وی افزود: در دولت آینده، بناست عقلانیت در مقابل تصمیمهای احساسی و عاطفی، اهمیت بیشتری پیدا کند.
اهم اظهارات نماینده تهران در برنامه "من طهران" شبکه العالم در ادامه آمده است:
*به باور من در سال های گذشته، از همه ظرفیت های سیاست خارجی ایران استفاده نشده است. در روابط با کشورهای عربی و به ویژه کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و منطقه خاورمیانه و همین طور در رابطه با غربیها. در رابطه با کشورهای چین و روسیه نیز می شد اقدامات بهتری انجام داد. گاهی هم استفاده از ادبیات نادرست، موجب وارد شدن آسیب هایی به کشور شد.
*در حوزه فرهنگ، برای اهل فرهنگ و هنر جایگاهی که شایسته آن هستند،
لحاظ نشده است و از این نظر آسیب هایی به کشورمان وارد شده است. این آسیب
ها باید برطرف شوند و ان شاء الله تغییرات مورد نظر جناب آقای روحانی
قاعدتا در همین زمینه ها خواهد بود. به عنوان مثال یکی از عوامل نارضایتی
بخشی از جامعه ما، نوع برخوردی بود که بعد از انتخابات سال 88 در کشور با
منتقدان صورت گرفت. گاهی تندروی هایی شد، گاهی خشونت هایی شد و فصل سوم
قانون اساسی ما که شامل حقوق ملت است،در مواردی نادیده گرفته شده و به آن
درست عمل نشده است. رئیس جمهور جدید می تواند به پشتوانه آرای مردم وارد
این حوزه شود و این روش را تغییر دهد.
*در خصوص تغییر در اقتصاد باید گفت که بر اساس قانون اساسی، اقتصاد
سه جنبه دارد، جنبه دولتی، جنبه تعاونی و جنبه مردمی و خصوصی. و ما اصلی در
قانون اساسی داریم تحت عنوان اصل 44 که در آن تاکید شده است که فعالیت های
اقتصادی باید به مردم واگذار شود. ما هنوز در این مجال به اهداف نهایی
نرسیده ایم و رئیس جمهور می تواند در این جهت بسیار موثر باشد و اقتصاد
کشور را تا حد زیادی به مردم بسپارد و رقابتی سالم ایجاد کند و باعث پیشرفت
اقتصادی کشور شود.
*تغییرات مدنظر آقای روحانی در چارچوب قانون اساسی خواهد بود، هنوز ظرفیت های بسیار زیادی در قانون اساسی ما وجود دارد که تحقق نیافته است. در هر صورت باید تاکید کنم اگر منظور از تغییر، این باشد که ساختار نظام تغییر کند یا مثلا اختیارات شورای نگهبان کم شود، طبیعی است که این تغییرات، شامل این مسائل نخواهد شد.
* محور شعارهای آقای روحانی بحث اعتدال است، صرف نظر از اصلاح طلب بودن یا اصولگرا بودن، اساساً ایشان هم قائل به دیواری بین اصولگرایان معتدل و اصلاح طلبان معتدل نیستند و به نظر شخص من، اساساً این دیوارکشی بین اصلاح طلبان و اصولگرایان، یک مرزبندی ذهنی و انتزاعی است و مرزبندی واقعی نیست، اصولاً ما معتقد هستیم که هم باید اصلاح طلب باشیم و هم اصولگرا و اصولاً هر اصولگرایی، اصلاح طلب هم هست، زیرا ما معتقدیم که جامعه اسلامی باید دائما درحال یک اصلاح مستمر باشد که ما به آن امر به معروف و نهی از منکر می گوییم و هر اصلاح طلبی هم، اصلاحات خود را براساس یک سری اصول و مبانی قرار می دهد؛ بنابراین، لاجرم هر اصولگرایی، اصلاح طلب است و هر اصلاح طلبی اصولگرا.
*{ در پاسخ به سوالی درباره مطرح شدن نام وی به عنوان وزیر ارشاد}:
بله، فعلا این مسائل درحد شنیده هاست و در رسانه ها مطرح شده البته از طرف
یکی از نزدیکان ایشان به من گفته شد و در آن کارگروه تعیین وزرا، به هر حال
اسم بنده هم مطرح شده و از من سوال شد که آیا شما می پذیرید یا نه، من به
آن ها پاسخ دادم که اگر نظر خود آقای روحانی باشد و ایشان اصرار داشته
باشد، بنده می پذیرم، البته باید با خود ایشان دیدار کنم و مواضع خودم را
با ایشان روشن کنم و کاملاً به صورت شفاف وارد بشویم و البته این مساله
هنوز به طور جدی مطرح نشده است.
*نیاز جامعه امروز ما، اعتدال و عقلانیت است و این عکس العملی است به رفتارهایی که دراین دوره هشت ساله وجود داشته و درنتیجه فکر می کنم که این دسته بندی اصولگرا و اصلاح طلب، کم کم جای خود را به دسته بندی جدید خواهد داد.
*هاشمی از بزرگان انقلاب اسلامی بوده و مورد احترام مردم ایران است، از نظر نقش در پیروزی انقلاب اسلامی، هوش و ذکاوت سیاسی و روش اعتدالی، عامل توازن در سیاست داخلی و خارجی ایران بوده است.آقای روحانی ضمن اینکه مانند دیگران علاقمند به رفسنجانی است، روابطی با وی نیز دارد از قبل از انقلاب، دوره انقلاب، پس از پیروزی انقلاب در دوره جنگ، که آقای رفسنجانی فرمانده جنگ بودند، آقای روحانی مسئولیت بخش پدافند هوای را به عهده داشتند و همیشه در کنار هاشمی بودند، لذا ارتباط و علاقه زیادی بین آنان است، در آینده روحانی از مشورت و هدایت رفسنجانی استفاده خواهد کرد.
* آقای روحانی گفت که انتخابات تمام شک و شبهه درباره مشروعیت نظام را از بین برد و باعث مشروعیت بیشتر نظام شد، لذا این مشروعیت و ظهور دموکراسی در ایران، باعث شد دنیا مشاهده کند که انتخابات پرشور ، سالم و آزاد در ایران شکل گرفت.
افکار احمدینژاد متأثر از نفوذ اسفندیار رحیم مشایی است
علی مطهری همچنین در گفتوگو با خانه ملت، با بیان اینکه اصولگرایان و اصلاح طلبان معتدل می توانند در مقابل افراط گرایی با همکاری یکدیگرحزبی فراگیر تشکیل دهند، گفت: معتقدم این اقدام نیاز امروز جامعه است.
اهم اظهارات وی را بخوانید:
* محمود احمدی نژاد با حزب میانه خوبی
نداشت، از سال های اول دولت نهم اعلام کردم که احمدی نژاد نه اصولگرا است و
نه اصلاح طلب و افکار ویژه خود را دارد که بخشی از آن نیز ناشی از
نفوذاسفندیار رحیم مشایی است. دولت احمدی نژاد نیز برای خود گفتمان خاصی
داشت اما صرف خاص بودن و حرف جدید داشتن دلیل بر درستی یک راه نیست. برداشت
درست از اصل ولایت فقیه، تاکید بر مساله آزادی بیان، تاکید بر مساله عدالت
به معنای درست خود، تاکید بر استقلال فرهنگی از جمله مبانی این حزب فراگیر
است که باید تبیین شود.
*حزب فراگیر نباید دولتی باشد، من با تشکیل یک حزب دولتی بدین معنا که بر اساس پیروزی دولت اعتدال، حزبی متکی به دولت همچون حزب مشارکت که متکی به دولت اصلاحات بود شکل گیرد مخالف هستم، تفکر تشکیل حزب فراگیر از گذشته وجود داشته و در حال حاضر نیز به دلیل وجود زمینه تشکیل آن، شکل گرفتنش بدون وابستگی به دولت مفید است.