کد خبر: ۲۰۰۵۱۶
تاریخ انتشار : ۱۸ تير ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۲
ناگفته های کاندیداتوری و ردصلاحیت هاشمی

پاسخ هاشمی به پیغام شورای نگهبان:چرا اصرار بر تحمیل هزینه رد صلاحیتم بر نظام دارند؟

اول يكي از آقايان به ديدار آيت‌الله هاشمي رفسنجاني آمد و پيغام آورد كه صلاح شما و انقلاب است كه انصراف دهيد. اما پاسخ آيت‌الله هاشمي چنان محكم بود كه بنده خدا خیلی سریع رفت و براي بار دوم يكي از رؤساي قوا آمد و پيام را تكرار كرد و آيت‌الله گفت: «مردم با آمدن من اميدوار شدند و نمي‌خواهم به مردم خيانت كنم»...
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در گزارشی به حواشی نامزدی وی در انتخابات ریاست جمهوری گذشته پرداخت و نوشت:

خدا گر ز حكمت ببندد دري        ز رحمت گشايد در ديگري

مردم هرگز آن عصر رویایی واپسین روزهای اردیبهشت 92 را از یاد نخواهند برد، آن ساعت شورانگیز نام‌نويسي آيت‌الله هاشمي رفسنجاني در آخرين دقايق فرصت قانوني ثبت‌نام براي نامزدي در انتخابات دوره يازدهم رياست جمهوري را ، که بارقۀ امید وشعف غیر قابل وصف را به سرعتی همچون نور در فضای کشور و در قلب میلیونها ایرانی پراکند بطوری که شعاعش حتي محافل سياسي بين‌المللي را نیز تکان داد. مردم سراسر كشور كه باور نمي‌كردند، مرد بحران‌ها به ميدان بيايد، از سر شادماني به هم تبريك مي‌گفتند و به گونه‌اي شده بود كه انگار باد، خبر آمدنش را به سراسر كشور برد. موج اميد، درياي خيال مردم را فرا گرفت و اقتصاد نفسي تازه كشيد.

ناصحاني كه تا قبل از آن كلاه پدرانه بر سر خويش مي‌گذاشتند و آيت‌الله را از آمدن «نهي از معروف!»مي‌كردند، تا یکی دو روز در بهت شادی مردم منجمد بودند و كم‌كم كه يخ قلم‌هايشان آب شد و ناگهان مهر پدري را واگذاشتند و دشمنانه تهديد كردند و به مصداق مثلي كه مي‌گويد «الغريق يتشبّث بكلّ حشيش، آدمي كه دارد غرق مي‌شود، به هر علف و خس و خاشاكي چنگ مي‌اندازد» حتی دست نياز به دشمنان شناسنامه‌دار انقلاب در خارج از كشور نیز دراز كردند تا مطاعی بدست آرند و شناسنامه انقلاب را مخدوش كنند.

خوب است كه براي ماندگاري در تاريخ بنويسيم كه آيت‌الله هاشمي رفسنجاني چرا آمد و چگونه مانعش شدند و مهم تر از همه اینکه علیرغم بی اعتنا به پیغام ها ، بر عهد خود با مردم ایستادند و دوباره بسان انتخابات 84 که گفتند:"وقت آبرو دادن برای مردم است"، زیر بار تحمیلی انصراف نرفتند و تحمل تلخی ها را در کنار مردم ترجیح دادند؟

انتقاد رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام از شيوه مديريت اجرايي كشور بر كسي پوشيده نبود و نيست. ايشان با علم به خصوصيات مديريتي آقاي احمدي‌نژاد از همان سال 1384 نسبت به مشكلات آينده كشور هشدارهاي مكرر مي‌دادند و در سال 1388 هم رويكرد انتخاباتي ايشان تغيير شرايط موجود بود كه طي خبرهاي متعدد در همان ايام منتشر شد.

پس از انتخابات سال 1388 و اتفاقات تلخ، آيت‌الله هاشمي رفسنجاني زماني با سكوتي كه فرياد معرفت بود و زماني با هشدارهاي دلسوزانه، تصويري از شرايط امروز جامعه را پيش‌بيني مي‌كرد كه بايگاني رسانه‌ها مملو از ابراز نگراني‌هاي فراوان است.

از يك سال پيش كه زمزمه‌هاي زودهنگام انتخابات رياست جمهوري در كشور پيچيد، هر بار كه گروه‌هاي مختلف به مناسبت‌هاي گوناگون به ديدار ايشان مي‌آمدند، ترجيع‌بند سخنان آنان، گلايه از اوضاع موجود و دعوت از ايشان براي اصلاح امور بود و ايشان نيز با دعوت همگان به صبر و تحمل، اظهار اميدواري مي‌كرد كه تدبير، محور كارها شود و مردم، نخبگان و حاكميت با انتخاب خط اعتدال، جامعه را از عوارض افراط و تفريط كه طي سالهاي اخير، دامن، آن را گرفته، نجات دهند.

با آغاز سال 1392 تقاضا حتي در ديدارهاي نوروزي، آن قدر صريح بود كه ديداركنندگان ديگر تقاضاي راهنمايي نداشتند، بلكه فقط بر اين نكته تكيه مي‌كردند كه شرايط فقط با آمدن آيت‌الله هاشمي رفسنجاني عوض مي‌شود. حجم این تقاضاها به گونه‌اي كه در ديدار ايثارگران استان خوزستان يكي از حاضران با صراحت اعلام كرد كه «آقاي هاشمي اگر ثبت‌نام نكنيد، روز قيامت جلوي امام و شهدا يقه شما را مي‌گيريم.»اما رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام كه مي‌دانست موانع و مشكلات چه و چگونه‌اند، به اين جمله بسنده مي‌كرد كه «من چيزهايي مي‌دانم كه شما نمي‌دانيد.»

در ايام ثبت‌نام نامزدها، ديداركنندگان التماس و خواهش مي‌كردند و آيت‌الله همچنان سعي مي‌كرد آنان را قانع نمايد. در همين ايام پيام‌هاي جداگانه‌اي از علما و مراجع قم و نجف به ايشان رسيد كه حضورشان را ضروري مي‌دانستند.در يك سوي ديگر اين دعوت‌ها، روزنامه‌ها و شخصيت‌هاي فراوان حقيقي و حقوقي بودند كه در قالب مصاحبه، مقاله، سخنراني و يادداشت اين‌گونه به جامعه القا مي‌كردند كه آيت‌الله هاشمي رفسنجاني با اينكه مي‌تواند منجي كشور باشد، چون نسبت به مشكلات اداره كشور آگاهي دارد، راحت‌طلبي را برگزيدند.

همه اين فشارهاي پيدا، در كنار وعده‌هاي فراواني كه از ناگفته‌هاي انتخابات اخير است، باعث شد كه آيت‌الله هاشمي رفسنجاني در عصر جمعه 29 ارديبهشت، از عزم جدي براي نيامدن به ترديد برسند. آن‌گونه كه خود مي‌گويد: «عصر آن روز احساس كردم دارم به استبداد رأي نزديك مي‌شوم كه در مقابل اين همه خواهش، بر حرف خود پافشاري مي‌نمايم. به قرآن پناه بردم و استخاره نمودم كه خوب آمد. اگرچه تأكيد مي‌كرد كه كاري بسيار خوب است، اما به نتيجه نخواهي رسيد. اين راهنمايي مرا به تقاضاي مردم نزديك كرد تا اينكه صبح روز شنبه، از لحظه ورود به دفترم، افراد فراواني مي‌آمدند كه همچنان بر نام‌نويسي‌ام تأكيد مي‌كردند.»

آن‌گونه كه در خبرهاي آن روز بود، پاسخ آيت‌الله هاشمي، لزوم هماهنگي با مقام معظم رهبري بود و بعدها اعلام شد كه در آخرين ساعت مهلت قانوني و پس از يك تماس تلفني با بيت رهبري، ايشان در وزارت كشور حاضر شدند و ثبت‌نام كردند.ثبت‌نام ايشان موجي از اميد را در جامعه ايجاد كرد و همزمان بعضي از جريان‌ها به چنان شوكي دچار شدند كه تا دو روز بيشترين حرف آنها، سكوت بود و كم‌كم قلم‌ها نوشتن آغاز كردند و زبان‌ها باز شدند كه خوب است براي داوري درباره اخلاق‌مداري بعضي از مدعيان اصولگرايي و پايبندي آنان به اخلاق اسلامي، بعضي از روزنامه‌ها را در آن ايام ببينيد.

كم‌كم كه شايعه ردّ صلاحيت بعضي از نامزدها در جامعه پخش شد، مردم به همديگر دلداري مي‌دادند كه اين تيغ نه مي‌خواهد و نه مي‌تواند صلاحيت آيت‌الله هاشمي رفسنجاني را ببرد. اما خبرسازي‌ها در مورد تصميم شوراي نگهبان، بر دل‌نگراني‌هاي مردم مي‌افزود. يكي مي‌گفت: «ردّ صلاحيت بعضي‌ها از عبادات ماه رجب بالاتر است» و يكي در خطبه‌هاي نماز جمعه مي‌گفت: «صلاحيت كسي كه بنز سوار مي‌شود، تأييد نمي‌شود.»

5 روز اول مهلت قانوني براي تأييد صلاحيت‌ها تمام شد و چون نتوانسته بودند جامعه تشنه به حضور هاشمي رفسنجاني را با وعده‌هاي خويش سيراب كنند و موج برخاسته از حضور ايشان را فروكش دهند، 5 روز ديگر مهلت گرفتند و در آخرين روز مهلت قانوني، رفت و آمدهايي از شوراي نگهبان به مجمع تشخيص مصلحت نظام اتفاق افتاد كه برگ‌هاي پنهان تاريخ معاصر ايران است.

اول يكي از آقايان به ديدار آيت‌الله هاشمي رفسنجاني آمد و پيغام آورد كه صلاح شما و انقلاب است كه انصراف دهيد. اما پاسخ آيت‌الله هاشمي چنان محكم بود كه بنده خدا خیلی سریع رفت و براي بار دوم يكي از رؤساي قوا آمد و پيام را تكرار كرد و آيت‌الله گفت: «مردم با آمدن من اميدوار شدند و نمي‌خواهم به مردم خيانت كنم» او نيز با اين نگراني كه «ردّ صلاحيت شما هزينه سنگيني براي نظام دارد» پاسخ شنيد كه «چرا اصرار بر تحميل اين هزينه بر نظام دارند؟!» كه در نهايت قانع شد و دفتر ايشان را ترك كرد.

سؤالي كه شايد آورنده پيام دليلش را نمي‌دانست. او رفت و همه نگاه‌ها به شوراي نگهبان بود كه سرانجام شبانه اعلام كردند كه صلاحيت آيت‌الله هاشمي رفسنجاني احراز نشد.خبر آن قدر براي جامعه غيرمترقبه بود كه علي‌رغم اعلام رسمي از صداوسيما، خيلي‌ها باور نمي‌كردند. در ديدارهايي كه جمعي از فضلا و مدرسين حوزه علميه قم با حضرات آيات و مراجع عظام داشتند، همگي آن حضرات از عدم احراز صلاحيت آيت‌الله هاشمي رفسنجاني ابراز تأسف و تأثر و اظهار اميدواري كردند كه زمينه‌ي حضور ايشان در انتخابات فراهم گردد و برخي از فضلا و مدرسين حوزه علميه قم، تأسف و عدم رضايت خود را از عدم احراز صلاحيت رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام ابراز داشتند.

سركار خانم زهرا مصطفوي، حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن خميني، جمعي از طلاّب، فضلا و علماي حوزه‌هاي علميه، استادان دانشگاه‌ها، دانشجويان، معلمان، دانش‌آموزان، كارگران، كشاورزان، زنان، صنعتگران و همه اقشار و اصناف نيز از هر راه قانوني تلاش ‌كردند تا با حضور آيت‌الله هاشمي رفسنجاني در عرصه انتخابات، زمينه خلق حماسه سياسي هموار شود.

شخص آيت‌الله هاشمي رفسنجاني كه دلبستگي‌اش به نظام يادآور حكايت دو مدعي مادري براي تصاحب يك فرزند است كه داوري را به امام علي(ع) بردند و امام هم براي آزمايش، دستور دو نيم كردن فرزند را داد و مادر واقعي از سهم خويش گذشت، در اين داستان، با انتشار پيامي از مردم عذرخواهي كرد كه نتوانست از موانع عبور كند و به اميدهاي آنها، جامه عمل بپوشاند.البته هنوز ناگفته‌هاي فراواني هست كه اقتضاي مصلحت نظام ايجاب نمي‌كند باز گفته شود و مردم مطمئن باشند، تاريخ نمي‌گذارد گروهي با قلم و زبان بر واقعيت‌هاي امروز غبار بنشانند.


بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین