خطر شبه مشارکت با تدبیر دکتر حسن روحانی دفع شد
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: غلامرضا بور بور - با بررسی انتخابات ریاست جمهوری در دوره های گذشته به این نکته خواهیم رسید که قبل از انجام انتخابات فردی با شعارهایی هر چند خوش آب و رنگ وارد عرصه اتتخاباتی می شد و در مواردی این شعارها مورد اقبال عمومی قرار می گرفت و شخص مورد نظر پیروز این کارزار می شد.
افرادی که ستادهای انتخاباتی را رهبری می کردند بعد از این انتخابات داعیه دار پست و مقام می شدند و با تشکیل حتی حزب هایی (در ظاهر امر کار حزبی) موی دماغ دولت ها بودند و خواسته های هدفمند خود را دیکته می کردندو بجای کمک به رئیس دستگاه اجرایی کشور و همراهی در جهت ایده های ارزشمند او بیشتر سنگ جناح خود و در غایت قضیه سنگ خود را به سینه می زدند.
دعوت آقای دکتر روحانی بعد از مشخص شدن آراء انتخابات ریاست جمهوری از فعالین ستادهای استانی در سالن اجلاس سران تهران و تقدیر و تشکر از آنها و اعلام رسمی پایان کار ستادها که طی نامه ای به تمام استانها و شهرستانها قبلا نیز مخابره شد این بارقه امید را در دل من ایجاد کرد که آقای دکتر روحانی آمده اند که به قول خودشان واقعا طرحی نو در بیندازند.
برداشتی که می توان از بیان رئیس جمهور محترم کرد این است که این طرح نو می توانست از خود همکاران ستادی شروع شود که شد چرا که همکاران ستادی با با اعتقاد راسخ و با دغدغه هایی که از دولت قبل و حتی دولت اصلاحات در ذهن داشته و دارند وارد این ماراتون سیاسی شدند و باید به این موضوع واقف باشند و هستند که باید طرفی بست که خروجی آن اصلاح امور مردم به بهترین شکل ممکن باشد که رضای خداوند هم در رضای خلق خدا نهفته است.
مگر مردم ما چه گناهی کرده اند جوانان ما چه گناهی مرتکب شده اند که با عوض شدن دولت ها شاهد بیماری روزمرگی مسئولان اجرایی خود باشند ودر این بین دریغ از تغییر.تغییر نه در اصول بلکه در روشها. دریغ از آسیب شناسی گذشته برای چراغ راه آینده آیا مردم پیش خود نمی گویند که فقط دولت ها عوض می شوند یک عده می روند و یک عده می آیندمشکلات سر جای خودشان باقی است ,فرصت سوزی ها و هدر دادن منابع ملی اعم انسانی و اقتصادی,اعمال سلیقه شخصی و ....
در آسیب شناسی موضوع این را می توان بخاطر نداشتن یک حزب منسجم و قوی به معنای واقعی کلمه اشاره کرد که شخصا افراد انتساب شده در ابتدای امر انگیزه لازم و نداشتن ایده و در یک کلام نداشتن تجربه لازم در حوزه کاری افراد را ذکر کردکه پس از رسیدن به آن پست بیشینه و کمینه فعالیتش فقط در گذران وقت است و اینکه در نهایت به مقام بالاتر خود گزارشی هفتگی و یا ماهانه آن هم در قالبی خاص داده باشند.
چرا باید فرمانداران شهرها در پشت درهای بسته و دیکته شده افراد و یا گروهها مشخص شوند چرا نباید این جسارت را داشت که برای فرماندار یک شهر حد اقل در جرایدمحلی فرا خوان دادو این دایره مشورتی را در یک مقدار گسترش داد از خرد جمعی مردم بهره گرفت تا تمام افرادی که این پست را در قد و قواره خود می بینندرزومه بدهند و طرح بدهندحتی اگر از نظر ما جوان باشند و حتی اگر عضو ستادی هم نباشند.
چرا نباید به روش مدیریتی حضرت امام (ره)که اعتماد به مردم و جوانان را سرلوحه کار خود قرار داده بودند و نتیجه هم گرفتند بازگشت. چرا که آن یار سفر کرده به خوبی می دانست و مقام معظم رهبری هم با تاکید فراوان به آن اشاره می کنند که راه حل تمام مشکلات کشور را باید در درون مملکت و نظام و مردم جستجو کرد و نه نسخه هایی که از بیرون مرزها برای ما پیچیده و یا حتی پیشنهاد می شود.
باید به نمایندگان محترم مجلس و یا افرادی که در این انتساب ها صاحب نفوذ اند متذکر شد که پیشرفت کشور و نظام و خوشنودی مردم بعنوان ولی نعمتان این مرز و بوم در درجه اول اولویت است نه در خرسندی فلان گروه و یا جناح و یا حتی شخص خود.
مملکت زر افشان ما دارای بالاترین ظرفیتهای انسانی و خدادادی است که اگر با توجه به نظر عالمان و متخصصان در تمامی بخشها و سطوح مدیریتی ظهور و بروز پیدا کند آنگاه به قد و قواره و اندازه این ملت نجیب پی خواهیم برد.
همه ما در هر سطح و مقامی باید این دولت را یاری کنیم و یار باشیم و نه بار چه با قلم چه با قدم. قوای دیگر اعم از قوه مقننه و قوه قضاییه هم باید در همراهی با قوه مجریه بعنوان پیشانی نظام قدمهای موثر و ملموسی را بردارند گذاشتن جلسات متعدد و شنیدن نظرات مدیران اجرایی حتی در سطح استانها حتی با ارائه طرح ها و لوایح در صحن علنی مجلس و ....
مشکل نداشتن یک حزب به معنای واقعی کلمه را باید توسط صاحب نظران امر موشکافانه و مشفقانه به نقد گذاشته شودو معایب وضع موجود را با واقع بینی مورد بحث و تحلیل قرار گیرد.
این انقلاب بر پایه آرمانهای امام (ره) منبعث و الهام گرفته از کتاب آسمانی و تعالیم انبیاءو اولیاءالهی شکل گرفته و در طول این تعالیم الهی گام برداشته و بر می دارد و نه در عرض آنها. آرمانهایی که پای آن را شهدای ما با نثار جان خود تثبیت کرده اند.
حضرت امام برای اسلام و کلمه طیبه ا... پای به عرصه مبارزه با دژخیمان زمان خود گذاشتند و نه شخص خود چه اینکه صحت این موضوع را در زندگی ساده و بی پیرایه ایشان و حتی منتسبین ایشان می شد به وضوح دید و چون به عقیده خود علم راسخ داشتند از هیچ تهدیدی نهراسیدند چه در سطح داخلی(سازمان مجاهدین خلق –گروه فرقان-حزب تودهو ...کودتاها)و چه در سطح خارجی(مشکلاتی که استکبار جهانی برای این مردم و ملکت ایجاد کرد که جنگ تحمیلی یکی از آن هزاران مشکلی بود.
افرادی که ستادهای انتخاباتی را رهبری می کردند بعد از این انتخابات داعیه دار پست و مقام می شدند و با تشکیل حتی حزب هایی (در ظاهر امر کار حزبی) موی دماغ دولت ها بودند و خواسته های هدفمند خود را دیکته می کردندو بجای کمک به رئیس دستگاه اجرایی کشور و همراهی در جهت ایده های ارزشمند او بیشتر سنگ جناح خود و در غایت قضیه سنگ خود را به سینه می زدند.
دعوت آقای دکتر روحانی بعد از مشخص شدن آراء انتخابات ریاست جمهوری از فعالین ستادهای استانی در سالن اجلاس سران تهران و تقدیر و تشکر از آنها و اعلام رسمی پایان کار ستادها که طی نامه ای به تمام استانها و شهرستانها قبلا نیز مخابره شد این بارقه امید را در دل من ایجاد کرد که آقای دکتر روحانی آمده اند که به قول خودشان واقعا طرحی نو در بیندازند.
برداشتی که می توان از بیان رئیس جمهور محترم کرد این است که این طرح نو می توانست از خود همکاران ستادی شروع شود که شد چرا که همکاران ستادی با با اعتقاد راسخ و با دغدغه هایی که از دولت قبل و حتی دولت اصلاحات در ذهن داشته و دارند وارد این ماراتون سیاسی شدند و باید به این موضوع واقف باشند و هستند که باید طرفی بست که خروجی آن اصلاح امور مردم به بهترین شکل ممکن باشد که رضای خداوند هم در رضای خلق خدا نهفته است.
مگر مردم ما چه گناهی کرده اند جوانان ما چه گناهی مرتکب شده اند که با عوض شدن دولت ها شاهد بیماری روزمرگی مسئولان اجرایی خود باشند ودر این بین دریغ از تغییر.تغییر نه در اصول بلکه در روشها. دریغ از آسیب شناسی گذشته برای چراغ راه آینده آیا مردم پیش خود نمی گویند که فقط دولت ها عوض می شوند یک عده می روند و یک عده می آیندمشکلات سر جای خودشان باقی است ,فرصت سوزی ها و هدر دادن منابع ملی اعم انسانی و اقتصادی,اعمال سلیقه شخصی و ....
در آسیب شناسی موضوع این را می توان بخاطر نداشتن یک حزب منسجم و قوی به معنای واقعی کلمه اشاره کرد که شخصا افراد انتساب شده در ابتدای امر انگیزه لازم و نداشتن ایده و در یک کلام نداشتن تجربه لازم در حوزه کاری افراد را ذکر کردکه پس از رسیدن به آن پست بیشینه و کمینه فعالیتش فقط در گذران وقت است و اینکه در نهایت به مقام بالاتر خود گزارشی هفتگی و یا ماهانه آن هم در قالبی خاص داده باشند.
چرا باید فرمانداران شهرها در پشت درهای بسته و دیکته شده افراد و یا گروهها مشخص شوند چرا نباید این جسارت را داشت که برای فرماندار یک شهر حد اقل در جرایدمحلی فرا خوان دادو این دایره مشورتی را در یک مقدار گسترش داد از خرد جمعی مردم بهره گرفت تا تمام افرادی که این پست را در قد و قواره خود می بینندرزومه بدهند و طرح بدهندحتی اگر از نظر ما جوان باشند و حتی اگر عضو ستادی هم نباشند.
چرا نباید به روش مدیریتی حضرت امام (ره)که اعتماد به مردم و جوانان را سرلوحه کار خود قرار داده بودند و نتیجه هم گرفتند بازگشت. چرا که آن یار سفر کرده به خوبی می دانست و مقام معظم رهبری هم با تاکید فراوان به آن اشاره می کنند که راه حل تمام مشکلات کشور را باید در درون مملکت و نظام و مردم جستجو کرد و نه نسخه هایی که از بیرون مرزها برای ما پیچیده و یا حتی پیشنهاد می شود.
باید به نمایندگان محترم مجلس و یا افرادی که در این انتساب ها صاحب نفوذ اند متذکر شد که پیشرفت کشور و نظام و خوشنودی مردم بعنوان ولی نعمتان این مرز و بوم در درجه اول اولویت است نه در خرسندی فلان گروه و یا جناح و یا حتی شخص خود.
مملکت زر افشان ما دارای بالاترین ظرفیتهای انسانی و خدادادی است که اگر با توجه به نظر عالمان و متخصصان در تمامی بخشها و سطوح مدیریتی ظهور و بروز پیدا کند آنگاه به قد و قواره و اندازه این ملت نجیب پی خواهیم برد.
همه ما در هر سطح و مقامی باید این دولت را یاری کنیم و یار باشیم و نه بار چه با قلم چه با قدم. قوای دیگر اعم از قوه مقننه و قوه قضاییه هم باید در همراهی با قوه مجریه بعنوان پیشانی نظام قدمهای موثر و ملموسی را بردارند گذاشتن جلسات متعدد و شنیدن نظرات مدیران اجرایی حتی در سطح استانها حتی با ارائه طرح ها و لوایح در صحن علنی مجلس و ....
مشکل نداشتن یک حزب به معنای واقعی کلمه را باید توسط صاحب نظران امر موشکافانه و مشفقانه به نقد گذاشته شودو معایب وضع موجود را با واقع بینی مورد بحث و تحلیل قرار گیرد.
این انقلاب بر پایه آرمانهای امام (ره) منبعث و الهام گرفته از کتاب آسمانی و تعالیم انبیاءو اولیاءالهی شکل گرفته و در طول این تعالیم الهی گام برداشته و بر می دارد و نه در عرض آنها. آرمانهایی که پای آن را شهدای ما با نثار جان خود تثبیت کرده اند.
حضرت امام برای اسلام و کلمه طیبه ا... پای به عرصه مبارزه با دژخیمان زمان خود گذاشتند و نه شخص خود چه اینکه صحت این موضوع را در زندگی ساده و بی پیرایه ایشان و حتی منتسبین ایشان می شد به وضوح دید و چون به عقیده خود علم راسخ داشتند از هیچ تهدیدی نهراسیدند چه در سطح داخلی(سازمان مجاهدین خلق –گروه فرقان-حزب تودهو ...کودتاها)و چه در سطح خارجی(مشکلاتی که استکبار جهانی برای این مردم و ملکت ایجاد کرد که جنگ تحمیلی یکی از آن هزاران مشکلی بود.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
لینک های مفید