آتشسوزی هولناک دو روزه جنگلها و مراتع استان گلستان، مردم منطقه را وادار کرده تا با بیل و سطل آب به امداد جنگل بشتابند و این سوال برای دیگران پدید آید که چرا تجهیزات مدرن بر این آتش آبی نمیریزند؟!
برای پاسخ به این پرسش باید اندکی به عقب برگشت و از وقایعی در حوزه اقتصادی کشور یاد کرد که بیربط با این معضل نیست. سال ٨٨ تا ٩١ و در دولت محمود احمدینژاد ١٣٥ فروند هواپیمای وزارت کشاورزی با تصمیمات غیرکارشناسی در لیست واگذاریهای سازمان خصوصیسازی قرار گرفت و به بخش خصوصی فروخته شد؛ چرا که به زعم دولت قبل، این ادوات زمینگیر شده بود و بدون مجوز پرواز در گوشه فرودگاه شرکت هواپیمایی خدمات ویژه خوابیده بودند.
صادق خلیلیان وزیر کشاورزی دولت دهم که در دوره او این اتفاق عجیب رخ داده است، معتقد است که زیر فشارهای فراوان فعالان صنفی و متخصصان کشاورزی و منابع طبیعی، آتشنشانی بخش را فروخته است! خلیلیان که این شرکت مهم را به اسم خصوصیسازی به یک بخش نیمهدولتی واگذار کرده بود، بعدها در جواب انتقادات بیشمار رسانهها و کارشناسان اعلام کرد که این واگذاری را با فشارهای احمدینژاد انجام داده است تا با پول آن بتوانند کسری بودجه دولت قبل را برطرف کنند.
واگذاری غمانگیز ناوگان سمپاشی و اطفای حریق زمینها
مرور وقایع عجیب این واگذاری در سال ٨٨ نشان میدهد که فهرستی از ٣٤٠ شرکت دولتی منتشر شد که بنا بود به بخش خصوصی واگذار شوند. در لیست این واگذاریها نام شرکتی به چشم میخورد که با وجود قد و قواره کوچکش در حکم اورژانس و امداد منابع طبیعی، کشاورزی و محیطزیست به شمار میآمد. این شرکت هواپیمایی با ٣٥ فروند هواپیمای لهستانی و ١٠٠ فروند هواپیمای اجارهای ترک و بلغاری به بدنه وزارت جهاد کشاورزی متصل بود. به موجب قانون مصوب ٢٩/ ٨/ ٥٨ شورای انقلاب اسلامی قرار بود این شرکت کوچک و جمع و جور با مقاصدی مانند سمپاشی مزارع، بذرپاشی و اطفای حریق مراتع و جنگلها مورد استفاده قرار بگیرد اما دولت احمدینژاد در حرکتی عجیب تصمیم گرفته بود این بخش اورژانسی را واگذار کند. این تصمیم از همان ابتدا مورد انتقادات فراوان کارشناسان قرار گرفت.
در همان روزها بود که عیسی کلانتری وزیر کشاورزی دولت هاشمی و رئیس فعلی خانه کشاورز با لحن شدیدی نسبت به این موضوع انتقاد کرد و آن را از نابخردی صادق خلیلیان وزیر کشاورزی وقت دانست. کلانتری با اشاره به ضعف پوشش گیاهی کشور خشکسال ایران، گفته بود که این هواپیماها در حکم آتشنشانان بخش به شمار میآیند و در کشوری مانند ایران با آن پوشش گیاهی نهچندان قابل توجه و شمار بالای آتشسوزیها اهمیت دوچندان پیدا میکنند.
انتقادهای فراوان به واگذاری شرکت هواپیمایی خدمات ویژه موثر نیفتاد و این شرکت مانند ساختمان شیشهای وزارت کشاورزی و برخلاف اصل ٤٤ قانون اساسی نهتنها به بخش خصوصی واگذار نشد بلکه در اختیار یک بخش نیمهدولتی قرار گرفت و ساختمان شیشهای به قوه قضائیه رسید. شرکت هواپیمایی خدمات ویژه سرانجام در سال ٩١ و در جریان مزایدهای با قیمت ٣٣ میلیارد تومان به شهرداری قزوین واگذار شد تا در ناوگان آتشنشان طبیعت ایران با مقاصد تفریحی مورد استفاده قرار بگیرد.
هواپیماهای امداد در برزخ خصوصیسازی
این واگذاری گرچه از نظر کارشناسان کاملا غیرعقلانی به نظر میرسید اما کارکنان شرکت هواپیمایی خدمات ویژه را در کوتاهمدت هیجانزده کرد. علی بازوند مدیرعامل پیشین این شرکت میگوید: مدت زیادی بود که شرکت از سوی وزارت جهاد کشاورزی رها شده و ناوگان آن دچار فرسودگی شده بود. براساس مقررات نگهداری این هواپیماها، ناوگان باید هر ٦ ماه یک بار مورد بازبینی و تعمیر قرار بگیرد اما نهتنها استانداردهای نگهداری ناوگان رعایت نمیشد بلکه شرکت در طول زمان هیچگونه پیشرفتی از نظر تجهیزات و توسعه خطوط خود نداشت و وزارت جهاد کشاورزی کمترین بودجهای به آن اختصاص نمیداد. به همین خاطر کارکنان شرکت امید داشتند با واگذاری آن به بخش خصوصی در وضعیت شرکت هواپیمایی خدمات ویژه و ناوگان رو به استهلاک آن تغییر مثبتی صورت بگیرد.
امید کارکنان شرکت هواپیمایی خدمات ویژه بهزودی به یأس تبدیل شد. به گفته یکی از خلبانان این ناوگان که مایل به درج نامش نیست، شهرداری قزوین نهتنها بودجهای برای توسعه این شرکت اختصاص نداد که از دانش فنی نگهداری هواپیما بیبهره بود و زیر بار هزینههای نگهداری ناوگان نمیرفت. از سوی دیگر شرکت هواپیمایی خدمات ویژه در زمان اتصال به بدنه دولتی از بنزین ٢٥٠٠ تومانی یارانهای برخوردار بود که با واگذاری به بخش خصوصی نرخ هر لیتر سوخت آن به ٦٠٠٠ تومان و بیشتر افزایش یافت.
از پیشنهاد عملیاتی آفریقاییها تا زمینگیر شدن ناوگان وزارت کشاورزی
افزایش هزینههای شرکت از یکسو و کاهش قابل توجه مأموریتها از سوی دیگر باعث افت قابل ملاحظه درآمد شرکت هواپیمایی خدمات ویژه شد. خلبان ناوگان این شرکت میگوید این موضوع در شرایطی رخ میداد که در دهههای گذشته ناوگان این شرکت برای عملیات کشاورزی یا اطفای حریق به اجاره کشورهای خارجی در میآمد. بهعنوان مثال شرکت هواپیمایی خدمات ویژه با درخواستهای متعدد اجاره توسط کشورهای آفریقایی و منطقه مواجه بود و به دلیل برخورداری از تیم خلبانی بسیار کارکشته یکی از بهترین شرکتهای آسیایی در نوع خود به شمار میآمد.
متخصصان صنعت هوانوردی میدانند پروازهای کوتاهبرد در ارتفاع ٣ تا ٥ متری یکی از سختترین انواع پروازهاست و مهارت ویژهای میطلبد؛ به همین دلیل خلبانان این شرکت از سرگروههای خلبانی شرکتهای مسافربری انتخاب شده بودند و مهارت خاصی در کنترل پرواز برای انجام عملیات جنگلی و کوهستانی داشتند.
بیتوجهی دولت به شرکت هواپیمایی خدمات ویژه در حالی صورت گرفت که کارشناسان امداد و نجات سازمان هلالاحمر بارها از ضرورت تربیت آتشنشانان هوانورد و اختصاص تیم ویژه اطفای حریق طبیعت، صحبت میکردند. حال آنکه این شرکت، با تجربهای نزدیک به ٤ دهه و تیم کارآزموده امداد هوایی توسط وزارت کشاورزی دولت احمدینژاد به عزلت رانده شد و به دلیل نبود مساحت کافی برای بهرهبرداری از ناوگان در قزوین، بسیاری از هواپیماها در گوشه فرودگاه متوقف شد.
بازگشت دیرهنگام هواپیماهای امداد منابع طبیعی
با روی کار آمدن دولت یازدهم و ایجاد امیدهای تازه، دوباره موج تازهای از جنبش متخصصان کشاورزی و فعالان صنفی آغاز شد تا داراییهای ضروری بخش کشاورزی را که خلیلیان به نام خصوصیسازی فروخته بود بازپس گیرند. فشارها باعث شد تا سازمان خصوصیسازی با شهرداری قزوین وارد مذاکرهای پیچیده و پردردسر شود تا معامله ٣٣ میلیاردی شرکت هواپیمایی خدمات ویژه را باطل اعلام کند. با باطل شدن معامله در اواخر اسفند سال ٩٢ شرکت هواپیمایی خدمات ویژه با پرسنل خود از قزوین به تهران بازگشت اما کلیه مجوزهای پرواز این شرکت لغو شد و عبدالمهدی بخشنده معاون برنامهریزی و اقتصاد وزارت جهاد کشاورزی اعلام کرد که این وزارتخانه از سال ٩٣ تلاشهای خود را شروع میکند تا مجوزهای جدیدی برای پرواز ناوگان شرکت هواپیمایی خدمات ویژه دریافت کند.
حالا حدود ٨ میلیون متر دیگر از جنگلها و منابع طبیعی کشور دود شده است و هواپیماهای آتشنشان به دلیل تصمیمات نادرست و مدیریت ناکارآمد دولت احمدینژاد در گوشه فرودگاه شرکت هواپیمایی خدمات ویژه زمینگیر شدهاند.
به گفته یکی از کارکنان این شرکت، پیچ و خم دریافت مجوز پرواز، بخش عملیاتی این شرکت را به تعطیلی کشانده است و جنگلها و مراتع ارزشمند گلستان، در غیاب هواپیماهای آتشنشان دو روز تمام در آتش سوخت. این در شرایطی است که ایران یکی از پرحادثهترین کشورهای منطقه در زمینه منابع طبیعی به شمار میآید. در ١٠ سال گذشته بیشتر از ١٤ هزار فقره آتشسوزی در منابع طبیعی رخ داده است و بیشتر از ١٤٥ هزار هکتار ثروت سبز ایران را به خاکستر تبدیل کرده است. در همین زمان که کمبود پوشش گیاهی، خشکسالی بیشتر و شور شدن خاک، اقتصاد کشاورزی ایران را تهدید میکند ترکیه و سایر کشورهای منطقه در زمینه اطفای حریق منابع طبیعی خود، وارد پیمانهای مشترک منطقهای با سایر کشورها شدهاند تا با بهرهگیری از امکانات و تجهیزات گسترده و مشترک بتوانند در کوتاهترین زمان ممکن و با بهترین بازدهی، حوادث در کمین منابع طبیعی و ثروت سبز خود را مهار کنند.