آفتابنیوز : آفتاب: رئیس جمهوری که بر مشی اعتدالی و دوری از افراط و تفریط تاکید و تصریح داشت. او پس از ریاست جمهوری نیز به عینه همین مسیر را برگزید و توانست با پیگیری سیاست های تعاملی یکبار دیگر دنیا را معطوف به ایران و ایرانی کرده و نظرها را به سوی ما جلب کند. توجهی که از جنس دیگر بود.
او ادبیاتی تهییج کننده و پرخاشگرانه نداشت و با وقار و پرنسیبی فاخر در برابر انظار جهانیان ظاهر شد. سخنان وی در سازمان ملل لحن و صوت دیگری نسبت به چند سال گذشته داشت و همین نکته بود که سخنان وی را بسیار مورد توجه و امعان نظر جهانیان قرار داد.
او در نیویورک به نام جمهوری اسلامی ایران از صلح و دوستی و اعتدال ورزی گفت و دنیا را به مقابله با افراط گری و خشونت طلبی فرا خواند. وی چه در نطق اش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد چه در مصاحبه های متعدد و حساب شده اش با رسانه های بین المللی و چه با درج یادداشتی کلیدی در روزنامه واشنگتن پست اذهان را به سمت و سوی خود جلب کرده و چهره ای تازه در دنیا ازایران 2013 ترسیم کرد.
این رویکرد چندی پیش میوه و ثمر خود را بر جای گذاشت و طرح پیشنهادی وی در جلسه مجمع عمومی سازمان ملل متحد با اتفاق آرای بی سابقه بهتصویب رسید. تمامی کشورهای دنیا غیر از رژیم صهیونیستی قطعنامه " مقابله با افراط گری و خشونت" را با رای خود از تصویب گذرانند و ایران یکبار دیگر توانست با گفتمان اسلام رحمانی و مردم سالاری دینی در جهان بدرخشد.
این نکته اما به مذاق برخی تندروهای داخلی خوش نیامد از یکسو آنان که کوچکترین فعل و انفعال معطوف به خود را در بوق و کرنا می کنند هیچ واکنش مثبتی نسبت به این موضوع نشان نداده و با سکوت معنادار از کنار آن گذر کردند تا ناخشنودی خود را بوضوح نشان بدهند و از سوی دیگر اقداماتی را در دستور کار قرار داده اند که بوی چندان مساعدی از آن به مشام نمی رسد.
تندروها که در داخل ازهیچ اقدامی در مدت سپری شده فرو گذاری نکرده و به انحاء مختلف در برابر دولت سنگ اندازی می کنند اکنون به حیطه ای ورود کرده اند که چندان متعارف به نظر نمی رسد و حاکی از این است که علاوه بر حوزه های سیاست داخلی، اقتصاد و فرهنگ جبهه تازه ای علیه دولت در حال ریل گذاری است.
حیطه ای که شاید چندان به چشم نیاید اما نشان از برنامه ریزی وسیع و همه جانبه علیه دولت داشته و اهداف خاصی در آن مستتر است.
چند روز پیش خبر درج یادداشت از سوی دکتر حسن روحانی در نشریه آلمانی ««زود دویچه زایتونگ» آلمان و سپس تکذیب این یادداشت از سوی دولت چندان به چشم نیامد اما در پی آمد آن طی دو روز گذشته این اقدام تکرار شده و با این وصف نمی تواند فارغ از هدفمندی و برنامه ریزی باشد.
از یکسو نشریه کویتی الجریده یادداشتی را با نام رئیس جمهور کشورمان درج و نشر داده و در فردای آن روز نیز یک روزنامه اماراتی دست به این اقدام زده است. یادداشت هایی که جملگی از سوی رئیس جمهوری و نزدیکان وی تکذیب شده است. کاری که به نظر نمی رسد مسبوق به سابقه بوده و نمونه مشابهی داشته باشد و این شبهه را ایجاد می کند که چرا در این برهه و در این زمان چنین اقدامی صورت می پذیرد؟!
قبل از ورود به چرایی این موضوع در خصوص مسببین این اقدام بی گمان باید وجود دست های داخلی را در آن واضح و مبرهن دید. چرا که هیچ گاه نشریات و روزنامه های بین المللی اعتبار و شان خود را با درج چنین اخبار کذبی زیر سئوال نمی برند، چون می دانند که چنین قلب واقعیت های آشکاری پیرامون یک شخصیت عالیرتبه بلافاصله با واکنش مقامات آن کشورروبرو شده و آبروی حرفه ای آنان زیر سئوال خواهد رفت پس آنان آگاهانه دست به این اقدام نخواهند زد.
فرض بسیار محتمل آن است که عده ای در داخل با جعل عنوان و مهر و یا سر برگ ریاست جمهوری و یا ربایش آنها و یا در اختیار داشتن چنین مدارکی از قبل!!! دست به این اقدام زده اند تا حاشیه سازی کرده و منویات خود را محقق کنند.
در واقع علت و چرایی این اقدام هم کاملا واضح و مبرهن است، رئیس جمهوری در مدت سپری شده دستاورد ملموسی در عرصه سیاست خارجی داشته و تصویب قطعنامه پیشنهادی وی و پیشبرد مذاکرات ژنو و برقراری ارتباط فزاینده با جهان خارج و حرکت در مسیرحل مشکلات چند دهه ای با غرب، مولفه هایی است که ارزش افزوده فراوانی برای دولت وی در مدت سپری شده رقم زده و کارنامه قابل قبولی برای وی و دولت اش به ارمغان آورده است.
بدیهی است که رقبای سیاسی و افراطی که حیات شان در تندکردن فضا و افزایش گسست و انشقاق است این پیشبرد گفتمانی را خطری بالقوه برای خود بدانند و در راستای خدشه به آن گام بردارند. درج این یادداشت ها و سپس تکذیب آن به نوعی شان و اعتبار رئیس جمهوری ایران را هدف گرفته و در پی لوث کردن منزلت بین المللی روحانی است که باید دولت فکری عاجل برای جلوگیری از این اقدامات و شناسایی ریشه های آن داشته باشد نکته ای که چندان سخت نیز به نظر نمی رسد.
به گزارش خرداد، در پایان هم باید گفت برخی چنان تنگ نظر و دگم اندیشند که منافع طیفی و فردی و جناحی خود را بر منافع ملی و حفظ شان و جایگاه بین المللی مقامات رسمی کشورمان ترجیح می دهند . افرادی که اقدامات کودکانه و لجوجانه آنان تا بدان حد سخیف است که حرفی برای گفتن باقی نمی گذارد.