در واقع اولین مراسم تشییع پس از بازگشایی خانه سینما، قرار بود برای ژیلا مهرجویی برگزار شود و هنرمندان زیادی مانند بهمن فرمان آرا، رضا کیانیان،رخشان بنی اعتماد، فرهاد توحیدی، باران کوثری، نگار جواهریان، فرشته طائرپور، مانی حقیقی و علی مصفا هم برای این مراسم آماده شده بودند اما در نهایت تنها بمن فرمان آرا و پروین صفری، سخنرانی کردند و به این ترتیب هنرمندان با دوست قدیمی خود از راه دور خداخافظی کردند.
بهمن فرمانآرا گفت: سالیان دراز است که او را میشناختم و میدانم چقدر تراژدی و سختی در زندگی خود تحمل کرده است.ژیلا مهرجویی به همه انرژی میداد و مهمترین چیزی که میتوان دربارهی او گفت، این بود که او آدم خوبی بود. البته سخت است که این را بگویم اما تعداد این افراد زیاد نیست.جای ژیلا مهرجویی که به سینمای ما انرژی میداد، خالی است.
پروین صفری مدیر انجمن طراحان فیلم هم گفت: نمیخواهم درباره سابقه حرفهای ژیلا مهرجویی صحبت کنم، فقط این را میگویم که سینمای ایران یکی از شریفترین و فعالترین همکاران خود را از دست داد.از زمانهای دور که او را میشناختم همواره کار میکرد و اگر در فیلمی حضور نداشت به طراحی لباس و ترجمه کتاب مشغول بود. ژیلا مهرجویی هنرمندی بود که لحظهای آرام نداشت اما متاسفانه سینمای ایران خیلی زود یکی از هنرمندان سختکوش خود را از دست داد.
از کارگردانی تا طراحی صحنه و لباس
ژیلا مهرجویی در 68 سالگی در گذشت. او در تهران متولد شده بود و در رشته های کارگردانی در مرکز آموزش مدرسه عالی سینما و تلویزیون و جامعه شناسی علوم آموزشی (مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه اوتساتود فرانسه) تحصیل کرد. دستیار کارگردان و برنامه ریز، منشی صحنه و مونتورو در نهایت طراح صحنه و لباس، در کارنامه کاری او ثبت شده همچنین ساخت فیلم های مستند (۱۵ فیلم)، کوتاه داستانی و تبلیغاتی .
البته بیشتر او را به طراحی صحنه و لباس فیلم هایی چون دایره مینا ، اجارهنشینها، فیل در تاریکی، هامون ، بانو، سارا ، لیلا ، باد ما را خواهد برد، بوی کافور عطر یاس، مارال، چتری برای دو نفر،خانهای روی آب،این زن حرف نمیزند، تارا و تب توتفرنگی، روایت سوم ننه گیلانه، صبحانه برای دو نفر ، می شناختند. به خصوص طراحی لباس فیلم هامون که اولین تجربه همکاری او با برادرش هم بود.
علاقه او به این رشته باعث شد دو بار در فرانسه نمایشگاهی در زمینه نمایش لباس های سنتی ایرانی برگزار کند. ضمن اینکه با همین تخصص مزون لباس بزرگ و مشهوری در تهران راه اندازی کرده بود.
مهرجویی با طراحی صحنه یکی از فیلم ها خبرساز هم شد. فیلم آتش سبز به کارگردانی محمدرضا اصلانی که در آن پگاه آهنگرانی با کیسه توری که در آن قرار گرفته بود، افتاد و آسیب دید.شورای صیانت خانه سینما همان زمان بیانیه ای صادر و اعلام کرد که ژیلا مهرجویی مسوول طراحی صحنه فیلم به دلیل مسوولیت مستقیمش در به كارگیری طناب كهنهای كه پاره شدن آن منجر به وقوع حادثه شد، مقصر است.ژیلا مهرجویی همان موقع به این بیانیه و مقصر اعلام شدنش اعتراض کرد و گفت: اینکه در ماجرای مصدومیت پگاه آهنگرانی به عنوان مقصر اصلی شناخته شدهام آن هم براساس اطلاعات کذبی که بنده را مدعی و مسئول جلوههای ویژه فیلم معرفی کرده برایم بسیار تعجبآور و متاسف کننده بود. متاسف هستم که جنجالهای مطبوعاتی در حاشیه این اتفاق شکل بررسی آن را بگونهای ساخته است که همه به جای پرداختن به اصل مشکل و حل آن، ناچار شدهاند به فشارهای افکار عمومی ـ به قول یکی از مسئولان شورا ـ بپردازند و در این مسیر با اعتبار حرفهای امثال من بازی شود.
پرونده ای که بررسی آن به همین جا ختم شد و دیگر صحبت چندانی از آن نشد.
ژیلا مهرجویی در طول دوران فعالیتش، حدود 20 سناریوی بلند و سریالی نوشت و دو کتاب هم از زبان های فرانسه و انگلیسی ترجمه کرد و برای حرفه اصلی اش، در دوره های هجدهم و بیستم جشنواره فیلم فجر برای فیلم های «بوی کافور عطریاس» و «خانه ای روی آب»، جایزه گرفت.