آفتابنیوز : آفتاب- غلامعلی دهقان: زمانی بر سر سفره هفتسین اوستا و در عصر دیگر قرآن قرار داده و به این ترتیب سنت نوروز را نسل به نسل منتقل کردهاند. اما ریشههای اسطورهای و جامعهشناختی نوروز و از آن مهمتر آموزههای این عید چیست؟ در اینباره نکات زیر قابل توجه است:
1. جمشید چهارمین شاه پیشدادی پس از برتری بر دیوهای پلید و پلشت از آنان خواست تختی مرمرین آماده کرده تا بتواند به پرواز درآید. آنان سخن شاه را اجابت و وی پس از چند روز سیر و سفر در اولین روز بهار به زمین بازگشت و آن روز را نوروز نامیدند و مردم شادیها کردند.
2. براساس اعتقاد ایرانیان در دوره باستان اهورامزدا جهان را در چند مرحله خلق کرد؛ نخست آسمان را آفرید و سپس به ترتیب آب، زمین، گیاه و حیوان را خلق کرد و در ششمین مرحله انسان را آفرید که او را کیومرث نام نهادهاند و پایان خلق کیومرث نوروز بود.
3. فراتر از نگاه اساطیری باید به نوروز نگاه جامعهشناختی داشت. واقعیت این است ایران سرزمینی در کمربند بیابانی جهان و با معدود رودخانه دائمی است. سرآغاز بهار نویدبخش رویش طبیعت و سرسبزی آن است تا ایرانی بتواند به حیات و زندگی خود ادامه بدهد؛ پس جای تعجب نیست که آغاز فصل رویش را جشن گرفته و به استقبال بهار برود اما انتخاب زمان اعتدال بهاری برای سال جدید نشان از هوش و ذکاوت ایرانی دارد.
4. مهمتر از نگاه اسطورهای و جامعهشناختی به نوروز آن است که بتوان از نوروز عبرت گرفت. نوروزها آمدهاند و رفتهاند و خواهند آمد و خواهند رفت مهم آن است که نوروز برای ایرانیان روز نو باشد و هر نوروز به خودآگاهی هرچه بیشتر ما نسبت به تاریخ، محیط، طبیعت و خودمان منجر شود. از اسطورهی نوروز تا آموزهی نوروز راهی نیست اگر اهل عبرت باشیم.
درودی به گرمی مهر سپر/ به نوروز این جشن شادی و مهر
غرور هویت به ایران دهد/ زمین و زمان را ز نو جان دهد