کد خبر: ۲۱۰۲۲۲
تاریخ انتشار : ۲۳ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۲:۳۴
به بهانه مناظره تلویزیونی «تولید علم در دانشگاه ها»

از بحران ترافیک تا فرار مغزها؛ مقصر کیست؟

آیا برای مشکل فرار مغزها باید انگشت سوء ظن را به سوی دانشگاه و استادی که کارش را خوب انجام می‌دهد، بگیریم؟
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: دکتر رضا اجتهادی، عضو هیات علمی دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی شریف در مقاله‌ای که برای انتشار در اختیار سرویس علمی ایسنا گذاشته با انتقاد از آنچه «عبارت‌های ناصواب در تحقیر و تقبیح دانشگاه و دانشگاهیان» در برنامه تلویزیونی «مناظره» شبکه یک با موضوع «تولید علم و نشاط سیاسی در دانشگاه‌ها» عنوان شده، تاکید کرده است که ریشه مشکل فرار مغزها را نه در دانشگاه ها که در ضعف بخش‌های مسوول درایجاد اشتغال برای فارغ‌التحصیلان باید جست‌و‌جو کرد.

در این مقاله آمده است: «اگر تجربه سوار شدن تاکسی در خیابان های شلوغ و پر ازدحام شهرهای بزرگ کشور از جمله تهران را در ساعات اوج ترافیک داشته باشید حتما با این گفت‌وگو میان راننده و تعدادی از مسافران آشنا هستید که از تولید روز افزون خودرو و ورود آنها به خیابان ها گله دارند. آنها از مسوولان نیز به این خاطر که با وجود اطلاع از اینکه این خیابان های نحیف جای خودروی بیشتری را ندارند، جلوی خودروسازان را نمی‌گیرند گله‌مندند.

این گله مندی ها شاید در نگاه اول مقبول به نظر برسند ولی در حقیقت مصداق عدم نگاه عمیق به مشکلات کلان و به دنبال آن ارایه راه حل های عوامانه برای حل این مشکلات است.

در نگاهی کلان و ملی می‌دانیم که هر یک از اعضای جامعه باید در راه امرار معاش خود و نیز پیشرفت کشور تلاش کنند و هر کس به نوعی این کار را انجام می‌دهد. در این میان گروهی هستند که جامعه خودروسازان را تشکیل می‌دهند. گروهی هم هستند که جامعه شهرسازان را تشکیل می‌دهند. هر دو گروه در تلاش برای ارایه کار بهتر و پیشرفت جامعه هستند. جامعه هم باید از هر دو گروه انتظار داشته باشد که به بهترین نحو ممکن در انجام وظیفه شان بکوشند.

حال با این دید اگر باز به مشکل ترافیک قفل شده خیابان های تهران بنگریم می‌توانیم ببینیم که مشکل ترافیک شهر در عدم هماهنگی در کار این دو گروه است. گروهی که وظیفه اش خودرو سازی است، دارد کارش را بهتر انجام می‌دهد و هر روز در تلاش در تولید بیشتر خودرو است. اگر این خودروها در خیابان جایی برای حرکت ندارند، مشکل در عقب ماندن شهرسازان در احداث خیایان و پل و تونل و مترو و ... است.

جالب این است که کسی در محاوره درون تاکسی، شهرسازان را در مشکل ترافیک تهران مقصر نمی‌داند و تقصیر به گردن آنانی است که کارشان را بهتر انجام داده‌اند. راه حلشان هم این است که این جماعت نیز از اسب پایین بیایند و پا به پای بقیه پیش بروند تا اوضاع از این بدتر نشود.

بدیهی است که این راه حل هیچ گاه به عنوان راه حل تخصصی از طرف کارشناسان مطرح نمی شود. شاید یک راننده خسته در خیابان های پر ازدحام از تولید کنندگان خودرو دلگیر باشد ولی انتظار نمی‌رود که مثلا شهردار تهران در پاسخ به چرای عدم حل مشکل ترافیک تهران، پاسخ دهد که مقصر خودروسازانند که زیاد تولید می‌کنند!

این مقدمه را به این دلیل آوردم که شباهت های فراوان میان مشکل ترافیک و مساله فرار مغزها و از آن جالبتر شباهت‌های بیشتر در تحلیل ها و راه حل های ارایه شده برای حل مشکل دیده میشود.

