کد خبر: ۲۴۰۹۶۱
تاریخ انتشار : ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۰۱:۳۵
تقابل‌ها جنبه انتقامگيری از روحانی دارد

تعيين تكليف مردم با جبهه پايداري در انتخابات مجلس

جبهه پايداري شده است ادامه «كابوس احمدي‌نژاد» براي «اصولگرايان». پايداري‌ها هم همچون احمدي‌نژاد ابتدا ادعاي اصولگرايي داشتند و حالا نقطه مقابل اصولگرايي شده‌اند.
آفتاب‌‌نیوز :
آفتاب: اصولگرايان سنتي به هر شكلي نصيحت مي‌كنند و به آنها هشدار مي‌دهند اما پايداري‌ها راه خودشان را ادامه مي‌دهند. صف‌آرايي‌هاي اين روزهاي اصولگرايان مقابل پايداري‌ها شايد كمي بعد همچون ماجراي احمدي‌نژاد ختم به خير نشود و اصولگرايي «پايداري‌ها» از ريشه كتمان شود. هدف پايداري‌ها مشخص نيست اما از هر فرصتي براي انتقاد از دولت استفاده مي‌كنند. براي انتقاد از دولت برنامه‌ريزي‌ها دارند و هر روز سيل واكنش‌هاي اصولگرايان به آنها بيشتر مي‌شود. به اسم احياي گفتمان سوم تير آمدند و انشقاق و انفعال ميان اصولگرايان را كليد زدند. براي خودشان پدر معنوي خاص داشتند و در هر تصميم‌گيري جمعي اصولگرايان راه خودشان را رفتند.

روزنامه اعتماد نوشت: اختلاف ميان پايداري‌ها و اصولگرايان هر روز بالاتر مي‌رود و صف منتقدان پايداري در ميان خود اصولگرايان بيشتر. «اعتماد» ضمن بررسي اهداف اعضاي جبهه پايداري از اقداماتش عليه دولت يازدهم، از سه تن از شخصيت‌ها در مورد اهداف اعضاي جبهه پايداري و آينده سياسي آنان پرسيد. اعتقاد عمومي بر آن است كه هدف اصلي پايداري‌ها انتخابات مجلس است. مي‌گويند پايداري‌ها از همان ابتدا شمشيرشان براي دولت را غلاف نگه داشته بودند و مردم تكليف آنان را در انتخابات مجلس بعدي روشن مي‌كنند. به دنبال انفعال در دولت و در ميان اصولگرايان هستند.

نظرات اميرمحبيان، سعيد ليلاز و ابولقاسم رئوفيان مي‌آيد:

امير محبيان:دربرابر پايداري ها منفعل نباشيم

     تغييرات در رفتار جبهه پايداري نسبت به دولت چند دليل اساسي و مهم دارد. اين جريان درصدد هست با تخريب دولت، اول طرح خودش در جامعه، دوم ايجاد انفعال بين جريان اصولگرايي، سوم ايفاي نقش پيشتاز بين نيروهاي انقلابي، چهارم كنار زدن دولت و در نهايت طرح خودش به عنوان جايگزين دولت را دنبال كند. به همين جهت نمي‌توان تغيير رويكرد پايداري را ساده‌انگارانه خواند و از كنار آن گذشت. موفقيت تغيير رويكرد جريان پايداري به سه عامل مهم بستگي دارد كه به نظر مي‌رسد در شرايط فعلي اتفاق اين موارد نزديك است.

