کد خبر: ۲۲۹۶۰
تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱۳۸۴ - ۲۳:۱۴
نظرات آیت الله یزدی درباره خبرگان رهبری

جنسيت مانع حضور كانديداهاي زن در انتخابات مجلس خبرگان نیست

آفتاب‌‌نیوز : آيت‌‏الله شيخ محمد يزدي، از اعضاي ارشد جامعه مدرسين حوزه علميه قم، نماينده مجلس خبرگان رهبري، رييس سابق قوه قضاييه، عضو فقهاي شوراي نگهبان به پرسش‌‏هاي " ايلنا" در خصوص بررسي صلاحيت كانديداهاي مجلس خبرگان، حضور زنان، متخصصان ديگر علوم، لزوم جوانگرايي در مجلس خبرگان، برخورد دوگانه اين مجلس در ديدار با رييس‌‏جمهوري، نظارت بر رهبري و... پاسخ داده است كه بخشی از آن درپي مي‌‏آيد: 

بحث جوانگرايي و حضور نخبگان ساير گروههاي اجتماعي، متخصصين رشته‌‏هاي ديگر و افراد مكلا به عنوان كانديدا و هم چنين حضور بانوان به عنوان كانديدا در مجلس خبرگان رهبري را چگونه ارزيابي مي‌‏كنيد؟ 
جوان و پير ندارد, كانديدا بايد مجتهد باشد، اگر واقعا اين آقا دكتر است ولي دكتراي دانشگاه است, اما من مي‌‏گويم همين مساله ساده را از قرآن جواب بدهد, خودش قرآن را از رو نمي‌‏تواند بخواند؛ روخواني قرآن را بلد نيست البته دكتر هم هست, تعجب نكنيد، دكتراست ولي روخواني قرآن را بلد نيست، غير از حمد و سوره چيز ديگري نخوانده است، چاره چيست؟ حالا اين آقا مي‌‏خواهد مجتهدشناس شود؟
كسي هم هست كه جوان است ولي مجتهد است، رسيده به جايي كه مي‌‏تواند كار اجتهاد را انجام دهد. البته نمونه‌‏هايش در حوزه‌‏هاي بزرگ علمي را كمابيش داريم. جوانند ولي درس‌‏خوانده هستند، به درس خارج رسيده و امتحان داده هستند.
براساس مديريت جديد حوزه‌‏هاي علميه برخي جوان‌‏ها هستند كه در سن 30-35 سالگي قدرت استنباط حداقلي پيدا كردند و آدم مي‌‏بينند كه مي‌‏توانند. بعضي‌‏هايشان را من مي‌‏شناسم كه اين طور هستند و برخي‌‏هايشان زياد نيستند. رسيدن به اين درجه آسان نيست، فيلسوف خوب, لزوما مجتهد خوبي نيست.
يك جوان در سن 30-35 ساله داريم كه در رشته فقه و اصول به اجتهاد رسيده است. خوب مي‌‏تواند بيايد خبرگان, جوان هم هست و منعي هم ندارد، الان كم داريم از اين قبيل كه به قول ما مبتدي در اجتهاد هستند.
اگر فردي جوان و مجتهد است، عدالت و تقوا هم دارد، زن و بچه هم دارد, دنبال زن‌‏هاي مردم هم نمي‌‏رود، دنبال بعضي كارهاي ديگر هم نمي‌‏رود, كانديدا مي‌‏شود يا امتحان مي‌‏دهد يا جزوه مي نويسد يا استادش مي‌‏نويسد كه اين آقا مجتهد است...اما نخبه رشته ديگر.
اگر كسي در مهندسي ساختمان نخبه است، خوب مي‌‏تواند خيلي كارهاي مفيد در ساختمان سازي و پل سازي كار كند، من واقعا مهندسين ايراني را خيلي دوست دارم و از آنها خوشم مي‌‏آيد. كارهايي كردند در اين تهران كه خيلي‌‏ها جاهاي ديگر نكرده‌‏اند، به خصوص ما كه گاهي جايي رفتيم و آمديم و اطلاعاتي داريم، اينها مهندسين و خدمتگذار كشور هستند، كار آنها ساده نيست. اما در خبرگان مي‌‏خواهد بيايد بگويد چه؟!
و اما در خصوص حضور زنان در مجلس خبرگان، زن اگر شرايطش را داشته باشد، كسي نمي‌‏تواند بگويد كه كانديدا نباش ولي بايد شرايطش را داشته باشد از جمله اجتهاد. ما الان چند زن مجتهد در كشور داريم؟ من نمي‌‏شناسم، حتي در حوزه هاي علميه خواهران هم نمي‌‏شناسم.
اگر زني باشد كه اين شرايط را دارد و يك مساله جديد استنباطي را توانست از قرآن، سنت، ادله و اصول علميه پاسخ بدهد و جزوه بنويسد، جنيست مانع نيست, اما در مصداق چنين چيزي نداريم.
زنان الان روي پاي خودشان هستند، مثلا زناني كه در دستگاه قضايي بودند, خيلي خوب رشد كردند، الان متاسفانه كمي با آنها برخورد شده است ولي در زمان من، زنان تا ديوانعالي هم آمدند و من بارها گفتم در يك جلسه زنان قاضي حضور داشتم كه همه‌‏شان هم حكم داشتند.
زنان در كشور ما روي پاي خودشان هستند، درس مي‌‏خوانند، زحمت مي‌‏كشند، در آموزش عالي زنها از مردها جلو افتاده‌‏اند و شايستگي‌‏ها دارند. مثلا زن براي پشت ميز خيلي خوب است ولي براي توي معدن خيلي خوب نيست. 
پس جنيست مانع حضور زنان به عنوان كانديدا در مجلس خبرگان نيست... 
بله, جنسيت مانع حضور كانديداهاي زن در عرصه رقابت انتخابات مجلس خبرگان نيست و البته بعضي مي‌‏گفتند كه زنها بيايند اينجا در مجلس خبرگان بنشينيد، چنين است و چنان. اما من مي‌‏گويم كه بلااشكال است، چرا كه زنها در مجلس هم مي‌‏روند و حرف‌‏شان را مي زنند و مانعي ندارد.
اجازه بدهيد بحث را مصداقي‌‏تر كنيم، جنابعالي چقدر از عملكرد هيات رئيسه فعلي مجلس خبرگان رضايت داريد و اگر قرار باشد اين هيات رئيسه دوباره انتخاب شود، آيا شما به اين هيات رئيسه راي مي‌‏دهيد؟
بله من عضو كميسيون تحقيق هستم و مسووليت هم دارم، حساس‌‏ترين كميسيونهاي مجلس خبرگان است و مي‌‏بايست گزارش كاري را به هيات رئيسه بدهد، حتي در بعضي موارد به شخص رئيس و نايب رئيس بدهد. اعضاي فعلي هيات رئيسه را كاملا شايسته مي‌‏دانم و معنويت همه شان خوب است. الان هيات رئيسه فعال و خوب است و ضعفي هم نمي بينم. 
آيا طرح جانشيني و تعيين قائم مقام براي رهبري در دستور كار مجلس خبرگان رهبري بوده است؟ اصلا بحثي در اين زمينه صورت گرفته است؟
خيال همه را راحت كنم، مساله قائم مقام رهبري يك بدعتي است كه گذاشتند و يك بار هم عمل كردند و بعد هم پشيمان شدند كه چرا عمل كردند، بعد هم تمام شد، هيچ پايه و مبناي قانوني ندارد. نه در قانون اساسي چنين چيزي وجود دارد و نه در خبرگان يك منبع قانوني و مصوبه روشني دارد. قائم مقام رهبري معنا ندارد. يك هياتي است درخبرگان كه آن هيات موظف است همواره مواظب بقاي شرايط باشد و گزارش كند و اگر احساس ضعف شرط كه آيا مساله اي پيش ‌‏آيد، بايد در وضعيت موجود زمينه را آماده كند. خدا انشاءاله عمر بدهد به مقام رهبري و سلامتي‌‏شان را حفظ كند و مدير و سالم هستند, اما هميشه بايد جوري باشد كه حداقل يكي دو نفر را در اختيار خبرگان باشد, به اين معنا كه اگر امروز حادثه‌‏اي پيش آمد, نمي‌‏توان گفت كه يك هفته صبر كنيد تا ما مطالعه كنيم و فكر كنيم، خبرگان بايد در آستينش داشته باشد و توي آستينش دارد.
قائم مقام, چون سمتي است و اختياراتي دارد, پايگاه قانوني ندارد اما آماده بودن و داشتن كساني براي رهبري، وظيفه خبرگان است و هميشه انجام داده، در دوره هاي اول هم همين طور بوده است.
با توجه به اين كه معمولا معدل شركت مردم در انتخابات خبرگان رهبري كمتر بوده است, برخي معتقدند ارتباط مجلس خبرگان رهبري با مردم كمتر بوده است، به نظر شما چه اتفاقي بايد صورت پذيرد كه طي انتخابات آتي مجلس خبرگان رهبري شاهد حضور گسترده مردم باشيم و با توجه به اهميت و جايگاه مجلس خبرگان رهبري، چه سازوكارهايي بايد انجام شود كه مردم حضوري قوي داشته باشند, چه از سوي عوامل اجرايي و چه از سوي عوامل نظارتي كه فقهاي شوراي نگهبان هم جزو آن هستند. 
البته مساله انتخابات يك قانون دارد و براساس آن قانون قبل از پايان يافتن مهلت قانوني، بايد مجلس خبرگان انتخاباتش انجام پذيرد و اين وظيفه وزارت كشور است، بايد وزارت كشور اعلام كند و اشخاصي كه آمادگي دارند خود را كانديدا كنند. من اين را قبول دارم كه در انتخابات خبرگان مواقعي كه همراه با يكي از انتخابات ديگر بوده است مثل رياست جمهوري يا مجلس, طبعاً شركت كنندگان بيشتر مي‌‏شوند, مثلا انتخابات مياندوره‌‏اي مجلس هم كه اين حالت را دارد, چرا كه در انتخابات ميان‌‏دوره‌‏اي مردم كمتر شركت مي‌‏كنند.
درباره خبرگان اين بحث مطرح شده كه طبق قانون اساسي, مقررات آيين‌‏نامه داخلي مربوط به خود خبرگان است, زمان برگزاري انتخابات را مي‌‏توانند به تعويق بيندازند ولي اين كار را در مشاهده‌‏هايي كه انجام دادند, نفي كردند كه انتخابات بعدي خبرگان را با يكي از انتخابات‌‏هاي ديگر برگزار كنند تا شركت كنندگان هم زياد باشند, گفتند اين كار به مصلحت نيست. به اين معنا كه بخواهيم 2 سال ديگر هم به زمان انتخابات خبرگان اضافه كنيم تا با انتخابات بعدي كه همان مجلس شوراي اسلامي است، همراه شود.
دوره مجلس و رياست جمهوري و دولت 4 سال است و 2 سال هنوز تا انتخابات مجلس مانده است. همزماني انتخابات مجلس خبرگان با انتخابات مجلس، مصوبه مي‌‏خواهد. همين طوري كه نمي‌‏شود, حال اگر اين مصوبه را خود خبرگان بخواهد بگويد, معنايش اين است كه ما دو سال ديگر همين‌‏جا باشيم, يعني ممكن است حق قانوني باشد. اما اين كار شايسته و به مصلحت نيست. در بيرون مي‌‏گويند اينها مي خواهند خودشان را نگه دارند و در اين سمت باشند. از اين جهت حتي در هيات رئيسه هم كه بحث شد, نفي شد كه انتخابات خبرگان به تاخير بيفتد و نظر من هم اين است كه اين كار نبايد بشود، انتخابات مجلس خبرگان بايد در زمان قانوني‌‏اش انجام شود.
حالا فرض كنيد تعداد كمتري هم شركت كنند ولي به هر حال نصاب لازم را بايد داشته باشند و منتخب هم كه شرايط لازم را داشته باشد، انتخاب مي شود. مردم بايد متوجه شوند كه اين نماينده خبرگان را براي آب و برق انتخاب نمي‌‏كنند، براي آب و نان نيست, اين سري تبليغات به نظر من بايد كمي بيشتر شود. قبول دارم كه تبليغات ضعيف است و كم است و بايد بيشتر به مردم گفت كه خبرگان يعني چه و انتخابات خبرگان يعني چه، يك كميسيوني اخيرأ تشكيل شده بود كه همين بحث‌‏ها آنجا هم مطرح شد, حالا ما اميدواريم در تبليغات اين دوره خود وزارت كشور- چون وزير محترم كشور خودشان روحاني هم هستند،-طوري صورت گيرد كه مردم بيشتر شركت كنند.
البته اعتبار حقوقي با حد نصاب محقق مي‌‏شود و كمي و زيادي رقم تاثيري ندارد. ولي رياست جمهوري كمي و زيادي رقم تاثير دارد و هم در سطح بين‌‏المللي هم موثر است. اما در مورد خبرگان اين طور نيست. 
انتقاداتي از سوي افكارعمومي و مطبوعات به اجلاس اخير خبرگان رهبري وارد شد، از جمله اين كه آقاي هاشمي كه خودشان عضو مجلس خبرگان رهبري هستند, چرا اعضا به صورت جداگانه با ايشان ديدار كردند؟ همچنين اعتراضاتي كه در خصوص دعوت از مدعوين خارج از مجلس خبرگان صورت گرفت، چقدر منطقي بود؟ رفتار و نوع برخورد مجلس‌‏خبرگان با آقاي احمدي‌‏نژاد به عنوان رييس‌‏جمهوري با توجه به اين كه ديدارهاي مسبوق به سابقه نمايندگان اين مجلس با رييس جمهوري همواره برقرار بوده است، را چگونه تحليل مي‌‏كنيد؟ 
اين مساله اي سنتي بوده است كه وقتي آقاي هاشمي‌‏رفسنجاني رئيس‌‏جمهوري و طبعا از خبرگان هم بودند، به عنوان رئيس جمهور و احترام به رئيس جمهور ديدار صورت مي‌‏گرفته است, همين طور اين ديدار با رهبري هم در برنامه بود و يك امر قانوني نيست بلكه يك امر تشريفاتي است.
اين ديدار با رئيس جمهور براي اين بود كه رئيس جمهور در مسايل اجرايي كشور و در حساس‌‏ترين مسايل اجرايي كشور حضور دارند و اطلاعاتي را به آقايان منتقل مي‌‏كردند. در زماني كه هاشمي رئيس جمهور بود، اين مساله ملاك دعوت ايشان و مهماني ايشان بوده، مساله شام ايشان مطرح نبوده است, من خودم به آن جلسات مي‌‏رفتم و بيشتر از بقيه هم صحبت مي‌‏كردم.
البته اين جلسه آخر را من نرفتم, ولي به هر حال جلساتي كه خبرگان بعد از اجلاس مي‌‏رفت پيش هاشمي در مورد رئيس جمهور، ملاكش اين مساله بود. چون اطلاعات دقيقي از اوضاع كشور دارند يا حتي اعتراضاتي كه خبرگان به قوه مجريه و عملكرد استانداران و فرمانداران دارند، مطرح مي‌‏كردند و آقاي هاشمي به عنوان رئيس جمهور پاسخ مي‌‏دادند.
بعد از اين كه جناب آقاي خاتمي(حفظهم الله) هم رئيس‌‏جمهوري شدند،باز آن ملاك وجود داشت يعني با همان ملاك باز بايد خبرگان مي‌‏رفتند و ايشان جلسه‌‏اي مي‌‏گرفتند و صحبت مي‌‏كردند. آقاي هاشمي به عنوان رئيس مجمع تشيخص مصلحت دايره اطلاعاتش محدودتر مي‌‏شود اما موضوعات مورد بحث حساس‌‏تر مي‌‏شود, اما چون هاشمي داراي شخصيتي بودند كه علاوه بر رياست مجمع تشخيص مصلحت، در مسايل سياسي كشور با رئيس جمهور و وزرا ارتباط و تماس داشتند، صحبت مي‌‏كردند و با اين كه آقاي خاتمي به جاي هاشمي آمده بودند اما آن ديدارها با آقاي هاشمي مناسب بود.
حتي در يكي از جلسات من با يكي دو نفر از آقايان درگير هم شديم، در خبرگان نمي‌‏شد اين بحث ها را انجام دهيم.
بنابراين مهماني رئيس‌‏جمهور و رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، گفت‌‏وگو و كسب اطلاعات از دو طرف است، يعني رئيس مجمع يا رئيس جمهوري اطلاع پيدا مي‌‏كرد كه چه شده است. در اين دوره كه جناب آقاي احمدي نژاد آمده بودند, اولا ايشان تازه آمدند و هنوز خودشان مسلط بر كار نشده بودند, ثانيا از ايشان دعوت شد و ايشان صحبت كردند و بحث كردند و مطالبي را كه لازم مي‌‏دانستند، مطرح كردند. مطالب مهم ديگري نبود كه از اطلاعات اجرايي شان باشد، چون هنوز كاري را شروع نكردند. از طرفي هم به هر حال در هيات رئيسه مطرح شده بود كه هر دو مهماني را حذف كنيم هم مهماني آقاي هاشمي و هم مهماني رئيس جمهور را, كه بعد ازش برداشت نشود كه يك جا رفتيم و يك‌‏جا نرفتيم. هر دو را بخواهيم برويم، مناسب نيست چون آقاي احمدي نژاد آمدند صحبت كردند، هيچ مساله اي هم ندارند. مي‌‏خواهيم برويم آنجا چه كار كنيم؟ ولي در مجمع تشخيص به هر حال گفت‌‏وگوهايي انجام شد كه بعضي‌‏هايش هم منتشر شد. بالاخره آقاي هاشمي گفت كه با خودتان است هر دو مهماني ها را حذف كنيد, يعني خودشان پيشنهاد حذف داده بودند، در كسوت نايب رئيسي, ولي آقاي رئيس خبرگان (آيت الله مشكيني ) فرمودند مصلحت نيست كه مهماني آقاي هاشمي حذف شود. چرا؟ چون حذف اين مهماني باعث برداشت‌‏هاي ديگري مي شد و يادآور يك نوع رقابت هاي سياسي انتخاباتي مي‌‏شد و اين مهماني حذف نشد و به نظر من كار درستي هم بوده است.
به عنوان آخرين سوال، مي‌‏خواهم ارزيابي جنابعالي را در خصوص عملكرد قوه قضاييه بپرسم، شما اصلاحات صورت گرفته در اين حوزه در دوره مديريت آيت الله شاهرودي را چگونه مي‌‏بينيد؟ 
من نمي‌‏خواهم در مورد قوه قضاييه حرفي بزنم. به خيلي‌‏ها هم گفتم اگر مطلبي داريد برويد پيش آقا, گفته‌‏ام اگر مطلبي دارند بروند كجا بگويند. جايي هم كه لازم دانستم كه بايد حرف بزنم، زده‌‏ام. مثلا در مجمع تشخيص و جاهاي ديگر گفتم اما در رسانه‌‏ها و جاهاي ديگر نه تعريف مي‌‏كنم و نه مذمت, نه تا به حال حرف زدم، نه مي‌‏زنم و نه خواهم زد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین