کد خبر: ۲۲۷۶۸۶
تاریخ انتشار : ۲۸ دی ۱۳۹۲ - ۰۹:۴۸

آقای زاکانی! هاشمی و روحانی از شما سلطه‌ستیزترند

کشوری که قبل از انقلاب شکوهمند اسلامی آن چنان در حوزۀ استقلال در ضعف بود که سفارت خانه های خارجی نقش تعیین کننده ای در حساس ترین اتفاقات کشور داشتند و رجال درباری در خوش خدمتی به سفارت خانه ها از یکدیگر سبقت می گرفتند، بعد از پیروزی مظلوم بر ظالم به ایستادگی و استقلال، الگوی عالم و مستضعفین جهان گردید، کشوری که درچند صد سال گذشته وارد جنگی نمی گردید مگر اینکه با از دست دادن بخشی از خاک میهن، تسلیم ترکمنچای ها می شد، هشت سال درمقابل کشوری سرتا پا مورد حمایت ابرقدرت ها و همسایگان ایستاد و چنان سیلی به گوش قلدرهای عالم زد که دیگر نام ایران بعنوان عروسکی حقیر و آلت دست آمریکا و ... برده نشود و حتی یک وجب از خاک را پیشکش ننمود.
آفتاب‌‌نیوز :
آفتاب: سهراب زند در سایت الف نوشت: اما انگار عده ای خواسته یا ناخواسته علاقه مند به این هستند که اولا با خلاف واقع گویی و تحریف تاریخ و دوما این عزت و ایستادگی را با حماقت مساوی دانسته و با کلی گویی و تخریب راه عقلانیت و استمرار این ایستادگی را کج کنند.

روی صحبت با آقای زاکانی نمایندۀ محترم مردم در مجلس است که هنوز در تخریب و کینه توزی بر علیه دولت و تفکر اعتدالی با دوستان پایداری فاصلۀ اندکی دارد. 

ایشان در جمع برادران تشکل انصار حزب الله گفته اند: "یک نگاه معتقد است مشکلات داخلی ما با دستان پرتوان و براساس خودباوری متکی بر ایمان و عناصر داخلی قابل حل است. برای اثبات ادعای خود نیز هزاران نمونه داخلی و خارجی ارائه می‌کند ... عده‌ای معتقدند که راه برون‌رفت از مشکلات فعلی لبخند زدن به کسانی است که در جهان برای خودشان صاحب مکنت و برتری هستند و با پذیرش سلطه آنها و راضی نمودن ایشان مسیری را اختیار می‌کنند که تا بواسطه آن مشکلات داخلی کشور حل شود؛ صاحبان این دیدگاه که البته در دوره دفاع مقدس نیز فعال بوده و از سازندگان جام زهر محسوب می‌شدند، راه برون‌رفت از مشکلات فعلی اقتصادی کشور را در خارج از کشور جستجو می‌کنند."(دی ماه ۹۲)

باید گفت: آقای زاکانی!
کدام آدم عاقلی را در میان سیاستمداران مطرح پیدا می کنید که اتکا بر دستان پرتوان داخلی را رها نموده است و سلطه پذیری را راه نجات می داند، که هر کجا می نشینید برای ساده دلان مرتب این را بیان می کنید؟! از این عده ای که می گویید، از بین سیاستمداران مطرح نظام و مسئولان فعلی فقط پنج نفر را نام ببرید، فقط یک نفر را نام ببرید.

از دولت آقای خاتمی برای مثال عدۀ دوم نام بردید و از آن به عقب نشینی و نگاه غیر انقلابی تعبیر نمودید:

"به موازات هر گام که عقب رفته‌ایم، سلطه گران ده گام جلو آمده‌اند. نمونه چنین ادعایی، در زمان آقای خاتمی اتفاق افتاد تا جایی که بوش پسر نام کشور ما را محور شرارت قرار داد، در حالی که مسئولان وقت دولتی بیشترین امتیاز را به او داده بودند، بنابراین باید این دو نگاه را به دقت شناخت، عناصر آن را یافت و در نقد این نگاه متزلزل و تقویت نگاه انقلابی اهتمام ورزید"

آقای زاکانی!
اطلاع دارم که شما مشکل علی مطهری را این می دانید که معتقد است در مقابل نظر رهبری می توان نظر داشت اما در مقام عمل و تبعیت اوامر باید تابع بود، اما ما معتقدیم در عمل و نظر باید عبد بود. خدا وکیلی این عبادتتان را ببرید غسل تعمید دهید!

