کد خبر: ۲۶۷۴۸۴
تاریخ انتشار : ۲۹ مهر ۱۳۹۳ - ۱۲:۳۴
درباره «آگوستوس» نخستین امپراتور روم باستان؛

امپراتوری که به تساهل و تصالح با ایران می‌اندیشید

صد و هفتاد و چهارمین شب از شب های مجله بخارا به «امپراتور آگوستوس» (Augustus) تعلق داشت که با همکاری سفارت ایتالیا و بنیاد فرهنگی ملت غروب روز یکشنبه 27 مهر 1393 در محل مدرسه ایتالیایی‎ها (پیترو دلاواله) برگزار شد.
آفتاب‌‌نیوز :
آفتاب- سرویس فرهنگی: آغاز این مراسم با «علی دهباشی» بود که درباره «آگوستوس»_گایوس اکتاویوس تورینوس چنین گفت: «نیل مک گرگور کتابی دارد به نام « تاریخ جهان در یکصد شیئ» در 100 فصل که ع.پاشایی با همکاری نسترن پاشایی و چند مترجم دیگر آن را در دست ترجمه دارند. سرِ آگوستوس فصل 35 از این کتاب است. چند خطی از این ترجمه را برایتان می‎خوانم:

به گزارش آفتاب، سزار آگوستوس اولین امپراتور روم، یکی از مشهورترین رهبران تاریخ جهان است. ما سر مفرغی او را این جا در گالری‎های رومی در بریتیش میوزیوم داریم که اگرچه زرگار گرفته اما کاریزما و قدرت خام از آن می‎تابد. نمی‎شود آن را نادیده گرفت. آن چشم‎ها چشمگیر و نافذند؛ هر جا که بایستید نگاه‎تان نمی‏کنند. آگوستوس به بعد از شما، به ورای شما، به چیزی خیلی مهم‏تر نگاه می‎کند، به آینده‎اش.

موی مجعدش کوتاه و پسرانه است، کمی به هم ریخته، اما به هم ریختگی‎اش حساب شده است ـ پُر پیداست که وقت زیادی صرف آرایش آن شده است. این پیکره‏‎ای است که به دقت ساخته شده است، آمیزۀ درستی از جوانی و اقتدار زیبایی و توانایی، اراده و قدرت را باز می‌تابد. این نگاره در آن زمان خیلی چشمگیر بود، و ثابت شده که خیلی هم ماندگارست.

سرش کمی بیش‌تر از اندازه‌ی طبیعی و کمی مایل است مثل این که دارد با کسی حرف می‌زند، بنا بر این شاید شما یک لحظه می‌توانستید باور کنید که او درست مثل من و شماست. اما نیست. این آن امپراتور روم است که در زمان تولد عیسی مسیح فرمانروایی می‌کرد. این پیکره او را موقعی نشان می‌دهد که به تازگی آنتونی Antony و کلئوپاترا Cleopatra را شکست داده و مصر را فتح کرده است؛ او حالا در راه شکوه امپراتوری پیش می‌رود و قرص و محکم سفر حتا بزرگ‌تری را در پیش گرفته است به سمت خدا شدن [در واقع، یکی از خدایان شدن].

اوگوُستوُس پسر برادرزاده‌ی جولیوس سزار بود. قتل سزار در ۴۴ ق‌م او را وارث ثروت و قدرت سزار کرد. او فقط نوزده سالش بود که ناگهان به یک نقش کلیدی در سیاست جمهوری رُوم پرتاب شد.

اوگوُستوُس، که آن موقع به اکتاویَن Octavian معروف بود، به تندی در تلاش رسیدن به قدرت مطلق بر همگنان سر شد. لحظه‌ی محوری مهم در برآمدن او شکست مارک آنتونی و کلئوپاترا در نبرد آکسیوم Actium در ۳۱ ق‌م بود. اوگوُستوُس که پیش‌تر ایتالیا، فرانسه، اسپانیا، لیبی و بالکان را داشت حالا سرمشقش اسکندر کبیر بود و به غنی‌ترین جایزه‌ی همه‌ی آن‌ها دست پیدا کرد یعنی به مصر. ثروت عظیمِ مُلک نیل دَمِ دست او بود. او مصر را جزئی از روم کرد و بعد جمهوری رُوم را به امپراتوری شخصیش مبدل کرد. در سراسر آن امپراتوری، مجسمه‌های فرمانروای جدید را برافراشتند. پیش‌تر صدها مجسمه بود که او را به صورت اوکتاویَن، مرد عمل رهبر حزب، مجسم می‌کردند؛ اما در۲۷ ق‌م سِنا با عنوان افتخارآمیز اوگوُستوُس «آن ارجمند» به او پاداش داد و به این ترتیب به برتری سیاسی او اذعان کرد. این پایگاه نو یک نوع نگاره‌ی کاملا متفاوت می‌طلبید، و این آن چیزیست که سَردیس ما نشان می‌دهد.

این اوگوُستوُسی بود برای همیشه قدرتمند، برای همیشه جوان. آمیزه‌ی ماهرانه، حتا پیچیده‌ی حمایت و قدرت نظامی او، که او آن را پشت ادارات آشنای جمهوری قدیمی پنهان می‌کرد، از آن وقت تا حالا به صورت مدلی و کلاسی در خدمت فرمانروایان جاه‌طلب بوده است. او جاده‌های نویی ساخت و نظام چاپار یا پیام‌رسانی بسیار کارایی بنا نهاد که نه فقط امپراتوری را بتوان به طرزی کارا از مرکز اداره کرد بل‌که بتواند همه‌جا پیش چشم رعایایش باشد. او در طی چهل سال حکومت استوارش آن ارتش هراس‌انگیز را از نو تقویت کرد که از مرزهای امپراتوری دفاع کرده حتا آن‌ها را گسترش دهد، و صلح دیرمانی بنا نهد. این دوره‌ی طلایی ثبات و رونق سرآغاز چیزی بود که مشهورست به «پَکس رومانا» یا صلح [تحمیلی] رُومی. اوگوُستوُس که ظالمانه جنگید و راهش را به آن بالا باز کرد، به آن‌جا که رسید خواست به مردم اطمینان مجدد بدهد که او خودکامه نخواهد بود. پس بر آن شد که کاری کند مردم به او ایمان بیاورند و هوشمندانه رعایا را به حامیان تبدیل کرد. از بوریس جانسون Boris Johnson، شهردار لندن و متخصص لاتینی باستان پرسیدم که او اوگوُستوُس را چه‌طور ارزیابی می‌کند:

او کمابیش بزرگ‌ترین سیاستمداری بود که جهان تاکنون به خود دیده است. اگر می‌خواستید اولین یازده تا سیاستمدار پیشگام جهان، کارآمدترینِ دیپلمات‌ها و ایدئولوگ‌های (ideologue) همه‌ی زمان‌ها را داشته باشید، اوگوُستوُس را به عنوان بازی‌ساز وسط زمین [هافبک]، کاپیتان آن یازده نفر داشتید.

او جزء ضروری چسبی شد که کلّ امپراتوری روم را به هم می‌چسباند. می‌توانستید در اسپانیا یا گُل Gaul باشید، و می‌توانستید به معبدی بروید و زنانی را با نگاره‌هایی از اوگوُستوُس، از این مرد، از این سَردیس بافته‌شده روی خرقه‌های‌شان ببینید. مردم در میهمانی‌ها در رُم روی پیش‌بخاری‌ها‌شان سَردیس‌هایی درست مثل این داشتند که نشان می‌داد او چه‌طور توانست با آن حس وفاداری و پیوستگی به رُم تمام امپراتوری روم را سر شوق بیاورد. اگر شما می‌خواستید در امپراتوری روم یک سیاستمدار محلی بشوید، کاهنی در کیش اوُگوُستوُس می‌شدید.

بوریس جانسون نظر می‌دهد:

اوگوُستوُس اولین امپراتور روم بود و از جمهوری روم نهادی آفرید که هر کسی به شیوه‌های جورواجور در قرن‌های بعد از او سعی کرده از آن تقلید کند. اگر شما به تزارها، قیصرها، تزارهای بلغارستان، موسولینی Mussolini، هیتلر و ناپلئون فکر کنید، [می‌بینید] همه‌ی آن‌ها سعی کرده‌اند از آن شمایل‌نگاری رومی، آن رویکرد رومی تقلید کنند که بخش بزرگی از آن با اوگوُستوُس و اولین «پرینسیپاته» (یا، پرینسیپت) شروع شد، که آن را این‌طور می‌نامیدند، اولین نقش امپراتورانه‌یی که او گرفت.

رهبران بزرگی مثل اوگوُستوُس امپراتوری‌های بزرگ می‌آفرینند، اما در داخل آن امپراتوری‌ها بر مردم با همان امیال، سرگرمی‌ها و اشتهایی فرمان رانده می‌شود که همیشه بر زندگی مردم معمولی‌تر فرمان رانده‌اند. تحت پکس رومانا هم آش همان بود و کاسه همان.»

سپس «کارلو چرتی» از هفته زبان ایتالیایی سخن گفت و برنامه‏هایی را که بخش فرهنگی سفارت ایتالیا برای دوستداران زبان ایتالیایی تدارک دیده است به تفصیل توضیح داد.

در بخش بعدی «ماسیمیلیانو واسالّی» با توضیحاتی مفصل به روابط میان ایران و روم دوران امپراتوری آگوستوس پرداخت:

«بد نیست در همین ابتدا بگویم که روابط ایران و روم فقط به جنگ‏ها محدود نمی‏شد بلکه روابط فرهنگی و داد و ستدهای بازرگانی هم وجود داشته است. در واقع می‎توانیم بگوییم که شروع روابط ایران و روم به دوران پس از مرگ اسکندر مقدونی برمی‏گردد.پس از مرگ اسکندر سرداران او تصمیم می‏گیرند که امپراتوری را که او ایجاد کرده بود به قطعات کوچکتر تقسیم کنند و برای این که حکمرانی هر یک از این بخشها را به کسی بدهند ، ترجیح دادند که این اشخاص یونانی نباشند و بیشتر این افراد از امپراتوری هلنیستی باشند که البته به مرور زمان بین حاکمان این قلمروها اختلاقاتی بروز می‏کند و در پی این اختلافات یونانی‏ها از روم می‎خواهند که برای حل این اختلافات نقش حَکم را داشته باشد و روم هم از این پیشنهاد استقبال می‏کند چون می‎توانست از این طریق به این قلمروهای هلنیستی نزدیک شود.»

دکتر واسالی سپس می‎افزاید: «در حقیقت در دوران امپراتوری آگوستوس، روابطی که آگوستوس با پادشاهان متعدد ایران برقرار می‎کند ، از جمله با اشکانیان و ساسانیان، هم رابطه‏ای دوستانه بود و هم دشمنی. رابطه‏ای پر از فراز و نشیب. ولی نوشته‏ای از امپراتور آگوستوس باقی مانده که می‏توان گفت یک جور وصیت‏نامۀ آگوستوس است و در این نوشته مشخص شده که جنگ‎هایی که با اشکانیان صورت گرفته فقط به منزلۀ انتقام از شکستی بود که سپاه آگوستوس در سال 53 قبل از میلاد در منطقه هران از ایرانیان متحمل شد. و این جنگ‎ها فقط به منظور بازپس گرفتن درفش‏هایی بود که در این جنگ از دست داده بودند. اما کتیبه‏های فراوانی وجود دارد که نشان می‏‎دهد روابط ایران با پادشاه آگوستوس روابطی بسیار حسنه بوده است.»

سخنان دکتر چرتی و دکتر واسالی را «حانیه اینانلو» به فارسی برگرداند.

در پایان بخشی از فیلم مستند «آگوستوس» به نمایش درآمد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین