نتایج این تحقیق نشان می دهد ؛ 56 درصد این کودکان بي سوادند، 61 درصدشان مشكلات گفتاري دارند و در مجموع86 درصد آنها فاقد هرگونه مهارت شغلياند كه اين آمار نشان دهنده وضعيت نگرانكننده كودكان خياباني در كشور است.
در ايران آمار دقيقي از تعداد كودكان خياباني وجود ندارد؛ ولي در مجموع80 درصد كودكان خياباني، كودكان كارند كه به علت فقر اقتصادي خانوادهها مجبور به كار در خيابان هستند و بيشتر آنها در استانهاي خراسان، تهران، لرستان و كردستان به سر ميبرند،90 درصد اين كودكان داراي والدين هستند ، 80 درصدشان مهاجرند كه 42 درصد آنها از روستاها و شهرهاي ديگر كشور و 38 درصد از كشورهاي ديگر آمدهاند و از نظر جنسيت نيز 78 درصد آنها مذكر و در سنين 5 تا 18 سالگي قرار دارند.
از سويي ديگر تلاشها براي ساماندهي كودكان خياباني به عنوان قربانيان مدرنيسم و توسعه نامتوزان اجتماعي در حالي با تصويب آييننامهها و امضاي تفاهمنامهها ادامه دارد كه به گفته كارشناسان و آسيبشناسان اجتماعي، در خصوص كودكان خياباني در ايران، كار مطالعاتي و پژوهش عميقي صورت نگرفته است..
به اعتقاد روانشناسان ؛كودكان كار، ضريب هوشي بالايي دارند و در صورت دستيابي به حداقل امكانات خدماتي و آموزشي، ميتوانند به مدارج بالاي تحصيلي و شغلي دست يابند.
درحاليكه آييننامه ساماندهي كودكان خياباني بر جمعآوري و جذب و نگهداري كودكان خيابان در سطوح مختلف مراكز اقامتي تاكيد ميكند، آسيبشناسان هشدار ميدهند؛ جمعآوري كودكان كار و نگهداري آنها در مراكز بهزيستي مشكلات موجود را تشديد ميكند و مسؤولان بايد به جاي تكرار تجربههاي ناموفق گذشته، باندهاي تبهكار حرفهاي را شناسايي كنند كه با اعمالي چون سوء استفادههاي جنسي، قاچاق و فروش اعضاي بدن كودكان، آنها را به انسانهايي روان پريش با رفتارهاي ضد اجتماعي تبديل ميكنند.
شایان ذکر است ؛بر اساس آخرين تحقيقات 250 ميليون كودك «كار – خيابان» در كشورهاي در حال توسعه وجود دارند كه در مقاطع سني 5 تا 14 سال قرار دارند. در اين ميان تعداد پسران 3 برابر دختران است و 61 درصد آنها در آسيا، 32 درصد در آفريقا، 7 درصد در آمريكاي لاتين و 1 درصد در اقيانوسيه زندگي ميكنند.