آفتابنیوز : آفتاب: وقتی که شاگرد اول دولت یازدهم استیضاح شد تقریبا همه فهمیدند که تلاش برای ناکام گذاشتن کابینه روحانی شکل جدیتری به خود گرفته است. در آن قائله هر چند که از یک سو دولت و از سوی دیگر دانشگاهیان حامیان اصلی دکتر فرجی دانا وزیر دولت یازدهم بودند، اما به عقیده بسیاری از کارشناسان عملکرد رسانهای دولت هم بسیار ضعیف بود. یکی از این فعالین سیاسی شناخته شده، فیضا... عرب سرخی، از اعضای ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و معاون وزیر بازرگانی در دوره خاتمی است. او معتقد است که تیم رسانهای دولت باید در جریان استیضاح هماهنگتر حرکت میکرد. وی اعتقاد دارد که هر چند فشارها بر دولت یازدهم شیوههای متفاوتی را داشته است اما در یک مقایسه با دولت اصلاحات، مشخص میشود که مخالفان دولت اعتدال، با تجربهتر از مخالفان دولت اصلاحات هستند.
در همین رابطه و در خصوص عملکرد یک ساله دولت روحانی، سایت «سلام نو» گفتگویی با فیضالله عربسرخی انجام داده که در ادامه میخوانید:
*عملکرد سال اول دولت روحانی را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا تنها سیاست خارجی دولت کارنامه مثبتی داشت؟
برای ارزیابی عملکرد دولت باید ابتدا بستر عملکرد دولت ارزیابی شود و مورد توجه قرار گیرد. یعنی ممکن است عملکردی در دورهای به دلیل محدودیتهای فراوان قابل قبول باشد، ولی در یک دوره دیگر همان عملکرد قابل قبول نباشد به دلیل اینکه مجموعه شرایط در دو وضعیت متفاوت باشد.
*بالاخره دولت یازدهم کارنامه مثبتی داشته است یا خیر؟
به عنوان مثال متغیر درآمد نفت یکی از عواملی است که میتواند روی عملکردها خیلی اثر بگذارد. اگر در دوره دولت گذشته ما درآمد نفتی مطلوبی داشتیم ولی از آن هیچ بهرهای نگرفتیم. بطور واضح و روشن روی روندها کاملاً اثر میگذارد. یا مثلاً شرایط بینالمللی خیلی اهمیت دارد. ما اگر در شرایط بینالمللی نامناسبی قرار داشته باشیم، کشور در انزوا باشد، روی عملکرد خیلی اثر می-گذارد. در حالی که اگر در یک شرایط تعاملی بینالمللی باشیم، آن میتواند فضای مثبت ایجاد کند. هم خود این ارتباط واین شرایط امکانات ایجاد میکند و هم فضای روانی که این شرایط ایجاد می-کند روی مجموعه وضعیتهای دیگر اثر میگذارد. بنابراین من با چنین نگاهی من به عملکرد دولت آقای روحانی نگاه میکنم و معتقدم درحوزههای مختلف شرایط متفاوتی داشته و عملکردهای آن نیز متفاوت است. به هر حال آثار سیاستهایی که دولت نهم و دهم در روابط با کشورها پدید آورده بود، آنقدر وضعیت را برای ما تنگ کرد که همه پذیرفتند آن افکار و نگاه بینالمللی باید کنار گذاشته شود یعنی در سطح حاکمیت هم خیلیها این را پذیرفتند. یعنی این حرف آقای احمدینژاد که تحریمها ورق پارهای بیش نیست در اواخر دورهٔ آقای احمدینژاد و بلکه قبل از اواخر دوره در واقع ابطال شد و وضعیتی برای کشور پیش آورد که همه پذیرفتند که تحریمها بیش از ورق پاره است و میتواند شرایط کشور را تغییر دهد. بنابراین هم شرایط داخلی و هم شرایط بیرونی آماده بود برای اینکه دولت آقای روحانی بتواند تغییراتی به وجود آورد. دولتها میتوانند تخریب روابط و از سوی دیگر بازسازی روابط بین الملل را از سر بگیرند. با آمدن آقای روحانی به نظر من اقدامات تخریبی در عرصه بینالملل از جانب ایران تقریباً قطع شد یا به نازلترین حد خودش تقلیل پیدا کرد و تلاشهایی هم برای بازسازی روابط بینالملل، برقراری جریان مذاکرات در موضوع هسته-ای، کم کردن تنش در روابط با قدرتهای در دولت شروع شد. به نظر من نمیتوانیم بگوییم به هیچ وجه بهتر از این نمیشد اما به نظر من قابل قبولی است و به شکل مناسبی پیش رفته و همه دعا میکنیم و آرزو میکنیم تا پایان به همین ترتیب ادامه پیدا کند و واکنشهای جهانی هم به حُسن نیت ایران و دولت آقای روحانی مثبت باشد و بتوانیم شاهد کاهش آثار سیاستهای مخرب گذشته باشیم.
*عدهای معتقدند عملکرد دولت ضعیفتر از انتظارات است. خیلیها هم خصوصا از جریان دیگر معتقدند که ما در سیاست خارجی و دیپلماسی صرفا در حال اعطای امتیازات هستیم و عملاً مذاکره صورت نمیگیرد. در حالی که آقای روحانی میگوید کسانی که معتقدند ما داریم امتیاز میدهیم مفهوم درست مذاکره را نمیدانند. نظر ما چیست؟ آیا ما در حال واگذاری امتیازات هستیم یا در حال طی کردن یک بازی برد-برد؟
شما در هیچ مذاکرهای نمیتوانید نگاه یک سویه داشته باشید و فکر کنید میتوانید فقط امتیاز بگیرید بدون اینکه هیچ امتیازی بدهید. بنابراین اگر کسی فکر کند که دولت آقای روحانی جایی امتیاز داده، اشتباه نمیکند باید ببیند مقابل آن امتیاز امتیازی هم سنگ یا بالاتر گرفته یا نه. به هر حال در شرایطی که کشور ما مسیر بدی را در عرصههای مختلف داشت طی میکرد، به این توافقها نیاز داشتیم برای اینکه اولاً تحریم جدیدی علیه کشور تصویب نشود و ثانیاً بتواند گام به گام تحریمها را محدود کند.
*سوابق چیز دیگری را نشان نمیدهد؟
البته سوابق مذاکره با کشورهای مختلف نشان داده که این مذاکرات نه مذاکرات سادهایست و نه مذاکراتی که یک روزه به نتیجه برسد. من معتقدم تقریباً کادر مجرب وزارت خارجه به این گفتگوها وارد شدند و پشتیبانی مسئولان ارشد نظام هم موقعیت آنها را در مذاکرات تقویت کرده و گام به گام هم آن چیزی که میخواسته اجرا شود، چک شده بنابراین بطور قطع میتوانیم بگوییم آنچه که تا الان عمل شده مورد قبول همه ارکان اصلی نظام و سیاستگزاران اصلی نظام بوده بنابراین کسانی که دلواپس این مذاکرات هستند و یا دل نگرانند هرچند که من موافق نیستم با آن تعبیری که آقای روحانی به کار بردند اما معتقدم که دل نگرانی و دلشورهای است که باید قبلاً میداشتند نه حالا که مسائل در یک مسیر نسبتاً مناسبتری قرار گرفته و واکنش افکار عمومی و مردم ما نسبت به آن مثبت هست. آن موقعی باید نگران میبودند که پروندهٔ ما داشت به شورای امنیت میرفت. آن موقعی باید نگران میبودند که قطعنامههای شورای امنیت علیه ما صادر شد. آن موقعی باید نگران میبودند که تحریمهای یک جانبه امریکا و اروپا داشت علیه ما اعمال میشد. الان که این روندها متوقف شده و گام به گام ولو گامهای کوچک اما به سمت محدودتر کردن این تحریمها هستیم به نظر میرسد که الان مقدار دل نگرانیها بیشتر سیاسی باشد تا واقعی.
* خودتان گفتگوها را چطور پیشبینی میکنید؟ این گفتگوها چه تأثیری روی اقتصاد ایران خواهد داشت؟ مخصوصا اینکه شما سابقه اقتصادی داشتید. چه تأثیری روی اقتصاد ایران میگذارد اگر فرض کنید پیش از آذرماه ما به یک روند توافقی برسیم؟
کشور ما در مرحلهای از توسعه قرار دارد که نیاز به تعامل جدی بینالمللی دارد. هم به تکنولوژی، هم به سرمایه و هم به تجارب مدیریتی احتیاج داردو این همه بدست نمیآید جز در یک همکاری تنگاتنگ با دنیا. به هر حال این در رویکردهای آقای روحانی وجود داشته، در تبلیغات انتخابی کم و بیش بعد از انتخاب شدن هم به آن وفادار بودند و دنبال کردند. من معتقدم همین آرامش نسبی که ایجاد شده که این آرامش نسبی در کل فضای کشور و در کل عرصهها اثر می-گذارد ناشی از همین روند است البته نمیتوانیم بگوییم این تحریمهایی که برداشته شده خیلی در اقتصاد ما تعیینکننده است. اما چون یک نوع شاخص است و یک نوع جهتگیری را نشان میدهد و آثار روانی آن به تعدیل وضعیت ما کمک میکند به نظر من مفید و مؤثر است و امیدواریم که در گامهای بعدی آثار جدیتر و پررنگ تری از محدودتر شدن تحریمها ببینیم. مذاکره با آمریکا موثر است هر چقدر هم دولت را تهدید؛ روحانی را منفعل نمیکند.
*قبول دارید دولت فقط دیپلماسی نیست؟ کارنامه دولت یازدهم فقط در عرصه دیپلماسی توسط روزنامه نگاران و یا رسانهها به آن نور تابانده میشود. مثلا الان دولت در حوزه آموزش عالی کارکردهایی دارد اما ما هیچ بازخوردیا بازتابی به آن صورت نداشته است. وزیر هم کارش به استیضاح کشید. عملکرد وزارت علوم را چگونه ارزیابی میکنید. اصلاً وزیر باید استیضاح میشد یا خیر؟
من به عنوان فردی که در دستگاه اداری نیستم و از دور و از طریق رسانهها در جریان اخبار قرار میگیرم، معتقدم آنچه که به عنوان محورهای اصلی استیضاح اقای دکتر فرجی دانا مطرح شد حرفهای عمدتاً سیاسی بود. هیچ کدام بحثهای تکنیکی نبودند. هیچ وقت نمیشود به یک وزیر گفت که تیم مدیریتیات را متناسب با سیاستهای ما چینش نکردهای. آنچه که الان من در لابه لای حرفهای استیضاحکنندگان شنیدم، این است که به تیم مدیریتی آقای فرجی دانا وزیر سابق علوم اعتراض داشتند به این دلیل که در حقیقت نیروهای ناهمسو با دولت را تغییر داده و نیروهای همسو را آورده است. یا مثلاً محور دیگر آن مربوط است به موضوع بورسیههای خلاف قانونی که تعلق گرفته و شخصاً بررسی نکردم ولی تا آنجا که شنیدم بسیاری از فعالین در استیضاح کسانی بودند که به نوعی نامشان در پرونده بورسهای غیرقانونی مطرح بود.
*آیا این استیضاح انتقام از رای روحانی نبود؟ یا اینکه به نوعی نمیخواستند از روحانی گروکشی کنند؟
به هرحال آقای فرجی دانا در وزارت علوم، سیاستی همسو با دولت را تعقیب کرده بود. پس از او هم نجفی و یا هر کس دیگری هم این راه را ادامه میدهد و محورهای استیضاح این است که چرا وزارت علوم همسو با دولت حرکت میکند. حالا اسم این را انتقامگیری از آقای روحانی بگذاریم و بگوییم ایجاد مانع برای عدم تغییر سیاستهایی که در گذشته وجود داشته و عدهای ناصواب از آن مرتفع می-شدند. قضاوت با افکار عمومی است. هرکدام از اینها را میتوانیم بگوییم اما آنچه که من در رسانهها میخوانم، محورهای اصلی حرف استیضاحکنندگان این نیست که نشانهٔ این باشد که دولت از چارچوب اختیارات خودش یا برنامهها خارج شده باشد.
*آیا این استیضاح باعث نخواهد شد که دولت در برخی موارد تغییر مسیر بدهد؟
من نمیتوانم یک قضاوت کلی راجع به دولت بکنم اما آنچه که از قرائن بر میآید این است که آقای فرجی دانا وزیر سابق علوم، بر تعقیب سیاستهای دولت در حوزه آموزش عالی اصرار داشت. روحانی هم با انتخاب نجفی نشان داد که این مسیر را میخواهد ادامه دهد و بعید میدانم که تهدید به استیضاح یا حتی انجام استیضاح ایشان را وادار به عقیب نشینی کند.
*چه مقایسهای میتوانید بین دوره آقای روحانی و اصلاحات انجام دهید؟ مخصوصاً با آن دورهای که مجلس هفتم روی کار آمد.
من معتقدم که جناح مقابل دولت آقای روحانی با تجربهتر از زمانی است که همین جناح البته با تغییراتی در مقابل آقای دولت خاتمی قرار داشتند.
*معتقد نیستید که آن زمان آنها تندتر بودند و خیلی بیشتر کار میکردند؟
به هرحال این جریان تجربهٔ آن دوره را دارد. بنابراین آن دوره مدتی طول کشید تا بتوانند خودشان را جمع کنند و آماده برخورد با دولت اصلاحات شوند. این دفعه خیلی سریعتر جمع وجور شدند و وارد کارزار برخورد شدند یعنی شما میبینید در همین دورهٔ یکسال که از دولت آقای روحانی گذشت برخوردها چقدر برنامه ریزی شده و حساب شده بود. شاید در تمام مجالسی که بعد از انقلاب داشتیم در هیچ دورهای مجلس این چنین مقابله جویانه با دولت عمل نکرد. البته تایید میکنم آن دوره هم این برخوردها صورت میگرفت. اما در این دوره خیلی وسیعتر و خیلی زودتر این اتفاق افتاد. آن موقع هم با آقای نوری و آقای مهاجرانی برخورد شد و استیضاح این دو وزیر صورت گرفت. آقای نوری عملاً کنار رفت و آقای مهاجرانی برای یک سال ابقا شد اما به نظرم این دوره خیلی سریعتر جناح مقابل دولت، دست به کار شد. البته نباید فراموش کرد که بخشهای تند و تیز آن جناح هم هست و نمیتوانیم بگویم همه طیف اصولگرا در این کارزار وارد شدند که همان طیف جبههٔ پایداری هست و کسانی هستند که بیشترین حمایت را از دولت احمدینژاد داشتند. الان آن جریان بیشتر فعال هست.
*جریانی که امروز به سیم آخر زده است، مشخصا از موقعیت سیاسی خودش احساس خطر میکند. با توجه به اینکه عدهای احساس خطر میکنند که از صحنه سیاسی کشور کنار زده میشوند، آیا تلاش برای بقا را انجام نمیدهند؟
این حرف هم قابل قبول است که هر قدر احساس خطر بیشتر باشد اقدامات هم تندتر و تنش-زاتر خواهد بود. البته نمیتوان گفت انگیزه مخالفان کاملا مشمول همین حکم است.
* عنوان یک فعال سیاسی چقدر به انتخابات مجلس آیند امید دارید. اگر مجلس آینده فرضاً یک مجلس یک دست اصولگرا شود که تعبیر من این است که نمیشود؛ اما اگر شود یا با این طیف روی کار بیاید، آینده دولت چه خواهد شد؟
ببینید طبیعتاً آنها همهٔ تلاششان را در همین جهت به کار خواهند گرفت. همه تلاششان را به کار خواهند گرفت که مجلسی یک دست در اختیار داشته باشند اما همه چیز در اختیار آنها نیست. کما اینکه در انتخابات ریاست جمهوری هم همه تدابیر به کار گرفته شد اما آنچه که مورد انتظار آنها بود اتفاق نیفتاد. آقای هاشمی رد صلاحیت شد، آقای خاتمی امکان حضور پیدا نکرد، یـأس گـستردهای از عدم امکان حضور چهرههای شاخصتر در جامعه پدید آمد اما بالاخره جامعه به شکل برجستهای آقای روحانی را متفاوت با سایر نامزدها دید در فاصلهٔ چند روز تصمیمش را گرفت شد در صحنه حاضر شد، رأی داد و روند را عوض کرد من معتقدم که انتخابات مجلس هم همین طور است ممکن است که چهرههای شاخص اصلاح طلب ممکن است تجدیدنظر بکنند من با اطمینان نمیگویم حتماً رد خواهند کرد اصلاً رد کنند اما جامعه نسبت به چهرههای شاخص تندروهای آن طرف هم اقبال نشان نخواهد داد بنابراین مجلسی که از چهره شاخص اصلاح طلبان خالی هست، از چهرههای شاخص تندرو هم خالی خواهد بود. بنابراین نیروهای شاید کمتر شناخته شده ولیکن معتدل و همراه سیاستهای جاری به مجلس راه پیدا خواهند کرد.
*در مصاحبهٔ قبلی که با هم داشتیم و بیشتر روی موضوع سبد کالا بحث کردیم هم به نظر میآمد که گاهاً آقای روحانی شخصا بار آن تیم رسانهای دولت را به دوش میکشد. خودش حرف میزند یا خودش به تنهایی کنش و واکنش انجام میدهد. بالاخره این تیم رسانهای چگونه باید تقویت شود؟
ببینید من معتقدم به هر حال آنچه که در عرصهٔ رسانهای دارد برای دولت اتفاق میافتد هر چند دارای نقاط برجستهای هم هست اما از انسجام کافی برخوردار نیست. این برنامه به شکل مناسبی در سطح دولت، در سطح وزراء سامان نیافته است، همکاری درست و اصولی توسط تیم دولت در این عرصه صورت نمیگیرد. بنابراین به نظر من باز هم لازم است بر این نکته تأکید شود که دولت باید یک تیم رسانهای با تجربه و خوش فکر را انتخاب کند و مجموعه فعالیتهای دولت و مجموعه مشکلات دولت را خوب بازتاب دهد. البته من قبول دارم که صدا و سیما آن طور که باید و شاید با دولت همکاری نمیکند. اما من معتقدم باز از همین رسانه هم به شکل بسیار بسیار مناسبتری می-توان استفاده کرد که به دلیل نبود آن تیم با تجربه و نبود آن انسجام در تبلیغات دولت حتی از همین ظرفیت محدود صدا و سیما خوب استفاده نمیشود، به نظر من ظرفیت رسانههای مکتوب هم خوب استفاده نمیشود. ظرفیت شبکهها و به اصطلاح فضای مجازی هم بسیار پتانسیل دارد که مدیریت نمیشود و خوب از آن استفاده نمیشود در عین حال رفتار آقای روحانی در این فضا رفتار شاخصی هست و وقتی ایشان سخن میگوید فضا را تحت تأثیر قرار میدهد.