آفتابنیوز : آفتاب: ولی نصر، کارشناس مسائل خاورمیانه و رئیس مدرسه مطالعات بینالمللی پیشرفته در مدرسه جان هاپکینز، در یادداشتی که در روزنامه نیویورکتایمز منتشر شده به احیای روابط بین ایران و ترکیه در برابر ائتلاف اسرائیلی-عربی پرداخت. وی معتقد است که افزایش روابط بین دو کشور فرصتی را در اختیار طرفین قرار میدهد تا موقعیت بینالمللی خود را در سایه تحولات جدید منطقهای و بینالمللی بهبود بخشند. وی مینویسد:
یک رسوایی رشوه و فساد ترکیه را در بحران فرو برده و اقتدار رجب طیب اردوغان را تضعیف کرده است. هماکنون اردوغان با چالشهای جدی از طرف دو گروه مواجه است: سکولارهای مشکوک به برنامه کاری اسلامگرایانه وی و نیز عبدالله گولن، متحدی که تبدیل به رقیب وی شده و یک جنبش اسلامی قدرتمند را از ویلایش در پنسیلوانیا هدایت میکند. رشد اقتصادی ناچیز و عقبگرد در سیاست خارجی نیز به این بحران دامن زده است. بعید به نظر میرسد که مجادلات سیاسی قبل از انتخابات حیاتی ریاست جمهوری سال آینده که انتظار میرود اردوغان نیز در آن شرکت کند، پایان یابد. وی برای بهبود وجهه خدشهدار شده حزب توسعه و عدالت با مشکل مواجه خواهد بود. اقتصاد به وی کمکی نخواهد کرد اما سیاست خارجی شاید به یاری وی آید - اگر وی بتواند نشان دهد که ترکیه بار دیگر نقشی محوری در خاورمیانه ایفاء خواهد کرد.
ترکیه به مدت یک دهه از روابطی که با همسایگان عربش داشت بهرهبرداری کرد. دیپلماتها و تجار ترکیه در همه جای منطقه حضور داشتند. آنها مرزها و مسیرهای تجاری را باز میکردند، کسبوکار را ارتقاء میبخشیدند و در توافقات سیاسی را منعقد میکردند. موفقیتهای چشمگیر اقتصادی ترکیه و دموکراسی باثبات این کشور مسلمان به عنوان مدلی برای کل منطقه مورد تمجید قرار میگرفت.
با این حال، در یک سال گذشته سیاست خارجی اردوغان در خاورمیانه دچار سردرگمی بوده است. آشوب در سراسر منطقه تأثیرگذاری ترکیه را به تحلیل برده و آرزوهای اقتصادی این کشور را با مانع مواجه ساخته است.
اختلافات درباره سوریه و بیش از آن درباره مصر باعث جدایی این کشور با جهان عرب شده و بالاخص شکافی را بین ترکیه و عربستان سعودی پدید آورده است. مدل ترکیهای برای دموکراسی اسلامی، نسخه ملایمتر حکومت سابق اخوانالمسلمین در مصر بود که نیروهای نظامی و سکولارهای مصر با کمک عربستان سرنگون ساختند.
ترکیه سرنگونی دولت اخوان را محکوم کرده اما نتوانسته بیش از اعتراض کار دیگری انجام دهد. اما حتی طرح همین اعتراضات با صدایی رسا و بلند منجر به اخراج سفیر این کشور از مصر شد.
در همین حین عدم تأیید رژیمهای سلطنتی حاشیه خلیج فارس باعث شده که روابط تجاری با این کشورها کاهش یافته و اقتصاد ترکیه متضرر شود. تمام این مسائل لحظاتی سخت را برای اردوغان رقم زده است.
روابط ترکیه با اسرائیل نیز از زمان تنشها بر سر کاروان امدادرسانی به غزه در سال 2010 ضعیفتر شده است. با کاهش نقش محوری ترکیه در منطقه، آمریکا نیز مشورت جویی از آنکارا درباره چگونگی مدیریت خاورمیانه را کاهش داده است. به جای آن، واشنگتن نگران گشته است که شاید اعتراضات ضد دولتی که جهان عرب را در بر گرفته است شاید ترکیه را نیز بیثبات سازد.
شانس اردوغان حداقل در جبهه سیاست خارجی شاید تغییر یابد. هماکنون که آمریکا و ایران به صورتی جدی با یکدیگر گفتوگو میکنند، رویدادها میتوانند متفاوت باشند. برخلاف اسرائیل و پادشاهیهای خلیج فارس که توافقنامه موقتی درباره برنامه هستهای ایران را به گونهای هشدارآمیز دنبال کردهاند، ترکیه، برقراری پلی بین ایران و غرب و نیز فراهم کردن دروازهای به سوی جهان که تهران در حال خروج از انزوا به آن نیاز دارد، را سودمند میداند.
تحولات درباره ایران در حوزههای دیگری نیز فرصت مناسبی برای سیاست خارجی ترکیه پدید آمده است. ایران در عراق تحت کنترل دولت شیعه و سوریه که در اختیار نخبگان علوی است نفوذ دارد. در عراق، ترکیه برای عقد یک قرارداد نفتی حیاتی به همکاری ایران نیاز دارد. این کشور همچنین به کمک ایران در سوریه نیز احتیاج دارد.
ترکیه در ابتدا خطمشی خود را با درخواست آمریکا مبنی بر کنارهگیری بشار اسد پیوند داد. اما وقتی که دولت اوباما به توافقی با میانجیگری روسیه درباره تسلیحات شیمیایی سوریه رضایت داد، دلسرد شد. با توجه به خشونتهایی که در آنسوی مرز رخ میدهند، ترکیه میخواهد که جنگ داخلی در سوریه به پایان برسد. دولت جدید میانهرو در تهران بهترین امید ترکیه برای برقراری یک راهحل است.
پیوندهای اقتصادی بین ترکیه و ایران در حال تقویت هستند و مبادلات تجاری بین دو کشور در حدود 20 میلیارد دلار تخمین زده میشود. رقم نهایی احتمالا بالاتر خواهد است زیرا اتهامات اخیر فساد مالی ادعا دارند که مقامات ترکیه و بانک دولتی حالک بانک به تجار ایرانی کمک میکردند تا تحریمهای بینالمللی را دور بزنند. در هر حال، صادرات ایران هنوز هم به ترکیه میرسند و عایدات حاصل از آن به صورت خرید طلا و نقره به ایران بازمیگردند. در عوض، اقتصاد ترکیه به نفت و گاز ایران، دلارهای سرمایهگذاری و نیز بازار صادراتی بزرگ این کشور وابسته است.
اگر ایران به یک توافق هستهای بلندمدت با غرب دست یابد، نباید انتظار استقبالی گرم از جانب جهان سنی عرب را داشته باشد. در منطقهای که دچار اختلافات فرقهای فزاینده است، جاهطلبیهای منطقهای ایران پادشاهیهای خلیج فارس را نگرانتر خواهد کرد. این امر ترکیه را تبدیل به یک شریک استراتژیک کلیدی برای ایران میسازد، بالاخص اگر اقتصاد این کشور با تسهیل تحریمها شروع به رشد نماید.
با کاهش تأثیرگذاری آمریکاییها در منطقه، و با اتحاد بین اسرائیل و پادشاهیهای خلیج فارس علیه ایران، ترکیه میتواند با توجه به ارتباطاتی که با ایران دارد، نقشی حیاتی ایفاء کند. شراکت جدید بین ایران و ترکیه میتواند مورد استقبال غرب واقع شود: پیوندهای اقتصادی ترکیه میتواند توسعه تجاری ایران را افزایش دهد، که میتواند به نوبه خود منجر به استحکام موضع میانهروها در تهران شود. اگر روابط نزدیکتر با ترکیه منجر به فرسایش اتحاد با شبهنظامیها و نیروهای مذهبی رادیکالی شود که ایران برای اعمال قدرت به آنها متکی استد، این امر به مثابه دستاوردی واقعی قلمداد خواهد شد.
به گزارش تسنیم، ترکیه برای ایفای این نقش منطقهای بزرگ باید ابتدا غرب را مطمئن سازد که به عنوان متحد مورد اطمینان ناتو باقی مانده و چهره متحدین غربی خود را برای مدیریت مخالفتهای سیاسی در داخل تخریب نخواهد کرد. اگرچه مشکلات داخلی اردوغان افزایش یافتهاند، اما ترکیه فرصت دارد تا موضع بینالمللی خود را احیاء کند. این کشور باید نشان دهد که صرفا حامی ایران نیست، بلکه از نفوذ خود استفاده کرده تا سیاست خارجی ایران را تغییر داده و دستیابی به یک توافقنامه هستهای دائمی را تسهیل سازد.-