آفتابنیوز : آفتاب: عصرایران نوشت: واکنش مردم به این صفحات متفاوت بود. بسیاری از کسانی که این صفحات را دیدند، اتهاماتی مانند این که اینان تازه به دوران رسیده هایی هستند که از راه حرام ثروت اندوخته اند را نثارشان کردند و با کامنت های خود، صفحات ثروتمندان را آکنده از فحش های رکیک و غیر رکیک کردند.
گروهی دیگر، اما این کار را ستودند و آن را نشانه ای از این دانستند که در ایران هم افرادی ثروتمند زیادی وجود دارد که خوب زندگی می کنند. برخی هم با حسرت و حسادت به این صفحات نگاه کردند و لابد عده ای هم با بی اعتنایی از کنارش گذشتند.
شاید بتوان گفت این ماجرا از جهات زیر می تواند مورد تأمل قرار گیرد:
1 - بنا به اصل برائت، نمی توان هر ثروتمندی را دزد، زالو صفت، رانت خوار و ... خواند. البته وجود افراد متعددی که از راه های نامشروع به ثروت های باد آورده رسیده اند و همه ما کمابیش نمونه هایی از این قبیل افراد را سراغ داریم، باعث شده است همه ثروتمندان، در دیده بسیاری از ما متهم جلوه داده شوند.
این فرهنگ، به ویژه در سال های بعد از انقلاب تشدید شد و ثروت و ثروتمند تا مدت ها اموری ضدارزشی قلمداد می شدند. مدیر یک کارخانه تولید "سس" تعریف می کرد که بعد از انقلاب ، کارخانه او را با این عنوان که سس یک محصول تجملاتی است(!) تعطیل کردند و او بعد از کلی رایزنی و تشریح مسأله سس برای مسؤولان، توانست کارخانه اش را بازگشایی کند.
نتیجه چنان وضعیتی نیز خروج سرمایه ها از کشور شد و بسیاری از کارآفرینان که امنیت لازم را برای ادامه فعالیت در ایران نداشتند، ثروت خود را برداشتند و از ایران رفتند.
این در حالی است که امام علی(ع) تاجران و صاحبان صنایع را می ستود و آنها را مایه استواری ، آرامش و آسایش جامعه می دانست.(نامه 53)
مخلص کلام این که نگاه شعاری و ضدثروتی که در اوائل انقلاب شکل گرفت و سپس رانت خواری هایی که انجام شد، دست به دست هم دادند تا ثروت و ثروت آفرینی ، در نظر مردم بد جلوه کند و از طنزهای روزگار این که اغلب مردمی که ثروتمندان را نکوهش می کنند، در تلاشی مداوم برای رسیدن به جایگاهی مشابه آنان هستند! گو این که ثروت تا زمانی مذموم است که در دست دیگران باشد. مزید بر همه این ها عدم شفافیت نیز باعث شده سره از ناسره تشخیص داده نشود.
2 - این که عده ای از مردم ایران ، چنان رفاهی دارند که حتی رسانه های خارجی نیز بدان می پردازند، جای خرسندی است. به جای نکوهش آنان باید دعا و تلاش کرد که بقیه مردم ایران نیز در رفاه و آسایش به سر ببرند نه این که آنان را نیز فقیر بخواهیم.
می گویند در یکی از کشورهای آفریقایی، یک کاندیدای ریاست جمهوری برای گروهی از فقرا سخنرانی می کرد. در اثنای سخنرانی ، خودروی گرانقیمتی به محل سخنرانی رسید. مرد شیک پوشی از آن پیاده شد، دقایقی سخنرانی را گوش کرد و سپس سوار خودروی خود شد و رفت.
در این هنگام، سخنران به مردمی که محو تماشای مرد ثروتمند بودند گفت: نگران نباشید! اگر من رئیس جمهور شوم او نیز به یکی مثل شما تبدیل خواهد شد!
ما این گونه نباشیم.
3 - با لحاظ اصل برائت و خودداری از ایراد اتهاماتی مانند دزد و رانت خوار بودن این افراد، نکته بسیار مهمی را نباید از قلم انداخت و آن ، فرهنگ ثروتمند بودن است. ثروتمندان اصیل که در طول تاریخ همیشه بوده اند و هستند و خواهند بود، نه تنها ثروت را وسیله ای برای فخر فروشی به دیگران قرار نمی دهند بلکه کمک به دیگران را نیز به عنوان یکی از قواعد ثروتمند بودن محترم می شمارند.
این که عده ای ثروت فراوان داشته باشند، هیچ اشکالی ندارد - و بسیار هم خوب است - ولی در جامعه طبقاتی که متأسفانه فقر بیداد می کند، به رخ کشیدن ثروت، می تواند به افزایش رنج فقرا، تشدید فاصله ها و ایجاد کینه ها منجر شود. وقتی یک جوان فقیر برغم تلاش های شبانه روزی و صادقانه اش، حتی نمی تواند هزینه ازدواجش را فراهم کند و در همان حال، فخر فروشی ثروتمندان هم سن و سالش را می بیند که دیگر به نمایش خودروهای گرانقیمت شان بسنده نمی کنند و اصرار دارند تجملات درون قصرها و مهمانی هایشان را هم به رخ بکشند، به احتمال قوی، حس دوستانه ای نسبت به آنها نخواهد داشت.
متأسفانه باید گفت که روند خالی شدن جامعه از فرهنگ انسانی، در همه ابعاد نمودار است و در این میان، بسیاری از ثروتمندان کشور، به ویژه آنان که در سال های اخیر ثروتی به هم زده اند هم از این روند مستثنی نیستند و آداب ثروت و ثروتمند بودن را نمی دانند و این آداب ندانی، به ویژه در فرزندان ثروتمندان مشهود تر است.