آفتابنیوز : آفتاب: تهران امروز نوشت:
هیچ
رحمی و عذاب وجدانی وجود ندارد... اگر داراییات را ندهی قطعا دچار نقص
عضو خواهی شد... مهم نیست چه بلایی سر تو خواهد آمد باید به خواسته خود
برسند. زنده بودن یا نبودن قربانیان تنها چیزی است که اهمیتی ندارد.
موادمخدر، تیپهای آنچنانی، داشتن ماشینهای مدل بالا و... هدف است و برای
رسیدن به هدف باید هر چیز و هرکسی له شود. رعب و وحشت استفاده از سلاح سرد
تنها وسیله رسیدن به این هدف است. مقاومت در مقابل آنها مساوی است با جراحت
یا مرگ... چه خانوادهها که به سوگ عزیزانشان نشستهاند... یا جگرگوشهشان
تا آخر عمر باید با نقص عضو دستوپنجه نرم کند.
دلسوزی برای کسانی
که به زن و مرد، پیر و جوان و کودک رحم نمیکنند و جان انسانها را
بهراحتی به خطر میاندازند جایز نیست. حسب موازین شرعی و قانونی مصوب،
تفاوتی میان بهکارگیری سلاح سرد یا گرم وجود ندارد و در حکم محاربه و
مجازات آن نیز اعدام است.
سردار حسین ساجدینیا رئیس پلیس تهران نیز
اعلام کرد: برای 6 نفر از اعضای باند بزرگ زورگیری پایتخت بهعلت ایجاد
رعب و وحشت، استفاده از سلاح سرد و آسیب رساندن به شهروندان کیفرخواست
محاربه صادر شده است.
فردوسی، منطقهای پرحادثه
زورگیری
در محلههای خلوت یا خارج از شهر قابل توجیه است اما اتفاقاتی که در میدان
فردوسی که یکی از شلوغترین و بزرگترین میدانهای تهران محسوب میشود و
خیابانهای اطراف آن (فردوسی، سپهبد قرنی، سمیه، شهید نجاتاللهی و...) در
ساعات شلوغ هیچ توجیهی ندارد. سال گذشته در حوالی میدان فردوسی دو نفر از
خبرنگاران مشرقنیوز مورد هجوم سارقان قرار گرفتند.
وحید حاجیپور
خبرنگار روزنامه جوان نیز از قربانیان این اشرار بود که چندی قبل مورد ضرب و
جرح قرار گرفت. وی در توصیف حادثه میگوید: ساعت 20 - 20:30 در حال عبور
در یکی از کوچههای فردوسی بودم. دو نفر سوار بر یک موتور از پیاده رو عبور
کردند. شک کردم و سریع موبایلم را در جیبم گذاشتم. از شانس بد موبایلم زنگ
زد و مجبور شدم جواب دهم. کسی نوک تیز قمهای را به پشتم فشار داد و گفت:
«موبایلت را بده.» خواستم صورتم را برگردانم تا او را ببینم که با دسته قمه
به گیجگاهم کوبید. به زمین افتادم، سریع موبایلم را برداشته و فرار کردند.
کسبه آنجا به کمکم آمدند. آنها میگفتند که ما به کلانتری این محل اطلاع
دادهایم در این محل هر یک روز در میان یک زورگیری اتفاق میافتد. حالم که
کمی بهتر شد به کلانتری رفته شکایت کردم و پروندهام در پایگاه 3 آگاهی تحت
بررسی و پیگیری است.
برخورد باید مستمر و قاطعانه باشد
نایبرئیس
اول کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس در بررسی برخورد با زورگیرهایی که با رعب و
وحشت به خواسته خود میرسند به تهرانامروز میگوید: دو مقوله در برقراری
امنیت اجتماعی مهم است. اول اینکه وضعیت اقتصادی کشور از جهت وجود کار،
رفاه اجتماعی، پرشدن اوقات فراغت برای جوانها و... در سطح نرمال و قابل
قبول وجود داشته باشد. این مورد در کاهش جرایم و اصلاح امور اجتماع نقش
فوقالعاده بسزایی را ایفا میکند. دومین مقوله که در پیشگیری و کاهش جرایم
اهمیت دارد، رسیدگی منصفانه و قاطعانه دستگاه قضایی در برخورد با جرایم
خشن است. اگر در یک مورد اقدام شود کافی نیست. مانند چندی پیش که افرادی که
اقدام به سرقت با زور و تجاوز به عنف کرده بودند، دستگیر شدند و حکم آنها
به اعدامشان منجر شد که تایید و انتقادهایی به آن و تبلیغاتی شد. همچنین
نمیتوان گفت؛ تنها راه مجازات سنگین نیست. روش دستگاه قضایی در برخورد با
جرایم خشن باید روش قاطعانه مستمر باشد نه مقطعی. فقط با یک مورد که
رسانهای یا فیلم آن پخش میشود برخورد آنچنانی نشود و با سایر موارد که
فیلم آنها در دست نیست برخورد عادی شده و بعد از مدتی هم مرتکبین آن آزاد
شود. نه برخوردهای شدید و خشن را نسبت به متهمان تجویز میکنیم، نه روند
مقطعی با برخورد با جرایم را تایید میکنیم. برخوردهای مقطعی هیچ اثر
ماندگاری ندارد. برخورد مستمر میتواند امنیت پایدار ایجاد کند.
سیدحمیدرضا
طباطبایی نائینی در ادامه میافزاید: باید دو عنصر مهم در برخورد با جرایم
در جامعه وجود داشته باشد. اول برخورد نیروی انتظامی و پلیس است که
قاطعانه برخورد کند. منظور از قاطعانه ضرب و شتم نیست. در محلهای موعد
صدور جرم حضور داشته باشد، اگر حضور فیزیکی ندارد، اقدامات تامینی کند.
حضور پلیس نه بهعنوان کسی باشد که باعث رعب و وحشت شود بلکه اطمینان بخش
باشد. ضمن آنکه در مراجعات مردم به پلیس بیتفاوتی دیده نشود. در برخی
موارد مالباختگان در مراجعه به کلانتریها یا گشتیهای پلیس با بیتفاوتی
آنها روبهرو میشوند.پلیس همهجا اورژانسی مداخله کرده و پیشگیری کند تا
جرایم کاهش پیدا کند.
دومین عنصر این است که دستگاه قضایی باید
برخورد مستمر و قاطع با جرایم خشنی مانند سرقت، زورگیری، تجاوز به عنف،
آدمربایی و... داشته باشد زیرا جرایمی نیستند که مماشات یا رأفتی در مقابل
آن نشان داده شود. در خیلی از جرایم دستگاه قضایی میتواند با فرد دستگیر
شده با رأفت برخورد کند اما با جرایمی که تهدید کننده و آسیب رسان به امنیت
اجتماعی است رأفت نباید داشته باشد. البته مجازاتها هم باید متناسب باشد.
وی با تاکید بر قاطعیت بیشتر در برخورد با جرایم بهدلیل رسانهای شدن
آنها میگوید: این را نمیپذیریم که بهخاطر اینکه بهدلیل پخش شدن فیلم،
مجرم یک جرم اعدام شود اما همان جرم توسط کس دیگری انجام شود و بهدلیل
آنکه رسانهای نشده چند سال حبس به او داده شود. برخوردهای دستگاه قضایی
هم باید عادلانه باشد تا همه حتی کسانی که مرتکب جرم میشوند، در پیشگاه
دستگاه عدالت احساس امنیت کنند و بدانند که اگر مرتکب جرمی میشوند با آنها
برخورد قاطعانه اما با عدالت خواهد شد. همچنین مردم اطمینان و احساس آرامش
و امنیت پیدا کنند که مورد برخورد تبهکاران واقع نمیشوند.
جایی برای مماشات با زورگیران وجود ندارد
اردشیر
گراوند درباره زورگیری میگوید: زورگیری و خشونتهای تجاوز به حریم شخصی
مثل سرقت نیست. دزدیدن موبایل با اینکه کسی با سلاح سرد دیگری را تهدید کند
متفاوت است. کسانی که دزدی میکنند فقط اخلاق را زیر پا میگذارند. ولی
افراد زورگیر به اخلاق و امنیت پشت پا میزنند.
در یک جامعه ساحت
امنیت خیلی بزرگتر از ساحت اخلاق است. زورگیرها در این کار ادعای حرفهای
بودن دارند. آنها زورگیری و فرار کردن بدون دستگیر شدن در دام پلیس را نوعی
زرنگی میدانند و این کلاس گذاشتنها باعث میشود که افراد دیگر نیز به
ریسک روی آورند.
وی با تاکید بر برخورد قاطع با زورگیرها میافزاید:
باید صریح و شفاف به مردم در مورد جرم آنها توضیح داده و با این افراد
قاطع، بیرحم و بدون هیچ ترحم و دلسوزی برخورد شود. بسیاری از
جامعهشناسان، روانشناسان، فعالان سیاسی و بشری و... به چنین برخوردی نقد
میکند و آن را به بحث حقوق بشری تبدیل میکنند. این نقد بدان معناست که
افراد جامعه در خیابان امنیت نداشته باشند و به کسانی که نظم جامعه را مختل
کرده و امنیت را به خطر میاندازند امنیت دهند. این حرکت در همه جای دنیا
خود غیرحقوق بشری است.
این جامعهشناس به بخش فرهنگی و اجتماعی
اشاره کرده و ادامه میدهد: همزمان با این برخوردها باید در تربیت عمومی
جامعه نیز تلاش کرده و کار فرهنگی هم بکنیم. یک حرکت فرهنگی سالها طول
میکشد تا به نتیجه برسد. در طول این مدت باید رفتار با این زورگیرها را با
حداکثر شدت و حدت دنبال کرد. جرم این افراد از قاچاقچیان موادمخدر خیلی
بیشتر است. زیرا امنیت ملی جامعه را مختل میکنند و هیچ دلیلی برای مماشات
با آنها وجود ندارد.