کد خبر: ۲۲۰۸۰۶
تاریخ انتشار : ۰۶ آذر ۱۳۹۲ - ۱۸:۱۱

«ديپلماسي فعال دولت يازدهم و واكنش افراطيون»

همچنان كه در طول 35 سال گذشته فراوان ديده‌ايم كه اين جماعت افراطي، به دليل انحرافات اعتقادي، حتي براي ترور بزرگان نظام و حلقه اول ياوران امام(ره) به آيات قرآن تمسك مي‌جستند، مانند بيانيه گروهك افراطي و منحرف فرقان در ترور آيت‌الله هاشمي رفسنجاني و حتي شهادت علماي بزرگ در محراب نماز جمعه.
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب:  رضا سليماني  - روزي كه خورشيد انقلاب اسلامي از پس ابرهاي تيره و تار استبداد و استعمار، طلوع كرد و مردم ايران به تابش گرمابخش آن در همه شئون زندگي، اميدوار شدند، سردمداران جبهه كفر و استكبار، همه‌گونه نقشه‌هاي توطئه‌آميز را كشيدند تا به القاي ناكارآمدي دين در اداره امور جامعه و حكومت‌داري، مصاديقي مردم‌پسند بدهند. معلوم بود كه در اين كارزار فكري و اخلاقي، گروه‌هاي افراطي و فشار با همه ضديّت‌هايي كه نسبت به استكبار و استعمار دارند، در عين حال مي‌توانند بهترين دوستان آنان باشند.

همچنان كه در طول 35 سال گذشته فراوان ديده‌ايم كه اين جماعت افراطي، به دليل انحرافات اعتقادي، حتي براي ترور بزرگان نظام و حلقه اول ياوران امام(ره) به آيات قرآن تمسك مي‌جستند، مانند بيانيه گروهك افراطي و منحرف فرقان در ترور آيت‌الله هاشمي رفسنجاني و حتي شهادت علماي بزرگ در محراب نماز جمعه.

انتظار فرهنگي از روند رو به جلوي نظام اسلامي كه مردم ايران را به يكي از سياسي ترين ملت‌هاي جهان تبديل كرد، اين بود كه گروه‌هاي افراطي نيز، از راه و طريق خويش، دست بردارند، اما انگار فرهنگ سياسي در قاموس اين گروه، روندي معكوس دارد. چون شاهديم كه هر چه از عمر پربركت نظام اسلامي مي‌گذرد، اين گروه از شيوه هايي براي ارضاي ذات افراطي خويش بهره مي‌جويند كه با هيچ منطقي سازگار نيست.

تازه‌ترين عملكرد اين گروه را مي‌توان در واكنش به دستاوردهاي ديپلماسي دولت تدبير و اميد ديد كه هيچ عقل سياسي با هرگونه تمايلات باندي و سياسي هم نمي‌تواند آن را بپذيرد.
بي‌ترديد اعمال تحريم‌هاي ظالمانه و غيرقانوني عليه مردم ايران كه طي سالهاي اخير اوج گرفته بود، ريشه در عمق كينه و عناد ديرينه برخي دول غربي، به ويژه آمريكا عليه مردم و نظام اسلامي دارد، اما اگر با نگاه روانشناسي سياسي به اتفاقات و گفتار بعضي از مسئولان در 8 سال گذشته نگاه كنيم، متوجه مي‌شويم كه بعضي از سخنان خارج از عرف ديپلماتيك و دون شأن و جايگاه حقوقي و مردم با فرهنگ و متمدن ايران، عامل دميدن در تنور تشديد تحريم‌ها بود.

بي تدبيري و عدم باور به اهميت ادبيات و زبان در رفتار ديپلماتيك، اول رژيم غاصب قدس را از بن بست و انزواي سياسي و روند رو به رشد تنفر ملت‌هاي جهان، نجات داد و سپس بلندگوي تبليغات عليه نظام را با استفاده از خوراكي كه به وفور در داخل كشور برايش تأمين مي‌شد، چنان پرنفوذ كرد كه دشمنان توانستند با استناد به بخشي از سخنان بعضي از مسئولان، مخصوصاً رئيس قوه مجريه دولت‌هاي نهم و دهم، ايران هراسي را به ايران گريزي و سپس در قالب تشديد تحريم‌هاي ناجوانمردانه، به ايران ستيزي بكشانند.

گروه‌هاي افراطي كه احساس مي‌كردند چتري به پهناي قوه اجرايي كشور و جريان‌هاي فكري همسو پيدا كرده‌اند، با سوءاستفاده از خلاء عاطفي برخي مسئولان، با تمسك به بعضي سخنراني‌ها و بعضي از سفرهاي غيرمفيد سياسي به خارج از كشور، مخصوصاً در نشست‌هاي سالانه سازمان ملل متحد، ميتينگ‌هاي خياباني سازمان يافته را به صورت خودجوش!! تشكيل مي‌دادند و متأسفانه بعضي از مسئولان كه اتفاقاً اين روزها نيز براي دولت يازدهم ژست پدرانه و دلسوزانه براي نظام و نيروهاي دلسوز نظام مي‌گيرند! با پيشنهاد انتشار آن سخنان در قالب كتاب‌هاي درسي دانش‌آموزان و دانشجويان، باعث مي‌شدند كه تحريك‌كنندگان دشمنان، احساس انقلابي‌گري نمايند و هر چه دلسوزان واقعي و استخوان‌خوردكرده‌هاي نظام فرياد برمي‌آوردند كه انقلابي‌گري، كله شقّي نيست، متأسفانه همچنان بر طبل خويش براي اجماع جهاني دشمني عليه نظام مي‌كوبيدند.

اگرچه افراطي‌ها، متأسفانه در طول سالهاي گذشته به بدنه برخي از نهادها و سازمان‌ها نفوذ كرده‌اند و چهره نظام را حتي از طريق رسانه ملي! به جهانيان ستبر و زمخت نشان دادند، اما خدا را شكر كه مردم فهيم در حساس ترين گردنه تاريخ معاصر، تصميمي از نوع «حماسه سياسي» مورد نظر رهبري معظم انقلاب گرفتند و انتخاب و انتخاباتي داشتند كه جهانيان انگشت تحير به دهان گرفتند.

دولت برخاسته از اراده ملت، اگرچه از همان آغاز، مزاحمت‌هاي افراطيون را مانعي براي حركت نظام در جهت خواست رهبري و اراده ملت مي‌دانست، ولي با اطمينان از حقانيت ملت ايران و مظلوميت نظام اسلامي، عزم خويش را براي پاك كردن سخنان افراطي از ذهن و دل جهانيان جزم كرد و پس از ماه‌ها تلاش ديپلماسي، درست در آستانه صدمين روز تولد دولت يازدهم، برگ زريني بر تاريخ روشن اين ملت افزود.

انتظار قاطبه مردم از گروه‌هاي افراطي و رسانه‌ها و پايگاه‌هاي خبري همسو در اين مرحله اين بود كه بالاخره متوجه ناسازگاري خويش با خواست عمومي مردم شوند و با تبريك قلبي نه زباني، اين موفقيت به دولت، به رأي اكثريت مردم احترام گذارند. اما اظهارنظرهاي اين چند روزه مخصوصاً در بعضي از رسانه ها، اين تأسف را براي اشاعه فرهنگ لطيف اسلامي دوچندان مي‌نمايد كه حتي حاضرند تيتر خبرسازي‌هاي خويش را از سخنان آميخته به كينه رسانه‌هاي دشمنان انتخاب كنند.

گروه‌هاي فشار، انگار با بقاياي فكري چند سال گذشته، عهدي ناگسستني بسته اند كه حاضرند در عدم همراهي با مردم ايران اسلامي به اشتهار جهاني برسند و نام خويش را به عنوان يك اقليت افراطي در مقابل اكثريت اعتدالي مردم اين سرزمين، ثبت نمايند.

اين گروه كه تا قبل از انتخابات 24 خرداد، بيكاري جوانان را در آمارهاي دروغين مي‌پوشاندند و ركود اقتصاد داخلي را باعث هزينه‌هاي خارجي و تحريم‌ها مي‌خواندند و تورم را نمي‌ديدند و يا براي آن عذري بدتر از گناه مي‌آوردند، اكنون چنان خود را دلسوز مردم معرفي مي‌كنند و چنان از دولت تازه‌كار اشتغال، رونق اقتصادي، ارزاني و... مطالبه مي‌نمايند كه انگار اين دولت خزانه‌اي سرشار و دولتي بي‌‌مشكل و آباد تحويل گرفته است.

شيوه ظريف اين روزها گروه‌هاي افراطي، افزايش مطالبات مردمي از دولت است. مطمئناً برگزاري مناظره‌هاي اقتصادي در رسانه ملي و پررنگ كردن مشكلات به جاي مانده از دولت قبل كه خود مسببين اصلي آن هستند، قطعاً تصادفي و از سر دلسوزي نيست، رسانه‌‌هايي كه در طول سالهاي گذشته، گويي فراموش كرده بودند كه مشكلي به نام تورم در جامعه وجود دارد، وقتي يك باره به آن در دوره كنوني دامن مي‌زنند، هدفي جز القاي نااميدي مردم به دولت يازدهم و عقبه‌هاي فكري آن ندارند و به همين دليل نيز دولت يازدهم و دولتمردان آن در همه سطوح مسئوليتي خطير دارند چرا كه اقدامات صد روزه آنان، به ويژه دستاوردهاي ديپلماسي در مذاكرات ژنو 3، نور اميد و نشاط را در جامعه درخشان‌تر كرده است.

نگارنده به هيچ وجه نمي‌خواهد در توصيف عملكرد صد روزه دولت يازدهم، بزرگ نمايي نمايد و مانند همان گروه، عملكرد دولت را بي عيب و نقص و در تاريخ ايران بي نظير بداند، بلكه تأكيد مي‌نمايد كه اولين شرط براي موفقيت در سالهاي آينده، درس گرفتن از نكات منفي همين يكصد روز است، اما بي انصافي است كه موفقيت‌هاي يك ملت را اين‌گونه ناديده بگيريم.

اينك مردم وفادار، از دولتي كه توانسته بن‌بست هسته‌اي و ارتباطات بين‌المللي را با اقتدار بشكند، انتظار اهتزاز پرچم اعتبار و اقتدار بيشتر ايران بر قله‌هاي اقتصادي، فرهنگي، سياسي و اجتماعي دارند. مطمئناً نگاه آينه‌وار دولتمردان و رسانه‌هاي دلسوز واقعي به نقاط منفي و تقويت نقاط قوت، مي‌تواند چراغ روشني براي آينده باشد تا شايد گروه اندك افراطي- هرچند بعيد است- همراه با مردم و دولت برخاسته از اراده و عزم قاطبه مردم شوند. انشاءالله
والسلام

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین