آفتابنیوز : آفتاب: این بار اما بعد از اعلام حضور ۴ هزار نیروی امر به معروف و نهی از منکر در خیابانها، از سخنگوی دولت تا مشاور فرهنگی رئیسجمهوری و برخی دیگر تذکر دادند که رفتارشان قانونی نیست و در نهایت نیروی انتظامی برای انصراف آنها وارد رایزنی و گفتوگو شد تا انصار را از برنامهاش منصرف کند.
سال پرکار انصار
عبدالمجید محتشم، دبیرکل انصار حزبالله تنها فردی است که با رسانهها گفتوگو میکند، دیگر خبری از چهرههای شناخته شده و نطقهای آتشین متنفذان این جریان در دهه ۷۰ نیست. بازتولیدی هم صورت نگرفته است. آن زمان انصار حزبالله، حسین الله کرم و مسعود دهنمکی را داشت که نه تنها جلودار تجمعات بودند بلکه در دفاع از عملکرد انصار با رسانهها گفتوگو میکردند. الله کرم اگرچه آخرین بار در تجمع چند ماه قبل مقابل وزارت کشور در اعتراض به وضعیت حجاب دیده شد، اما او الان دیگر عضو شناسنامهدار انصار حزبالله نیست. الله کرم در دانشگاه آزاد علوم سیاسی درس میدهد و کرسی آزاداندیشی راه انداخته است. دهنمکی هم مشغول فیلمسازی است و از «اخراجیها» و «معراجیها» میگوید.
سال ۷۴ دو سال مانده تا دوم خرداد ۷۶ انصار حزبالله به شدت فعال و معترض شد. بیراه نیست اگر آن را در کارنامه انصار حزبالله پرکارترین سال بمانیم. جرقه حرکت اعتراضی آنها در سال ۷۴ از دانشکده فنی با برهم زدن سخنرانی دکتر عبدالکریم سروش زده شد. اگرچه آنها هیچگاه مسوولیت این اتفاق را گردن نگرفتند اما این آغاز سلسله راهپیمایی و تجمعات دیگری بود نسبت به وضع موجود، علیه بد حجابی، فساد اقتصادی و فضای روشنفکری.
مانور علیه رپیها
آنها از پیش اعلام کرده بودند که علیه بد حجابی در شهرک غرب راهپیمایی میکنند. مهرماه ۷۴ روزنامه «اخبار» در گزارشی از این تجمع نوشت: «صدها تن از طرفداران انصار حزبالله بر اساس اعلام قبلی در خیابانهای شهرک قدس علیه بد حجابی و آرایش جوانان به سبک رپ دست به راهپیمایی آرامی با عنوان مانور مسلم بن عقیل زدند.» بین موتور و انصار حزبالله گویا از همان زمانها پیوندی ناگسستنی برقرار بوده است. امسال در حالی از قول عبدالمجید محتشم اعلام شده بود که گشتهای موتور سوار امر به معروف باز میگردند که در مشاهدات خبرنگار اخبار در ۱۹ سال قبل هم آمده است: «مردان و زنان و موتورسواران در مسیر این راهپیمایی شهرک قدس به سر دادن شعار مرگ بر بد حجاب، مرگ بر رپیها، نه سازش نه تسلیم، نبرد با آمریکا؛ بهشتی بهشتی با خون خود نوشتی، استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی؛ امر به معروف ما ضد بیبند و باری است، قیام امروز ما ضد بیبند و باری است؛ حسین، حسین شعار ما شهادت افتخار ماست.»
آن روز هواداران انصار در برابر بازارچه گلستان شهرک غرب نماز خواندند، شعار دادند و سخنرانی کردند. در پایان عدهای از آنها سوار بر ۵ دستگاه اتوبوس از پیش مستقر شده، محل را ترک میکنند. بنا بر گزارش خبرنگار اخبار، نیروی انتظامی از آغاز در محل و طول مسیر راهپیمایی حضور داشت و نظم موجود را کنترل میکرد.
راهپیمایی اگرچه در اعتراض به وضعیت حجاب بود اما سخنرانان به آن بسنده نکردند و بیش از اینکه در ارتباط با وضعیت حجاب سخن بگویند به روشنفکری دینی حمله شد. یکی از سخنرانان آن روز برهم خوردن سخنرانی دکتر سروش در دانشکده فنی از سوی انصار حزبالله را کذب محض خواند و گفت که مراسم توسط خود برگزارکنندگان به هم ریخت. او گفت: «ما طرفدار آزادی بیان در چارچوب اسلام هستیم.»
حجتالاسلام قائممقامی، روحانی شرکتکننده در راهپیمایی آن روز گفت: «بزرگترین فساد ما فساد فکری است و برخی عملا در کمال وقاحت بدترین مفاسد فکری را از طریق سخنرانی و انتشار کتاب نشر میدهند. جدایی دین از سیاست عین بدبختی و شومی و بیبرکتی و جهنمی است که روی زمین برپا شده و انقلاب اسلامی آمده که دنیا را به بهشت تبدیل کند. بد حجابی، رپی، اقتصاد ولنگ و باز، غربزدگی و مفاسد فکری توسط کفار در جامعه ما در حال رواج است.» این سخنران در ادامه گفته بود: «این سخنی که روحانیت حریت ندارد چرا که نان دین را میخورد و به همین دلیل صنف است، در نتیجه حقیقت را فدای صنف خود میکند، سخنی نادرست است. روحانیت نان خدا و درستکرداری خود را میخورد و تبلیغکنندگان این افکار نان کفار را.»
یکی از اعضای انصار هم گفته بود که این برنامه راهپیمایی نیست و به نام مانور و با اجازه وزارت کشور انجام شده است. همانجا هم زمان و مکان دو تجمع بعدی اعلام میشود؛ یکی ۳۰ مهر در برابر دانشگاه تهران و دیگری ۴ آبان تحت عنوان مانور «شهید مصطفی خمینی»، از مقابل برج سپید تا میدان مادر.
مگر اصل انقلاب قانونی بود؟
روزنامه سلام دوم آبان ماه بیانیه انصار را در واکنش به رخدادهای دانشکده فنی دانشگاه تهران منتشر کرد. در این بیانیه آمده بود: «حزباللهیها در برابر اختلاس، رشوه، فساد اداری و مالی و تهاجم فرهنگی و سرمایهداری و کاخنشینهای دینفروش و لیبرالیزم و سکولاریزم آرام نمینشینند و تا این حلقوم بریده شود علیه جریانات ضد اصولگرا فریاد خواهند زد.» در این بیانیه اشاره شده بود که امر به معروف و نهی از منکر مشروط به اجازه نیست چون قانون اساسی این واجب شرعی را یک وظیفه ملی و مردمی نه حکومتی دانسته است. انصار حزبالله معتقد بود که اعتراض حق آنهاست و نیازی به دریافت مجوز قانونی نیست. انصار در این بیانیه اعتراضات خود را با راهپیماییهای اول انقلاب مقایسه کرده و نوشته بود: «مگر اصل انقلاب قانونی بود که حالا با شعار قانون میخواهید روح انقلابی و حزباللهی را سرکوب کنید؟ مگر راهپیماییهای مردم قانونی بود؟ مگر شعار صدور انقلاب و تسخیر لانه جاسوسی قانونی بود؟ اگر مراد از قانون حکومت اسلامی است میپرسیم کجا خلاف قانون شده است؟»
تهدید به تحصن مقابل خانه سروش
حسین الله کرم که آن زمان دانشجوی دکترای مدیریت دانشگاه تهران بود، چهارم آبان ماه در جمع خبرنگاران گفت که تا زمانی که سروش به مناظره منطقی تن در ندهد با استفاده از شیوههای اصولی و موجه مانند تحصن و روزه سیاسی به او اعتراض خواهیم کرد. بعد هم اطلاع داده بود که انصار حزبالله از این به بعد هر پنجشنبه مانور امر به معروف برگزار میکند و نسبت به نادیده گرفتن ارزشهای اسلامی در جامعه انتقاد خواهد کرد. او به روزنامه «اخبار» هم گفته بود که «اگر سروش تن به مناظره ندهد جلوی منزلش تحصن میکنیم. صحنه امر به معروف به مردم تعلق دارد. همه میتوانند در آن شرکت کنند. ما میخواهیم با فسادهای مختلف در جامعه مقابله کنیم ولی اکنون به امر به معروف و نهی از منکر لسانی اکتفا میکنیم. اگر به شهرک قدس و... میرویم برای همین امر است.» آن روزها آنها به نوع معماری خانهها هم اعتراض داشتند، چنانکه الله کرم گفته بود: «در همین زمینه ما به نوع معماری شهرکسازی به سبک اکباتان و شهرک قدس اعتراض داریم چرا که این سبک تهاجم فرهنگی را شتاب میدهد.»
روز پنجم آبان، مانور «مصطفی خمینی» که انصار قولش را داده بود در خیابان میرداماد برگزار میشود. آنها علیه مرفهین بیدرد شعار میدهند: «سرمایهدار غربی به فکر دین ما نیست. اسلام سرمایهدار، اسلام آمریکایی است.» نهم آبان ماه مهدی نصیری که آن زمان مدیرمسوول هفتهنامه صبح بود در میزگردی با حضور عباس عبدی، عضو شورای سردبیری روزنامه سلام درباره تسخیر سفارت آمریکا شرکت کرد و همانجا حرکت انصار حزبالله را در دانشکده فنی تائید میکند.
انصار حزبالله در اطلاعیه دیگری زمان مانور بعدی را ۱۱ آبان ماه در پارک شهر در اعتراض به مظاهر فساد در جامعه اعلام میکند. ۱۲ آبان هم باز در اطلاعیه دیگری خواستار مقابله با مروجان و مقلدان مظاهر غرب و حفظ حجاب اسلامی میشود و مردم را به راهپیمایی در خیابانهای مرکزی تهران دعوت میکند.
۲۸ آذرماه انصار حزبالله چهار تجمع زنجیرهای برگزار میکنند. ابتدا در مقابل انتشارات «مرغ آمین» علیه آنچه «مظاهر فساد و تجملگرایی و حرکت خزنده روشنفکری» نامیده بودند، جمع میشوند، بعد به سمت میدان ولیعصر میروند و علیه مروجین بد حجابی و بیبند و باری و مرفهین بیدرد به شدت انتقاد میکنند.
مقصد بعدی وزارت بازرگانی بود. در برابر آن میایستند و علیه توزیع نامناسب اقلام کوپنی اعتراض سر میدهند. بعد به سوی دانشگاه تهران روانه میشوند و در اعتراض به وجود روشنفکران وابسته در کرسی دانشگاه شعار میدهند. روزنامه کیهان در گزارشی نوشته بود که در طول مسیر تعدادی از خواهران و برادران «حزباللهی» با اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر افراد بد حجاب را به معروف دعوت کردند.
سال ۷۴ همان سالی است که در بانک صادرات اختلاس شد و فاضل خداداد هم دستگیر و بعدا اعدام میشود. انصار حزبالله ۲۴ آبان ماه همان سال در اطلاعیهای از مردم میخواهد که در حمایت از برخورد با اخلالگران اقتصادی راهپیمایی کنند. آنها تا آخر سال فعال بودند و ۲۷ اسفند در اطلاعیه دیگری مردم را برای اعتراض به رای دادگاه آلمان علیه وزیر وقت اطلاعات دعوت به راهپیمایی میکنند.
انتقاد از غیبت مسئولان
انصار حزبالله در تریبونهای رسمی و روزنامههای راستگرا مدافعانی جدی داشت؛ از احمد جنتی که در خطبههای نماز جمعه گفت «تلاش بسیج و حزبالله برای ترویج ارزشها است، باید قدر آنها را بدانیم» و از عدم حضور برخی مسئولان در راهپیمایی حزبالله انتقاد کرد تا روحالله حسینیان که هشتم شهریور ۱۳۷۴ در روزنامه کیهان نوشت: «امروز به بهانه حمله حزبالله به یک کتابفروشی، همگان چماق قلم را میکشند و بر سر آنان فرود میآوردند، اما حاضر نیستند ریشههای گندیده را بزنند، چرا؟...حزبالله باید هوشیار باشد که همه دستها برای تهاجم به او به کار افتاده است. اگر در مورد او الفاظی چون «کتابسوزی» بکار میبرند برای اینست که از مفاهیمی استفاده شود که در فرهنگ شیعه پیام ضد ارزشی دارد، انتخاب این الفاظ اتفاقی نیست بلکه انتخابی خودآگاهانه است...»
انصار حزبالله اما در دهه ۹۰ رویکردی اجتماعیتری دارد؛ میگوید «اهل نظر همین امروز نیز نزول بلایا به واسطه کثرت گناهان به ویژه شیوع وحشتناک بیحجابی و منکرات را مشاهده میکنند! آیا رسیدن نرخ طلاق در شهر تهران به میزان ۳۴ درصد یک بلا نیست؟ آیا افزایش ۱۱ برابری از هم پاشیدگی خانواده در شهرهای مذهبی مانند قم یک فاجعه نیست؟» و خواستهاش در مساله حجاب و عفاف خلاصه میشود، چنانکه در بیانیهاش گفته است: «ورود همهجانبه دستگاه قضایی در برخورد قانونی با مفسدان و مروجان منکرات و بیحجابی و تلاش جدی دولت در اجرای طرح ملی عفاف و حجاب و حمایت همه بخشهای نظام به ویژه صدا و سیما از نیروی انتظامی در انجام وظایف قانونی خود در مسیر برخورد قانونی با مسائل ضدفرهنگی، خواسته جدی امت حزبالله و خانوادههای شهدا و جانبازان و ایثارگرانی است که همه هستی خود و عزیزانشان را به امید تحقق احکام الهی در جامعه، فدای نظام و انقلاب اسلامی نمودهاند و قبل از گشایش در اقتصاد و رفاه، به حاکمیت ارزشهای اسلامی در ایران اسلامی میاندیشند!»
منبع: تاریخ ایرانی/ مهسا جزینی