینده باید دولت هدایت باشد. مسوولان خود باید اسوه الگوی فرهنگی ایرانی و اسلامی باشند و اینگونه القاء کنند که دولت بیش از همه به باورهای مردم عمل می‌کند، ما امروز آثار رشوه‌خواری‌، تبعیض، مشکلات اخلاقی و اعتیاد را در جامعه می‌بینیم که بیش از هر چیز تبعیض و استفاده از پارتی از مشکلات فرهنگی امروز است .
 
در کشور ما فرهنگ اسلام ایران مهمترین نگهبان هویت ایرانی اسلامی بوده است 70 درصد تربیت افراد در خانواده و مدرسه شکل می‌گیرد در طول تاریخ و در حوادث مختلف مثل حمله مغول‌ها مقاومت توسط خانواده و تربیت خانوادگی و مدارس شکل می‌گیرد. ما باید برای این‌که جلوی مشکلات فرهنگی را بگیریم برای خانواده مصونیت ایجاد کنیم، زیرا خانواده ما را براساس نظرات تافلر و هانتینگتون مورد هدف قرار دارد. اگر خانواده ما مورد تهدید قرار بگیرد فرهنگ مقاومتی مثل اقتصاد مقاومتی در خطر قرار می‌گیرد. راه‌حل مشکلات تسهیل ازدواج،‌ ایجاد شغل و جهت در تلاش برای پایدار بودن خانواده‌ها و توجه کامل به آموزش و پرورش است.
 
کشورهای اروپای شرقی برای حل مشکلات خود به آموزش و پرورش و مخصوصا مدارس پرداخته‌اند. 50 درصد از معلمان ما در دبستان تدریس می‌کنند، اما ما هیچ وقت ندیدم برای افتتاح یک دبستان از معلمان استفاده شود اما برای افتتاح طرح های با اهمیت کمتر کارهای صورت می‌گیرد که شایسته آنها نیست اهمیت به خانواده و آموزش و پرورش مقدمه مصون‌سازی فرهنگی است.
 
حدادعادل: نظر خاصی ندارم.
 
روحانی: همان‌طور که آقای ولایتی اشاره کردند، مساله هویت ایرانی و هویت اسلامی برای ما بسیار مهم است و اهمیت دارد و برای اینکه ما بتوانیم از هویت پاسداری کنیم باید چه کرد؛ اول این است که ما باید تسهیلاتی فراهم کنیم که کالای فرهنگی فاخر و مورد توجه مردم در اختیار آنها قرار گیرد و یادمان باشد که هویت ایرانی، هویت چند نفر و سلایق چند نفر نیست. ایران دارای تنوع‌های بسیار زیبای بومی و مذهبی و دینی است و باید به همه این تنوع‌ها توجه کرد. البته همه این تنوع‌های زیبا زیر یک چتر واحد و آن چتر ایرانیت و اسلامیت جمع خواهند شد اما باید به ذائقه همه آنها توجه شود. چرا کالاهای فرهنگی ما امروز مصرف ندارد؟ یا گران است که مصرف ندارد یا اگر ارزان است بر مبنای ذائقه مردم برنامه‌ریزی نشده است به گونه‌ای عمل شده که جذب و جلبی برای آنها وجود ندارد. موضوع بعدی بحث ایرانیت است. این همه مفاخر و مشاعری که داریم باید برای کل فارسی‌زبانان معرفی شود تا دنیا آنها را بشناسد و ما بتوانیم از این مفاخر به عنوان سفیران فرهنگی و یک نوع دیپلماسی عمومی بهره‌برداری و استفاده داشته باشیم که متاسفانه کمتر از آنها استفاده می‌شود. البته بحث فرهنگ جهانی نیز مطرح است و ما نمی‌توانیم به فرهنگ جهانی بی‌اعتنا باشیم. به هر حال ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که تعاملات و ارتباطات در سطح وسیعی وجود دارد و ما باید با توجه به جهان برنامه‌ریزی کرده و هویت خود را در دنیای رقابت فرهنگی امروز حفظ کنیم.
 
قالیباف: نکته خاصی ندارم.
 
رضایی: اشاره ایشان به خانواده و آموزش و پرورش بسیار درست است اما جا داشت آقای ولایتی بگویند در خانواده‌های ما امروز آرامش هست یا نیست و اگر نیست مشکل چیست؟ معلمی که بعد از 25 - 26 سال فقط 600 تا 700 هزار تومان حقوق می‌گیرد که آن هم دو سومش به دلیل گرانی‌ها آب رفته است وقتی روی تخته معادله فیزیک می‌نویسد، ذهنش درگیر مشکلات خودش است، شما بفرمایید مساله اقتصاد بر مساله فرهنگ اثرش چقدر است و از نظر جنابعالی چه تاثیری دارد؟
 
غرضی: آیا تهاجم فرهنگی توانسته در فرهنگ ایران نفوذ کند و تاثیر بگذارد؟
 
عارف: بحثی که آقای ولایتی مطرح کرد در نهایت به ضرورت ارتقای فرهنگ و ارائه الگوهای فرهنگی در بخش هویت اسلامی بخصوص در خانواده رسید به نظر می‌رسد جایی برای ارتقای فرهنگ خانواده‌ها جز تولید (محصولات فرهنگی) نداریم باید آثار فرهنگی و هنری فاخر تولید کنیم که به اجبار جوانان و مردم به سمت تولیدات خارج از کشور نروند. متاسفانه تا به حال صورت مساله را پاک کرده‌ایم و برای مقابله با تهاجم رهنگی صورت مساله پاک شده است؛ مثل جمع کردن آنتن‌های ماهواره که البته قانون است، اما از نظر فرهنگی متاسفانه می‌بینیم بعد از اینکه نیروی انتظامی اقدام به این کار کرد دوباره آنتن‌ها برپا می‌شود و در واقع ما به مردم تمرد از قانون را یاد می‌دهیم یا کاهش پهنای باند اینترنت و فیلتر کردن این‌ها راهکارهایی نیست که بتوانیم به جواب برسیم. باید باور کنیم که هیچ راهی جز اعتماد به اهل فرهنگ و هنر نداریم. باید اجازه دهیم هنرمندان ما و اندیشمندان ما و فرهنگ‌دوستان و فرهنگیان خلق آثار کنند. به آن‌ها اعتماد کنیم تا بتوانیم به آثار ارزنده‌ای برسیم. مثلا ببینیم ربنای استاد شجریان چه تاثیر فرهنگی در جامعه داشته است. تقریبا همه خانواده‌ها آرزو می‌کنند روزه خودشان را با ربنای شجریان افطار کنند. این اثر سازنده و مفید یک خلق هنری است. باید پیشخوان فرهنگی تقویت کنیم و کالاهای فرهنگی فراوان با کیفیت بالا را در داخل کشور خلق کنیم. برای اینکه تهاجم فرهنگی که آقای غرضی اشاره کردند باید تولید داشته باشیم اما تولید صنایع فرهنگی با کیفیت بالا و هیچ راهی جز اعتماد به فرهنگیان و اهل هنر نداریم. به نظر می‌رسد اگر بتوانیم نظام صنفی را بر تولیدات فرهنگی حاکم کنیم با اعتمادی که به فرهنگیان می‌کنیم ان‌شاءالله می‌توانیم در جهت ارتقای فرهنگ دینی و فرهنگ و هنرمان گام‌های اساسی برداریم.
 
جلیلی: گفته‌های جناب آقای ولایتی را تایید می‌کنم، تاکید من این است که ظرفیت‌های بالای فرهنگ اسلامی را باید شناسایی کنیم باید بحث ظرفیت فرهنگی را افزایش بدهیم و با مثال‌های ساده آن را کوچک نشان ندهیم ما در فرهنگ ظرفیت‌های بسیاری داریم در حال حاضر تمام ظرفیت های فرهنگی را در حوزه‌های کوچک خلاصه کرده‌ایم، ما ظرفیت‌های در عرصه فرهنگ داریم مثل فرهنگ دفاع مقدس که از افتخارات ما است و از آنها باید استفاده کنیم، این مشکلات که امروز در عرصه فرهنگ داریم یک نوع انحصار و کوچک کردن و خلاصه کردن فرهنگ در یک سلیقه‌ی خاص است. آن سلیقه محترم است، اما سلایق سایرین را نیز باید محترم بشماریم، چرا به سایر سلیقه‌ها بی‌احترامی می‌کنیم؟ ما این همه افراد شایسته بعد از انقلاب در شعر، رمان و تاریخ داریم که تمام این ظرفیت‌ها در فرهنگ ما باید مورد استفاده قرار گیرد و مانع اینگونه فرهنگ‌ها نشویم و حرف‌های که آقای ولایتی فرمودند می‌شود از آن استفاده کامل کرد.
 
ولایتی در دفاع از خود: از مطالبی که ارائه شد تشکر دارم و نکاتی که سایر برادران فرمودند، باعث شد سایر نکات لازم نیز اضافه شود. بنده تمام اینها را قبول دارم. من باید بگویم فرهنگ ما باید اخلاق‌محور شود و در عمل ما مردم را به اسلام و فرهنگ اسلامی دعوت کنیم. امام صادق(ع) فرمود ما فقط از اسلام و اخلاق و روش اهل بیت و فرنگ ایرانی فقط حرف نزنیم بلکه باید ما به عنوان مسئولان و مثلا اگر به عنوان رییس‌جمهور یا استاندار هستیم یا هر سمتی دیگری داریم با رفتارمان باید نماد عملکرد فرهنگ اسلامی باشیم. باید به اخلاق اسلامی پایبند باشیم که این می‌تواند بیشترین اثر را بر روی مردم بگذارد.
 
در رابطه با اینکه فرهنگ باید مردمی شود، فرهنگ مقاومتی را باید همچون اقتصاد مقاومتی داشته باشیم و برای اینکه فرهنگ مقاومتی شود باید مردم متصدی شوند و دولت حمایت کند. در مورد بودجه‌های که برای دولت وجود دارد باید برای فرهنگ اولویت قائل شود و عملکردهای که در گذشته اشتباه شد همانند حذف سازمان برنامه و بودجه، اگر این سازمان مجددا راه‌اندازی شود در برنامه پیشنهادی به مجلس برای پیشبرد برنامه پنج‌ساله و چشم‌انداز 20 ساله حتما باید برای فرهنگ یک جایگاه رفیع قائل شویم و کار فرهنگ را باید به اهلش واگذار کنیم.
 
سینما باید به اهلش واگذار شود،‌ ورزش را به اهلش واگذار کنیم و فرهنگ را نباید سیاسی کنیم. ورزش را ورزشیان اداره کنند و هنر را هنرمندان اداره کنند و مسائل مربوط به ادبیات و سایر مسائل را خود فرهنگیان اداره کنند. درباره پرسش آقای غرضی باید گفت که درست است ما تهاجم فرهنگی داریم ولی درمانش فیلتر کردن نیست بلکه باید مصونیت‌سازی ایجاد شود و مصونیت‌سازی هم از طریق تقویت بنیان‌های خانواده و احیای ارزش‌های اسلامی و ایرانی است. ما در پزشکی داریم که پیشگیری بهتر از درمان است و پیشگیری کردن در امر فرهنگ تقویت بنیان‌های اخلاقی و اسلامی و احیای ارزش‌های اسلامی و ایرانی را دارد. امیرکبیر گفت "خداوندا امیر تویی، کبیر تویی، تقی شاگرد آشپز است. معبودا روبه سوی تو می‌آورم، عنایتی بفرما و گره از کار مردم باز کن تا مرهون الهی گردند به حق محمد و آل محمد یا ارحمن الراحمین.
 
به گزارش ایسنا در ادامه دومین روز مناظره نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، محمدباقر قالیباف دیدگاه‌های خود درباره مسایل فرهنگی و اجتماعی را بیان کرد و دیگر نامزدها به نقد دیدگاه‌های وی پرداختند.
 
محمدرضا قالیباف: من می خواهم بحثم را بیشتر در حوزه مسائل فرهنگی و رویکردها و نگاهی که من نسبت به این موضوع دارم دنبال کنم. هر ملتی و هر کشوری مهمترین موضوع برایش استقلال وعزتش است. خوب اگر استقلال مهمترین موضوع است می دانیم مثل ما که انقلاب اسلامی با یک انقلاب توانست دشمن و استبداد را از بین ببرد و استقلالمان را به دست بیاوریم حال باید دید آیا حفظ این استقلال فقط با قدرت سیاسی امکان پذیر است؟ به نظر می رسد خیر.
 
کشوری می تواند استقلال خود را حفظ کند که حتما آن کشور و آن ملت مولد باشد.
 
حالا باید دقت کنیم چه باید تولید کنند کشور نیازمند تولید قدرت است و باید تولید ثروت و معرفت و منزلت داشته باشد اگر این تولید در کشور فعال بود و همه جانبه گری در کشور وجود داشت آن کشور مستقل می‌شود.
 
پس اقتصاد، فرهنگ، سیاست، مسائل اجتماعی و کرامت انسان‌ها مهم هستند، ولی باید بدانیم که انقلاب اسلامی ما و ملت ما و اساسا فلسفه این نظام حفظ بقا و رشد تعالی انسان‌ها است. ما اقتصاد را برای این می خواهیم.
 
اقتصاد ما اقتصاد سرمایه داری نیست که فقط انباشتگی و ارزش افزوده و تعداد فقیر و غنی را درست کند. ما در واقع برایمان مهم است که بتوانیم رشد و تعالی داشته باشیم.
 
خداوند تبارک و تعالی زمانی که انسان را خلق کرد دو چیز را به آن اعطا کرد یکی انسانیت و دومی آزادگی است و ما معتقد هستیم تحت هدایت قدسی انسانیت فرد و آزادگی آن را حفظ خواهیم کرد. از همین جا فرهنگ اساس کار ما می‌شود.
 
زمانی ما گفتیم دولت توسعه سیاسی، یک جانبه نگری کردیم. گفتیم توسعه اقتصادی، یکجانبه نگری کردیم. این رویکرد اساسا درست نیست، ما باید نگاهی همه جانبه و نگاه جامعه محور به نظام اجتماعی داشته باشیم، باید در زمینه سیاسی نگاه مردم سالاری داشته باشیم و همچنین در حوزه اقتصاد عدالت اجتماعی را دنبال کنیم در فرهنگمان به دنبال معنویت و اخلاق باشیم.
 
لذا در دولت آینده برنامه بنده بر این نگاه است، بنابراین می گویم واقعا فرهنگ در کشور ما مظلوم واقع شده و اولین مظلومیت آن، آن است که حق فرهنگی را ادا نکردیم. حق فرهنگی یعنی چه؟ یعنی نقش فرهنگ در سیاست. نقش فرهنگ در اقتصاد و در مسائل اجتماعی و هنجارها و ناهنجاری‌ها.
 
این اساس کار ما است و مبنای کار من این است و نگاه دیگر این است که دولت حتما باید درکنار حق فرهنگی که یک موضوع کیفی است دولت یک وظیفه کمی هم دارد در وظیفه کمی اگر ملاک در نظام اسلامی انسان‌ها و اعتبار آن‌ها است که دارند باید این طور نگاه کنیم که مهمترین بخش تربیت کجاست؟ آموزش و پرورش، معلمین ما باید اینجا دقت کنیم ببنیم اساتید، دانشجویان و علما و مساجد ما این‌ها هستند که دارند تولید فرهنگ می کنند.
 
همین طور هنرمندان و نویسندگان عزیز اگر هر رویکرد و اقدام فرهنگی دارند، لباس فرهنگ و هنر را به تن کنند بدون شک همیشه در تاریخ ماندگار خواهد بود.
 
رضایی: آقای قالیباف باید بگویند برای منزلت اجتماعی فرهنگیان، هنرمندان، ورزشکاران و روحانیون و تمام اصحاب تولید فرهنگ و هنر چه کار می‌خواهند بکنند و این منزلت اجتماعی را چطور تقویت خواهند کرد.
 
غرضی: آیا فرهنگ بر سیاست تاثیرگذار است یا سیاست بر فرهنگ تاثیر می‌گذارد؟
 
عارف: آقای قالیباف فرمودید که فرهنگ اساس کار دولت است. من سوالم از شما این است که آیا در شهرداری تهران نیز شما با همین رویکرد جلو رفتید؟ به طور مثال آیا معماری شهر تهران و مجوزهایی که به آن داده می‌شود با رویکرد معماری اسلامی - ایرانی است؟ در ارتباط با برج‌هایی که در شمال شهر ساخته می‌شود، نیز به طور مثال می‌گویم که در نزدیکی منزل ما باغی در حدود دو هزار و 500 متری وجود داشت که چند سال اخیر درخت‌های آن در حال خشک شدن بود و من خودم با شهرداری تماس گرفتم و نگرانی خود را ابراز کردم. ایشان بررسی کردند و به من اطلاع دادند که این اتفاق نخواهد افتاد اما متاسفانه در آن باغ دو برج ساخته شده و از لحاظ فرهنگی مشکلاتی را برای منطقه ایجاد کرده است و سوال من این است که رویکردی که فرمودید با عملکردی که در شهرداری تهران داشتید تطابق دارد؟ البته این رویکرد، خاص دوره شما نیست و متاسفانه از گذشته شروع شده است اما چون فرمودید فرهنگ باید اساس کار باشد، این سوال را کردم که شما در شهرداری تهران چه رویکردی را دنبال می‌کنید؟
 
جلیلی: نظری ندارم.
 
ولایتی: شما برای آینده چه طرحی برای احیای معماری اسلامی - ایرانی دارید؟
 
حدادعادل: اینکه مطرح شد اهل فرهنگ و هنر باید تامین شوند، درست است. من معتقدم اگر می‌خواهیم در جامعه فرهنگ و هنر توسعه پیدا کند باید کاری کرد که اهل فرهنگ و هنر همه وقت خود را صرف آفرینش کار فرهنگی و هنری کند و یک اطمینان خاطری از زندگی خود داشته باشند اما اکنون چنین تضمینی وجود ندارد. دولت باید کاری کند که یک نقاش، نویسنده یا مترجم بتواند با کاری که با کمک اندیشه و ذوق خود می‌کند زندگی قابل قبول و در حد متوسطی داشته باشد. ما فرهنگ و هنر را جدی نمی‌گیریم. در نظر ما فرهنگ شبیه سبزی خوردن بر سر سفره است که اگر این سبزی نبود کسی از گرسنگی نمی‌میرد. نگاه مدیران جامعه به فرهنگ این است که فرهنگ یک امر تشریفاتی و ذوقی است. من در نظر دارم در دولت خود برای اقتصاد فرهنگ یک کار جدی انجام دهم.
 
روحانی: فرهنگ را باید بالاتر از این‌ها ببینید. ما سیاست یا اقتصادی نداریم که در دلش فرهنگ نباشد. فرهنگ همان باورها و ارزش‌ها و رفتارهایی است که بر اساس آن باورها و ارزش‌ها انجام می‌گیرد. ما باید سایه زیبای فرهنگ را در همه‌جا لمس کنیم. امروز کمبودی که در جامعه وجود دارد این است که همه اقشار جامعه منزلت می‌خواهند. اگر منزلت نباشد فضای فرهنگی حاکم نمی‌شود اما به جای اینکه فضای فرهنگی را حاکم کنیم فضای امنیتی را حاکم کرده‌ایم. مقام معظم رهبری به برگزاری کرسی‌های آزاداندیشی تاکید کرده‌اند اما من در دانشگاه فضایی نمی‌بینیم که دانشجویان در آن آزادانه سخن بگویند. باید این منزلت را در سراسر جامعه گسترش دهیم تا همه احساس کنند ایرانیان با عزت هستند و به ایرانی بودن خود افتخار کنند.
 
قالیباف در دفاع از خود: در بحث مربوط به منزلت اجتماعی، وقتی من بر این اعتقادم که فرهنگ مهم‌ترین پایه قدرت ملی ماست و منابع انسانی ما مهم‌تر از نفت و گازند، پس حتما دولت آینده با نگاه بنده بر این موضوع تاکید دارد که نیروی انسانی کجاست؟ نیروی انسانی در مدارس و در اختیار اساتید دانشگاه است، دانشجویان، مساجد، حوزه‌های علمیه و هنرمندان سرمایه‌های ما هستند. مظلومیت فرهنگ همین جاست که تا دچار کسری بودجه می‌شویم، اولین کاری که می‌کنیم این است که از فرهنگ کسر می‌کنیم. اگر این پایه قدرت ملی ماست که من معتقدم هست، من این قول را می‌دهم که هرگز چنین اتفاقی در دولت ما نخواهد افتاد. ما باید همچنین رویکردها را اصلاح کنیم یعنی دولت بداند که دست و پایش را تحت عنوان فرهنگ نمی‌تواند اینقدر بزرگ کند که برود در زندگی و حریم شخصی مردم.
 
دولت باید توجه کند که فرهنگ سفارشی نیست، دولت باید بداند اگر نگاه امنیتی به فرهنگ انداخت فرهنگ را از بین برده و آن را تضییع کرده است. دولت باید سعه صدر داشته باشد. آفرینش‌های انسانی ما در حوزه مسائل هنر و فرهنگ وقتی اتفاق می‌افتد ممکن است خطایی هم در آن صورت گیرد. ما نباید به خاطر یک خطای کوچک، اعتماد به نفس و تکیه‌مان به خرد جمعی هنرمندان، نویسندگان و اصحاب هنر را کنار بگذاریم و برخورد قهری کنیم. فرهنگ را من اینقدر تقلیل ندادم که وقتی می‌گویم منزلت، ‌یعنی اینکه پیوست فرهنگی بگذاریم. اگر نگاه فرهنگی باشد من شهردار تهران هستم و باید به مردم بگویم این پروژه چه وقت تمام می‌شود و برای مردم احترام و حرمت قائل شوم.
 
اگر زیر پایشان را برای پیاده‌روسازی خراب کردم از آنها عذرخواهی کنم و بگویم ظرف 10 روز این کار را جمع می‌کنم. این‌که در حوزه شهرسازی دوستان اشاره کردند، شهر تهران پنجاه سال بدون طرح تفصیلی بوده است، اما امروز بر مدار قانون اداره می‌شود. هیچ برج و ساختمانی بدون طرح تفصیلی که مصوب شورای عالی شهرسازی است، انجام نمی‌شود. در حوزه شهرسازی، شهرداری هیچ مسئولیتی ندارد. سازمان نظام مهندسی هیچ مسئولیتی ندارد، شورای عالی انقلاب فرهنگی و اسناد بالادستی نگفتند نمای ساختمان را چطور بسازیم و هر کس هر طور بخواهد می‌سازد و ما نمی‌توانیم قانونا جلویش را بگیرم. ما مدار قانون را دنبال می‌کنیم و از قضا در شهرداری تهران همه تاکیدمان این بود که از یک سازمان خدماتی، شهرداری را به یک نهاد اجتماعی و فرهنگی تبدیل کنیم که آثارش را هم در شهر می‌بینیم. هم پل می‌سازیم، هم راه و هم مدیریت فرهنگی داریم و مسجدمحوری را دنبال می‌کنیم و مسجد، خوابگاه، مدرسه و دانشگاه می سازیم. امروز بیشترین حمایت را از خانه هنرمندان و خانه سینما، شهرداری تهران انجام می‌دهد زیرا به این موضوع اعتقاد داریم.
 
به گزارش ایسنا در ادامه دومین روز مناظره نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، محمد غرضی دیدگاه‌های خود درباره مسایل فرهنگی و اجتماعی را بیان کرد و دیگر نامزدها به نقد دیدگاه‌های وی پرداختند.
 
محمد غرضی: با درود به روح امام راحل و با افتخار از اینکه 50 سال از 15 خرداد گذشته و این 15 خرداد عزیز گرفته می‌شود و همچنین با تسلیت به مناسبت شهادت امام هفتم (ع) و درگذشت آیت‌الله طاهری، آنچه که بینه شاکله انسان است دستاوردهای خویش است. فرهنگ آنچنان تعریف می‌شود که انعکاس زندگی مردم در دستاوردهای خودشان است. فرهنگ نه تزریقی است و نه تحمیلی و نه می‌تواند توسط سیستم‌های دیگر تحت تاثیر قرار گیرد. ملت ایران در طول تاریخ، فرهنگ خود را ساخته و تمام زندگی خود را تامین کرده است وقتی ابن خلدون می‌گوید که مهاجم به کشوری می‌آید اولین کسانی که با فرهنگ مهاجم می‌سازند، دارای امتیازهای زیادی هستند که از حکومت قبل برای آن‌ها منصوب می‌شود.
 
در کشور ما این اواخر و با آن اتفاقی که افتاد روسیه بر کشور حاکم شد، انگلیس بر کشور حاکم شد و مجموعه صاحبان امتیاز به سمت فرهنگ روسیه و فرهنگ غرب رفتند و مقیم شدند. بعضی به سمت انگلیس و بعضی به سمت فرانسه رفتند، اما مردم در جایگاه خودشان ماندند؛ چراکه فرهنگ، اکتساب ملی مردم است و این‌که تصور شود، می‌شود فرهنگ را با دولت‌ها تغییر داد، این که فکر شود فرهنگ می‌تواند دستاویز سیاسی قرار گیرد و اینکه تصور شود که فرهنگ مفعول جریانات سیاسی است، در تاریخ ایران نفی شده است.
 
مردم بعد از شکست ایستادند تا دولت را مجبور کنند مشروطه به وجود آید و وقتی دچار زحمت شدند همان فرهنگ تداوم پیدا کرد و ایستاد و به ملی‌ شدن صنعت نفت انجامید، همان فرهنگ ایستاد و در مقابل کودتا ایستاد تا در 22 بهمن جواب داد. فرهنگ مردم ناشی از زندگی مردم در ترسیم زندگی نسبت به وقایع درونی و بیرونی است. مردم توانایی آن را دارند در مقابل مهاجم بایستند. مردم با فرهنگ خود زندگی می‌کنند و وقتی فقر حاکم می‌شود مردم جمع می‌شوند اما هرگز از فرهنگ خود دور نمی‌شوند. وقتی غنا حاصل می‌شود، شروع به هنر می‌کنند، هنر نتیجه کشوری است که توانایی تشکیل حکومت مناسب را برای خود داشت و ارزش افزوده آن را هنر تولید کرد. بنابراین نه هنر تزریقی است و نه فرهنگ تزریقی و هر دو محصول زندگی مردم آن جامعه است.
 
عارف: عرض خاصی ندارم.
 
جلیلی: نظری ندارم ولی فقط یک سوال دارم. اگر توجه دقیقی به موانع فرهنگی نداشته باشیم، دچار خطا‌هایی می شویم. آقای روحانی یک مثال خوبی زد که در سال 80 مقام معظم رهبری بحث جنبش نرم‌افزاری و کرسی‌های آزاداندیشی و مناظرات را مطرح کردند. من سوالم این است اگر ما می‌گویم فضای امنیتی چرا آن چهار سال این کارها انجام نشد در چهار سالی که آقای روحانی مسئول امنیتی کشور بود مساله به گونه دیگری بود. نمی‌خواهم تقصیر را بر گردن ایشان بیاندازم. عرضم این است که اگر آسیب‌شناسی غلط داشته باشیم به موضوعاتی توجه می‌کنیم که از اصل موضوع غافل می‌شویم.
 
ولایتی: من صحبت خاصی ندارم.
 
حدادعادل: جناب آقای غرضی اشاره کردند که فرهنگ به مردم تعلق دارد و دولت‌ها نباید فرهنگ را تزریق کنند که این حرف درستی است و آن را قبول دارم. من هم تاکید دارم که مردم سرچشمه فرهنگ هستند و اگر حکومتی برخاسته از مردم نباشد او یک راه فرهنگی مغایر با مردم در پیش می‌گیرد؛ نظیر آنچه قبل از انقلاب دیدیم. قبل از انقلاب مردم ما اعتقادات اسلامی داشتند، اما حکومت فرهنگ مخالف داشت. مردم فرهنگ خود را حفظ کرده‌اند؛ البته طوفان بود. اما مردم چراغ فرهنگ را ولو در پستوی خانواده‌ها و در پناه دست خود اعتقادات خود را حفظ کرده‌اند. انقلاب اسلامی که به رهبری امام اتفاق افتاد این بود که این فرهنگ‌های مردمی محفوظ مانده در عمق خانه‌ها را به خیابان و جامعه آورد و یک دولتی بر اساس آن فرهنگ مردمی پدید آمد. بنابراین در جایی که حکومت و دولت مثل جمهوری اسلامی برآمده از مردم باشد در آن صورت مغایرتی بین آن فرهنگی که دولت مردمی می خواهد ترویج کند با فرهنگی که مردم دارند ایجاد نخواهد شد و این برکتی و نعمتی است که در این 34 و 35 سال به برکت انقلاب و خون شهدا از آن برخوردار بودند.
 
روحانی: من در این بخش نمی‌خواستم صحبت کنم اما دکتر جلیلی نکته‌ای گفت که لازم است درباره آن توضیحی دهم. فضای دانشگاه‌ها در امسال و سال قبل با سال 82 تفاوت زیادی دارد. باید ببینیم در این سال‌ها چقدر استاد بازنشسته شد و چه افراد اخراج شدند اما در سال 82 و 83 فضای متفاوتی بود. سال 82 و 83 تمام اقداماتی که در شورای عالی امنیت ملی انجام گرفت برای رفاه حال دانشجویان بود. ما قوه قضاییه را خواستیم و آنها را قانع کردیم که پرونده دانشجویان را از بین ببرند. ما وظیفه داریم که کرسی‌های آزاداندیشی که مدنظر مقام معظم رهبری است را به وجود بیاوریم.
 
قالیباف: نظری ندارم.
 
رضایی: بهتر بود آقای غرضی درباره هنر، ورزش و مسائل اجتماعی نیز صحبت می‌کردند. مساله تنها فرهنگ نیست و ورزش و هنر نباید مظلوم بمانند.
 
دفاع غرضی از خود: هر دولتی که بخواهد فرهنگ خود را به جامعه تحمیل کند، اعم از اینکه سخت افزار و نرم افزار باشد محکوم به شکست است. فراماسونرها در زمان مشروطه، رضاشاه در زمینه کشف حجاب و محمدرضا شاه در دوره خود به به همین دلیل شکست خوردند. دولت‌ها باید تابع جامعه خود باشند. عموم مردم هستند که زندگی فرهنگی را می‌سازند. شما باید در سه مقوله رسانه، ‌ورزش و سینما تمام صاحبان این مراکز را موظف کنید که در سیستم خود یک NGO مناسب تشکیل دهند و تعامل خود را از یک سو با دولت و از سویی با جامعه شکل دهند. فرهنگ، بخشی نیست و هنر وقتی موفق می شود که ارتقای فرهنگی یابد. اگر قرار باشد هنر زیر سلطه هنر باقی بماند به جایی نمی رسد. باید ببینیم چه چیزی در کشور خواهان دارد. اگر ورزش‌ها و تاسیسات رسانه‌ای را به زعم خود تزریق کردیم همین می شود که در دوره مشروطه رضاشاه و محمدرضا شاه اتفاق افتاد.
 
قدرت سیاسی باید تابع فرهنگ عامه باشد و به جامعه دستور ندهد. هیچ دولتی از مشروطه تا الان توان استقامت در برابر فرهنگ مردم را نداشته است وتمام تحمیل‌ها به جامعه محکوم به شکست شدند. دولت‌ها رفته‌اند و فرهنگ مردم تثبیت شده است و تهاجم فرهنگی به دلیل تثبیت فرهنگ عامه از بین رفت.
 
به گزارش ایسنا در ادامه دومین روز مناظره نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، غلامعلی حدادعادل دیدگاه‌های خود درباره مسایل فرهنگی و اجتماعی را بیان کرد و دیگر نامزدها به نقد دیدگاه‌های وی پرداختند.
 
حدادعادل: در اینکه فرهنگ هم با اقتصاد مرتبط است و هم سیاست، بحثی نیست، اما ما امروز اینجا آمده‌ایم راجع به فرهنگ صحبت کنیم.
 
نمی‌شود به جای صحبت راجع به فرهنگ، یکسره راجع به اقتصاد یا سیاست حرف بزنیم. فرهنگ در جامعه مانند روح در پیکر است و به منزله شخصیت برای فرد است در واقع فرهنگ شخصیت یک ملت و هویت هر جامعه است. فرهنگ ما اسلامی است و مردم ما قبل از اسلام هم خداپرست بودند. ما باید فرهنگ اسلامی و باور به خدا را همان‌طور که در قرآن آمده و رهبری هم فرموده‌اند اساس قرار دهیم. باید زندگی و جامعه خود را قرآنی کنیم و بر اصالت فرهنگ اسلامی و ایرانی تاکید کنیم.
 
من در دولت آینده تلاش می‌کنم نسل جوان فرهنگ خود را بشناسد و احساس هویت کند و به این فرهنگ در برابر دنیا افتخار کند و با مسلمان بودن و ایرانی بودن خود سرش را بالا بگیرد. اولین شعار این انقلاب، استقلال بود. اگر در فرهنگ، استقلال نداشته باشیم در سیاست، اقتصاد و مسائل دیگر هم استقلال نخواهیم داشت. فرهنگ در جامعه باید مانند آبشاری از بالا به پایین سرازیر باشد و همه را در بر بگیرد و در همه جا نشاط ایجاد کند. فرهنگ مثل جان است، ممکن است دیده نشود، اما هر کسی چیزی می‌بیند با جان می‌بیند.
 
ما وقتی می‌توانیم در برابر تهاجم فرهنگی مقاومت کنیم و مهاجم را دفع کنیم که فرهنگ خود را بشناسیم. داشتن فرهنگ مستقل به معنی ستیزه با جهان و نفی ارز‌ش‌های فرهنگ‌های دیگر نیست، اما اگر ما چیزی در اختیار خود نداشته باشیم نمی‌توانیم داد و ستد داشته باشیم. ما وقتی می‌توانیم رابطه منطقی داشته باشیم که فرهنگ خود را بفهمیم.
 
روحانی: صحبتی ندارم. متشکرم.
 
رضایی: صحبتی ندارم. متشکرم.
 
غرضی: آقای دکتر آیا فرهنگ ایران در منطقه و همسایگانش معرفتی عمل کرده، ‌ذلیلانه عمل کرده یا اینکه تاثیرگذار بوده است؟
 
عارف: از صحبت‌های آقای حداد عادل تشکر می‌کنم. سوالی را در ارتباط با برنامه چهارم از جنابعالی دارم و می‌خواهم بدانم راهکار اجرایی کردن آ‌ن چیست؟ سوالم مشخصا متوجه شخص شما نیست ولی قانون برنامه چهارم را جنابعالی ابلاغ کردید و در سال 83 بخش توسعه فرهنگی مطلع هستید که ابتدا در شورای عالی فرهنگی مطرح شد و جلسه‌ای تشکیل شد که روسای فرهنگستان‌های هنر و زبان ادب هم حضور داشتند بویژه مرحوم آقای دکتر حبیبی تلاش زیادی کردند و احکام خوبی اشاره شده است. توسعه فرهنگی جزو مفاهیم برنامه چهارم بود. من در اینجا به چند بند آن اشاره می‌کنم که ببینیم چه کار باید بکنیم تا این برنامه اجرایی شود و می‌خواهم بدانم آیا برای اجرایی شدن این بندها کارهای شده است؟ در ماده 104 این دو بند را می‌خوانم بند الف اصلاح قوانین و مقررات برای رفع موانعی انحصاری و تقویت رقابت‌پذیری و فراهم‌سازی زمینه‌های مشارکت مردم و امور صنفی و نهادی غیردولتی نسبت به امور فرهنگی و هنری. بند ب تاثیر صندوق‌های غیردولتی که ضمانتی برای حمایت از تولید و توزیع کالاهای فرهنگی است. در ماده 116 بند الفش این است که تهیه لایه امنیت شغلی اصحاب فرهنگ و هنر و استقرار میزان بخش صنفی فرهنگ تا پایان تدوین برنامه، ‌بازسازی و اصلاح قوانین مطبوعات و تبلیغات و نظام جامع حقوق مطبوعات و رسانه‌ها و بند دیگرش اینکه اصحاب فرهنگ و هنر وقتی شغل خود را از دست می‌دهند باید به تشخیص دولت حداکثر تا سه سال تحت پوشش بیمه بیکاری قرار بگیرند. سوال من از شما این است که چرا این ارکان که اگر اجرایی می‌شد وضعیت فرهنگ و هنر قطعا از امروز بهتر بود چرا اجرا نشده است؟
 
جلیلی: یک نکته عرض کنم در رابطه با فرمایش آقای روحانی که در آن بحث فرمودند که این همه کارها را کردند اساتید هم بودند بازنشسته نشده بودند، دانشجویان را هم این همه تمهیدات برایشان انجام دادند، پس چرا این همه فضای فرهنگی در شکل صحیحش برای کرسی‌های مناظره و آزاداندیشی شکل نگرفت و خروجی نداشت عرض من این است که دچار اشتباه نشویم.
 
در این بخش روحانی خارج از وقت پاسخ داد: البته کرسی‌های آزاداندیشی تشکیل شد
 
ولایتی: خواهش من از این آقای دکتر حدادعادل این است که اگر پیشنهادی راجع به پیشرفت کار فرهنگستان‌ها که نقش اساسی باید داشته باشند، در کار توسعه علم، و در فرهنگستان ادب در حوزه فرهنگ و ادب ایرانی، پیشنهادشان برای دولت آینده چه هست که آثار مثبت و جدی‌تری در رابطه با فرهنگستان‌ها داشته باشیم؟
 
از جمله خود من که عضو فرهنگستان علوم پزشکی هستم، هم این مشکلات و مسائل را در اعمال نظر دیدگاه‌های فرهنگستان‌هایی که بالاترین مقام علمی در کشور را دارند، مشاهده می کنم در فرهنگستان علوم پزشکی.
 
حدادعادل در دفاع از خود: در پاسخ به آقای مهندسی غرضی عرض می کنم که فرهنگ ایرانی و به ویژه فرهنگ اسلامی ایرانی در منطقه فرهنگ تاثیرگذار بوده و این فرهنگ با والایی و مفاهیم خود توانسته است، در منطقه اثرگذار باشد. من این نکته را بگویم که یکی از فرهنگ شناسان در ترکیه به من گفت منزلت فرهنگی ایران در جهان اسلام منزلت فرهنگ یونان در اروپا است. این نشان دهنده تاثیر فرهنگ ایران است.
 
اما آقای دکتر عارف راجع به قانون برنامه چهارم صحبت کردند و برخی از قوانینی که در برنامه آمده است ممکن است برخی از آن‌ها اصلاح شده باشند و برخی دیگر نشده باشند.
 
ما در مجلس هشتم برای قانون مطبوعات با توجه به تحولاتی که در فن‌آوری اطلاعات صورت گرفته است، کارهایی انجام دادیم من خودم در کمیسیون بودم که آن بحثش جداگانه است.
 
منتهی اشکال ما به برنامه چهارم یک اشکال بنیادی بود که بسیار فراتر از این بود، یعنی برنامه چهارم در آن مبانی برنامه که از سوی سازمان برنامه وبودجه چاپ شده بود، به اندازه‌ای ایراد وجود داشت که می توان گفت آش آن قدر شور بود که خود آشپز هم فهمید و جمعش کردند.
 
ما در این برنامه اشکالات اساسی می دیدیم که اگر فرصت باشد آن‌ها را تجزیه و تحلیل می کنیم تا جنابعالی بدانید که این برنامه چه مشکلاتی از نظر مبنایی داشت.
 
اما آنچه آقای دکتر ولایتی اشاره کردند عرض کنم که فرهنگستان ها وظیفه شان در حیطه زبان و ادب فارسی که بنده خدمتگذار آن فرهنگستان هستم جنبه راهبردی دارد یعنی باید فرهنگستان‌ها راهبردهای کشور را در این حوزه ها به شورای عالی انقلاب فرهنگی و به دانشگاه‌ها و دست اندرکاران علوم پزشکی و فرهنگ و ادب عرضه کنند.
 
به گزارش ایسنا در ادامه دومین روز مناظره نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، سعید جلیلی دیدگاه‌های خود درباره مسایل فرهنگی و اجتماعی را بیان کرد و دیگر نامزدها به نقد دیدگاه‌های وی پرداختند.
 
سعید جلیلی: آنچه مزیت نسبی ماست، فرهنگ است. امام(ره) با تکیه به قدرت فرهنگ، این حرکت عظیم را شروع کردند و پیشرفت و عزت ما به دلیل فرهنگ ما بود. امام(ره) جنگ‌افزار و حزبی نداشت اما با فرهنگ این پیروزی را بدست آورد. فرهنگ یک موضوع در کنار سایر مقولات نیست بلکه فرهنگ یک موضوع تنفسی در کنار سایر مباحث است. اگر ما بتوانیم از این ظرفیت به خوبی استفاده کنیم، فرهنگ از قانون می‌تواند موثرتر باشد. قدرت فرهنگ مغول‌ها را استحاله کرد و در جنگ تحمیلی قدرت فرهنگی و تفکر بسیجی موجب پیروزی ما شد و فرهنگ استکبارستیزی در مساله هسته‌یی موجب پیشرفت‌های ما شد. برای اینکه فرهنگ را به خوبی بشناسیم باید به مبانی دینی به شناخت خوبی برسیم که بعد دچار خطا نشویم که به بهانه فرهنگ در مسیرهایی برویم که موجب تضعیف فرهنگ شود.
 
رییس‌جمهور باید عنصر فرهنگی باشد و از ظرفیت‌های فرهنگی برخوردار باشد. این بحثی که گفته می‌شود که فرهنگ از اقتصاد و سیاست جداست، بازی‌هایی است که می‌خواهند انجام دهند تا از ظرفیت فرهنگ استفاده نشود. امسال سه فیلم آرگو، نیمه شب و لینکلن در آمریکا ساخته شد که همگی در راستای سیاست‌های آمریکا بود. رییس‌جمهور باید از ظرفیت‌های فرهنگ استفاده کند و در این زمینه شورای عالی انقلاب فرهنگی باید مهم‌تر از شورای عالی امنیت ملی محسوب شود. همه آحاد جامعه باید از ظرفیت فرهنگی استفاده کند و اگر در مسجد یا زمینه معلمان سرمایه‌گذاری کنیم این امر موجب می‌شود که در بخش‌های دیگر نیاز به سرمایه‌گذاری کمتری باشد.
 
ولایتی: مطالبی خوبی فرمودند. ما نباید یک موضوع را خلط کنیم؛ اینکه عرض شد فرهنگ را سیاست‌زده نکنیم، منظور این نبود که فرهنگ و سیاست از هم جداست. سیاست‌زدگی به معنای اعمال سیاست برخی افراد که به دنبال غرض‌های سیاسی هستند و می‌خواهند از فرهنگ به عنوان یک ابزار استفاده کنند درست نیست وگرنه در اسلام همه اجزا و ارکان مدیریت جامعه با یکدیگر به‌هم‌پیوستگی ارگانیک دارند.
 
حدادعادل: قرار بود این مناظره، مناظره فرهنگی و اجتماعی باشد. (خطاب به مجری برنامه) اینطور که در ضوابط بیان کردید اشکالی ندارد که من در وقت خود به مسایل اجتماعی بپردازم؟
 
مرتضی حیدری، مجری برنامه: من می‌خواستم قبل از پایان وقت در جمع‌بندی این را به سهم خود تذکر بدهم که موضوعات اجتماعی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
 
حدادعادل: بنده معتقدم مهم‌ترین دستاوردی که ما امروز در جامعه داریم،‌ پیوند نظام و مردم است که این در اثر وحدت اعتقادی ایجاد شده است یعنی چفت و بست مردم و نظام در اثر وحدت اعتقادی فراهم شده، مردم اطمینان دارند که نظام به اعتقادات آنها احترام می‌گذارد،‌ چرا امام بین جامعه محبوب بود زیرا مردم می‌دیدند که امام حرف آنها را می‌زند و به اعتقادات آنها احترام می‌گذارد؟ لذا جامعه پشت سر امام آمد و در این سی و چهار سال هم پشت سر نظام بوده است. در اثر احساس وحدت و میان مردم و نظام است که نیروهای اجتماعی، بسیج می‌شوند. شکوفایی نیروهای اجتماعی از این طریق پدیدار می‌شود. اگر می‌بینیم در عرصه‌های علمی و هسته‌یی جوان‌های ما به موفقیت نائل می‌شوند این در اثر این است که این نیروها آزاد شده‌اند و شکوفایی نتیجه این وحدت است. این جوان‌ها سرمایه هستند، ما باید این سرمایه را حفظ کنیم و آسیب‌هایی که به آنها وارد می‌شود را بشناسیم. من معتقدم یکی از مهم‌ترین ارکانی که باید در جامعه ایرانی حفظ شود، خانواده است و خطاب به دوست عزیزم جناب آقای دکتر عارف که راجع به برداشتن آنتن‌های ماهواره‌ای صحبت می‌کردند، نکته‌ای را عرض می‌کنم، البته می‌دانم ایشان هم از برنامه‌های ماهواره دفاع نمی‌کنند. می‌دانم با اینکه رشته‌تان هم همین است ولی شما را می‌شناسم که اگر قانون هم اجازه می‌داد این ماهواره را داخل خانواده‌تان نمی‌بردید. می‌خواهم به شما عرض کنم ببینید برخی از این سریال‌ها و فیلم‌های ماهواره‌ای با چه نیتی تهیه می‌شوند. ما هم ننشستیم پای فلان شبکه و یک سریال از اول تا آخر ببینیم، نه وقتش را داریم و نه به خودمان این اجازه را می‌دهیم ولی به ما به عنوان اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی گزارشی از آنچه می‌گذرد داده می‌شود. بیشتر این سریال‌ها اصولا چنان طراحی شده که بنیان خانواده را ویران کند. اگر جمع کردن آنتن راه درستی نیست که من هم قبول دارم، خوب عمل نکردیم و قانون باید اصلاح شود، خوب است دوستان بگویند باید چه کار کنیم؟ آیا رها کنیم که به اسم آزادی و امنیت، دشمن هر کاری خواست با ما بکند؟
 
روحانی:نکته‌ای که خواستم از آقای جلیلی بپرسم این است که اعتقاد ایشان چه هست؟ چون برخی آنقدر دایره خودی را تنگ می‌کنند که تعداد و گروهی خاص و عددی خاص که عدد بالایی نیست را دور خود جمع کرده و هر کس که مثل خودشان فکر نکند را محکوم می‌کنند و فکر آن‌ها را حاصل توطئه دانسته و می‌گویند طراحی استعمار بود، طراحی صهیونیسم بود و اساسا گفتمان ما به گونه‌ای نیست که ما بتوانیم با دنیا تعاملی داشته باشیم و اساسا دنبال حذف و کناره‌گیری در جهان هستند. به اعتقاد من ما باید در امور فرهنگی زمینه‌ و فضا را برای فعالیت باز کنیم. در حال حاضر چرا شرایط به گونه‌ای شده که فرار مغزها ایجاد می‌شود؟ به دلیل این‌که در دانشگاه‌ها جاده‌ یک طرفه درست کرده‌ایم و اجازه ندادیم اساتید و محققان به خاطر بروند، در سمینارها شرکت کنند و مشکلاتی برای آن‌ها درست شده است. وقتی جاده یک طرفه می‌شود مغزها از کشور فرار می‌کنند و در واقع این سرمایه ملی است که از بین رفته است.
 
قالیباف: می‌خواهم به نکته‌ای اشاره کنم که فکر می‌کنم تکمیل‌کننده بحث باشد. نگاه ما همان طور که در صحبت قبلی اشاره شد به موضوعات جامعه اگر یک جانبه نگری شود و فقط بگوییم تولید ثروت و تولید قدرت، طبیعتا نمی‌توانیم پیشرفتی همه جانبه داشته باشیم و در جامعه اصلاحی اتفاق نمی‌افتد. جامعه ما موجودی زنده است و همه به آن اتفاق نظر دارند اما گاهی جامعه را همچون کودکی لوس و ساده‌لوح نگاه می‌کنند و گاهی جامعه را همچون موجودی زنده و رشید و بالغ نگاه می‌شود اما در واقع جامعه همان موجود زنده و رشید و بالغ است و باید بدانیم اگر انگشت در چشم آن بکنیم، حتما عکس‌العمل نشان می‌دهد و اگر کرامت آن حفظ شد حتما عکس‌العمل نشان خواهد داد و این عکس‌العمل‌ها با هم متفاوت هستند. در حال حاضر در جامعه می‌بینیم که از همبستگی ملی برخوردار نبوده و همدلی وجود ندارد. در بعضی جاها همچون موضوعات اقتصادی، فقر، فساد و مخصوصا تبعیض و سوءمدیریت موجب شده ما نتوانیم همدلی بر پایه یک قدرت اساسی داشته باشیم. بنابراین من معتقدم دولت آینده باید به این موضوعات اجتماعی کاملا منطقی و دقیق و اثرگذار نگاه کند. حال اگر در حوزه اقتصادی نیز برنامه‌ای داریم به خاطر آن است که به موضوعی همچون فقر توجه شود. اگر در دولت به این تاکید داریم که تبعیض نباشد یعنی همه اقشار را ببینیم و همه جوانان فرصت‌های مساوی داشته باشند.
 
امروز که بحث تربیت و فرهنگ می‌کنیم دقیقا معلمین، اساتید، دانشجویان،‌هنرمندان، علما، بزرگان دین و متدینین و نخبگان جامعه نقش خود را در دولت می‌بینند و ما نیازمندیم که این ساختارهای اجتماعی را در داخل جامعه تقویت کنیم. یعنی دولت باید تبلور اراده مردم در عرصه تصمیم‌گیری باشد و همه این‌ها در تصمیم‌سازی نقش داشته باشند و مردم اگر احساس کنند یک عده از نخبگان تاثیرگذارند و بخشی تاثیرگذار نیستند توسعه، گاهی سیاسی و گاهی اقتصادی می‌شود و این‌ها به تنهایی نمی‌تواند مورد توجه باشد. البته حتما یک دولت اجتماعی که رویکرد اجتماعی و فرهنگی دارد و همه جامعه را می‌بیند و جامعه را موجودی رشید و بالغ می‌بیند هدفش حتما این خواهد بود که بتواند این رویکرد خود را در تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری با عقل جمعی حرکت دهد و اجازه می‌دهد آن‌ها در حوزه فرهنگ و اجتماع ایفای نقش کنند. من فکر می‌کنم این یکی از ضرورت‌های مهمی است که می‌تواند پیشرفت را با همدلی صورت دهد و همدلی با تبعیض، ناهنجاری‌های اجتماعی و فقر نمی‌شود و اگر ما به این‌ها توجه کنیم قدرت ملی و انرژی بزرگی را که مردم دارند نشان خواهیم داد و دولت می‌تواند از منابع انسانی که مهم‌ترین ظرفیت ماست به بهترین نحو استفاده کند و این می‌تواند کشاورز، معلم و رتبه‌های دانشگاهی باشد.
 
رضایی: خوشحالم که هر چه جلوتر می‌رویم دوستان به آسیب‌شناسی بنده نزدیک‌تر می‌شوند. من سه عامل را یعنی فقر، رفتار دولتمردان و ناتوانی مراکز تصمیم‌گیری مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی را از مشکلات در حوزه فرهنگ عنوان کردم. در بحث برنامه‌ها خوب است آقای جلیلی به بحث سلامت اشاره کنند. مشکلات زیادی در حوزه سلامت چه سلامت روحی و روانی و چه جسمی و مشکلاتی نظیر افسردگی‌ها در جامعه ما پیدا شده است. سلامت در حوزه مسائل اجتماعی نیز بسیار مهم است که من به راهکارهایم اشاره خواهم کرد.
 
غرضی: آقای جلیلی شما موقعیتی دارید که می‌توانید جواب دهید، آیا انقلاب توانسته است به فرهنگ غرب هجوم ببرد یا غرب به فرهنگ ما هجوم آورده است.
 
عارف: نکاتی درباره اظهارات آقای حداد و سخنان آقای جلیلی می‌خواهم مطرح کنم. امروزه بهترین راهکار برای مقابله با کانال‌های غیراخلاقی حذف نیست، شیوه‌هایی وجود دارد که اگر کسانی که بخواهند وارد می‌شوند، با توجه به اینکه فناوری‌های مختلفی امروز ظهور پیدا کرده است. یکی از راه‌های مقابله، خلق و تولید آثار خوب است. ما باید جوانان را تشویق کنیم که از کانال‌های خودمان استفاده کنند. ما باید جامعه را واکسینه کنیم. همچنان که گفتم یکی از مشکلات در حوزه فرهنگ، نگاه دولتی است. نگاه دولتی در نهایت به نوعی نگاه سیاسی و امنیتی شدن را نتیجه خواهد داد. دولت به جای سفارش برای خلق آثار باید زیرساخت‌ها را ایجاد کند. دولت خود را باید خادم فرهنگ بداند، نه مسئول فرهنگ. ما باید میدان دهیم و اعتماد کنیم که در این صورت آثار فرهنگی خوبی خواهیم داشت. راه مقابله، حذف و بستن نیست به ویژه اینکه ما امروز در عصر ارتباطات قرار داریم. راه مقابله با اینها، تولیدات فاخر فرهنگی است و تشویق جوانان به سمت کانال‌های خودمان و اینکه به نظر می‌رسد راه‌هایی بهتر از این نیز وجود نداشته باشد.
 
جلیلی در دفاع از خود : نگاه ما این است که کار ویژه نظام اسلامی این است که بندها را باز کند تا ظرفیت‌ها آغاز شود، امروز انقلاب اسلامی در واقع هجوم به فرهنگ غرب است، ما در این حوزه فعال هستیم، امروزه صد شبکه ماهواره‌ای فارسی زبان درست شده است که در واقع پاسخ به هجوم فرهنگ ما به غرب بوده است که البته آنها هم موفق نبوده است، ما باید از قوت فرهنگی خود به خوبی استفاده کنیم.
 
امروز عده‌ای در حوزه هنر انحصار ایجاد کردند و با اشرافی‌گری در این بخش می‌گویند فقط ما باید در حوزه فرهنگ صحبت کنیم آنها با ابزار فرهنگ سایر افراد را ساکت کرده‌اند، ما می‌گوییم که دو روزنامه بسته شده است اما به دنبال آزادسازی ظرفیت‌های فرهنگی در شهرستان‌ها نیستیم، اکنون چند درصد رسانه‌ها در اختیار ظرفیت‌های فرهنگی جامعه است، چرا ما در این بخش نگاه تنگ سیاسی داریم و می‌گویم که اگر یک جریان امکانات داشت، آزادی هست و اگر امکانات نداشت آزادی نیست، اکنون فیلمی مثل "تنهای تنها" ساخته می‌شود که بهتر از من از پرونده هسته‌یی دفاع می‌کند، ما باید این ظرفیت‌ها را ایجاد کنیم و اکنون باید محتوای فرهنگی پیام انقلاب را تولید کنیم، امروز سریال‌های مثل یوسف پیامبر، مریم مقدس،‌رنگ خدا راه خود را باز کرده است ما باید هر چه بیشتر از این ظرفیت استفاده کنیم اگر ما به فرهنگ بهاء دهیم فرهنگ راه خود را باز می‌کند.
 
به گزارش ایسنا در ادامه مناظره تلویزیونی هشت نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری قرار شد که کاندیداها به عنوان جمع‌بندی دیدگاه‌های خود در بخش اول، دقایقی صحبت کنند.
 
پیش از آغاز این بخش، مرتضی حیدری مجری برنامه اعلام کرد که وقت‌های اضافه کاندیداها برای جمع‌بندی آن‌ها اختصاص می‌یابد.
 
وی همچنین توصیه کرد که به موضوعات اجتماعی که قدری از آن غفلت شده پرداخته شود؛ اگرچه به گفته وی، مسائل فرهنگی و اجتماعی دارای تنوع زیادی هستند.
 
مجری مناظره همچنین گفت که نتیجه این مناظره برای مردم در انتخاب‌شان تعیین‌کننده است.
 
صحبت‌های نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در بخش جمعبندی بر اساس قرعه کشی و زمانی که در اختیار داشتند، به این شرح است:
 
حسن روحانی: معتقدم در بحث سلامت مردم مشکلات زیادی وجود دارد و برای راه‌حل آن باید در بحث بیمه اول پوشش بیمه را همگانی کنیم و پنج میلیون نفری که بیمه ندارند، صاحب بیمه شوند. همچنین باید بیمه را رقابتی کنیم. در حال حاضر بیمه منحصر به دو تا سه سازمان است. ما باید بیمه‌های متعدد ایجاد کنیم تا مردم انتخاب کنند و دولت هم کمک کند، سهم مردم برای درمانشان که اکنون 70 درصد است قدم به قدم کاهش یابد تا به نرم جهانی برسیم. در مساله معلولین هم پنج درصد جامعه معلول هستند و بر اساس قانون سه درصد آنها باید در استخدام قرار گیرند، اما این قانون اجرا نمی‌شود و مقررات دیگری هم راجع به معلولین است که به آن عمل نمی‌شود.
 
در ادامه، مرتضی حیدری مجری مناظره اعلام کرد که بر اساس اعلام کمیسیون تبلیغات، امکان واگذاری وقت کاندیداها به سایرین وجود ندارد.
 
پیش از این روحانی که کمترین زمان را برای ارایه جمع‌بندی با احتساب زمان صرف شده در اختیار داشت، سوال کرد که آیا کاندیداها می‌توانند وقت خود را در اختیار یکدیگر قرار دهند.
 
علی‌اکبر ولایتی: نکته‌ای که فراموش شد یا فرصت نبود به آن پرداخته شود، نقش مردم در حفظ فرهنگ اسلام و ایران است. ما می‌بینیم بعد از پذیرش اسلام توسط مردم ایران، وقتی ایرانیان دیدند بنی‌امیه و بنی‌عباس به روال پیامبر (ص) حرکت نمی‌کنند، اولین کسی که در این زمینه کار کرد و نماینده مردم بود، حکیم ابوالقاسم فردوسی بود که با تمسک به جوانمردی ایرانی و اهل بیت (ع) شاهنامه را بنا کرد و نقش بزرگی در احیای مجدد فرهنگ ایرانی موحد داشت. بعد از آن به فاصله پنجاه سال ما دیوان علی‌نامه را داریم که به سبک شاهنامه درباره جنگ‌های علی (ع) و به سبک حماسی سروده شد و به دنبالش فرهنگ فتوت و جوانمردی در ایران شکل می‌گیرد. با راهنمایی علما و عرفا و جوانمردان پلی می‌شوند بین علما و عرفا و مردم و عملا ساختار ابدایی ایران درست می‌شود و صرف‌نظر از اینکه حکومتی بوده یا نه، اینها جامعه را حفظ می‌کردند و توانستند ساختار فتوت را در ایران سامان دهند که گاهی می‌شد ایران مورد حمله قرار می‌گرفت مثل حمله مغول و سال‌ها،‌ دهه‌ها و قرن‌ها تحت اشغال بیگانه بود اما این ساختار مردمی، علمایی و عرفانی با فرهنگ اسلامی و اهل بیت (ع) توانست انسجام ملت ایران را نگه دارد. نمونه بارزش سربداران هستند. سربداران مردمی ایرانی، مسلمان و پیرو اهل بیت (ع) بودند و با رهبری علما و عرفا توانستند ایلخانان را شکست دهند. همین مردم در کسوت سلسله صفویه توانستند ایران پانزده تکه شده را دوباره تحت لوای فرهنگ اسلام به هم وصل کنند.
 
در زمان اشغال ایران توسط استعمارگران، می‌بینیم وقتی مرحوم میرزای شیرازی فتوا را صادر می‌کنند کسانی که حتی در جامعه بعضا معصیت‌هایی مرتکب می‌شدند چپق‌ها را می‌شکستند و می‌گفتند مرحوم میرزا حرام کرده است. زمانی که میرزامحمدحسن شیرازی مجتهد بسیار عالیرتبه مقیم تهران قلیان نکشید و ناصرالدین شاه به او پیغام داد قلیان بکش یا از تهران برو بیرون، به محض اینکه ایشان خواست از تهران بیرون برود مردم به صورت هیات‌های مذهبی مانع از تبعیدشان شدند.
 
بعد از مشروطه موقعی که محمدعلی شاه استبداد صغیر را به پا کرد، جوانمردانی مثل ستارخان و باقرخان در تبریز قیام می‌کنند و موقعی که به ستارخان پیشنهاد پرچم روسیه را می‌دهند، می‌گوید هفت دولت باید به زیر بیرق ایران بیایند و ما زیر بیرق روس نمی‌رویم و با فتوای علمای نجف به سمت تهران حرکت می‌کند. همین‌طور که جلوتر می‌آییم می‌بینیم در زمان اشغال ایران توسط متفقین و در جنگ اول جهانی، ایران اصلا حکومتی نداشت اما مجموعه ملت ایران با همین فرهنگ و تمسک به فرهنگ اسلامی، شیعی و اسلامی توانستند این جامعه را سر پا نگه دارند در حالیکه عثمانی به محض اینکه کشورش در جنگ اول اشغال شد از هم پاشید و دیگر تشکیل نشد، در حالیکه دولت نظام‌السلطنه مافی جایی را نداشت که تحت اشغال نباشد اما در مرز عثمانی، دولت در تبعید را تشکیل داد ولی ملت ایران سر جای خود ماند. در زمان رضاخان با وجود همه تهاجمی که علیه فرهنگ اسلامی و ایرانی شد، می‌بینیم چطور هیات‌های مذهبی توانستند اساس اسلام و فرهنگ اهل بیت (ع) را نگه دارند. در قضیه انقلاب اسلامی می‌بینیم ستون فقرات انقلاب پانزده خرداد توسط هیات‌های مذهبی بود و در تهران بزرگ‌ترین هیات مذهبی،‌ هیات مرحوم طیب حاج‌رضایی بود که او هم یکی از آن جوانمردان بود و هیاتی را راه انداخت از میدان اتابک تا دانشگاه تهران و پایه انقلاب پانزده خرداد در شهرها توسط هیات‌های مذهبی بود. انقلاب اسلامی ایران با دست به دست هم دادن هیات‌های مذهبی در تبعیت از علما و فرمان امام خمینی (ره) شکل گرفت و اینها بیشترین نقش را در پیروزی انقلاب و هدایت مردم به این سمت داشتند. در دفاع مقدس روشن است می‌بینید افرادی مثل آهنگران و دیگران همواره وقتی می‌خواستند مردم را تهییج کنند با یک روضه‌خوانی، مدیحه‌خوانی و اشعار حماسی مردم را به شور حسینی وا می‌داشتند.
 
در زمان جنگ تابلو می‌زدند و خود راهنمای مسائل جنگ بودند. بعد از پیروزی انقلاب در فتنه 88 باز می‌بینیم که هیات‌های مذهبی نقش اساسی داشتند و راهبرد مقام معظم رهبری که ایستادگی در مقابل فتنه بود را به خوبی نشان دادند و در مقابل توطئه‌های خارجیان ایستاده و می‌بینیم که خط اصیل انقلاب را هیات‌های مذهبی با تبعیت از مقام معظم رهبری توانستند به عنوان محورهای مردم کوچه و بازار نگه دارند، بدون این‌که از جایی پول بگیرند، بلکه بر عکس هر جای کشور که نیاز به پول داشت، باز هم از طریق هیات‌های مذهبی پول جمع می‌شد و هیچ نیازی به کمک دولت نداشتند.
 
اگر حوادث غیر مترقبه‌ای رخ بدهد مثل سیل و یا زلزله باز هم هیات‌های مذهبی هستند که کمک می‌کنند. پس اگر بخواهیم جمع‌بندی کنیم در رابطه با نقش مردم و جامعه در حفظ فرهنگ اسلامی و ایرانی این‌ها بیشترین نقش را در مقایسه با دولت‌ها دارند و در حقیقت اگر بخواهیم بگوییم آن چیزی که فرهنگ ما را استوار نگه داشته، تلفیق فرهنگ اسلامی اهل بیتی و ایرانی است که تجلی آن را در هیات‌های مذهبی مشاهده می‌کنیم و اگر بخواهیم بگوییم که چه چیزی باعث شده که انقلاب، ملت و فرهنگ ما با این مشخصاتی که عرض کردم باقی بماند، باید به راه حضرت اباعبدالله الحسین (ع) تمسک بجوییم و عصاره فرهنگ ما فرهنگ عاشورایی است ویژگی فرهنگ ما ویژگی عاشورایی است و اگر غیر از این بود فرهنگ ما اینچنین کارایی نداشت و نمی‌توانستیم در مقابل چهل و چند کشور در جنگ تحمیلی بایستد و هم‌اکنون هم از مواضع مختلف مثل قضیه هسته‌یی، تقابل با صهیونیست‌ها، در مقابل توطئه بیگانگان در منطقه، هیات‌های مذهبی و مردم منتظرند ببینند رهبر و ولی فقیه چه می‌فرماید بر اساس آن عمل کنند این آن چیزی است که دولت آینده باید این تفکر را داشته باشد. مردم احتیاج به کمک دولت ندارند، زمانی که رضاشاه سینه زنی و روضه خوانی را ممنوع کرده بود مردم در جاهای مخفی می‌رفتند و مراسم را برگزار می‌کردند و مرثیه‌خوانی را حفظ می‌کردند. حفظ فرهنگ جوانمردی که مقتدای ما امیرالمومنین (ع) هست و حفظ فرهنگ عاشورایی مهم‌ترین مقدمات جامعه ما است و این فرهنگی است که ما به آن افتخار می‌کنیم.
 
عارف: دکتر جلیلی و آقای روحانی درمورد فضای دانشگاه‌ها مطالبی مطرح کردند که من می‌خواهم در این باره صحبت کنم. آقای جلیلی استاد دانشگاه است و قاعدتا باید بدانند در سال‌های اخیر فضای امنیتی بی‌سابقه‌ای حاکم شد که نتیجه‌اش بی‌انگیزگی دانشجویان و کاهش مشارکت بود. به طوری که حتی به برخی دانشجویان و تشکل‌های دانشگاهی اجازه فعالیت‌های صنفی نمی‌دانند. متاسفانه با چماق کمیته انضباطی عملا دانشجو را در یک کانال خاص آموزش قرار داده بودند و بحث ستاره کردن نیز بحث روشنی است.
 
تشکل‌های دانشجویی عملا حضوری نداشتند و در برخی از دانشگاه‌ها حتی این تشکل‌های دانشجویی تعطیل شدند. به طور مثال من نمی دانم که به چه دلیل دانشگاه‌ها در نیمه دوم امسال فشرده شد. زمانی که دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی باید حضور فعال داشته باشند. قرار است که حماسه سیاسی شکل گیرد. اما ترم را فشرده می کنند و تا پایان اردیبهشت دانشگاه ها تعطیل میشود و الان هم زمان امتحانات است در حالی که دانشجویان باید حضور پیدا می‌کردند شور و نشاطی نمی بینیم یا از سوی دیگر استاد دانشگاه برای حضور در یک کنفرانس علمی توسط حراست دانشگاه مورد پرس و جو قرا رمی گیرد و یا اگر مخالفتی کند بازنشستگی میخورد یا با لغو استخدامش مواجه می‌شود.
 
کرسی‌های آزاداندیشی همواره مورد تاکید مقام معظم رهبری بوده است این مسئله مطرح شد که چرا استقبال نمی‌شود طبیعی است که در فضای امنیتی دانشجو مجبور به هزینه دادن می‌شود ما امیدواریم این فضا برطرف شد و فضای امنیتی نیز برداشته شود. یکی دیگر از نگرانی‌های امروز جوانان بحث اعتیاد است خانم میانسلی یک روز با من مواجه شد و التماس می کرد من را از شر شوهر معتاد و چهار فرزند معتاد نجات دهید متاسفانه سن مصرف مواد مخدر پایین آمده است و این به شدت جای نگرانی است درصد معتادان افزایش پیدا کرد من نمی خواهم آمار دهم چرا برخی مباحث امنیتی محدودیت ایجاد می کند باید چاره اندیشی کرد ما باید معتاد را به عنوان یک مریض بدانیم که بای درمان شود. ما باید راهکارهای جلوگیری از افزایش اعتیاد را عملی کنیم مسئله اقتصادی و بیکاری یکی از دلایل دامن زدن به این مسئله است بسیاری از جوانان دنبال شلغند و به جاهای مختلفی رجوع می کنند اما وقتی موفق نمی شود به سمت ناهنجاری‌هایی از جمله اعتیاد می‌روند. ما باید فضای مناسب برای اوقات فراغت جوانان ایجاد کنیم سرانه ورزش باید افزایش یابد.
 
جلیلی: ما وارد مرحله جدیدی می‌شویم که می‌گوییم باید برای معرفی تمدن اسلامی برنامه داشته باشیم. بحث عمده در رابطه با سخت‌افزارهایی است که برای معرفی تمدن اسلامی لازم است یعنی اطلاعات و فناوری‌ها. این بحث فرهنگی است که می‌خواهیم حاکم باشد که همین سبک زندگی است که باید در همین زمینه الگوسازی‌های درست و حسابی داشته باشیم که بتوانیم به جهان معرفی کنیم. در رابطه با وظیفه دولت چند موضوع را عرض می‌کنم. یک بحث اساسی در این زمینه ساماندهی فرهنگی است یعنی باید بتوانند بین بخش‌های فرهنگی که افتتاح می‌کند هم‌آهنگی ایجاد کند و این‌ها بر اساس یک هم‌آهنگی به سوی اهدافشان پیش بروند.
 
نکته دوم اینکه، آموزش و پرورش، آموزش عالی و ارشاد ما باید بتوانند در این زمینه با یک‌ آهنگ واحد مکمل همدیگر باشند. حرکت‌ها و سیاست‌های خود را دنبال کنند همین‌جا استفاده می‌کنم به نقشی که دولت می‌تواند در اقتصاد و فرهنگ داشته باشد اشاره کنم. ما اگر بیاییم در برخی جاها هزینه کرده و سرمایه‌گذاری کنیم این موجب می‌شود ده‌ها برابر هزینه، سرمایه و بودجه دیگر از جاهای دیگر صرفه‌جویی شود. مثلا آسیب‌های اجتماعی اگر مسجد را یک ظرفیت تمام وقت حساب کرده و فقط روزی سه ساعت از آن استفاده نشود بلکه ظرفیتی است که 24 ساعته می‌شود از آن استفاده شود. کتابی که در هزار و 100 سال پیش نوشته شده اشاره دارد به اینکه در آن زمان به طور شبانه‌روز در سمرقند کتابخانه‌های شبانه‌روزی نان، غذا و کاغذ رایگان در اختیار مراجعه کنندگان قرار می‌داد و حتی اسب آن‌ها را در اصطبل نگهداری می‌کردند و این ظرفیت در آنجا بوده من نمی‌دانم الان هم چنین ظرفیتی وجود دارد یا نه.ما باید از ظرفیت‌های خود به خوبی استفاده کنیم.
 
موضوع دیگر نقش مادر است اگر ما به مادری به عنوان نقشی تمام وقت و موثر نگاه کنیم که بتواند فرزند خود را به خوبی تربیت کند همچنین من به نقش مسجد، مادر و معلم اعتقاد بسیاری دارم اگر ما بتوانیم ظرفیت لازم را فراهم کنیم تا این‌ها تمام وقت به وظیفه اصلی خود بپردازند، بسیاری از آسیب‌های اجتماعی دیگر هم به وجود نمی‌آید و لازم نیست برای از میان بردن آن‌ها هزینه کنیم. اگر این سانسور خانواده، مسجد و مدرسه در سه بحث مادر، امام جماعت و معلم کار شده و سرمایه‌گذاری شود و زمینه‌ای فراهم نکنیم که آن‌ها مجبور شوند به شغل‌های دوم و یا سوم روی بیاورند خود بسیار ظرفیت ایجاد خواهد کرد. از آنجا که من فکر می‌کنم فرهنگ ما به اندازه کافی این ظرفیت را دارد که نشاط فرهنگی و افتخار فرهنگی را در بخش‌های مختلف ایجاد کند. وقتی که من ارتقای فرهنگی می‌گویم به آن معنا نیست که همه استاد دانشگاه شوند.
 
مظاهر فرهنگی زیبایی مثلا در راننده کامیونی که کنار جاده نماز می‌خواند می‌بینیم. باید ارتقای فرهنگی بخش‌های مختلف جامعه را فراهم کنیم. باید حیات طیبه شکل بگیرد که این به معنای یک زندگی دلنشین آرام است، هر چه این حیات دلنشین بیشتر محقق شود جامعه بیشتر بهره‌مند می‌شود. دولت در این زمینه بسیار مهم است. اگر دولت در الگوی مصرف خوب عمل کرد مردم هم خوب عمل می‌کنند. ما باید ببینیم دولت چه فرهنگی را القا می‌کند. ما مشاهده می‌کنیم آثار فرهنگی اگر به خوبی بروز کند همه را جذب می‌کند. رفتار مناسب امام در نوفل‌لوشاتو باعث جذب ساکنین آن محل شده بود که اکنون می‌بینیم که چند هزار نفر در هیات‌های مذهبی مثلا آقای کریمی شرکت می‌کنند و با نشاط از این جلسه بیرون می‌آیند، ما باید از این ظرفیت‌ها استفاده کنیم. ما باید از ظرفیت هنر برای انتقال پیام خود استفاده کنیم و مهم‌ترین بحث این است که از ظرفیت مردم در این زمینه استفاده کنیم.
 
در مورد صحبت‌های آقای عارف باید بگویم که در جلسه بسیار آزادی بسیاری از اساتید از من انتقاد کردند. ما باید سال 80 را ببینیم، در آن سال‌ هیچ کاری در زمینه برگزاری کرسی‌های مناظره و پاسخگویی به شبهات انجام نشد. افکار عمومی می‌توانند قضاوت کنند که آیا این کارها انجام شد یا خیر؟
 
رضایی: در بخش اول آسیب‌شناسی را در سه محور در مسائل فرهنگی، هنر، ورزش عرض کردم. مسائل اجتماعی در سه بعد آسیب‌پذیر شدند؛ یکی از بعد فقر و مسائل اقتصادی، یکی رفتار دولتمردان و همچنین فعالان سیاسی و جناح‌های سیاسی در مقوله فرهنگ و اخلاق برخورد سیاسی امنیتی داشتند. من به جرأت اعلام می‌کنم که حتی اپوزیسیون خارج از کشور هم که جمهوری اسلامی را نقد می‌کنند هنوز در فضای دهه اول انقلاب که فضایی سیاسی - امنیتی بوده قدرت را تحلیل می‌کند در حالیکه توضیح خواهم داد که ما از آن عصر عبور کرده‌ایم و وارد عصر جدیدی شده‌ایم. مساله سوم ظرفیت مراکز فرهنگی است همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی که اختیارات بسیار گسترده و وسیعی داشته و طبق قانون می‌تواند مصوبه داشته باشد اما وضعیت فرهنگی کشور نشان می‌دهد که تصمیم‌گیری‌های این شورا نقاط ضعف داشته و کارآمد نبوده است. حال ما می‌خواهیم وارد راه‌حل شویم و با این آسیب‌شناسی می‌خواهم با زاویه دیگری وارد مساله شوم. خیلی از مسائلی که گفته شد واقعا اولین باری است که مطرح می‌شود و آیا در دولت‌ها و انتخابات‌های قبل گفته نشده است؟ پس چرا بیان این مطالب راهگشا نبوده است؟ مشکل کلیدی ما کجاست؟ من می‌خواهم به این نکته اشاره کنم که ما در انقلاب اسلامی گام بلندی برداشته‌ایم و اسلام سیاسی را در کشور تحقق دادیم یعنی اسلام سیاسی منجر شده به اینکه حکومت تشکیل شود، قدرت به دست مردم برگردد و این تحولی بسیار بزرگ و اساسی بوده است اما تنها این نبوده که سیاست و قدرت اسلامی شده یعنی سکولاریسم سیاسی حداقل بین معتقدین به نظام نداریم و یا خیلی کم داریم.
 
فرهنگ سیاسی ما از مرزها بیرون رفته یعنی مفهوم ایستادگی و مفهوم مقاومت، ظلم‌ستیزی و استکبارستیزی همگی از مرزهای کشور بیرون رفته اما قرار نبود کشور تا همین جا پیش رود. ما باید گام دوم را برداشته و اسلام اجتماعی را از معرفت‌شناسی آغاز می‌کردیم چرا که بدون اسلام اجتماعی نمی‌توان جامعه را درست کرد، نمی‌شود زندگی را درست کرد، نمی‌شود اقتصاد و فرهنگ را درست کرد. ما چون در این گام ناکام مانده‌ایم می‌خواهیم با اسلام سیاسی؛ فرهنگ، هنر، ادبیات، اخلاق و معماری را درست کنیم اما مگر می‌شود این کار را کرد، آن کسانی که اسلام را فقط با بعد سیاسی محدود می‌کنند به یک دیکتاتوری جدید منجر خواهند شد و استبدادی جدید ایجاد می‌کنند. بسیاری از دوستان ما هستند که سکولاریسم سیاسی ندارند اما سکولاریسم اجتماعی دارند یعنی به جای اینکه دین را جامعه و در فرهنگ و هنر دخالت دهند مسائل سیاسی و امنیتی را دخالت می‌دهند، این اشتباه بزرگی است.
 
ما نباید فقر معرفتی خود را به گردن دیگران بیندازیم. درست است که ما در بعد اسلام سیاسی، سیاست، قدرت، مقاومت و ایستادگی پیشرفت کرده‌ایم. موشک‌های ما چند هزار کیلومتر عبور می‌کنند اما در گوشت و مرغ مانده‌ایم. دعواهایی که در کشور راه افتاده همه بر سر قدرت است، بر سر حل مسائل اقتصادی نیست، بر سر حل مساله فقر نیست، بر سر ایجاد یک جامعه اسلامی نیست. سبک زندگی را می‌خواهیم با اسلام سیاسی درست کنیم یا با اسلام اجتماعی؟ اسلام اجتماعی آن است که امیرالمومنین(ع) می‌فرمود و اجرا می‌کرد.
 
پیامبر اسلام (ص) به قدری در مورد همسایه به ما تاکید کرده است که همگی گمان می‌کردند همسایه از شما ارث می‌برد. کو آن محبت‌ها،‌دوستی‌ها، برادری‌ها، پیوندها؟ چرا نمی‌توانیم با همدیگر زندگی کنیم؟ با نگاه سیاسی و امنیتی نه اصول‌گرا می‌تواند با اصلاح‌طلب زندگی کند، نه اصول‌گراها با همدیگر می‌توانند زندگی کنند تا زمانی که یاد نگیریم در حکومت باید با همدیگر زندگی کنیم، نمی‌توانیم کاری انجام دهیم که این ریشه در سبک زندگی دارد که ناشی از معرفت اسلامی است که به جامعه دارد. نگاه اسلام به جامعه یک نگاه توحیدی است و در حال حاضر به مردم سالاری دینی و ولایت فقیه تبدیل شده که این در کشور ما شگفتی ایجاد کرده است و بزرگ‌ترین قدرت منطقه شده‌ایم، اما هنوز نگاه اسلامی به زندگی و اقتصاد نداریم.
 
اگر این نگاه‌ها را داشته باشیم یک تحول بزرگی در کشور ما صورت می‌گیرد و از این طریق می‌توانیم شکوفا‌ترین اقتصاد و زندگی و هنر را درست کنیم. اگر این عینک سیاست را کنار بگذاریم و عینک اسلام اجتماعی را بزنیم این اسلام اجتماعی که می‌گویم مکمل اسلام سیاسی است و هر دو مکمل اسلام فردی است، لذا در ساحت اسلامی تنها سیاست نیست، جامعه و فرد هم حضور دارد. با کمک این سه دیدگاه می‌توانیم خود و کشور را اداره کنیم. حال اگر از این زاویه وارد فضا شویم و پیشنهاد کنیم که چه کاری انجام دهیم، چند کار اساسی باید صورت بگیرد. اول پای سیاست و امنیت را از مسائلی که به آن مربوط نیست بیرون بکشیم نه اینکه به دنبال جریانات انحرافی برویم. جایی که فرهنگ باید باشد سیاست و حکومت و دولت چه می‌خواهد؟ ما خلاء دین را نباید با سیاست پر کنم. این اولین نگاه است. یعنی نگاه امنیتی ‌ سیاسی را کنار بگذاریم و نگاه فرهنگی اجتماعی را به مردم در پیش می‌گیرم.
 
رضایی: باید به مردم نگاه فرهنگی اجتماعی داشته باشیم. باید اقوام نگاه فرهنگی اجتماعی داشته باشند، چرا شورای عالی انقلاب فرهنگی زمانی که به آذری‌ها توهین شد کاری نکرد، به لرها توهین شد کاری نکرد،‌آقای قالیباف در بخش معماری گفتند کو بخش‌نامه‌ای که شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره معماری داده باشد. معماری در تهران باید براساس ضوابط اسلامی باشد، آموزش و پرورش اصل است، اما معماری را هم باید جدی گرفت.
 
مسئله دومی که می خواهم مطرح کنم اخلاق است. من اخلاق را به رفتار دولتمردان برمی گردانم و ان شاءالله اولین دولت اخلاقی را شکل خواهم داد من برادری و تواضع را در جامعه درست خواهم کرد. برنامه‌ها را سمت و سو می دهم به سمت جمهوری یعنی به سمت مردم می برم. چرا من می گویم "سلام بر زندگی یا ابوالفضل". در کربلا دو بعد وجود داشت یکی جبهه نظامی و دیگری خیمه‌ها بود. امام حسین(ع) به قوی‌ترین فردش که حضرت ابوالفضل(ع) بود گفت شما بروید به سمت خیمه‌ها و آب برسانید. ما را می خواهند محاصره اقتصادی کنند نباید اجازه دهیم ما قدرت را و سیاست را پشت سر گذاشتیم رسیده‌ایم به گردنه فرهنگی،‌اقتصادی اگر این گردنه را رد کنیم یک گفتمان بزرگ جدید به گفتمان سیاسی انقلاب اضافه می‌شود چرا انقلاب را در بعد سیاسی و ایستادگی و مقاومت خلاصه کنیم انقلاب می تواند گفتمان ایجاد کند هنر را در دنیا تحت تاثیر قرار دهد و در دنیا منشا تحول باشد.
 
من پیشنهاداتی دارم که آنها را مطرح می کنم هنر را به وزارت فرهنگ وارشاد اضافه خواهم کرد و آن را وزارت فرهنگ، هنر و ارشاد اسلامی خواهم گذاشت، صندوق فرهنگ را به زیر مجموعه صندوق ملی اضافه خواهم کرد. اقتصاد فرهنگ و هنر و اقتصاد ورزش را سامان خواهم داد. شورای عالی راهبردی فرهنگ را برای ارتباط با بخش های فرهنگی راه اندازی می کنم که تا این گونه نباشد یک نفر در دولت به هر کسی بخواهد پول بدهد.
 
اهانت به مرجعیت را خط قرمز اعلام می کنم. حوزه های علمیه را تقویت می کنم کار ورزش را به دست ورزشی‌ها می‌دهم. پارتی بازی را در ورزش، فرهنگ و هنر پایان می‌دهم. فرهنگ اقوام را اعم از آذری، ترک، لر ، بلوچ و عرب که منبع فرهنگ ما هستند حفظ می‌کنم و روحیه پهلوانی را به ورزش بازمی گردانم.
 
غرضی: ایران یک مجموعه فرهنگی در طول تاریخ است، قبل از اسلام و بعد از اسلام. این که ابوالکلام آزاد بیان می‌کند که کوروش همان ذوالقرنین است و کوروش ناجی یهودیان می‌شود و این که کشوری که بیش از 30 میلیون کیلومتر مربع است بدون جنگ داخلی اداره می‌شد عظمتی است که ملت با خود داشته است. اسلام بر حاکم پیروز شد نه بر ملت. فرهنگ عظیم اسلام توانایی پیدا کرد که علاوه بر اینکه بتواند با فرهنگ مهاجم آمیزش کند و آن را از دستش بگیرد و خودش بر آن پیروز شود یک واقعیت عظیم تاریخی است. ببینید چه اتفاق عظیمی افتاده که خاندان پیامبر گرامی دچار گرفتاری بنی امیه می‌شوند. چه کسی این خاندان را از دست بنی‌امیه نجات می‌دهد؟ ایران و ابومسلم خراسانی این را می‌کنند ما از این جا به دمشق رفتیم و به این خاندان ایمان آوردیم. بنی عباس گفتند تبعیت می‌کنیم. نگاه‌مان را از نگاه سیاسی به سمت نگاه اجتماعی ببریم. هرگز در تاریخ خاورمیانه این عظمت مورد دقت قرار نگرفته و کسی نرفته این‌ها را بررسی کند. حالا در قدرت سیاسی ما کم‌کم این مسائل به شکلی مطرح می‌شود که ایران عجب عظمتی داشته، دارد و خواهد داشت.
 
جریان اجتماعی ملت ما یک جریان فرهنگی بسیار وسیع‌تر از مرزهای جغرافیایی بوده و هست و خواهد بود. ما در تاریخ توانایی‌های زیادی داشتیم و این ناشی از فرهنگ عمومی ملت است که ناشی از حکومت‌ها و اشخاص نیست. برخی از بزرگان دائما به توانایی‌های دولت و مسوولیت‌های آن ایراد می گیرند نمی‌شود دائم به وجهه دولت ایراد گرفت آنچه که مسلط بر تاریخ و فرهنگ عامه مردم و توانایی‌های آن‌ها است. من با کلمه اجباری که در زمان رضاخان مطرح شد، مخالف هستم. در زما‌ن‌های گذشته نیز این مسئله عنوان شده بود ولی علما همواره با هم مخالفت کردند. آنچه شما تصور کنید فرهنگ مذهبی ناشی از سیاست از خطاست این که تصور شود ناشی از قدرت سیاسی است خطاست و این‌که تصور شود قدرت سیاسی توانایی اداره جامعه را دارد خطاست همچنین تصور این که قدرت سیاسی می‌تواند در جامعه دخالت کند خطاست.
 
این که فکر کنیم با چند تا دولت می توانیم زندگی مردم را تغییر دهیم خطاست این که فرهنگ عمومی جامعه را ساخته است با روس‌ها ،آمریکا وانگلیس جنگیده است اونی که در قرن اخیر توانسته خود را تثبیت کند فرهنگ عمومی جامعه است اونی که توانسته لشکر بسازد فرهنگ عمومی مردم است.
 
در سال 1304 آموزش و پرورش رضاخانی درست شد و تا حالا هم ادامه دارد در آن زمان هر کسی می رفت دنبال یک مهارتی یک درسی هم می خواند و می‌آمد. ولی از دهه سه و چهار تا حالا فرهنگی را تحمیل می کنیم وقتی به دانشگاه می رسیم فرهنگ مدرک گرایی را تحمیل می کنیم در تمام دنیا عزیزانشان را که به سن 18 سال و 20 سال می رسند یک مهارتی دارند و می روند دنبال کار ولی جوانان تا سن 27 سالگی در خیابان رها می‌شوند.
 
یا باید بروند دانش نامه بگیرند و پس از آن سربازی رفته و بعد از آن روز اولشان است 10 سال از عمر آن‌ها تلف شده ما هم نشستیم و می گوییم آقا به چه خوب. بابا این روش‌های گذشته رضاخانی و محمدرضاخانی و مدرک گرایی متروکه است ما نباید به فرهنگ‌های گذشته کار کنیم فرهنگ پهلوی مرد خودشان رفتند و فرهنگشون مانده است هنوز هم ادامه دارد چهار میلیون دانشجو داریم فدای قدم همه‌شان. ولی عزیزان تو باید بروی مهارت کسب کنی نه این‌که به دنبال مدرک باشیم. این لیسانس‌ها را می خواهید چی کار کنید آیا کار داریم؟
 
پسران و دختران بسیاری با مدرک لیسانس علوم سیاسی، حقوق و ... گریه می‌کنند زیرا کار ندارند آن‌ها با هشت ساعت کار فیزیکی و 500 هزار تومان حقوق ماهیانه سر می‌کنند. لعنت بر ما که ما افرادمان را به جای این که به سمت نرم افزار ببریم به سمت سخت افزار می بریم. همه عزیزانمان را مجبور به این کار می کنیم. بابا این تهران دیگر آدم‌هایش نمی روند کارگری کنند. نسل دومی موبایل را در سال 1373 آوردند هنوز نسل سه وچهار آمده به قدری آن‌ها کارآفرین یک تجارت بزرگ است می توانیم یک دولت الکترونیک بسیار بزرگ داشته باشیم. اگر تکنولوژی را رها کنیم جوانان فرار می کنند.
 
قالیباف: به هر حال ما زحمت‌های زیادی کشیده‌ایم اما در حوزه اقتصادی و فرهنگی کارنامه ما برای مردم قابل قبول نبوده است و باید یک تغییر اساسی و تحول جدی در عدم کارآمدی ایجاد کنیم و به این مدیریت پایان دهیم. آن چه از انقلاب اسلامی، امام راحل و دین اسلام یاد گرفته‌ایم بوده است که رویکرد اجتماعی باید اساس کار ما باشد. ما به جای منابع مادی باید اولویت خود را بر سرمایه اجتماعی قرار دهیم. اگر با این نگاه جامعه را مدیریت کنیم هم بر فقر و هم بر تبعیض و فساد چیره می‌شویم. در دفاع مقدس رویکرد ما رویکرد اجتماعی بود اما ما در حوزه اقتصاد، فرهنگ و سیاست با این رویکرد پیش نرفتیم. به نظر من بی‌اعتمادی آنقدر که به ما خسارت وارد کرده است، گرانی خسارت وارد نکرده است. ما برای مبارزه با گرانی نیاز به همدلی مردم و اقتصاددانان داریم. اما اقتصاددانان به دلیل بی‌اعتمادی در این مسیر مشارکت نمی‌کنند. دولت اجتماعی یک دولتی است که تبلور حضور اقشار مختلف مردم است. دولت اجتماعی باید قبل از توجه به آمار به شهود جمعی توجه کند. کارنامه من در نیروی انتظامی و شهرداری بیانگر این بوده که رویکرد من رویکرد اجتماعی بوده است. آیا فقط یک معتاد مقصر است یا فقر و بیکاری به اعتیاد او منجر نشده است؟ کسانی که در این جرم سهیم هستند مثل دولت و خانواده باید در این باره جریمه خود را پرداخت کنند.
 
حدادعادل: من می‌خواهم نکته‌ای را به دوست عزیزم دکتر عارف عرض کنم. ایشان در بحث ماهواره گفتند که باید به جوانان مصونیت ببخشیم که آن‌ها تحت تاثیر قرار نگیرند. اتفاقا خودشان مثال اعتیاد را زدند. من قبول دارم که اعتیاد زمینه‌های اجتماعی، اعتقادی و اقتصادی دارد اما با این مباحث آقای عارف ا گر رییس جمهور شوند، اجازه می‌دهند مواد مخدر بدون حساب از مرزها وارد شود؟ قطعا نه. هر دو کار را می‌کنند و هم جلوی عبور مواد مخدر را می‌گیرند و هم مصونیت ایجاد می‌کنند. در هر مسئله‌ی فرهنگی نیز باید این طور عمل کنیم. گفته می‌شود که از نظر فنی ممکن نیست که خب آن وقت از اختیار ما بیرون می‌آید اما تا اینجایی که ممکن است ما باید هم مصونیت فرهنگی ایجاد کنیم و هم جلوی ریزش ورود سم را به داخل فضای جامعه بگیریم. نکته دیگر این است که مردمی که پای تلویزیون نشسته‌اند از ما که خود را داوطلب رییس جمهور کشور می‌دانند انتظار دارند که طوری صحبت کنیم که بتوانیم به جمع‌بندی برسیم.ا گر قرار باشد که ما موزاییک‌وار صحبت کنیم مثل موزاییک که همه چیز در آن است اما هیچ نقشی در آن ندارد درست نیست و نمی‌توانیم در این مناظره‌ها همین طور شروع کنیم و از هر چیزی چند ثانیه‌ای بگوییم و باید نظمی به این مناظره‌ها داده شود.
 
پس از سه ساعت و نیم مناظره میان هشت نامزد انتخابات ریاست جمهوری، کاندیداها وارد 10 دقیقه وقت استراحت شدند.
 
حیدری مجری مناظره از کاندیداها سوال کرد که می‌خواهند مناظره را ادامه دهند یا به استراحت 10 دقیقه‌ای بروند که از سوی نامزدها این‌طور تصمیم گرفته شد که پس از 10 دقیقه استراحت بازگشته و به 16 سوال دو دقیقه‌ای پاسخ دهند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین