آفتابنیوز : آفتاب- غلامرضا امامی*: حافظ، تجسم معنوی و هنریِ انسان ایرانی، در گذر زمان و زمین است. حافظ زبان عشق، هجر، هجران، وصال، امید و آرزوی ماست. رنگین کمانی است از رنگ ها. همچون کاشیهای آبی شیراز تا تکههایی از دل و جان ما کنار هم چیده شده و غزل زیبای حافظ را پدید آورده است. حافظ آیینه ماست.
بیهوده نیست که در منبر و مسجد، در عزا و عروسی، در سور و سوگ شعر او او جان ما را مینوازد. حافظ گوی جهاننمایی است که با رندی، دنیای درون ما را رویاروی دل و دیدهمان جای میدهد. بیهوده نیست که او را «لسان الغیب» مینامیم و در شادیها و در غمها، از او مدد میگیریم.
شاخه نباتی نثارش میکنیم و فالی از او برمیگزینیم. با خود میاندیشم در میان شاعران، کدامین یک میتواند به زیبایی، رسایی، روانی و رندی، روح ایرانی را بنمایاند.
هرچند که حافظ در شیراز زیست، کنار آبِ رکن آباد اما جانِ همیشه جوانِ وی، جهان و انسان را کشف کرد. از این روست که «گوته» از او الهام میگیرد و در زیر این گنبد آسمانی، سخنِ عشقِ او، هر دم به گوشِ جان میرسد.