آفتابنیوز : آفتاب: محمدباقر قالیباف شخصیت و چهرهای جالب دارد؛ سردار سابق و شهردار فعلی زمانی خود را در قامت یک چهره تکنوکرات و موردپسند طبقه متوسط جامعه نشان میدهد و زمانی دیگر در قالب یک اصولگرای تمامعیار و مدافع افکار و ارزشهای محافظهکارانه. دلیل این رفتارهای دوگانه و عدم ثبات فکری و سیاسی چیست؟ خدمت به مردم یا تلاش برای رسیدن به قدرت؟
سایت خرداد در ادامه نوشته است: در هفتههای اخیر خبری منتشر شد مبنی بر اینکه براساس یکی از بخشنامههای شهرداری تهران، تمام مدیران زیرمجموعه شهرداری موظف شدهاند که «صرفا از نیروهای کارمند آقا جهت سمتهایی مانند مسئول دفتر، منشی، اپراتور تلفن، تایپیست و مسئول پیگیری» استفاده کنند. همچنین براساس این بخشنامه برای آرامش و آسایش کارکنان، محل استقرار کارکنان زن و مرد جدا خواهد شد.
نکتهای که وجود دارد این است که چرا قالیباف پس از گذشت بیش از 8 سال از دورهی مدیریتش و در حالی که وی در این مدت مواضعی چنین صریح و سرسختانهای در دفاع از تفکیک جنسیتی نداشته، به فکر تصویب و اجرای این طرح افتاده است؟ آیا قالیباف دیگر برنامهای برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری ندارد؟ یا میخواهد با تغییر و چرخشی در رفتار و عملکرد خود، به دامان اصولگرایان برگردد و از این به بعد به عنوان یک اصولگرای تمامعیار در عرصه سیاسی کشور حضور داشته باشد؟
این خبر که با واکنشهایی -از جمله انتقاد معاونت امور زنان رئیسجمهوری- نیز مواجه شد، در ابتدا با اظهارات ضدونقیض مسئولان مربوط همراه بود. اما با موضعگیری شهردار در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه تهران، به صورت رسمی تایید و رنگ واقعیت به خود گرفت. آقای قالیباف در سخنرانی خود ضمن دفاع از تفکیک جنسیتی در شهرداری تهران، گفته است: «ما غیرت دینی داریم. نباید اجازه بدهیم یک خانم در طول وقت اداری و طی روزها و ماهها ساعتهای تماس و معاشرتاش با نامحرمان بیشتر از محرم و شوهر و فرزندش باشد. غیرت ما کجا رفته؟»
شهردار تهران همچنین با حمله به منتقدان خود، به تاسیس پارک بانوان در سالهای گذشته اشاره کرد و گفت: «زمانی که شهرداری تهران میخواست پارک بانوان راهاندازی کند نیز عدهای از همین دست حرفهای احمقانه میزدند. تنها حرف ما در شهرداری این بود که بانوانی که به همراه آقایان در یک اتاق کار میکنند در اتاقهایی متفاوت اما در یک مجموعه به کار خود ادامه دهند... برخی از افراد میگویند که با تمام شدن انتخابات، کار هم تمام شد؛ که در پاسخ به آنها باید گفت نه برادر؛ تهمت نزن.»
طرح تفکیک جنسیتی -یا به قول شهردار، جداسازی اتاقها- در مجموعه تحت مدیریت وی و دفاع سرسختانهاش از این طرح، مسائلی را یادآور میشود که با عملکرد و رفتارهای قالیباف در گذشته تناقضاتی دارد.
شهردار فعلی و نامزد شکستخورده چندین دوره انتخابات ریاستجمهوری در حالی سرسختانه از طرح تفکیک جنسیتی در شهرداری دفاع میکند که در گذشته و قبل از انتخابات ریاستجمهوری نه تنها چنین مواضعی از وی مشاهده نشده است بلکه تا حدودی نیز تلاش کرده است خود را به عنوان یک مخالف و منتقد اینگونه طرح و برنامهها در اذهان و افکار عمومی جای بدهد و چهرهای معتدل از خود در این زمینه نشان دهد.
برای نمونه قالیباف در 23 دی 1383 یعنی قبل از انتخابات ریاستجمهوری سال 84 که وی یکی از نامزدهای این انتخابات بود در کسوت یک سردار و فرمانده نیروی انتظامی درخصوص مسئله حجاب و امنیت اخلاقی گفته بود: «...من میخواهم بگویم که بیاییم نگاهمان را بالاتر بگیریم و دقیقتر به موضوع نگاه کنیم و قبل از هرچیز باید مرز بین حجاب و بدحجابی را طبق آئیننامه ترسیم کنیم چرا که لازمه زندگی شهروندی است. کسی را در جامعه نمیبینیم که یک فرد خانوادهدار و با شخصیت بوده و امنیت اخلاقی برای او مهم نباشد. امروز دیگر مثل گذشته ممنوعسازی و محدودسازی صرف اثر ندارد و آن چیزی که تاثیرگذارتر است مصونسازی افراد است.» قالیباف همچنین در انتخابات ریاستجمهوری سال 92 درخصوص مسئله حجاب که همیشه یکی از جنجالیترین موضوعات هر انتخاباتی است، گفته بود: ... اگر غرض این است که سر کلاس درس تفکیک جنسیتی انجام دهیم، از نگاههای کوتاهمدت است و با این حرفها به مقام دانشجو و دانشگاه توهین میکنیم. واقعیت آن است که ما باید در دوره مدرسه تا دانشگاه کار را به صورت منطقی دنبال کنیم.» با توجه به این اظهارات چه شده که حالا قالیباف به فکر جداسازی اتاقهای زنان از مردان افتاده و نگران تماس و معاشرت زنان با مردان شده است، باید از خودش پرسید اما درباره مواضع و اقدامات جدید آقای قالیباف نکاتی وجود دارد که یادآوری آنها در این زمان هم برای افکار عمومی و هم جناب شهردار خالی از فایده نیست.
قالیباف که از سال ۸۴ تا ۹۲ چند بار برای رسیدن به پاستور تلاش کرده بود، از مجموعه تحت مدیریتش نیز به اشکال گوناگون برای رسیدن به این هدف استفاده کرده است. اکثر برنامههای قالیباف در شهرداری بهگونهای بود که همیشه شائبه تبلیغاتی و انتخاباتی بودن آنها در افکار عمومی وجود داشته است. بهباور بسیاری از فعالان سیاسی علمکرد و رفتارهای قالیباف همواره در راستای جذب آراء انتخاباتی شهروندان، آن هم با گرایشهای اصلاحطلبانه بود. بررسی عملکرد گذشته قالیباف نیز نشان میدهد که وی در کمتر جایی آن هم به صورت علنی درباره چنین مباحث اجتماعی علیه زنان موضع گرفته است. حتیالامکان اگر در راستای مطالبات اجتماعی و صنفی زنان سخن نمیگفت، سعی میکرد که علیه آنان نیز موضع نگیرد.
جناب شهردار در حالی میگوید «غیرت ما کجا رفته؟» و نگران «نظام اسلامی ... و حفظ نوامیس مردم و خانوادهها» شده است که در سالهای گذشته برنامههای فرهنگی وی بهگونهای بوده که عمدتاْ اعتراض و انتقاد مراجع تقلید و بسیاری از چهرهها و گروههای اصولگرا و نیروهای مذهبی را در پی داشت؛ بهخصوص مراسمها و جشنهای وی در ماه رمضان که البته امسال خبری از آنها نبود. به عنوان مثال در تاریخ ۱۲ شهريور ۱۳۹۰ سایت اصولگرای مشرق در مطلبی با عنوان «آقای قالیباف! رقص در جشنهای شهرداری!» ضمن اعتراض به برگزاری مراسم شبهای رمضان شهرداری نوشته بود: «شهرداری تهران در روز عید سعید فطر اقدام به برگزاری مراسم جشن در پارکها و فرهنگسراهای مختلف تهران کرد که البته مانند همیشه با حاشیههای فراوانی روبرو بود... در این مراسم که بیشتر به پارتی شبیه شده بود تعدادی دختر و پسر با ظاهرهای زننده در این جشن حضور پیدا کرده بوده و به رقص و آواز پرداختهاند و حتی برخی از بانوان اقدام به کشف حجاب کرده بودند اما مسئولان برگزاری مراسم نیز هیچگونه اعتراضی به این حرکات زننده نکردهاند... بودجه کل کانونهای فرهنگی مساجد تهران و شهرری، 300 میلیون تومان است اما شهرداری برای برگزاری این جشنها مبلغ 10 میلیارد تومان هزینه کرده است... شهردار تهران در پاسخ به اعتراضات گفته: تمام این حرکات و خبرها حاشیهسازی است... آیا باز شهردار تهران عکسها و فیلمهایی که از این مراسمها منتشر میشود را توطئه میخواند؟»
سایت اصولگرای رجانیوز نیز با انتشار«نامه اعتراضی دانشجویان به قالیباف» نوشته بود: «شما که به گفته خودتان از کمبود لوازم تفریحی در تهران بزرگ در رنج هستید و از این کمبود احساس حقارت میکنید؛ آیا در مقابل بیعفتیها به حجاب و چادر احساس حقارت نمیکنید؟ آیا از این اختلاط که مسببش شما هستید در مقابل وجدانتان احساس شرم نمیکنید که چرا این گونه لکه ننگی بر پیشانی امالقرای جهان اسلام بهخاطر بیمبالاتی مهندسی فرهنگی حضرتعالی نقش میبندد؟... شما که ادعاهای مربوط به دوران جنگتان گوش فلک را کر میکند چرا در ساخت مجموعههای تفریحی اینگونه تنها مناطق بالای شهر را میبینید... پس چرا اینگونه تکنوکراتوار منابع مالی بیتالمال را خرج تفریحهای بیهوده و مغایر با شرع و عرف عدهای میکنید که همواره در جمع میلیونی مردم تهران و ایران در اقلیت بوده و هستند... فراموش نکردهایم وضعیت برگزاری جشنهای شعبانیه را که با مبتذلترین حرکات و برنامهها زمینه را برای حضور عدهای لاابالی و جمعشدن آنها کنار یکدیگر محیا کردید. خودتان اعلام کردهاید که با رفتار سلبی در خصوص عفاف و حجاب مخالفید که این مخالفت شما با رفتار سلبی گذشته از آنکه معنایی جز مخالفت با گشت ارشاد که خواست تمام دلسوزان نظام و مردم و مراجع است، اما دلیل نمیشود که شما مانند شناگر برخلاف مسیر عفاف و حجاب جامعه حرکت کنید و با برپا کردن محیطهای مبتذل تنها خودتان نیز عاملی بر ترویج فساد و فحشا شوید که این خود دلیلی میشود تا خدای ناکرده شما را با گروههای منحرف و ارتجاعی مقایسه کنند که ترویج فساد را لازم میدانستند. گرچه با نزدیک شدن به ایام انتخابات تمام فکر و ذهن شما معطوف به رفتارهای انتخاباتی شده است... اما از شما میخواهیم که ناپرهیزی کنید و با حضور در مکانهای فرهنگی شهرداری تهران اوج ابتذال و بیوبندباریهای ضدفرهنگ اسلامی و ایرانی را که مسببی جز شما ندارد ببینید.»
حال با گذشت سالها از مدیریت قالیباف در شهرداری تهران و همچنین حضور ناموفق در انتخابات ریاستجمهوری، رفتارهای وی نشان میدهد که چندان به وعدهها و شعارهایی که در ایام فعالیتهای انتخاباتی نیز میداد، اعتقادی نداشته است. گرچه وی در گذشته از نقش زنان در عرصههای اجتماعی دفاع میکرد و معتقد بود که «مردان نباید جایگاه زنان را تعریف کنند» و سعی میکرد درباره موضوعات و آزادیهای اجتماعی مواضع و دیدگاهی نزدیک به اصلاحطلبان و چهرهای تکنوکرات و موردپسند طبقه متوسط از خود نشان بدهد اما بهنظر میرسد که شکست در دو دوره انتخابات ریاستجمهوری وی را به این نتیجه و نکته مهم رسانده است که جلب آرای و نظرات مردم کار چندان آسانی نیست و نمیتوان با روشهای عوامفریبانه آن را به دست آورد.
شاید هم جناب شهردار به این نتیجه رسیده است که برای رئیسجمهورشدن نیاز به جای دیگر و برنامههایی بر اساس شعارها و ارزشهای دیگری دارد و تلاش دارد که وجهه و جایگاه از دست رفته خود را بین اصولگرایان و نیروهای حزبالهی بازسازی کند و از همینرو است که به رفتار و اقداماتی روی آورده که بیشتر باب میل نیروهای اصولگرا و محافظهکاران تندرو است.