این نظر مقام معظم رهبری است در آبان ماه ۱۳۸۲ یعنی چند روز بعد از مهرماه ۱۳۸۲و بیانیۀ تهران و تعلیق داوطلبانه:
"كارى كه مسؤولان كردند، كار درستى بود. با تدبير و بدون پذيرش تسليم و قبول حرف زور انجام شد تا توطئه اى كه از طرف امريكايي ها و صهيونيست ها عليه جمهورى اسلامى طرّاحى شده بود، شكسته شود. البته اين آغازِ قضيه است و كار تمام نشده است. اگر ادامه اين كار به همين روالى كه تاكنون طرّاحى شده، ادامه پيدا كند، هيچ ايرادى ندارد...به نظر بنده هر دو نوع نظريه اى كه درباره مذاكراتِ انجام گرفته وجود دارد، غير منطبقِ با واقع است. يك طرز فكر اين است كه افراد مؤمن و غيور ما تصوّر مى كنند دولت تسليم شد، كه بايد گفت اين طور نيست و هيچ تسليمى تا اين جا وجود نداشته است. اين يك حركت سياسى و كار ديپلماسى است...آنچه كه تاكنون مسؤولان محترم - چه آقاى دكتر روحانى و چه آقاى رئيس جمهور و مسؤولان ديگر - حقيقتاً زحمت كشيدند، اين است كه با دقّت و ملاحظه جوانب، كار كرده اند و حواسشان جمع است كه كارى برخلاف مبانى و اصول انجام نگيرد. بنده هم مطّلع هستم و هرجا احساس كنم كه برخلاف ضوابط، اهداف و عزّت ملى و جهت گيرىِ نظام اسلامى كارى انجام مى گيرد، مطمئنّاً نخواهم گذاشت و جلوش را مى گيرم. (پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری ۱۱آبان ۱۳۸۲)

آقای زاکانی!
اگر شما و دوستان مدعی شما، جایی این جمله ها را بیان کرده اید بفرمایید. این چه راهی است که شما برای تصفیه حساب های سیاسی انتخاب نموده اید و صریح ترین سخنان رهبری را برای جوانان پرشور انقلابی واژگون می کنید؟ رهبری در همان سخنانشان در تقبیح سوء عمل سیاسی عده ای می فرمایند:

"روى عزّت و استقلال ملى در جامعه، حسّاسیت زیاد است؛ اما هیچ‏کدام از اینها نباید به دعوا، اختلاف و کشمکش منتهى شود.

آنچه اهمیت دارد این است که شما نخبگان و مسؤولان و به خصوص افرادى که تریبون دارند و نقششان بسیار مهمّ است - چه مجلس، چه مطبوعات، چه نمازهاى جمعه و چه بقیه جاها - بدانند که وقتى کشور با چنین مسأله‏ اى - که یک مسأله از ده ها و صدها مسأئل ه‏اى است که کشور با آن مواجه مى ‏شود - روبه‏ رو می‏گردد، بدترین روش این است که خود این مسأله در داخل به وسیله‏ اى براى بگومگو تبدیل شود؛ این خیلى بد است.

اوایلى که عراق حمله کرده بود، وظیفه همه معلوم و مشخّص بود که چه‏ کار باید بکنند؛ اما منافقین که در آن وقت در تهران و در شهرهاى دیگر فعّال بودند و آزادانه حرکت و سخنرانى می‏ کردند... آن زمان هم همین‏طور بود و عروسک هاى منافقین سرِ چهار راه ها تابلو به دست می ‏ایستادند و مردم را نسبت به اصل مسأله دفاع دچار تردید و اضطراب مى‏ کردند. بعد که به آنها تذکر داده و تشر زده شد، دست و پایشان را جمع کردند.

مطلقاً نباید این‏طور حوادث که در کشور پیش مى‏ آید، به بگومگو، دو دستگى، شکاف، جدا کردنِ افراد از یکدیگر و جناحى کردن مسائل منتهى شود؛ این خیلى بد است.

همه توجّه داشته باشند که خلاصۀ آنچه اتفاق افتاد این است که صهیونیست هاى غاصبِ سرزمین فلسطین و هیأت حاکمه کنونى امریکا که کینه و حقدشان نسبت به جمهورى اسلامى نهایت ندارد و حاضرند از هر وسیله رذالت‏ آمیزى براى رسیدن به هدف خود استفاده کنند، شعارى را در سطح دنیا درست کردند که: «ایران دنبال سلاح اتمى است»

براى این کار، افکار عمومى و خیلى از دولت ها را حسّاس کردند و بعد از جنجال، هدفشان این بود که اجماع جهانى به این‏جا برسد که تلاش علمى و فن‌آورى اتمى ایران، موجب بیم عمومى در دنیا شده است.

این‏جا چه‏ کار باید کرد؟ باید اجازه داد که صهیونیست ها و آمریکایی ها تبلیغات خود را تکرار کنند؛ یا نه، باید نشان داد و روشن کرد که نخیر، این‏طور نیست؟

مسؤولان محترم نظام این درایت و تدبیر را انتخاب کردند که روشن کنند و بگویند نخیر، بیایید قضیه را ببینید. آنچه که تاکنون جمهورى اسلامى قبول کرده، این است که بیایند و عملیات غنی‌سازى‏ اى را - که در نقطه مشخّصى است - ببینند؛ که آنها هم آمدند و دیدند که وجود دارد و اجازه هم داشتند که هرجاى دیگرى هم که خیال مى ‏کنند عملیات غنى ‏سازى هست، بروند و ببینند، تا بدانند که تبلیغات صهیونیست ها دروغ است"

.ایشان در انتها فرمودند:" این یک راهِ مسالمت ‏آمیز براى حفظ فناورى هسته‏اى است."

حالا شما و دوستان رسایی منشتان در هر جا بنشینید بچه های مردم، جوانان مردم را جمع کنید و با سم پاشی و تصفیه حساب های جناحی مرتب بگویید که عده ای سلطه پذیرند.

آقای زاکانی!
لبخند های مذاکرات یک شگرد دیپلماسی است نه غش کردن واقعی. چه کسی گفته است ما اگر اتکا به داخل را رها کنیم و خارجی ها را راضی کنیم ایران گلستان می شود؟ هاشمی؟ روحانی؟ ظریف؟ چه کسی؟

این یک خط کشی دروغ است.
دیدگاه رییس جمهور سابق که از سینه چاکان حضرتش بودید و نماد سلطه ستیزی می دانستید هم، نهایت سلطه پذیری بود چرا که در نهایت، تمام مشکلات اقتصادی را به تحریم خارجی ربط داد و او که با نهایت سلطه ستیزی شعاری از پاره شدن قطعنامه دان دشمن سخن می گفت با پذیرش اثر تحریم ها آنهم به صورت علت تام و تمام مشکلات، تسلیم شد چرا که نتیجۀ شعار بی پشتوانه، شکست مفتضحانه است.

سخن دراز شد اما با این که می دانم از رزمندگان و جانبازان دفاع مقدس هستید باید بدانید که در مورد این تهمتی که با عنوان"سازندگان" جام زهر به شخصیت های شناخته شدۀ انقلاب زدید بدانید که زمان اثبات انقلابی گری در زمان سخت ترین شرایط شکنجه و اعدام، هاشمی و... ثابت کرده اند که هراسی از دشمن ندارند. یکی از زندانیان سیاسی در بازدید از موزۀ کمیتۀ مشترک ضد خرابکاری ساواک به ما می گفت: به اندازۀ انگشتان دست کسی جلوی ساواک دوام نیاورد و مقاومت کامل نکرد یکی از آنها هاشمی بود.

ظریف برای تغییر دوکلمه در متن توافق نامه چند روز بحث و دعوا کرده بود تا جایی که بر سر کری فریاد زده و در پاسخ به چین و روسیه که گفته بودند آیا بخاطر دوکلمه حاضری تمام زحمات را بر باد بدهی؟ محکم گفته بود: بله! و در آخر هم آنها را تسلیم نمود.

آقای زاکانی!
امثال هاشمی روحانی و ... پای مبارزه، خودشان بسیار از شما انقلابی ترند اما پای داروی بچۀ مردم و جنگ و ویرانی و آبروی ایران بسیار عاقل و دست به عصا هستند. فرقش خیلی واضح است!

با افزایش تحریم و بیکاری، شما بچه بغل از این داروخانه به آن داروخانه با اشک و درد می دوی؟ نه برادر ما می دویم. چرا اینقدر شما و آقای رسایی به واژۀ جام زهر علاقه مندید و مرتب آن را به کار می برید؟ این واژه را مرتب و به کرات در سایت سازمان مجاهدین خلق می توانید بخوانید و ببینید! وارد بحث پایان جنگ نمی شوم که در مورد آن بدجوری اصرار به گناه و تمهمت دارید، اما سربازان ملت را به جنگ دشمن و گرگ های دیپلماسی نفرستیم و شماها از پشت در داخل به آنها خنجر بزنید و تفکر مقابل انقلاب خطابشان کنید علی رغم سخنان صریح رهبری که با تاکید فرمودند هیچ کس نباید مذاکره کنندگان ما را سازشکار بداند و آنان را انقلابی خواندند و شما با اشارات مستقیم تان انها را سلطه پذیر می دانید. البته عجب کار بیجایی! شما و رسایی ها که سخنان مقام معظم رهبری برایتان اهمیتی ندارد!

فعلا وقت ماهی گیری از آب گل آلود است که دیگران با زجر و زحمت برای رفع تحریم های ظالمانه بر مردم در عین حفظ آرمانها و عزت، بجنگند و ما بیرون گود با آسایش آنها را غیر انقلابی و خود بی فایده مان را مدافع عزت ایرانی بدانیم!
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین