-
اخلاق به زبان ساده به این معنی است که دروغ نگوییم؛ تهمت نزنیم؛ تخریب
نکنیم؛ به جای بدیها، خوبیهای دیگران را در یادآوریم؛ با مخالفان خود به
نیکی سخن بگوییم، و از همه مهمتر اینکه خود و اندیشهی خود را حق مطلق
ندانیم.
-اخلاق در دایره کلمات تعریف نمیشود، بلکه در جامه عمل
شناخته میشود، و چنان که برخی اهل معرفت گفتهاند، همه باید برخیزیم و
برای خدا، یک گام به جلو برداریم، تا جامعه از بداخلاقی رهایی بیابد. آفت
اصلی و اساسی که در صورت تداوم، نابودی حتمی جامعه اسلامی ما را در پی
دارد، «بداخلاقی و عدم التزام به گزارههای اخلاقی است»؛ غیبت، دروغ،
تهمت، بدخواهی، کینه، بغض، حسد و... جامعه را تباه میکند.
- «زیست اخلاقی» باید به مطالبه مهم و اساسی جامعه اسلامی ما تبدیل شود؛ برای رسیدن به این منظور، جامعه ما باید به «خودآگاهی اخلاقی» دست یابد و ضرورت و اهمیت اخلاق را درک کند و آن را رمز کمال و معیار رضایت خدای تعالی بداند. برای رسیدن به چنین سطحی، باید مسائل و مباحث اخلاقی را موضوع اصلی و همیشگی مباحثات گروههای مختلف اجتماعی، از جمله دانشجویان و دانشگاهیان، دانشآموزان، معلمان و ... قرار داد.
- برخی بر این باورند که درد جامعهی ما «ترس» است، لیکن راقم این سطور معتقد است که درد بزرگ و اصلی جامعهی ما «نترسیدن» است و ای کاش که درد جامعه ما «ترس» بود! دلیل بسیاری از بداخلاقیهای رایج جامعه ما، «نترسیدن از خدا» و در رتبه ای بالاتر فراموشکردن ذات مقدس اوست؛ نیک که بنگریم، «نترسیدن از خدا» را رمز همه مشکلات اخلاقی جامعه مییابیم.
- بخشی از بداخلاقیها، در اندیشههای غلط و برداشتهای ناصحیح برخی گروههای افراطی ریشه دارد. باید دقت داشته باشیم که ماهیت بیداری اسلامی، بیداری اخلاقی است و اگر این بیداری اخلاقی، به ظاهرِ سلفیگرایانه خود غلبه نکند، از دین جز پوسته، چیزی باقی نمیماند. اگر بتوانیم به دنیا ثابت کنیم که در مدار اخلاق حرکت میکنیم، دنیا نیز به حرفهای ما گوش میسپارد. جهانی به آرمان ملت ایران چشم دارد؛ آرمان «معنویت همراه با پیشرفت».