کد خبر: ۲۶۸۱۲۱
تاریخ انتشار : ۰۳ آبان ۱۳۹۳ - ۱۱:۲۳

خاطره وزیر علوم دولت دهم از "بگم بگم" احمدی نژاد/ اظهار نظر دانشجو درباره بورسیه ها و استیضاح فرجی

آفتاب‌‌نیوز :
آفتاب: فارس نوشت: کامران دانشجو، وزیر اسبق علوم در دولت احمدی نژاد به سئوالات ما پاسخ داد.

 

بخشهایی از سخنان دانشجو:

-بالاخره مردم هم این موضوع را که عرض کردم می‌فهمند و هم این را تشخیص می‌دهند که موضوع اعلام بورسیه در زمان استیضاح وزیر سابق از طرف برخی افراد و رسانه‌های همسو با آنان برای چه بوده و الان هم که در آستانه معرفی وزیر جدید علوم است به چه منظوری در مورد صحبت‌ها قرار می‌گیرد و در هر مناسبتی به آن پرداخته می‌شود درست مثل طرح موضوع "دانشجویان ستاره‌دار" که یک تاریخ مصرف‌های خاص خودش را دارد.

-گفته شده است گزارش می‌دهند مگر تا به حال نداده‌اند، 3 هزار بورسیه غیرقانونی که گزارش کردند و تیتر اول روزنامه‌های همسو شد و بعد هم یک عده‌ای گفتند هر بورسیه یک میلیارد تومان هزینه دارد برای اینکه 3 هزار میلیارد تداعی شود مگر گزارش نبود؟

-خوب اگر بدون بررسی بوده که بهتر است دولت اول این فساد عظیم اخلاقی و جرم علنی را بررسی کند و برای مردم شریف ایران اسلامی و 3 هزار خانواده این بورسیه‌های مظلوم گزارش کند و با معرفی مسببین درونی وزارت علوم به مراجع ذیصلاح هم سنگ بنای چنین کارهایی را بَر کَند و هم از این بورسیه‌ها و 3 هزار خانواده محترمشان که با فایل و وابستگان نزدیکشان بیش از 200 هزار نفر می‌شوند اعاده حیثیت کند.

-اگر هم بررسی کرده بودند و بعد آمده‌اند جلوی دوربین صدا و سیما و رسانه‌ها که گزارش مجدد چه معنی دارد؟

-تازه سرپرست وزارت علوم هم یکبار حدود دو هفته قبل دوباره گزارش کرد و گفت از این همه قیل و قال حدود 600 پرونده دیگر مانده که آن هم نه این که مشکلی داشته باشد بلکه هنوز بررسی نشده است.

-بگذریم که اگر قرار بر این باشد که این دولت و وزارت علومش تصمیمات شورای بورس دولت قبلی را بررسی کند و خدای ناکرده براساس ملاک خودش فردی را محروم کند خوب دولت بعدی هم می‌تواند این کار را با تصمیمات فعلی که اینها می‌گیرند انجام دهد و به این ترتیب در یک دور باطل می‌افتیم که دیگر سنگ روی سنگ بند نمی‌شود و بورسیه‌ها می‌شوند بازیچه سلایق جناحی و اگر نه سلایق جناحی بالاخره می‌شوند بازیچه دولت‌های متفاوت و دولت‌ها با زندگی این عزیزان بازی می‌کنند.

-قضیه بورسیه‌ها من و عده زیادی را یاد «بگم، بگم» زمان انتخابات سال 88 می‌اندازد که خیلی از همین آقایان که الان مسئول هستند و این بگم، بگم جدید را به راه انداخته‌اند آن را خلاف اخلاق و حتی خلاف قانون می‌دانستند.

-این نوری که با 4 سال آرامش توأم با فعالیت علمی، سیاسی و فرهنگی در دانشگاه‌ها تابیده شد و ساختار آماده‌ای که 4 سال قبل از آن جناب آقای دکتر زاهدی آماده کرده بودند و به این ترتیب با حاصل فعالیت جامعه دانشگاهی پیشرفت‌های علمی و فناوری فراوانی را به ارمغان آورد و اقتدار بیش از پیش ملت شریف ایران اسلامی را نوید می‌دهد خورشیدی نیست که با این «بگم، بگم‌»های جدید زیر ابر برود.

-نظر مسئولین هم البته این نیست که این خورشید نورانی را زیر ابرها ببرند ولی شاید برخی دشمنان ایران اسلامی بخواهند سوء استفاده کنند که البته دولت تدبیر و امید حتماً آن را تدبیر می‌کند و امید دشمنان را نیز قطع خواهد کرد و وظیفه همه ما این است که به دولت کمک کنیم تا ان‌شاءالله کارنامه خوبی در مجموعه آموزش عالی ارائه کند چرا که هر چه این کارنامه درخشان‌تر باشد اقتدار ملت افزایش می‌یابد.

-سؤالی هم در اذهان می‌آید که رئیس جمهور محترم که به تازگی در هر مناسبتی از وزیر سابق علوم این همه تعریف و تمجید می‌کنند چرا در روز استیضاح به مجلس تشریف نیاوردند که این تعاریف را در دفاع از ایشان بگویند؟ خیلی‌ها نظرشان این است که اگر ایشان هم مثل بقیه رؤسای جمهور می‌آمدند و دفاع می‌کردند این وزیری که حالا این همه تمجید می‌شود حتماً رأی می‌آورد و با مقبولیتی که جناب آقای روحانی در بین مجلسیان دارند بدون شک 9 رأی این طرف می‌شد که استیضاح رأی نیاورد.

-البته من که قائل به این هستم که اگر فقط وقت می‌گذاشتند و چند دقیقه‌ای در صحن مجلس حضور پیدا می‌کردند حتی اگر دفاع هم نمی‌کردند با مقبولیتی که رئیس جمهور محترم دارند حتماً آقای فرجی دانا الان وزیر علوم بود و دیگر نیازی نبود که در مناسبت‌های مختلف و با قلم‌های متفاوت در رسانه‌های همسو از انجام تکلیف مجلس و مجلسیان محترم گله شود که برای نفر اول مورد نظر فشار آورند معرفی نشود نفر دوم را رأی ندادند و نفر سوم هم یکسال نشده استیضاح کردند.

-شاید هم اگر پروفسور فرجی هنوز وزیر علوم بودند دیگر مسأله بورسیه‌ها دوباره مطرح نمی‌شد چرا که موجبات تکدّر خاطر 3 هزار بورسیه و بیش از 200 هزار وابستگان آنها را فراهم آورد چرا که وزیر جدید نیاز نبود که معرفی شود.

-من آقای نیلی احمدآبادی را نمی‌شناسم و نظر خاصی هم نمی‌توانم بدهم، در وزارت علوم سوابق اجرایی خاصی قبل از سرپرستی دانشگاه تهران از او سراغ ندارم لذا ترجیح می‌دهم چیزی نگویم.

-البته شنیدم که وقتی ایشان را بعد از مدتی که از سرپرستی دانشگاه گذشته بود می‌خواستند برای ریاست دانشگاه تهران به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی کنند تعدادی از اعضاء شورا بنا به دلایلی مخالفت داشتند و گویا به همین دلیل هم بالاخره در صحن علنی شورای عالی مطرح نشد.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین