سرویس سیاسی -ريشههای تشکيل داعش به سال 2004ميلادی باز ميگردد زماني که ابومصعب زرقاوی (سرکرده القاعده در عراق) گروهي به نام «جماعت توحيد و جهاد» را تشکيل داد.
این گروه در حقیقت از ترکیب «دولت اسلامي» وابسته به شبکه القاعده و گروه تکفيری مسلح در سوريه معروف به «جبهه النصره» تشکيل شده است و در حمله آمریکا به خانهای در سال2010 ابو عمر بغدادی و ابو حمزه مهاجر به عنوان رهبران اصلی داعش کشته شدند. پس از این اتفاق شورای مشورتی دولت اسلامی عراق، ابراهیم بن عواد بن ابراهیم البدری را که در دانشگاه بغداد دکترای حقوق اسلامی گرفته بود با عنوان "ابوبکر بغدادی" به ریاست این گروه رساند.
بعد از انتخاب ابوبکر البغدادی به سر کردگی این گروه، عملیات و کشتار این گسترده تر شد و در کنار آن، پیچیدگی در رفتار و طراحی سناریوهای مختلف برای ایجاد اختلاف و انشقاق در بین کشورهای مسلمان نیز به عملکرد آن اضافه شد.
به نظر می رسد در حالی که برگزاری انتخابات در سوریه، مصر، عراق و افغانستان از یک سو و شکست های متوالی اتاق فکر آن ها در سوریه و افغانستان از سوی دیگر، از دلایل اصلی حمله به عراق بود ولی به طور حتم باز کردن پای ایران به یک درگیری مستقیم نظامی می تواند یک سناریوی از قبل طراحی شده باشد.
این گروه تکفیری برای اینکه بتواند ایران را به سرعت و قبل از تصمیم راهبردی به صورت مستقیم وارد جنگ مستقیم کند در یک اقدام هماهنگ شده، حمله گسترده ای را به مناطق شمالي و غربي عراق آغاز کرد و هر که را رو در روي خود ديد از دم تیغ گذراند و به شیعه و سنی و عتبات متبرکه نیز رحم نکرد. البته دلیل دیگری که این گروه، عراق را برای انجام چنین تهاجمی انتخاب کرد درگیری سران احزاب عراق برای انتخاب نخست وزیر جدید و دولت مرکزی بود و به نظر می رسد نزدیکی دولت نوری مالکی با ایران را از دلایلی میدانستند که ایران را ناچار به حضور نظامی در عراق خواهد کرد.
اما آنچه که تا کنون رخ داده است بررسی موشکافانه شرایط پیش آمده و واکنش بسیار هشمندانه و در عین حال رصد دقیق اتفاقات عراق، از سوی ایران بوده است.
البته بسیاری از رسانههای خارجی و برخی از کارشناسان داخلی ناخواسته در همان روزهای اول به سرعت تمایل داشتند که ایران را تحریک کنند به صورت مستقیم وارد عراق شود تا از پیشروی گروه داعش در عراق جلوگیری کند. چنین تبلیغات رسانهای می توانست کشورهای سنی منطقه را با این توجیه که ایران نه با داعش بلکه با مردم سنی میجنگد در برابر ایران قرار دهد.
البته رئیس جمهور در همان ابتدای تهاجم داعش به عراق، ضمن اعلام حمایت از مردم عراق اعم از شیعه و سنی، مبارزه با ترروریسم را یکی از وظایف نظام جمهوری اسلامی ایران دانست ولی حضور نظامی ایران در عراق را به صراحت رد کرد. همچنین محمدجواد ظریف که این روزها به طور جدی درگیر حل و فصل موضوع هستهای ایران است در یک مصاحبه با شبکه العالم با هوشیاری سیاسی کامل گفت: به اعتقاد ما، دولت و ملت عراق قادر هستند که با این گروه که منفور همه گروههای مذهبی و قومی در عراق است، مقابله کنند.
در حالی که طرفداران داعش به طرز مخفیانهای به شدت دنبال این بودند که ایران را به حضور نظامی در عراق تشویق کنند اما سکاندار سیاست خارجی ایران با هوشیاری سیاسی امکان حضور نظامی ایران در عراق را رد کرد چراکه در صورت حضور رسمی نظامی ایران در عراق به طور حتم کشورهای عربستان، قطر، ترکیه و ... به بهانه حضور ایران در عراق حمایت گروههای افراطی را به دلیل حضور نظامی ایران مشروع جلوه خواهند داد.
البته این هماهنگی مواضع و آگاهی سیاسی از نقشه پس پرده در بین نظامیان ارشد ایران اسلامی نیز مشاهده شد و سر لشکر فیروز آبادی جانشین فرمانده کل قوا در مراسمی، طی سخنانی ضمن محکومیت گروه داعش اعلام کرد به هیچ وجه نیرویی از ایران به عراق اعزام نمی شود.
در کنار هوشیاری سیاسی و نظامی فرماندهان ارشد و مسئولان سیاسی ایران درباره عدم حضور نظامی ایران در عراق که بسیاری از سناریوها و برنامههای از پیش تعیین شده حامیان گروه داعش را ناکام گذاشت فتوی و حکم جهاد آیت الله سیستانی و رهبران سنیهای عراق در مبارزه با گروه داعش، تقریبا سرعت پیش روی گروه داعش را که به نظر بیشتر کارشناسان نه با تاکتیک نظامی بلکه با هوچی گری و تبلیغات رعب و وحشت درصدد اشغال شهرهای مختلف بود، گرفت و لذا دیگر دلیلی برای حضور نظامی ایران در عراق نبود.
البته دیگر دلیل عدم دخالت مستقیم نظامی ایران را باید در انجام مذاکرات حساس هستهای نیز جستجو کرد زیرا در شرایطی که گروه های افراطی و مخالفین توافق هستهای تمام توان خود را برای بی نتیجه ماندن مذاکرات به کار بسته اند، مشغول کردن توان دیپلماتیک و نظامی ایران در عراق علاوه بر اینکه باعث میشد ایران به عنوان کشور درگیر جنگ، مواضع ضعیفی در مذاکرات داشته باشد بلکه افراطیون و تندروهای خارجی را نیز به اهداف از پیش طراحی شده آنها می رساند و تمرکز را از حل و فصل موضوع هستهای به سمت بحران عراق سوق میداد.
در مجموع با توجه به شرایط حساس منطقه به نظر می رسد عدم حضور نظامی ایران در عراق با وجود سرعت تحولات و تبلیغات گسترده، تصمیم بسیار سنجیده ای بود که توسط مسوولان نظام اتخاذ شد و هر تصمیمی به جز این علاوه بر سوق دادن ایران به یک درگیری نظامی، تاثیرات منفی بر روند مذاکرات هستهای میگذاشت.