         انفعال جريان اصولگرايي در مقابل رفتار اخير پايداري‌ها يكي از همين عوامل محسوب مي‌شود كه در حال حاضر به صورت نيمه منفعل و نگران‌كننده است. همچنين برخورد آگاهانه يا ناآگاهانه دولت نيز در موفقيت موضع‌گيري پايداري‌ها از اهميت بالايي برخوردار است كه در اين زمينه نيز جريان دولت نشان داده غير متمركز و داراي اشتباه رفتار مي‌كند، لذا هرچه زودتر بايد دولت در جهت جبران آن برآيد. ريسك‌پذيري و انرژي پايداري‌ها در استمرار مخالفت با دولت سومين عامل مهمي است كه در اين هفته‌هاي اخير، جريان پايداري با حداكثر خطرپذيري پا به اين عرصه گذاشته است. بنابراين شرايط خوبي براي اين رفتارهاي پايداري مهيا شده ولي اين شرايط پايدار نيست و به زودي باعث تشكيل جرياني در بطن جامعه عليه اين پايداري‌ها مي‌شود. البته موفقيت جبهه پايداري نيز نمي‌تواند نتايج خوبي را رقم بزند چراكه با توجه به قرابت اين جبهه با جريان اصولگرايي، موفقيت آنان باعث مي‌شود تا تصوير «عقل ستيزي» از اصولگرايان در جامعه منعكس بشود در حالي كه چنين برداشتي از واقعيت اصولگرايي به دور است.

در همين راستا لازم است كه اصولگرايان براي حفظ ارزش‌هاي خودشان هم كه شده دست از انفعال‌شان در برابر پايداري‌ها بردارند. اگرچه اين انفعال و تلاش حداكثري جبهه پايداري دير يا زود متوقف مي‌شود ولي چه بهتر است كه اصولگرايان پيش از آنكه هزينه‌هاي سنگيني بر آنان وارد شود، كاري كنند. پايداري‌ها نيز بهتر است سياست خود را تغيير دهند چرا اين تحركات پايان خوبي برايشان نخواهد داشت. البته چيزي كه از حالا در تحليل تحولات جريان پايداري مي‌توان به آن پي برد اين است كه حركت پايداري‌ها بيش از آنكه براي خودشان باشد براي كسي است كه در پشت پرده ماجرا قرار دارد. جبهه پايداري چند ماهي مي‌شود كه سعي بر كليد زدن بازگشت محمود احمدي‌نژاد دارد ولي هنوز بين انتخاب و حمايت از احمدي‌نژاد و جليلي تصميم قاطعي نگرفته و مردد است كه سرباز احمدي‌نژاد باشد يا سعيد جليلي.


سعيد ليلاز: تندروها با تخريب‌هايشان در پي كسب امتياز هستند

چندي است كه طيف تندرويي از جناح راست كه اين روزها به جبهه پايداري شهره شده‌اند مدام به دولت هجمه وارد مي‌كنند و از كوچك‌ترين اقدام دولت ايراد مي‌گيريد و حتي نزديكان دولتمردان را سوژه مخالفت‌ها و تخريب‌هايشان عليه دولت مي‌كنند. به زعم من هدف از اين موج ناخوشايندي كه در فضاي سياسي كشور به راه افتاده است چيزي نيست جز بهره‌برداري سياسي به نفع خودشان براي انتخابات مجلس آينده كه قرار است اسفند ماه سال بعد برگزار شود.

متاسفانه اين طيف تندرو كه خيلي هم زياد نيستند منتظر كوچك‌ترين خلئي هستند تا از آن به نفع جريان خود سود ببرند، نمونه‌اش هم همين ماجراي افزايش قيمت بنزين است كه به‌طور قطع اين اقليت تندرو از آن استفاده يا بهتر بگوييم سوءاستفاده خواهد كرد. البته جنجال‌هاي اين طيف بر سر كسب قدرت فقط در قبال دولت يا اصلاح‌طلبان نيست بلكه من فكر مي‌كنم راست سنتي در ايام پيش‌رو به‌ويژه در مبارزه‌هاي انتخاباتي مجلس با آن درگير خواهد بود. در اين ميان اما نكته‌يي كه حايز اهميت است اينكه دولت روحاني بايد كار خودش را انجام دهد و همين مسيري كه انتخاب كرده را با موفقيت پيش ببرد، چرا كه اين طيف كه سبقه شان براي مردم روشن و آشكار است اعتباري نزد مردم ندارند و فقط مي‌خواهند با سرو صدا‌هايشان براي آينده منافع شخصي و سياسي‌شان امتيازاتي بگيرند.به هر حال من فكر مي‌كنم كاري‌ كه آقاي روحاني تاكنون كرده و سياستي كه در مسائل داخلي كشور در پيش گرفته، اشتباه نبوده‌ است. توجه داشته ‌باشيد خود دولت آقاي روحاني، محصول يك تغيير بزرگ در سياست داخلي ايران بود و ما بايد اجازه بدهيم اين تحول مستقر شود. در اينجا توجه به اين نكته ضروري است چرا كه همه ما در يك كشتي نشسته‌ايم. شاكله اصلي مجلس از دولت حمايت مي‌كند؛ براي اينكه رفتار مجلس هفتم با دولت اصلاحات را ديده است. آن زمان كه رييس مجلس هفتم اعلام كرد «تثبيت قيمت حامل‌هاي انرژي هديه مجلس هفتم به مردم است» را يادمان نرفته است. من از روحاني انتظاري بيش از عملي كه انجام مي‌دهد، ندارم. او نهايت پختگي سياسي را به نمايش گذاشته است. وقتي با دانش‌آموزان، هنرمندان و غربي‌ها صحبت مي‌كند آرامشي را بازتاب مي‌دهد كه همه به آن نياز داريم و من فكر مي‌كنم، روحاني ادامه منطقي اصلاحات است.


ابوالقاسم رئوفيان: تعيين تكليف مردم با جبهه پايداري در انتخابات مجلس

 جبهه پايداري از قبل شكل‌گيري دولت يازدهم خود را براي مقابله جدي با دولت آماده كرده بودند و شمشيرها را در غلاف نگه داشته بودند تا به موقع از غلاف بيرون بكشند. كاملا مشهود بود كه جبهه پايداري بنا ندارد كه هيچ نقد سازنده‌يي را به دولت داشته باشد بلكه در تلاش بود تا در قالب و پوشش نقد دولت را تخريب كند. بايد تاكيد كنم كه رفتارهاي پايداري‌ها در مقابل دولت غيرمنصفانه است چراكه بايد اجازه بدهند يك سالي بگذرد و دولت مقداري در ارتباط با برنامه‌ها و وعده‌هايش گام‌هايي بردارد و بعدا اگر مخالفتي داشتند اعلام كنند و حداقل يك سالي را در مورد دولت حوصله كنند اما متاسفانه آنقدر شتابزده عمل مي‌كنند كه بر هيچ‌كس پوشيده نيست كه اعضاي جبهه پايداري به صورت تمام قد مشغول مخالفت با دولت هستند و با همين هدف هم به عرصه آمده‌اند. بدون شك رفتارهاي اعضاي جبهه پايداري از سوي مردم و دلسوزان نظام تاييد نخواهد شد و مردم در انتخابات مجلس آينده تكليف خودشان را با آنها روشن مي‌كنند.

 از سوي ديگر به نظر مي‌رسد كه پايداري‌ها استمرار حيات سياسي خودشان را ولو در ميان مدت در گرو حاكميت تفكر احمدي‌نژاد در كشور مي‌دانند و اگرچه در ميان خودشان براي حاكميت يا عدم حاكميت اين تفكر دچار دودستگي و انشقاق هستند اما ضامن دوام خودشان را همين موضوع مي‌دانند تا شايد براي انتخابات آتي راهي پيدا كنند. اگر اين توفيق هم در انتخابات مجلس آينده حاصل نشود بايد از همين حالا پيش‌بيني برچيده شدن بساط جبهه پايداري براي هميشه را كرد اما در اين ميان نوع مواجهه دولت با برخوردهاي جبهه پايداري بسيار مهم است. دولت بايد براي مواجهه با اين اقدامات چالش برانگيز اعضاي جبهه پايداري تدبير داشته باشد و به حاشيه نرود. دولت بايد از اتخاذ تصميمات شتابزده پرهيز كند، از دادن وعده‌هاي غيرقابل تحقق خودداري كرده و در كمال صداقت با مردم برخورد كند. در شرايط فعلي مهم است كه دولت در سياست داخلي و اجرايي كردن سياست‌هاي اقتصاد مقاومتي از چند دستگي پرهيز كند و تيم اقتصادي دولت از يك هماهنگي و هارموني جدي برخوردار باشد. بدون شك چنانچه دولت قصد داشته باشد با اين اقدامات اعضاي جبهه پايداري برخورد كند و واكنش نشان بدهد روزي مي‌بيند كه چهار سال به اتمام رسيده است و آسيب‌هاي زيادي از همين جناح ديده كه قابل جبران هم نيست.


داريوش قنبري: تقابل‌ها جنبه انتقامگيري از روحاني دارد

منتقدان روحاني در پارلمان صرفا به دنبال كسب پايگاه هستند تا با اين شيوه‌ها خود را مطرح و در انتخابات پيش‌رو با تخريب دولت به جايگاهي دست پيدا كنند. منتها دست اينها براي مردم رو شده است و تفكر جبهه پايداري تفكري نيست كه بتواند منافع مردم را مورد توجه قرار دهدتقابل تندروها با دولت همچنان ادامه دارد. روزي نيست كه مخالفان دولت موضوعي را جهت انتقاد و تخريب دولت در بوق و كرنا نكنند. آخرين بار جشن ميلاد حضرت زهرا(س) در كاخ رياست‌جمهوري بود كه به جنجالي تازه تبديل شد. سرانجام تقابل جبهه پايداري‌ها با دولت چه خواهد شد؟البته تقابل جبهه پايداري با دولت تازگي ندارد و در واقع از همان روز پيروزي آقاي روحاني و شكست كانديداي جبهه پايداري (آقاي جليلي) در انتخابات رياست‌جمهوري اين تقابل آغاز شد. به نظر من امروز اين تقابل بيشتر جنبه انتقامگيري از آقاي روحاني پيدا كرده و به نوعي اينها سعي دارند از ملت هم انتقام بگيرند كه چرا به آقاي روحاني راي دادند. يعني برخي اقدامات كه اكنون از سوي تندروها در مجلس صورت مي‌گيرد تقابل با مردم است و قصد دارند از مردم به اين دليل كه به كانديداي آنها راي ندادند انتقام بگيرند.هرچند اين موضوع را به صراحت بيان نمي‌كنند و بهانه‌هايي را مطرح و دست آويز قرار مي‌دهند تا در روند فعاليت‌هاي خدمات‌رساني دولت اخلال ايجاد كنند تا نارضايتي از دولت ايجاد شود و اين نارضايتي را به پايگاه اجتماعي خود تبديل كنند.

تندروها نام اين تخريب‌ها را انتقاد گذاشتند و عنوان مي‌كنند دولت آزادي انتقاد را برنمي‌تابد در حالي كه آنها كوچك‌ترين اعتقادي به آزادي بيان ندارند و بحث انتقاد آزاد براي آنها صرفا در حد يك ابزار براي پيشبرد منافع است.

به عقيده من جبهه پايداري‌ها به دنبال انتخابات آينده مجلس و همچنين رياست‌جمهوري هستند و قصد دارند با استفاده از روش‌هاي سلبي در تخريب دولت، كرسي‌هاي مجلس آينده را در اختيار بگيرند. اين افراد هيچ‌ وجه ايجابي ندارند و جز وجه سلبي و تخريبي هيچ برنامه‌يي ندارند. آنها آب در هاون مي‌كوبند و مردم به خوبي آنها را مي‌شناسند و مي‌دانند كه آنها اساسا در اعتقادات خود نقش و جايگاهي براي مردم قايل نيستند و لذا همان‌طور كه در انتخابات رياست‌جمهوري گذشته به آنها جواب رد دادند در انتخابات آينده نيز جواب رد خواهند داد چراكه تفكري كه مردم را قبول ندارد، مردم هم آن تفكر را هم قبول ندارند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین