به گزارش مهر،از سوی دیگر تمام حمایتهای دولتی در بنیاد سینمایی فارابی، وزارت ارشاد و ... در بحث تولید خلاصه می شود و در بخشهای سینماداری، پخش و توزیع حمایت های لازم صورت نگرفته در نتیجه چرخه اقتصاد سینمای ایران ناقص است.
از آنجا که سینمای کشور بدون پشتوانه اقتصادی و فروش خوب فیلمها در سینما را به جایی نمیبرد و قهر مردم با سالنهای سینما پدیدهای است که مدتهاست زنگ خطر آن در ایران به صدا درآمده است، نشستی برای تحلیل این شرایط در خبرگزاری مهر برگزار کردیم.
هادی منبتی مدیرعامل موسسه تصویر شهر و مدیر دو پردیس سینما ملت و رازی، داریوش باباییان مدیر سینما صحرا و سیروس تسلیمی تهیهکننده سینما از جمله مهمانانی بودند که در این نشست حضور داشتند و درباره مسائل و مشکلات سینماداری سخن بسیار گفتند.
در بخش دوم و پایانی این نشست صحبت هایی درباره کیفیت پایین فیلم های ایرانی و عدم استقبال مخاطب از این فیلم ها مطرح شد؛ فیلم هایی که هیچ نتیجهای جز خالی نگه داشتن سالنهای سینما در بر نداشتهاند. در واقع بحث اصلی ما در این بخش حول محور دلایل تولید فیلم و آمار تولیدات سینمایی در طول سال چرخید و طبق آماری که هادی منبتی ارائه کرد در طول سال 90 فیلم تولید می شود که از این تعداد تنها 30 فیلم رنگ پرده را به خود می بینند. این درحالی است که هزینه حامل های انرژی و همچنین هزینه نگهداری سالن ها بیش از آورده ای است که در اکران سینماهای ایران نصیب صاحبان سینما می شود.
اما یکی از پیشنهادهای این سینماداران اکران فیلم های خارجی برای تقویت تولید داخلی از جهت نزدیک شدن به استانداردهای تولید بود. حاصل این نشست را از نظر میگذرانید:
* در کنار بحث صنعتی شدن سینما لازم است به تولیدات این صنعت در ایران به خصوص در چهارسال اخیر اشاره کنیم. سئوال این است که تولیدات نازل در این زمینه تا چه اندازه بر چرخه اقتصاد سینمای ایران به خصوص در بحث سینماداری تاثیر گذاشته است؟
منبتی: من معتقدم که تولیدات سینمای ایران به لحاظ کیفی از سطح استاندارد مطلوب برخوردار نیستند البته این بدین معنا نیست که نیمه پر لیوان را نبینیم. سینمای ایران ویترین خوبی در حضور بین المللی دارد و آثار بسیار خوش آب و رنگی در اغلب جشنواره های معتبر بین المللی داریم که جوایز خوبی هم می برند که جایزه اسکار اصغر فرهادی از جمله جوایز ارزشمند سینمای ایران در سطح بین الملل است.
بسیاری از کشورهای دنیا فاقد چنین ویترین سینمایی هستند. به همین دلیل من معتقدم سینمای ایران حرف برای گفتن بسیار دارد.
*از جهت تکنیک چطور؟
منبتی: حرف من سینمای ایران از جهت تکنیک نیست چراکه در این حوزه سینمای هالیوود از سینمای ایران جلوتر است. منظور من تولیدات سینمای ایران از جهت محتوا است.
موضوع فیلمهای ایرانی اغلب برای دنیا غریب و جدید است و با دیدن فیلم های ایرانی با یک دنیا عواطف و فرهنگ شرقی مواجه می شوند. از همین رو این موقعیت برای کشور ما که در حال حاضر در آماج تبلیغات سوء کشورهای بیگانه قرار دارد، وجود دارد که از طریق سینما بتواند این فضای سنگین را بشکند و واقعیت های جامعه ایران را منعکس کند. با اطمینان می گویم که سینمای ایران سینمای نجیبی است و سینماگران ما در دنیا به خوبی شناخته شده اند اما مسئله این است با توجه به بضاعت اندکی که سینمای ایران هم در بحث تولید و هم حوزه اکران و چرخه اقتصادی دارد زمینه های شناخت این سینما آنگونه که باید برای مخاطب ایرانی ایجاد نشده است.
* به فراهم شدن شرایط کار در سینما اشاره کردید.، برخی از مسئولان فراهم شدن شرایط برای درخشش فیلم و فیلمساز را مرهون زحمات خود میدانند و هر موفقیتی را به نفع خود مصادره می کنند و همین مساله باعث دلخوری فیلمسازان است.
منبتی: متاسفانه چنین است و موفقیت فیلمساز اغلب به پای مدیر وقت نوشته می شود اما به معنای واقعی چنین نیست. به کرات شنیدم که اسکار گرفتن فیلم "جدایی نادر از سیمین" را برخی از مسئولان به نفع کارنامه کاری خود مصادره کردند و در بسیاری از رسانه ها اعلام کردند که به دلیل فراهم کردن شرایط مناسب در دوران مدیریت خود بر سینما این فیلم موفق به دریافت اسکار شد.
به اعتقاد من اتفاقی که برای اصغر فرهادی و تیم تولید "جدایی نادر از سیمین" افتاد منحصر به خود کارگردان و متعلق به عوامل تولید بود و به صراحت می گویم که شرایط سینمای ایران در دوران جواد شمقدری باعث نشد که این فیلم اسکار بگیرد. نکته قابل توجه این است که اتفاقا با همین فیلم هنگام فیلمبرداری در دولت شمقدری برخورد سیاسی و فیلمبرداری تعطیل شد و فرهادی با دردسرهای بسیار ادامه کار را انجام داد. بنابراین اسکار گرفتن و برنده شدن فیلم "جدایی نادر از سیمین" مرهون یک انتخاب درست از کمیته انتخاب فیلم برای اسکار بود. آنها می توانستند این فیلم را انتخاب نکنند و فیلم دیگری را برای اسکار بفرستند که خوشبختانه با درایت انتخاب درستی انجام دادند.
خوشبختانه از این دست از فیلم ها و کارگردان های کاربلد در سینمای ایران کم نداریم و فقط باید شرایط مناسب برای درخشش صنعت سینما در ایران و دنیا فراهم شود.
باباییان: اگر سینمای ایران تنشهایی را که در این چهار سال با آن درگیر بوده است، پشت سر بگذارد و به یک همفکری برسد مطمئن هستیم که ویترین سینمای ایران در ایران و جهان گسترش می یابد و در این صورت است که چرخه سالم اقتصاد سینمای ایران به گردش درخواهد آمد و به تبع در این چرخه، بحث سینماداری هم به سامان می رسد.
منبتی: به اعتقاد من سینمای ایران بسیار قدرتمند است و می تواند فرهنگ ایران و ایرانی را در سطح جهان معرفی کند و از آنجا که آمریکا و کشورهای غربی به لحاظ سیاسی با ایران دشمنی دارند و خواهان انسداد فعالیت های علمی و فرهنگی ما هستند، با صنعت سینما می توان پرقدرت تر از مباحث دیگر به مقابله با این سیاستهای ضدایرانی پرداخت.
انرژی هستهای پدیده ای است که همه کشورها یا آن را دارند یا توان دستیابی به این انرژی را دارند اما با قاطعیت می گویم سینمای شریف و انسانی مثل سینمای ایران را هیچ کشور دیگری ندارد. ضمن اینکه به اعتقاد من نفوذ ایالت متحده آمریکا در دنیا تنها به دلیل توانمندی های هسته ای و نظامیاش نیست بلکه صنعت سینمای هالیوود سهم بسزایی در معرفی امریکا در جهان دارد.
سینمای ایران در میان کشورهایی که صاحب سینما هستند از نظر محتوای کمنظیر و نگاه ارزشمندی که به پدیده های اطراف دارد در دنیا در جمع 10 کشور اول قرار میگیرد ولی متاسفانه سینمای ایران به لحاظ نرم افزاری سامان ندارد. سینمای ایران در بحث تولید اندیشه و مغز با یک سر بزرگ و فربه روبرو است اما اندام این سینما اندام ناقصی است این در حالی است که سینما یک مجموعه است که علاوه بر تفکر و محتوا نیازمند سالنهای خوب، پخش و تولید قوی نیز هست که متاسفانه از این جهت سینمای ایران نه صنعتی شده و نه کار خاصی برای صنعتی شدن آن شده است. استانداردهای سالن و سینماداری در ایران قابل مقایسه با بخش سخت افزاری سینما در دنیا نیست.
* برای اینکه به بحث اصلی یعنی رونق سالنهای سینما و سینماداری برگردیم باید این نکته را یادآور شد که در یک دوره ای برای تقویت اقتصاد سینماداری و کشاندن مخاطب به سالنهای سینما، فیلمهای خارجی هم در ایران اکران میشد اما این روند ادامه پیدا نکرد. چرا؟
منبتی: یکی از دلایل اصلی این اتفاق این است که اکران فیلمهای خارجی در ایران متولی دولتی دارند. در واقع سینمای ایران و پخش فیلم های خارجی پس از انقلاب صرفا در دست بنیاد سینمایی فارابی بوده و این نهاد هم هیچ دغدغه ای برای تبلیغ فیلمها به لحاظ تولید مواد تبلیغی، تبلیغات محیطی و رسانهای ندارد در نتیجه فیلم های خارجی توسط مردم شناسایی نمیشوند.
تا زمانی که فیلمی معرفی و شناسایی نشود اگر بهترین اثر سینمایی دنیا هم باشد کسی برای دیدن آن به سینما نمیآید. من معتقدم سیستم دولتی ایران چنین دغدغه ای را ندارد و نگاه به مقوله سینما در بخش اکران های خارجی کاملا دولتی است و ارتباطی با نیازهای مردم ندارد.
*اختصاص سالن به این فیلمها برچه اساسی است؟
منبتی: به طور مثال من در پردیسهایی که مدیریت میکنم تنها به دلیل احترامی که برای دوستان پخش فیلمهای خارجی در بنیاد سینمایی فارابی قائل هستم سالن "VIP" با 30 صندلی را به اکران فیلم های خارجی اختصاص می دهم چون می دانم بیشتر از این فروش نمی کند.
تسلیمی: یکی از مشکلاتی که باعث شد اکران فیلم های خارجی متوقف شود این بود که انگیزه لازم و کافی برای اکران این فیلمها نزد مسئولان و مدیران سینمایی وجود نداشت. اکران فیلمهای خارجی در ایران شروع خوبی بود که به منظور تقویت تولیدات داخلی و گردش چرخه سینما اتفاق افتاد اما ادامه این راه به درستی شکل نگرفت.
*چرا؟
منبتی: به دلیل نبود تبلیغات درست این طرح مورد استقبال مردم و سینماداران قرار نگرفت اما به نظر من نمایش فیلم خارجی برای داغ نگه داشتن گیشه سینما خیلی بود. دولت اگر می خواست این طرح موفق باشد و بازار نمایش فیلم در سینما را داغ کند باید این کار را به بخش خصوصی واگذار میکرد و خود تنها نظارهگر میبود.
* حمایت از فیلمهای خارجی زمانی مطرح بود که دسترسی مخاطب به سینمای جهان از طریق ماهواره و خرید دی وی دیهای روز امکانپذیر نبود. در ضمن مخاطبان میتوانند نسخه سانسور نشده فیلمهای خارجی را در خانهشان تماشا کنند بنابراین حتی با پخش درست فیلم های خارجی و واگذاری آن به بخش خصوصی، بعید است که مخاطب ایرانی سراغ فیلم های خارجی در اکران عمومی برود.
منبتی: مطمئن باشید اگر فیلم مناسب خارجی منطبق با سلیقه ایرانی توسط بخش خصوصی به دلیل انگیزههای بالایی که دارد، اکران شود قطعا دیده خواهد شد. ببینید فیلم "گذشته" یک فیلم خارجی است و تنها کارگردان و بازیگر این فیلم ایرانی است. طبق آمار این فیلم فروش خوبی داشته است.
مخاطب برای دیدن یک فیلم خارجی به زبان اصلی فرانسه بدون دوبله فارسی و بدون تبلیغات به سینما رفته و تنها در یک سالن 310 میلیون تومان بلیت خریده است. این درحالی است که فیلم خارجی "انسان های آزاد" با پخش بنیاد سینمایی فارابی در همین سالن تنها شانزده هزار و نهصد تومان به فروش رفت. بنابراین معتقدم که فیلم خوب خارجی با پخش توسط بخش خصوصی جای خود را باز می کند.
* واقعیت این است که فیلم"گذشته" فیلم خارجی نیست و فیلمی کاملا ایرانی است و یا حداقل هسته اصلی این فیلم یعنی فیلمنامه و کارگردانی کاملا ایرانی است. همچنین مردم تصمیم داشتند با تماشای این فیلم در سینما حمایت خود را از فرهادی و فیلمش اعلام کنند. به هر حال فرهادی است دیگر!
منبتی: جدا از اینکه بحث ایرانی و یا خارجی بودن این فیلم مطرح باشد نکته مهم این است که این فیلم خود سینما است. البته همچنان معتقدم که فیلم "گذشته" یک فیلم خارجی است. آنچه در سینما با مخاطب ارتباط برقرار می کند زبان است و فرهادی این زبان را به درستی می داند.
باباییان: با توجه به صحبت های منبتی من هم ایمان دارم که اگر فیلم خارجی توسط بخش خصوصی پخش شود موفق خواهد بود و دولت فقط باید شرایط مساعد برای نمایش فیلم های خارجی را فراهم کند. آمدن فیلم خارجی خوب به سالن های سینما، فروش گیشه را رونق می بخشد.
وقتی یک سینما به دلیل از رونق افتادن بسته می شود در واقع یک مرکز اندیشه و فرهنگ بسته می شود بنابراین باید به حال مسئولی که به دلیل نابخردی موجبات بسته شدن درب سالن های سینما را فراهم می کند گریه کرد و متاسفانه روند تعطیلی سالن های سینما در شهرستان ها آهنگ سریع تری دارد.
تسلیمی: فیلمهای خارجی می تواند سالن های سینما را از وضعیت بحران و تعطیلی خارج کند و همچنین سطح سلیقه مخاطب را بالا ببرد. از سوی دیگر تهیه کننده ایرانی هم می داند که باید فیلمی براساس استانداردهای جهانی بسازد و رقابت بین فیلمسازان بیشتر می شود و در نهایت به چرخه صنعت سینما و رونق سالن های سینما نیز کمک میشود. یکی از راه های برونرفت از بحران سینما در حوزه سینماداری اکران فیلم های خارجی است.
* علاوه بر اکران فیلم های خارجی، وزارت ارشاد به عنوان متولی امور فرهنگی چه کمکی می تواند به رونق سالن های سینما و کشاندن مخاطب به سالن های سینما بکند؟
منبتی: حمایت از اکران از دیگر فعالیت های مفیدی است که مسئولان وزارت ارشاد می توانند در حق سینمای ایران بکنند. این مهم در طول چهار سال گذشته و به ویژه در دوران حضور جواد شمقدری در سازمان سینمایی تنها در حد حرف باقی ماند.
* البته در دورهای ارشاد اعلام کرد که 15 درصد از ضریب اشغال سالنهای سینما را پیشخرید میکند. آن طرح به کجا رسید؟
منبتی: طرح خوبی بود. این طرح مرا به عنوان سینمادار راغب می کند که به جای اینکه دو سالن از پردیس سینمایی رازی را به تالار پذیرایی تبدیل کنم به عنوان سالن سینما نگه دارم.
باور کنید من مجبور شدم به دلیل بالا بودن هزینه های نگهداری سالن های پردیس رازی، دو سالن این پردیس را به تالارهای پذیرایی عقد و عروسی تبدیل کنم تا بتوانم خرج سالن اصلی این پردیس را برای نمایش فیلم درآورم.
* در طرح ضریب اشغال، ارشاد چند درصد از ظرفیت صندلیها را میخرید؟
منبتی: ضریب اشغال سالن های پردیس سینماهای شهرداری با بیست سالنی که در اختیار دارد 14 درصد است یعنی از 100 صندلی که 14 صندلی توسط ارشاد خریداری می شود. وقتی 15 درصد از هر سانس را ارشاد خریداری می کند و 15 درصد هم خود فیلم ها می فروشند یعنی یک سوم سالن ها در هر سانس پر می شود و همین اتفاق باعث می شد خرج سالنها درآید. اما در حال حاضر 14 درصد فروش بسیار تاسفبار است. برای 100 صندلی باید سیستم گرمایش و سرمایش داشته باشیم و در عین حال پول پرسنل را هم بدهیم.
* به عنوان نمونه، آماری از فروش پردیس سینما ملت ارائه می دهید؟
منبتی: این پردیس سینمایی ماهانه 120 میلیون تومان هزینه دارد و باید این مبلغ را پرداخت کنم حال اینکه اگر بخواهم این مبلغ را از سینما درآورم باید هر فیلم تا پایان اکران خود رقمی معادل 310 میلیون تومان فروش داشته باشد تا هم سهم صاحب فیلم، هم سهم ارزش افزوده و هم عوارض شهرداری و مالیات را بدهیم. این رقم و پرداخت بدهی ها تنها در راستای برابر کردن هزینه ها است تا بتوانیم سالن ها را نگهداری کنیم. حال اینکه فروش 300 میلیونی برای پردیس سینما ملت یک رویا است.
* پردیس هایی که زیر نظر شما است در حال حاضر چقدر درآمد دارد؟
منبتی: فروش سالانه تمام سالنهای ما در سال 1391 اگر آن را با مخاطب یک میلیون و پنجاه هزار نفری حساب کنیم، میشود دو میلیارد فروش.
تسلیمی: به اعتقاد من تمام حمایت های دولتی در بحث تولید خلاصه شده و در بخش توزیع هیچ حمایتی صورت نگرفته، بنابراین چرخه اقتصاد سینما و سینماداری ناقص است.
منبتی: به دنبال صحبتهای تسلیمی این سوال مطرح است که وقتی در طول یک سال، 90 فیلم سینمایی تولید می شود آیا این تعداد از تولیدات سینمایی سالن مناسب برای اکران دارد؟ این در حالی است که در سینمای ایران در بهترین حالت تنها 30 فیلم اکران می شود و به طور میانگین 45 فیلم رنگ پرده را به خود نمیبینند. از سوی دیگر تهیهکننده هایی داریم که در حال ساختن سومین فیلم خود هستند بدون اینکه دو فیلم قبلیشان رنگ پرده را دیده باشد. باز سئوال این است چنین تهیه کننده ای که دغدغه ای جز سود از راه سینما ندارد از کدام منبع مالی تغذیه می شود که بدون نگرانی و بی اعتنا به اکران فیلم های قبلی، باز هم فیلم می سازد.
از سوی دیگر برخی از فیلمها هستند که با بودجه فیلم سینمایی و برای اکران در سینما ساخته می شوند اما دست آخر سر از شبکه نمایش خانگی در می آورند و باز سئوال این است که چرا از فیلمی که برای سینما ساخته می شود و رنگ پرده را نمی بیند باید حمایت کرد؟
متاسفانه تولید روز افزون یکی از مسائلی بود که جواد شمقدری رئیس سازمان سینمایی در دولت دهم بر آن تاکید داشت. در دو سال اولی که پست ریاست را تحویل گرفته بود عنوان کرد که تولید سینما را به عدد 300 فیلم در سال می رساند و هیچ کس هم سئوال نکرد که برچه اساسی می خواهد تولید در سینما را به این عدد برساند؟
* صحبت از پایین بودن ظرفیتهای نمایش و ریزش مخاطب بسیار است و طرح هایی هم برای برون رفت از این بحران اجرا شده است که یکی از این طرح ها، طرح "اذان تا اذان" بود. اما این طرح امسال در ماه رمضان موفق نشد. چرا؟
منبتی: طرح "اذان تا اذان"شناسایی زمان مرده سینما بود. سینمای ایران سالهای سال است که در ماه محرم و رمضان با افت مخاطب مواجه و به نوعی تعطیل است. برای جذب مخاطب در این ایام طرح "اذان تا اذان" مطرح شد که در سال اول از اجرای این طرح شاهد موفقیت و رونق سینما بودیم و من به عنوان سینمادار زمانی که استقبال مخاطب از این طرح را می دیدم سر شوق میآمدم و با رویی گشاده پذیرای مخاطب بودم و در نهایت ماه رمضان به ماهی سرشار از نشاط اجتماعی برای مردم تبدیل شد.
* پس چرا به اینجا رسید؟
منبتی: چون زیرساخت های این طرح به درستی پایهگذاری نشده بود.
* اما شورای صنفی اشکالی در زیرساخت های این طرح وارد نکرد و به نوعی حکم به اجرایی شدن این طرح داد.
منبتی: کدام حکم؟ حکمی در کار نبود و تنها یک پیشنهاد داد تا طرح "اذان تا اذان" ادامه پیدا کند و ارائه این پیشنهاد بدون در نظر گرفتن زیرساخت های اجرایی بود.
* دقیقا منظور از زیرساخت ها چیست؟
منبتی: شرایط مناسب برای گردش مالی سالن های سینما و فروش مناسب فیلمها فراهم نمی شود زیرا تبلیغات مناسب برای اجرایی شدن این طرح صورت نگرفت. به عنوان مثال باید با تلویزیون صحبت می شد و تبلیغات تلویزیونی برای طرح "اذان تا اذان" ارائه می شد ولی این اتفاق نیفتاد.
تمام مجوزهای فیلمها را نیز خود سینماداران از ارشاد گرفتند و شورای صنفی نمایش هیچ کاری در این زمینه انجام نداد. از سوی دیگر دریافت مجوز از نیروی انتظامی را هم به خودمان محول کردند و با وجود اینکه وظیفه ما نبود برای رونق سینماهای خود با نیروی انتظامی هماهنگ کردیم تا به جای ارائه خدمات به مخاطبان سینما تا ساعت 1 این زمان را افرایش دهیم و به ساعت 3 بامداد برسانیم.
*چرا بستر مناسب برای بهتر دیده شدن فیلمها در ماه رمضان فراهم نشد؟
باباییان: یکی از مشکلاتی که در طرح اکران "اذان تا اذان" وجود داشت عدم برنامه ریزی درست در اکران بود. شورای صنفی نمایش برای اکران فیلمها به ماه رمضان و ماه محرم و صفر اولویت نمیدهد یعنی فیلمهای خوب و مردمپسند برای این زمان در نظر گرفته نمیشوند از سوی دیگر تهیه کنندگان هم با اکران فیلمهایشان در این ایام مخالفت میکنند. تلاش می شود که همه فیلمهای خوب در عید نوروز و عید فطر اکران شود.
ضمن اینکه رقابت در تولید، توزیع و حتی پخش در بخش خصوصی با بخش دولت بسیار متفاوت است و بخش خصوص توان رقابت با بخش دولتی را ندارد.
*چطور؟
باباییان: یک فیلم در بخش خصوصی نهایت با 500 میلیون تومان ساخته می شود. بخش خصوصی توان ساخت فیلم های میلیاردی را ندارد و متاسفانه در کمال ناباوری شاهد هستیم که در برخی از فیلم های میلیاردی که با حمایت بخش دولتی ساخته می شود بازیگر نقش اول رقمی معادل 660 میلیون تومان دریافت می کند و همین باعث میشود من به عنوان تهیه کننده بخش خصوصی دیگر در کارهای بعدی هم نتوانم از این بازیگر برای ساخت فیلم دعوت کنم. دولت با ورود به بخش تولید فیلم و ذیل عنوان فیلمهای فاخر هزینههای هنگفتی میکند و روند سالم تولید فیلم را به هم میریزد.
منبتی: به اعتقادمن مشکل سینمای ما بیپولی نیست بلکه مشکل نبود مدیریت صحیح است.
باباییان: لابی هایی که در پخش و اکران فیلم ها جود دارد سینماداری را با مشکل مواحه می کند حال اینکه اگر مدیریت درست وجود داشت مشکلات در اکران به درستی حل می شد.
* در حال حاضر کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله دوبی دارای بزرگترین سالن های سینما در منطقه هستند. چنین کشورهایی حتی صنعت سینما و تولید فیلم ندارند و تنها مزیت آنها داشتن سالنهای مجهز است که با فیلم های بالیوودی و هالیوودی پر میشوند. چرا ما با داشتن صنعت سینما از آنها جا ماندهایم؟
منبتی: تعداد زیادی از سالن های بزرگ و چندمنظوره دوبی رایک مهندس ایرانی به نام گلچین ساخت. یادم هست در سفری که مهندس گلچین به ایران داشت پیشنهاد داد تا یک مجتمع با 28 سالن سینما بسازد و ایران را در این زمینه در خاورمیانه رکورددار کند. او میخواست کاری برای وطن اش کرده باشد. تا نیمه های راه هم آمد و حتی قرار شد از شهرداری زمین هم بگیرد اما آنقدر پیچیدگی های عجیب و غریبی پیش آمد که از انجام این کار پشیمان شد و رفت. این درحالی است که گلچین قصد داشت تمام سرمایه گذاری این کار را خودش انجام دهد و نه نیازی به وام داشت و نه بنیاد سینمایی فارابی ولی متاسفانه هرچه تلاش کرد به در بسته خورد.
* بعد چه شد؟
منبتی: هیچ. مهندس گلچین از ایران رفت و در دوبی، امارات، لبنان، قاهره و ...سالن های چند منظوره ساخت. این در حالی است که سینما در دوبی تنها یک ویترین است و مخاطب به دلیل جذابیت هایی که سالن های سینما دارد در کنار انواع و اقسام تفریحات بیشتر از سالن های سینما دیدن می کند تا فیلم های روی پرده را ببینند.
باباییان: در برج الخلیج سینماهایی با 14 سالن وجود دارد که هر یک از این سالن ها 16 صندلی دارد که این صندلی ها تختخواب می شود، سرویس پذیرایی و خدمات ویژه دارد و با 200 درهم می توان از امکانات این سالن ها استفاده کرد.
* بحث لزوم تجهیز سینماها و نبود سالن های استاندارد مساله مهمی است اما به نظر می رسد که خود سینماداران و یا سیاستگذاران کلان سینما برنامه ریزی مناسب در جهت پرکردن سالنها با برنامه های ویژه نیستند. در همین سالن ها میشد با ادامه طرح نمایش بازی های فوتبال یا لیگ والیبال و بسکتبال به رونق رسید.
منبتی: اتفاقا این طرح در مدت زمان محدودی اجرایی شد اما آنقدر فشار از سوی نیروی انتظامی، اماکن و سایر نهادهای دیگر زیاد بود که ترجیح دادیم از نمایش بازی های لیگ فوتبال، بسکتبال و والیبال منصرف شویم. اگر نمایش بازی های ورزشی در سالن های سینما ادامه پیدا می کرد علاوه بر رونق سینماها، نشاط اجتماعی نیز ایجاد می شد.
تسلیمی: اگر امنیت خاطر و نشاط اجتماعی برای مخاطب فراهم شود خانواده حاضر است به سالن های سینما بیاید و بازی ها را تماشا کند. در سایه این نشاط و امنیت خاطر فرهنگسازی در این زمینه نیز انجام می شد.
* یکی دیگر از طرح هایی که متوقف شد فرش قرمز در افتتاحیه فیلم ها با حضور عوامل بود.
منبتی: مشکل این است که ما همیشه درحال اختراع چرخ هستیم و از ظرفیت های وطنی استفاده نمی شود. حالا اگر با نفس فرش قرمز که کپی از برنامه های سینمایی هالیوود است مشکل داریم، می توانستیم همین طرح را ایرانی کنیم و مراسم رونمایی بگذاریم.
به عنوان مثال می توان مراسم رونمایی و افتتاحیه فیلم ها را با هدف کمک به یکی از مراکز خیریه برگزار کرد و درآمد سانس نمایش ویژه در افتتاحیه را به صورت همت عالی به یکی از مراکز خیریه اختصاص داد. البته خوشبختانه این روند برگزاری افتتاحیه فیلم ها در حال نهادینه شدن است، درست مانند پدیده جشن تولد. این جشن در فرهنگ ایرانی نبود و وارداتی از خارج از مرزهای ایران است ولی زمانی که به درون خانوادههای ایرانی آمد هر یک از خانواده ها براساس موقعیت های فرهنگی خود از این جشن بهره بردند.
صنعت سینما به دلیل جذابیت ذاتی که در درون خود دارد در نتیجه نوع تبلیغات آن نیز متفاوت است و صاحبان این صنعت هرکاری می کنند تا مخاطب را به سوی خود جذب کنند. مردم ما لیاقت داشتن بهترین ها را دارند بنابراین باید شرایطی فراهم کرد تا از امکانات تفریحی که سینما جزئی از آن است به بهترین شکل استفاده کنند.
*صحبت از تجهیز سالن های سینما شد اما نباید فراموش کنیم که تجهیز سینماها تنها معطوف به تهران نیست بلکه تمام ایران را دربرمی گیرد. وضعیت سالن های سینما در شهرستان ها را چگونه ارزیابی می کنید؟
بابایی: اگر مدیریت درست داشته باشیم سینماها در شهرستان ها نیز تجهیز می شوند اما متاسفانه سالن های سینما به دلیل ضعف در مدیریت رو به تعطیلی هستند.
منبتی: یکی دیگر از مشکلات این است که سینماهای قدیمی تهران و شهرستان ها براساس نیاز مخاطب در موقعیت های ویژه شهری ساخته می شد؛ موقعیت هایی که در حال حاضر کارایی ندارد. مثلا سینماهای لاله زار از جهت رفت و آمد مخاطب دیگر محل مناسبی برای نمایش فیلم نیستند و اصولا تعریف فیلم دیدن و سینما رفتن در آن موقعیت شهری تغییر کرده است. باید امکانی فراهم شود تا استقلال و هویت فیلم دیدن و سینما رفتن حفظ شود و به ازای تغییر کاربری سالن های قدیمی در مکان های نامناسب، در موقعیت جغرافیایی بهتر فرصت سالن سازی برای صاحبان سینماها را فراهم کنند.
یکی دیگر از مشکلات سینماداری وجود هزینه های برق و حامل های انرژی است که هزینه های این بخش بسیار سنگین است. به عنوان مثال در سال 1391 با تعرفه فرهنگی رقمی معادل 630 میلیون تومان هزینه حامل های انرژی پرداخت کردیم.
* پردیس های سینما ملت، تماشا و رازی که با مدیریت شما اداره می شود به نوعی دولتی هستند و از یارانه های دولتی استفاده می کنند.
منبتی: دولتی به آن معنا هستیم که فقط این سالنها با بودجه شخصی ساخته نشده است. در واقع سالن های ساخته شده را به ما دادند تا اداره کنیم و درحال حاضر به شکل خصوصی اداره می شود. روز اول قالیباف شهردار تهران به ما گفت اگر توانستید با پول خود سالن ها را اداره کنید مشکلی نیست اما در غیر این صورت واگذار کنید. شهرداری حتی یک ریال از عوارضی که از مردم می گیرد را به سینماهای خود نمی دهد.
* به عنوان آخرین سئوال آقای باباییان تغییر کاربری سینما صحرا صحت دارد؟
بابایی: به هیچ وجه چنین نیست. من عاشق سینماداری و سینما صحرا هستم مگر می توانم سینما صحرا را با بار نوستالژی که برای من و سینمادوستان دارد تعطیل کنم؟ مشکل من با شورای صنفی نمایش است. شورای صنفی اکران قول یک فیلم خوب را به سینما صحرا می دهد اما متاسفانه قدرت یک کارمند در دفتر پخش از تشکیلات شورای صنفی نمایش بیشتر است و به راحتی بر تصمیمات شورا تاثیر می گذارد و باعث می شود شورا به وعده خود عمل نکند.