آفتابنیوز : آفتاب- سرویس فرهنگی: «دولت پیشین، سیاستهای فرهنگی خود را بر مبنای سیاستهای رسمی قرار داد اما دولت جدید میخواهد هنرمند به مثابه شاخکهای حساس روابط فرهنگی اجتماعی، نمایشگر تحولات فرهنگی باشد و اینکه این تحولات را در آیینه هنرمند ببیند.» این نکتهای بود که «حمید شانس» در گفتوگو با «آفتاب» بیان کرد.
به گزارش آفتاب، حمید شانس که استاد مجسمهسازی دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران است و از فعالان حوزه مجسمهسازی به شمار میرود، تلقیاش از یک سال گذشته عرصه فرهنگ و هنر را چنین بیان کرد: «گمان میکنم مسائل فرهنگی چیزهایی نیستند که مانند مسائل سیاسی، به سرعت حل شوند، بلکه نیاز به دهها سال زمان است. بنابراین نمیتوان انتظار تحولات فرهنگی ژرف و ساختاری است. اگرچه تفاوتهایی در همین مدت کوتاه، حادث شده اما در این مقوله، تحولات ذهنی مردم و رشد دانش، امری ناگزیر است. هرچند دولت میتواند در چارچوب بررسی و چینش سیاستهایی که با سازماندهی اجتماعی تناسب دارد، حرکت کند. با این وجود، پس از اعلام سیاستهای جدید وزارت ارشاد از سوی آقای وزیر، میتوان شاهد تحول اساسی نسبت به قبل بود. چراکه دولت پیشین، سیاست های فرهنگی خود را بر مبنای سیاستهای رسمی قرار داد اما دولت جدید میخواهد هنرمند به مثابه شاخکهای حساس روابط فرهنگی اجتماعی، نمایشگر تحولات فرهنگی باشد و اینکه این تحولات را در آیینه هنرمند ببیند.»
او این اتفاق را در وهله اول، مرتبط با آزادیهای فرهنگی دانست و تصریح کرد: «حذف فضای امنیتی از هنر، مسئله مهمی است. مصالح امنیتی هر فضا، بخشی از ماندگاری و حفظ هر فضایی است که در هر امر اجتماعی وجود دارد. اما فضای امنیتی مطمح نظر، آن است که برخی ها، به رغم اعلام سیاست ها و دغدغه های دولت که بنا دارد تا گام های جدی بردارد، درباره حدود آزادی ها اختلاف نظر دارند که هم در حاکمیت و هم بیرون از حاکمیت حضور دارد و مخالف هرگونه زایایی و پویایی در فرهنگ و هنر است. اگرچه ممکن است نسبت به این مقولات، دارای درک هم باشد اما جایگاه های اجتماعی را بیش از حد توانش اشغال کرده است که این تصاحب امکانات، با منافعش سازگار نیست. اگر تعداد زیادی، بدون صلاحیت بورسیه می شوند، سریع به مناصب و پُست های مطلوب خود می رسند. این جریان به رقابت فرهنگی صحیح، قائل نبوده و رفتارهایش در عرصه اجتماعی،ناسالم، غیرشفاف و توام با ارعاب است. به شکل جریان پیوسته رشد کرده و مانند اختاپوس، تمام قابلیت های اجتماعی را در چنگ خود بگیرد. آنان می کوشند، نهادهای اجتماعی و مردمی را به شکل غیردموکراتیک، در اختیار خود بگیرند.»
این استاد مجسمه سازی، کالای فرهنگی را اولین کالایی تلقی کرد که از سبد خانوار حذف می شود و افزود: «این معضل، ارتباط چندانی با فشارهای اقتصادی ندارد. بلکه این اتفاق، چالش فرهنگی است که در گذر زمان، پدید آمده و تا فرهنگ، به پدیده ای ضروری در میبان جامعه بدل نشود، این روند ادامه خواهد یافت.»
حمید شانس تحولات رخ داده در عرصه مجسمه سازی را مثبت ارزیابی کرد و اظهار داشت: «تعداد دانشجویان رشته مجسمه سازی سراسر کشور، 400 نفر و تعداد هنرمندانِ مجسمه ساز فعال در ایران هم حدود 300 نفر هستند. در چنین شرایطی نمی توان انتظار تحول شگرف فرهنگی داشت. وقتی هنوز بر مجسمه ساز، نگاه امنیتی و کنترلی وجود داشته باشد، اتفاقات عدیده ای که انتظارش را می کشیم، رخ نخواهد داد. بها ندادن به مسائل فرهنگی در شکل، قالب و روش، عملا رشد فرهنگی را دچار خدشه می کند. در جامعه ما، نقش هنرمند دست کم گرفته میشود. قانون مالکیت های فکری و فرهنگی که متضمن حقوق هنرمند است، هنوز با چالش مواجه است. هنرمندی که نه پروانه کار دارد و از دیگر حقوقِ حقه خود محروم است، انگیزهای برای فعالیت نخواهد داشت. وقت آن رسیده است که محملهای کافی و بنیانهای فرهنگی برای فعالیت هنرمندان از جمله مجسمه سازان برقرار گردد.»