آفتابنیوز : آفتاب: مسقط نشانه امیدبخشی برای پایان مذاکرات هسته ای است. پایانی که شاید تازه آغاز مشکلات و دردسرهای دولت یازدهم در داخل باشد. هیچ نشانه ای وجود ندارد که بر سیاست مخالفان علیه دولت حکایت کند، ان را خود حسن روحانی هم به درستی می داند که در صورت رسیدن به توافق نهایی تازه باید منتظر موج اصلی حملات داخلی باشد.
به گزارش آفتاب، پایگاه خبری خردادنیوز در ادامه نوشته است: ازهمین رو هم یک ماه و نیم پیش در گفت و گو با سی ان ان تاکید کرده بود که «اگر دو طرف به توافق برسند، هر کدام در زمینه مسائل داخلی خود مسئولیت هایی دارند که باید آن مسئولیت را بر عهده گیرند و آن را به اتمام برسانند.» از همین الان مشخص است که مسئولیت روحانی در داخل ایستادن در برابر حملاتی است که او را به «وا دادن» و «امتیازدهی» در برابر غرب و آمریکا متهم خواهند کرد.
پر بیراه نیست اگر بگوییم در تاریخ انقلاب هیچ دولتی به اندازه دولت روحانی تا این اندازه به «چهار ساله شدن» نزدیک نبوده است. روحانی در اردوگاه هواداران خود طیف هایی تجمیع نشده و پراکنده را در کنارش دارد. پراکندگی که بیشتر حاصل فشار داخلی است و گستره عمل را برای این گروه ها تنگ و محدود کرده است. خاصیت «فراجناحی» بودن وضعیتی را برای دولت پیش آورده که از یک سو گر چه دست دولت را برای انتخاب رفقای سیاسی باز گذاشته اما از سوی دیگر امکان مدیریت اردوگاه سیاسی دولت را سخت کرده است. در مقابل طیف مخالف و رقیب به وضوح می رود تا به اتحادی برسد که هر چند حداکثری نیست، اما مشخصا محکتر و استوارتر از اتحادهای قبل از انتخابات مجلس نهم و ریاست جمهوری یازدهم خواهد بود.
جریان رقیب بیش از آنکه مذاکرات هسته ای را فرصتی جدید تلقی کند، آن را موقعیتی برای رفع تهدید و گذر از وضعیت 8 ساله احمدی نژاد می داند. به عبارتی به نظر می رسد جریان مخالف دولت تلاش می کند تا از نزدیکی ایران و غرب و توافقاتی که تا کنون حاصل شده و احتمالا در آینده بیشتر هم خواهد شد، به عنوان ابزاری برای یک تاکتیک میان مدت بهره ببرد که بر اساس آن بار وضعیت8 سال احمدی نژاد از دوش اصولگرایان و تندروها به دوش رقیب سیاسی آنها منتقل شود و در این بین خود این طیف ها بتوانند نفسی تازه کنند و جان دوباره ای بگیرند. به عبارتی آنها همچنان که دریافته بودند دولت احمدی نژاد و دولت های مشابه آن برای ادامه حیات سیاسی شان دیگر کارآیی ندارند، سعی می کنند تا کارآمدی دولت یازدهم را در یک سطح مشخص کنترل کنند تا بدین ترتیب امکان زدن آن در انتخابات سال 96 کاملا مهیا باشد. این مدعا نشانه های بارزی دارد.
اول اینکه بعید و غیر واقع بینانه به نظر می رسد که مخالفان مذاکرات ندانند که این سیاست در چه چارچوبی پیش می رود. علی اکبر ولایتی، مشاور بین الملل مقام معظم رهبری هفته قبل به وضوح گفته بود که سیاست نظام در راستای به نتیجه رسیدن مذاکرات است. به نظر نمی رسد که دیگر بتوان از این شیوه، صریح تر و شفاف تر درباره مدیرت مذاکرات صحبت کرد. تندروها می دانند که احتمالا در مسقط طرفین مذاکره به «کف» یک توافق خواهند رسید. مقدمه چینی یک ساله آنها بعد از مسقط است که به یاری شان خواهد آمد و دولت آماج حملاتی سخت تر از آنچه تا کنون بوده، قرار می گیرد. هشدارهای پر شمار تندروها در روزهای اخیر مبنی بر حفظ خطوط قرمز و ندادن امتیاز به طرف مقابل و پافشاری بر حقوق ملت تازه بعد از مذاکرات مسقط کارویژه خود را نشان خواهد داد. چه آنکه آنها پیشاپیش دولت را به «توافق بد» محکوم کرده اند و این را در ایام عاشورا حتی از تریبون های عزاداری هم فریاد زدند. تندروها می دانند که کشور به چنین توافقی نیاز دارد، بعید است افرادی که به عنوان نماینده مجلس و مسئول دیگر دستگاه ها و نهادهای کشور فعال هستند، وضعیت اقتصادی ناشی از تحریم ها را ندانند. اما همزمان یک چیز دیگر را هم می دانند و آن این است که یک توافق مثبت نباید نهایتا به نام دولت روحانی سند بخورد. اگر چنین شود آنها آینده حتی طولانی مدت خود را هم باخته اند.
در فضای اقتصادی همین دو هفته پیش اتفاقی افتاد که چندان به لحاظ سیاسی مورد تفسیر و تحلیل قرار نگرفت. نمایندگان مجلس به کلیات لایحه ای رای منفی دادند که دولت آن را با فشار و اصرار خود آنها تهیه کرده بود. لایحه «الحاق موادی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت» قرار بود شیوه بررسی و تصویب قانون بودجه در مجلس را به شکلی بنیادین اصلاح کند تا نمایندگان مجبور نباشند وقت خود را در ایام بررسی بودجه صرف تبصره هایی کنند که به عنوان حاشیه لایجه بودجه مطرح هستند. تصویب این لایحه عملا باعث ایجاد انضباط مالی و افزایش کارآمدی اقتصادی دولت می شد اما نمایندگان مجلس به راحتی به آن رای منفی دادند تا مشخص شود نقطه تمرکز مخالفان دولت جای دیگری است.
به هرحال همانطورکه یکی از چهره های سرشناس مخالف دولت گفته مذاکرات فعلی صرفا برای رفع تهدید است. می توان به این گفته افزود که دولت روحانی هم برای مخالفان صرفا ابزاری برای رفع تهدید است و چنانچه این تهدید در حدود مشخص شده مخالفان دولت بر طرف شود، فلسفه وجودی دولت از نظر این مخالفان از بین رفته است. به نظر نمی رسد که این مخالفان بیش از 4 سال منتظر رفع این تهدید باشند. حملات مستقیم آنها به دولت- درحدی که رییس دولت به جاسوسی متهم می شود- این مدعا را که مخالفان دولت در حال طبخ آش 4 ساله کردن دولت هستند را تایید می کند.