آفتابنیوز : آفتاب: پپه اسکوبار نویسنده تحلیل راشا تودی با طرح این پرسش که «چرا آمریکا به دنبال توافق با ایران است؟» افزود: اگرچه مذاکرات ژنو بین ایران و 1+5 دچار اخلال شد، اما بطورکامل شکست نخورد. دستکم یک توافق موقت درمورد برنامه هسته ای تهران هنوز باقی است و این ماجرا روز چهارشنبه ادامه می یابد.
اما هنوز منطق اساسی برد-برد در درازمدت باقی می ماند.تهران باید از تحریم های شدید آمریکا و غرب خلاصی یابد و واشنگتن اهرم قدرتی بیشتری در جنوب غرب آسیا و سراسر اروپا- آسیا می خواهد.
اشتباه نکنید، این مذاکراتی است که به رغم دیگر ایفاگران برسرمیز، درواقع بین واشنگتن و تهران صورت می گیرد.درعین حال،احتمال وسوسه برانگیز یک توافق بر محاسبات هریک از این ایفاگران از سراسر اروپا آسیا - از ترکیه گرفته تا کشورهایˈبریکسˈ (کشورهای درحال توسعه) و روسیه و چین تاثیر می گذارد.
کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا اکنون به کنگره این کشور گوشزد می کنند که اعمال تحریم های بیشتر به منزلهˈگام برداشتن به سوی جنگˈخواهد بود.
با شکست مذاکرات، ˈباراک اوباماˈ رییس جمهوری آمریکا هیچ راهی جز متوقف کردن برنامه غنی سازی ایران نخواهد داشت.
این مسایل کاملا بی معنی است.ازهمان ابتدا هرفرد مطلعی از آژانس بین المللی انرژی اتمی گرفته تاماموران اطلاعاتی آمریکا و حتی مقامات دفاعی سابق اسراییل می دانند که تهران یک برنامه هسته ای تسلیحاتی شده ندارد.
آیت الله ˈعلی خامنه ایˈ رهبرعالی ایران بارها یک جنگ افزار هسته ای را غیراسلامی دانسته و آن را محکوم کرده است.
ایران بمبی ندارد و خواهان بمب نیست و این کشور پیمان منع اشاعه هسته ای را امضا کرده است. ازسوی دیگر، اسراییل اهمیتی به این معاهده نمی دهد و یک قدرت هسته ای غیرقانونی است که صدها کلاهک دراختیار دارد.
هم هند و هم پاکستان با پرهیز از این معاهده تسلیحات هسته ای تولید کرده اند. این به آن معنا نیست که از آن علیه یکدیگر استفاده خواهندکرد. بمب های آنان بخشی از یک سازوکار بازدارنده است.
واشنگتن هرگز اسراییل را تحریم نکرد، برعکس همیشه از انکار تل آویو در مورد قدرت هسته ای بودنˈحفاظتˈ می کند.هند و پاکستان نیز هرگز تحریم نشدند. پس چرا ایران خطرناک تلقی می شود؟
البته انگیزه های زیادی وجود دارد: بی اعتمادی 34 ساله پدید آمده بین واشنگتن و تهران پس از انقلاب اسلامی،این حقیقت که نخبگان واشنگتن همواره خواهان تغییر رژیم بوده اند، سیاست مستقل ایران، اشتیاق آمریکا برای دستیابی به ثروت انرژی و بازکردن یک بازار عظیم ناب.
با شایع کردن این منطق که مذکرات شکست خورده به جنگ علیه ایران منجر خواهد شد، کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا در واقع به همپیمانان خود اشاره دارند، یعنی اعضای حزب ˈلیکودˈ در اسراییل و خاندان سعود که هم اکنون هرکاری را برای ایجاد اخلال در مذاکرات ژنو انجام می دهند.
با دستیابی به یک توافق،ˈتل آویوˈ می داند که بهانه ای برای مطرح کردن ˈتهدید ماهیتیˈ ایران به منظور ممانعت از توجه به ریشه ی تمامی مشکلات یعنی اشغال فلسطین، ازدست خواهد داد.
در مورد خاندان سعود نیز که بقایش به سیستم دلارنفتی وابسته است، شیوه ˈحفاظتیˈ به شکل فروش عظیم تسلیحات آمریکا به منظور تنظیم بازار نفتی ارایه می شود.
نقطه اصلی این پیچیدگی مسایل، روابط واشنگتن و تهران است ولی بااین حال برخی پیامدهای حتی یک آشتی نسبی نیز مشخص است.
هم واشنگتن و هم تهران با جهادگران سلفی درحال مبارزه اند. خاندان سعودی هر ازگاهی این جهادگران را بکار می اندازد. بمب گذاری و سربریدن در عراق و سوریه خوب است، اما در عربستان سعودی درست نیست.
تصورکنید که واشنگتن و تهران بایکدیگر به مقابله با جهادگرایی بپردازند. شرکت های نفتی هم اکنون دررویای سرمایه گذاری درصنایع انرژی و بازار ایران هستند. باتوجه به اینکه اولویت شماره یک تهران خلاص شدن از این تحریم ها است، جالب است شاهد نحوه بکارگیری مشوق های واشنگتن باشیم.
تصور کنید واشنگتن ایران را وادارد تا به شرکت های آمریکایی هم اجازه انعقاد قراردادهایی مشابه همپیمانان ایران، چین و روسیه بدهد. تهران شاید ازاین شرکت های آمریکایی و نیز اروپایی و آسیایی برای رونق اقتصادش استفاده بکند و آمریکا نیز از این آزادی عمل وسیع درکل جنوب شرق آسیا بهره ببرد.
به گزارش ایرنا، نتیجه اینکه تاریخ همیشه روش های اسرارآمیزی برای این شیوه که ˈاگر نمی توانی آنها را ازپا دربیاوری، پس به آنان ملحق شوˈ دارد. برای واشنگتن چرخش واقعی به سوی آسیا تنها درصورت چرخش به سوی ایران ممکن خواهد شد.