تعدادی از دانشگاه های خوب کشور در تلاشند که با همت اساتید خود فارغ التحصیلانی با استانداردهای جهانی تولید کنند. این دانشگاه ها پا به پای بهترین مراکز آموزشی و پژوهشی دنیا سعی در تولید علم و دانش دارند. موفقیت ارزشمند این دانشگاه ها باعث جذب بهترین استعدادهای کشور به آنها می‌شود و آوازه موفقیت آنها از مرزها گذرکرده و در سراسر دنیا به این دانشگاه ها و فارغ التحصیلان آنها به چشم دیگری نگاه می‌شود ولی تعداد این فارغ التحصیلان و تخصص آنها از ظرفیت جذب بازار کار و صنعت در کشور بیشتر است.

دکتر اجتهادی

کسانی که باید در این کشور شغل تولید می‌کردند به اندازه کافی خوب کار نکرده اند. این‌بار تولیدات این دانشگاه ها باهوش تر از آن هستند که پشت گره کور ترافیک در جستجوی کار بمانند. اینان به محض برخورد به موانعی در سر راه، آینده خود را در جایی دیگر می‌جویند که هم برایشان کاری مهیا است و هم قدر تخصصشان دانسته می‌شود.

کاملا بدیهی است که این اصلا برای کشور خوب نیست که قسمتی از نیروی متخصص، کاری و جوان خود را که برای پرورشش هزینه و وقت صرف کرده است، این چنین از دست بدهد ولی اگر از دست ندهد با آنها چه کار خواهد کرد؟

آیا برای مشکل فرار مغزها باید انگشت سوء ظن را به سوی دانشگاه و استادی که کارش را خوب انجام می‌دهد بگیریم؟ بله می‌شود کاری کرد که دانشگاه دیگر کار خودش را خوب انجام ندهد! دیگر فارغ التحصیلی تولید نکند که در عرصه بین المللی توان رقابت داشته باشد! دانشجویی را پرورش ندهد که درهای دانشگاه‌های کشور های پیشرفته برای ادامه تحصیل آنها گشوده شود! پژوهشگرانی تولید کند که هیچ دانشگاه و پژوهشکده بین المللی آنها را جدی نگیرد! بله می‌شود!

شباهت‌های مشکل فرار مغزها و مشکل ترافیک از این هم بیشتر است. در محاوره داخل تاکسی، سرنشینانی خودرو سازان را به دلیل تولید بیشتر ملامت می‌کنند که در همان لحظه از خودروهای همان سازندگان منتفع هستند. این خودرو یا برای آنها شغل ایجاد کرده (راننده)‌ یا آسایش (مسافران). در اینجا هم گروهی که به واسطه وجود همین دانشگاه ها تخصصی یافته اند و شغل و آسایشی برایشان فراهم شده و پست و مقامی به دست آورده اند، دانشگاه را در تلاشش برای تولید بهتر علم و دانش سرزنش می‌کنند.

این‌بار تولیدات این دانشگاه ها باهوش تر از آن هستند که پشت گره کور ترافیک در جستجوی کار بمانند. اینان به محض برخورد به موانعی در سر راه، آینده خود را در جایی دیگر می‌جویند که هم برایشان کاری مهیا است و هم قدر تخصصشان دانسته می‌شود.

ولی تفاوتی مهم در اینجا وجود دارد. در مورد مشکل ترافیک، آن گلایه ها در درون تاکسی می‌ماند و هیچ گاه به حوزه های مدیریتی نمی‌رسد. هیچ گاه در برنامه های زنده صدا و سیما، خودروسازان به دلیل تلاش بیشتر مقصر ترافیک تهران معرفی نمی‌شوند. هیچگاه از رانندگان تاکسی دعوت نمی‌کنند که در میزگردی در رسانه ملی درباره روش‌های حل مشکل ترافیک به مناظره بنشینند ولی در جمعه گذشته (15 شهریور) کسانی که جایگاه خود را مدیون همین دانشگاه و اساتید آن هستند در یک برنامه زنده از رسانه ملی با الفاظی توهین آمیز از معلمان خود یاد کردند و بهترین دانشگاه ها و دانشکده های کشور را به دلیل توجه به علم و پژوهش و نیز پرورش اندیشمندانی در استاندارد جهانی سرزنش کردند.

گویا اینان نقش دانشگاه ها را در پیشرفت کشور فراموش کرده‌اند. نمی‌بینند این همه پزشک و پرستار و معلم دلسوز را که در جای جای کشور در تلاشند. نمی‌بینند این همه کارشناس و مهندس و تکنسین فعال را که محصول همین دانشگاه ها هستند. بله! دانشگاه در همه جا و به خصوص صنعت حضور داشته و دارد. بله! استاد کارش را بهتر انجام داده است. او مستحق تقدیر است.»
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین