آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه ایران در مقاله ای به قلم دکتر علی بیگدلی نوشت:
بعضاً دولت آقای روحانی دست به نوعی آشکارسازی اشتباهات دولت نهم و دهم میزند که این مسأله باعث شده است میراث باقی مانده از دولت آقای احمدینژاد تلاش کنند دولت آقای روحانی را مورد انتقاد قرار داده و تضعیف کنند. این مسأله، پنهان و جدید نیست و بارها چنین اتفاقاتی را شاهد بودهایم که البته بعضاً با واکنشهای شدید آقای روحانی مواجه بوده است.
باید توجه داشت که زیان چنین رفتارهایی در وهله نخست متوجه منافع ملی ما میشود و از طرف دیگر دولت آقای روحانی را مخصوصاً در محافل بینالمللی تضعیف میکند که درنهایت به زیان نظام تمام میشود. در رابطه با دوران ریاستجمهوری آقای احمدینژاد به خاطر دارم زمانی که وزیر خارجه آلمان به ایران آمد، پس از بازگشت به آلمان و در مصاحبهای، گفت: «با 10 نفر از مقامات ایرانی ملاقات کردم که 10 نظر متفاوت داشتند.» به گمان وزیر خارجه آلمان هیچ نوع رابطه ملی میان این 10 نفر احساس نمیشده است. این قضاوتی است که آن زمان اغلب مقامات خارجی در ملاقات با مقامات ایرانی مطرح میکردند؛ لذا باید تلاش شود که این دیدگاه نسبت به ایران حذف شود.
متأسفانه باید پذیرفت که برخی جریانهایی که در دولت احمدینژاد در پناهگاهی امن حضور داشتند و میتوانستند با خیال راحت اقدامات غیرقانونی خود را پیش ببرند، حالا از شفاف شدن نگران هستند و میترسند شفافسازیهای آقای روحانی فضای زیست را از آنها بگیرد. بنابراین اکنون که این گروههای صاحب قدرت، پناهشان را از دست دادهاند باز هم برای تخریب دولت روحانی تحریم میشوند. این بیانگر آن است که دولتمردان ما برای ارتقای منافع ملی و مصالح مملکتی کار نمیکردند بلکه بیشتر در پی کسب رضایت احمدینژاد بودند. در حال حاضر نیز انتقادهایشان مبتنی بر مصلحتگرایی ملی نیست بلکه متکی بر مصلحتگراییهای فردی است و این طرز تفکر سیاسی که از زمان احمدینژاد به ارث مانده است، نشاندهنده فقدان فهم اصول و موازین سیاسی در جهت ارتقای سطح منافع ملی است. داستانهایی که امروز به عنوان دلواپسی شنیده میشود ناشی از نگرانی نسبت به لطمه خوردن به منافع ملی نیست بلکه بیشتر شکل انتقامگیری دارد. به یاد داریم زمانی که آقای احمدینژاد 11 روز قهر کرد هیچوقت مجلس این اقدام غیرمتعارف را تحلیل به عدم کفایت او نکرد ولی همین مجلس از قبل گوشزد کرده که اگر روحانی با اوباما مذاکره کند طرح عدم کفایت او را در مجلس مطرح خواهند کرد.
...از منظر دیگر اگر بخواهیم به انتقادهایی که به دیدارها با مقامات خارجی صورت میگیرد بپردازیم باید گفت در زمان احمدینژاد به قدری فضای سیاست خارجی ایران منجمد و بسته بود که کمتر مقام ارشد خارجی، تمایل به دیدار بار ئیس جمهوری وقت ایران را داشت.اما در سفر آقای روحانی به نیویورک شاهد چنین رویدادهایی نبودیم. در زمان آقای روحانی، سیاست خارجی ایران و همین طور سیاست داخلی، نوعی انبساط خاطر نزد مخاطبان ایشان به وجود آورد و همین انبساط در روابط خارجی ایران باعث شد که شخصیتهای برجستهای مانند رئیس جمهوری فرانسه، نخست وزیر بریتانیا و وزیر خارجه آلمان علاقهمند به دیدار و مذاکره با رئیس جمهوری ایران شوند.
در این میان اگر اظهارات دیوید کامرون بعد از ملاقات با آقای روحانی خارج از آداب دیپلماسی بود، این به عهده آقای روحانی نیست؛ اکنون مسأله اینجاست که اگر کامرون به صورت از پیش تعیین شده قصد داشت بعد از ملاقات با رئیس جمهوری ایران چنین اظهار نظرهایی را مطرح کند، دیگر چه ضرورتی برای این دیدار وجود داشت. همچنین به نظر میرسد که بعد از ملاقات مقامات ارشد ایران و بریتانیا، محافل صهیونیستی او را تحت فشار گذاشتند تا چنین اظهار نظرهایی بیان کند.
و سخن آخر اینکه، جامعه ایران مخصوصاً جامعه رسانهای و مطبوعاتی نباید تا این اندازه نسبت به اظهارات غیر دیپلماتیک دیوید کامرون واکنشهای منفی نشان دهند و این موضوع را بزرگنمایی کنند. برای اینکه نشان دهیم این اظهارات نخست وزیر بریتانیا اهمیتی ندارد، بهتر است آن را نادیده گرفته تا دچار فراموشی شود. همچنین نباید از نظر دور داشت که اظهارات اخیر کامرون با اعتراض مطبوعات غربی و حتی نمایندگان مجلس بریتانیا مواجه شد تا جایی که یکی از نمایندگان خانم پارلمان که از حزب نخست وزیر بود، به او اعلام کرد که شما نباید با چنین سخنانی، ایران را از غرب دور میکردید چرا که ایران میتواند نقش مؤثری در بحث مبارزه با داعش ایفا کند.