آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه «اعتماد» در گزارشی نوشت: «از 28دي ماه شركت متروي تهران با
همكاري نيروي انتظامي اقدام به جمعآوري دستفروشان با همكاري مردم كرده
است.» بلندگوي مترو هر چند دقيقه يكبار اين خبر را با صداي بلند اعلام
ميكند. مردم هم بايد از اين به بعد علاوه بر كارهاي خودشان آمار دستفروشان
را به حراست مترو بدهند. بعضي از مردم با شنيدن اين خبر خوشحال هستند و
گروهي هم ناراحت. درهاي واگن در حال بسته شدن است كه چند دستفروش سوار
ميشوند. «از كدام روزنامه آمدي؟ نكند جاسوسي ميخواهي آمار ما را بدهي؟»
اين نخستين واكنش دستفروشاني است كه چند روز ميشود، هرروز تا شب با استرس
كار ميكنند. يكي از آنها آلوچه و لواشك ميفروشد و در اين چند روز يك بار
دستگير شده است اما با اين اوصاف همچنان به كار خود ادامه ميدهد «وقتي
مجبور باشي خرج خانه بدهي، ميآيي و دوباره همين جا كار ميكني. من از
شهرستان آمدم، اگر كار نكنم نميتوانم خرج مادرم را بدهم، يك بار دستگير
شدهام اما دوباره برگشتم.»
جمعآوري دستفروشان چه فايدهيي دارد؟
سعيد
ليلاز، اقتصاددان درباره پديده دستفروشان و اقدام تازه براي جمعآوري آنها
به «اعتماد» گفت: اين بسيار موضوع مهم و پيچيدهيي است. اگر در سالنهاي
ايستگاههاي مترو مغازه و به طور كلي فضايي براي درآمدزايي نباشد مقصر شركت
مترو است اما اگر مغازههايي براي اين كار طراحي شده است و اين دستفروشان
از آنها استفاده نميكنند بايد بررسي كرد كه چرا به سمت اين غرفهها
نميروند. در تمام ايستگاههاي متروي اروپا مغازههايي در نظر گرفته شده
است تا اين دستفروشها كار كنند. به اين ترتيب خود مترو هم به درآمدزايي
ميرسد.
عباس لوازمالتحرير ميفروشد، از او درباره اين طرح
ميپرسم، عباس گفت: «مردم از ما ناراضي نيستند، اجناسي كه ما اينجا
ميفروشيم تقريبا با نصف قيمت فروخته ميشود و براي مردم مناسبتر است. من
25 سالهام و يك سال ميشود كه ليسانس مديريت بازرگاني گرفتهام، بيشتر از
هشت مصاحبه براي شركتهاي مختلف فرستادهام اما هنوز هيچ كدام پاسخ
ندادهاند. الان اگر كار نكنم پس چه كاري انجام بدم؟ ما نميدانيم كه چرا
ناگهان از اين طرحها ميگذارند و يكسري انساني كه كار ميكنند را
ميخواهند جمعآوري كنند اما براي آنها هيچ شغلي در نظر نگرفتهاند؟ پس از
مترو بياييم بيرون چه كاري انجام دهيم؟
موافقان چه ميگويند؟
گروهي
از شهروندان هم هستند كه با اين طرح موافقند. عباس گفت: اينها آرامش ما را
در مترو به هم ميريزند. گاهي اوقات پيش ميآيد كه در يك واگن چند دستفروش
با همديگر فرياد ميزنند و جنس خود را تبليغ ميكنند. مردم از سركار
برگشتهاند و بسيار خسته هستند اما آنها با كيسههاي بزرگ خودشان هم براي
كساني كه ايستادهاند و هم با فريادهايشان براي كساني كه نشستهاند، مزاحمت
ايجاد ميكنند. ليلاز در ادامه گفت: اين بحث از جنبههاي مختلف اين گونه
ديده ميشود كه هم دستفروش حق دارد و هم شركت مترو. اما بايد اين را بدانيم
كه همه اين كارها در حد اقتصاد كلان جامعه است. اين دولتها هستند كه
بايد شغل ايجاد كنند تا بسياري از اين مسائل اتفاق نيفتد. من معتقد هستم كه
نبايد به شركت مترو يارانه تعلق بگيرد، يارانهيي كه براي تمام مردم يك
كشور است نبايد به چند كلانشهر اختصاص پيدا كند. تا اين گونه شركتهاي مترو
به صورت مستقل و خصوصي فعاليت كنند. اگر اين گونه شود مسوولان مجبور
ميشوند كه فكري براي درآمدزايي كنند.
اما مردم هم اظهارنظرهاي
مختلفي درباره اين مساله دارند، گروهي از آنها ميگفتند كه چه دليلي دارد
از اينها شكايت كنيم اما خب گاهي اوقات متكديان با اين فروشندهها در
واگنها زياد ميشوند و آرامش ما را بر هم ميزنند. خانم رضايي يكي از
شهرونداني است كه بهشدت با اين طرح مخالف بود «يعني براي جوانها آن قدري
كار ايجاد شده است كه اين همه از صبح تا شب در مترو كار نكنند؟ دو روز پيش
بود كه ديدم يكي از اين جوانها را گرفتهاند و رفتار خوبي با او نداشتند.
حالا اگر او بيرون از مترو به سمت اعتياد برود خوب است؟ اينكه اين طرحها
براي آرامش مردم گذاشته ميشود، بسيار خوب است اما بايد اين را در نظر
داشته باشند كه شايد كار نكردن اين جوان براي خود جامعه ضررهاي بيشتري
داشته باشد. بايد اشتغالزايي در تمام شهرهاي كشور يكسان باشد تا هركسي براي
پول درآوردن به تهران نيايد.»
عظيمي، شهروندي است كه با اين طرح
موافق است «اين گونه شايد اوضاع نابسامان مترو بسامان شود. هر لحظه كه
ايستادهايم دستفروش يا گدايي ميآيد كه آرامش ما را به هم ميزند اما هيچ
شكايتي تا به حال نكردهام، زيرا ميدانم كه اين گروه هم بايد كار كند و
نياز به اين كار دارد، پسر خود من چند سال است كه ليسانس گرفته ولي بيكاره،
حالا وقتي اين جوانها را ميبينم يا حتي كساني كه سن زيادي دارند و
دستفروشي ميكنند، ميدانم كه نياز دارند. اما اين گونه هم نميشود كه با
كيسههاي بزرگ و سروصداي زياد وسط اين همه آدم اقدام به فروش اجناس خود
كنند. بايد شهرداري براي آنها طرحي را در نظر بگيرد تا اين گونه بيكار
نباشند و آرامش مردم هم در مترو حفظ شود.»
دستفروشان چگونه بايد ساماندهي شوند؟
اما
سعيد ليلاز، اقتصاددان درباره ساماندهي اوضاع اين دستفروشان گفت: پول نفت
كه به شكل يارانه به مردم ميرسد. براي تمام مردم كشور است. يارانه مترو
بايد قطع شود زيرا تمام شهرهاي كشور كه از اين امكانات استفاده نميكنند.
وقتي يارانه مترو قطع شود، شركت مترو ميداند كه بايد هزينههاي خودش را
تامين كند به همين خاطر در ايستگاههاي مترو براي تمام گروههايي كه
بخواهند اجناس خود را به فروش برسانند مزايا و امكاناتي را قايل ميشود تا
بتواند هزينههاي خود را در بياورد. ببينيد بايد از نظم گرفتن اين ماجرا
حمايت كنيم. هميشه اين گونه طرحها در ابتدا مورد حمايت قرار نميگيرد اما
بايد بدانيم كه اين طرح خوب است اما جايگزين كردن شغل براي اين گروه هم كار
مهمي به شمار ميآيد. همه ميدانيم كه دستفروشان ستم ديده هستند و قطعا
مجبور بودهاند كه تصميم به اين كار گرفتهاند. در دولت گذشته تصميمهايي
گرفته ميشد كه به ظاهر براي خود مردم بود اما همان طرحهاي غيركارشناسي
بود كه منابع كشور را از بين برد. اما كاناليزه شدن و ساماندهي شدن اين دست
براي خود مترو و خود آنها بسيار خوب است و باعث ميشود كه نظم درباره اين
ماجرا برقرار شود. اما كاري كه ابتدا بايد انجام شود، قطع يارانه مترو است.
رمضاني
از شهروندان موافق با اين طرح بود، او گفت: به نظرم بهتر است كه مترو براي
اين دستفروشان اشتغال ايجاد كند، در واقع بعد از اينكه كار آنها را متوقف
كرد و جلوي كار آنها را گرفت، جايگزيني براي آنها ارائه كند. هنگامي كه
مردم ميخواهند زود به مقصدي برسند خيلي از آنها با خلل ايجاد كردن در باز و
بسته شدن درهاي مترو مانع حركت زودتر قطارها ميشوند كه اين كار كل
برنامههاي رفت و آمد قطارها را در هم ميريزد. اميد، كيسه كوچكي در دست
خودش دارد. سيديهاي آموزش زبان ميفروشد. عطر خوشبويي زده با ادبياتي خاص
به تبليغ جنس خودش مشغول است. الان نزديك به چند ماه است كه دستفروشي
ميكنم و پول جمع ميكنم تا بتوانم ادامه كلاسهاي زبانم را بروم تا آيلس
بگيرم، خيلي از اين بچههايي كه اينجا دستفروشي ميكنند تحصيلكرده هستند و
البته گروهي هم هستند كه به دليل مشكلات درس نخواندهاند اما همه براي
اينكه بتوانيم زندگي خود را بگذرانيم كار ميكنيم. قطعا اگر هر كسي در شهر
خودش كار داشت به تهران نميآمد، من خودم اگر بيرون كاري پيدا كنم قطعا
ديگر دستفروشي نميكنم. من و دوستانم براي مردم مزاحمتي ايجاد نكرديم، شايد
خيليها فكر كنند ما هم گدا هستيم اما بايد اين دو گروه را از هم جدا كرد.
ليلاز
در پايان گفت: مديريت يعني هنر نه گفتن. اين نه گفتن ميتواند به هر گروهي
يا انساني باشد. اما بايد زماني نه بگوييم كه بتوانيم براي آن گروه اشتغال
به وجود بياوريم تا در آينده هم به طرحها اعتماد كند. اين جا اكثر طرحها
زود اجرا ميشود و معلوم نميشود كه چه سرنوشتي در انتظار ادامه اين پروژه
است. ساماندهي كردن اين گروه اگر در اين طرح وجود داشته باشد، قطعا به نفع
همه است.
پاسخ مدير روابط عمومي مترو درباره جمعآوري دستفروشان مترو
احسان
مقدم، مدير روابط عمومي و امور بينالملل شركت بهرهبرداري مترو درباره
طرح جمعآوري دستفروشان مترو به «اعتماد» گفت: طرح جمعآوري دستفروشان مترو
به درخواست خود مردم انجام شده است. زماني كه اعتراضات مردم زياد و مكرر
ميشود، مديران مترو تصميم به برطرف كردن مشكلات مردم مي گيرند. اين طرح از
دوشنبه 28دي ماه شروع شده است. همكاران ما با نهايت احترام به دستفروشان
از زماني كه ميخواهند وارد مترو شوند تذكر كاملا محترمانه ميدهند. از
آنهايي كه ساك يا كيسههاي بزرگ دارند خواهش ميكنند كه در بخش امانات مترو
وسايلشان را نگه دارند و بعد از آنكه برگشتند وسايل خود را تحويل بگيرند.
ما سعي كرديم كه به هيچ عنوان طرح ضربتي نباشد و در نهايت احترام با تذكر
لساني اين جمعآوري براي آسايش خود مردم انجام شود. براساس نظراتي كه از
مردم داشتهايم، خيلي مردم راضي هستند.