آفتابنیوز : آفتاب: علی اکبر کهریزی - با وجود ردپاي ياد مرگ پوزپلنگ ايراني، باز هم شكستي ديگر براي طبيعت ايران رخ داد تا در سوگ نادرترين موجود زيبا و افسانهاي ايران كه نقشش در طاق بستان نشاني از ميراث فرهنگي و زيستي ايراني است، انديشهاي ديگر سر دهيم كه كجايند طرفداران محيط زيست كه پاسخگو باشند و براي يك بارهم كه شده خود را از كلاف سياست و شعار برنهند و بگويند چرا بايد در همسايگي محيط زيست چنين اتفاق غمباري رخ دهد. آيا اين شمارش معكوس ديگر براي انقراض گوزن زرد ايراني است!
امروز در پارك پرديسان سازمان حفاظت محیط زیست چه ميگذرد؟ مگر نه اينكه هواي تهران امروز در معرض تهديد آلايندهها براي سلامتي هر موجود زندهاي است؟ سوال اين است كه براستي در اين ميان با اين شدت آلايندگي چرا بايد نادرترين موجود زنده ايران در تهران نفس بكشد؟. چرا در حالی که به مردم توصیه می کنیم کودکانشان را از تهران ببرند این ارزشمندترین میراث طبیعت و این جانداران زیبا و در معرض انقراض را در آلوده ترین نقاط و بدون هر نوع حفاظتی در "تیررس" مهاجمان شرور و مسلح قرارمیدهیم؟ آری به سفارش متولیان قبل از آنکه مردم تهران، تهران را به خاطر آلودگی ترک بگویند، گوزن زرد ایرانی تهران را که جایگاهش نبود در کمال ناباوری ترک گفت.
در سازمان محيط زيست چه ميگذرد كه چنين بي سازماني رخ ميدهد و پاسخ تنها در چند مصاحبه سفارشي به پايان مي رسد. پیش از این هم ارزشمندترین جانوران در معرض انقراض برای سالهای متمادی در اسارت و در حیات خلوت بانوی محیط زیستی ایران در اوج قربت و بی کسی جان به جان آفرین تسلیم کرده است. ماریتا یوزپلنگ ایرانی که در اسارت پارک آلوده پردیسان در چشم انداز پنچره مدیریت متولی محیط زیست کشور در دی ماه 1383 (در دوره ای که باز هم ابتکار رئیس سازمان جفاظت محیط زیست بود) مرد، این امیدواری را بوجود آورد که دیگر "پردیسان" محل نگهداری حیات وحش و این نعمات الهی بر روی زمین نباشند. اما افسوس و صد افسوس که باز هم زیبای وحشی دیگری این بار گوزن زرد ایرانی باید در اسارت آلوده ترین منطقه کشور یعنی تهران در مقابل پنجره حامی محیط زیست در "اسارت" حفاظت شود! این بار اما مرگ این حیوان در معرض انقراض "خاموش" نبود. صفیر گلولههای شقیترین مردمان، دوران "اسارت" این اسیر مظلوم را با صدایی رسا کوتاه تر کرد تا عبرتی شود برای مدعیان طرفداری از محیط زیست کشور که جز تمجید از متولی رسمی محیط زیست کشور وظیفه ای و رسالتی را برای خود قائل نیستند. آری امروز داغ ماریتا تازه شد ماریتایی که حسرت شکار قوچ و میش را در زیر خروارها خاک مدفون کرد. لذتش را در اسارت مدفون کردند و به خود اجازه دادند حق مادری یوزپلنگ ماده را در زیر لگدهای خودخواهی خود پایمال کند و اکنون دوباره شاهدیم که این خودخواهی ادامه دارد، اسارت ادامه دارد؛ آیا گناه اسیر کردن کم از کشتار و شکار نیست؟
امروز با كشته شدن يكي از نادرترين و در عين حال قوي ترين گوزن زرد ايراني كه نام بين النهرين را به خود يدك ميكشيد زمزمههایی از ياس و نااميدي در ايران به گوش ميرسد. قاصدان تدبير و اميد چه پاسخي دارند؟. اين پيام بايد درج شود كه امروز روز سختي براي محيط زيست ايران است كه هر روز شاهد مرگ عزيزان خويش باشد.
گوزن زرد ايراني اين موجود نمادين كه در فهرست سرخ اتحاديه بين المللي و منابع طبيعي به شمار ميرود هر بار در تهاجمي جدي قرار ميگيرد كه بسياري از اين تهاجمات حاصل بي تدبيري است هرگز فراموش نميكنيم چندين سال پيش مگس مياز در سايت كرخه با این گوزن چه كرد كه حتي بحران آن نیز انکار شد!
و خبر ميرسد به علت كاهش درياچه اروميه و فروكش كردن آب چشمههاي جزيره اشك كه زيستگاه و پناهگاه اين حيوان نادر است براي يافتن آب به كنار درياچه اروميه رفته و به جاي آب كريستالهاي نمك نصيب آنها ميشود و نميدانم در دشت ناز كه يكي ديگر از زيستگاههاي آن است چه ميگذرد. اگر روزي حيوانات وحشي دشمن آنها بودند امروز انسان دشمن آنها شده است و به آن طمع ورزيدهاند كه اين خود شكست بزرگي تنها براي طبيعت نيست بلكه براي خود انسان هم شكست بزرگي است.
ميخواهم به سوگ اين حيوان نادر كه به سحرخيزيها و شب گرديها شهرت دارد و روزي خويش را قبل از طلوع آفتاب بدست میاورد بگويم اي شبهاي پر ستاره، اي ماه درخشان، تو خود شاهد زيبايي و اوج عظمت گوزن زرد ايراني بودهاي كه چگونه طبيعت ايران را عطرآگين كرده بود و چگونه با طلوع سحر در جستجوگري بود و هر روز غروبش را بدرقه ميكرد كه اين از خصوصيات بندگان صالح است.
پاس ميداريم همه آفريدههاي خالق بيهمتا را و بر اين باوريم تا طبيعت زندهاست ما نيز زندهايم. در اين راستا از كساني كه لباس حامي محيط زيست را به تن كردهاند ميخواهيم يك صدا و هم آهنگ شوند و حافظ اين طبيعت باشند تا منافعمان بيش از اين به خطر نيافتد.
باشد تا مرگ عزيزان طبيعت اين نخبگان طبيعت درسي براي گذشتن از خواستههاي نابخردانه خويش براي بازگشت صلح و امنيت و پاكي به طبيعت باشد.
به ياد شب گرديها، سحرخيزيها و نقشهاي هنرمندانه گوزن بين النهرين كه با ناجوانمرديهای پی در پی، بي نفس در آغوش "پردیسان ابتکار" افتاد لحظهاي سكوت سر ميدهيم تا شايد خود آرام گيريم.
ای کاش ابتکار و معاون "؟؟؟-ایرانی" او به جای این همه ستیز با دانشمندان کشور بر سر استفاده از فناوری به کارهای اصلی خود می پرداختند و فکری به حال آلودگی هوای تهران، بحران آب و فجایعی مانند خشک شدن دریاچه ارومیه و ریز گردها و حیوان آزاری و حیوان کشی میکردند. ایکاش وقتی را که برای ترساندن مردم از مصرف محصولات پاک و دانش بنیان صرف می کردند را برای آموزش چوپانان و روستاییان و مردم عامی می کردند تا پلنگ را و یوز را دوست بدارند و حفاظت کنند و در صورت بروز خسارت آن را سخاوتمندانه و بی چون بپردازند. ایکاش...
زنده با طبيعت، هوشيار باد محيط بان